طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

۶۷ مطلب با موضوع «بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی» ثبت شده است

بخش مهمی از زمینه‌های اتفاقات پس از شهریور 1401 محصول از میان رفتن نقطه تعادل میان شرع، عرف و قانون است. متن زیر تلاشی است برای ارائه ترسیمی از مختصات این نقطه؛ یا ارائه چارچوبی برای این تلاش.

1. حکومت دینی، آن‌چنان که در اندیشه امام خمینی طرح و در جریان ایده و نهضت انقلاب اسلامی دنبال شد، به معنای حکومت شرعی در برابر حکومت عرفی نیست. معنا و روایت انقلاب اسلامی از حکومت و دولت دینی، در برابر شریعت‌گرایی سلفی و طالبانی و عرفی‌گرایی سکولار قرار داشته و از حکومت دینی به معنای برقراری نوعی از تعادل در لحاظ شرع، عرف(مصلحت) و قانون دفاع می‌کند.

2. حکومت دینی در پی تعادل شرع و عرف (و قانون) است چون اساسا در لحظه این تعادل است که ممکن می‌شود. نه فقط در حدوث بلکه در بقا آن هم این تعادل مهم است. به این معنا که به هر اندازه از این تعادل کاسته شود، امکان‌هایش برای حکمرانی از میان می‌رود. به یک معنا حکمرانی یعنی کشف این تعادل و هنر حکمرانی، درک تجربه‌هایی است که به کشف این نقطه تعادل کمک کند.
این تعادل نه فقط در حکومت و نظام که در خود انقلاب و نهضت هم بر قرار بود. همچنان که در تجربه انقلاب اسلامی ۵۷ و در خود انقلاب پیامبر اکرم(ص) نیز برقرار بود‌.

3. «حدی» از این تعادل در خود شرع هم لحاظ شده است. این «حد» به این منظور و بدان میزان است که شرع را ممکن کند. شرع و حتی عالی‌ترین سرچشمه شرع که وحی است، در گفتگو با زمینه اجتماعی و عرف متولد می‌شود. این گفتگو به این معنا نیست که شرع و وحی از اطلاق شرع و وحی بودن دست بردارد و تخته‌بند زمینه و زمانه عرف شود اما بدین دلیل است که در تعامل با عرف است که شرع ممکن می‌شود.
اگر بخواهیم از باب تقریب به ذهن مثال بزنیم و عرف را همان مردم بدانیم، حاکمیت دین (یا همان شرع) منهای عرف (یا همان مردم)، عبارت است از داعش. این ایده صریح انقلاب اسلامی و از بنیانی‌ترین استدلال‌های آن است.

۰ نظر ۱۶ آذر ۰۱ ، ۱۳:۴۳
مجتبی نامخواه

اندکی در نقد نسبت برنامه اجتماعی و تدبیر امنیتی

 

متن زیر یادداشت کوتاهی است که آبان‌ماه 1401 در نقد برخی پاسخ‌ها حاکمیتی به اتفاقات پس از شهریور در کانال تلگرام @tabagheh3_ir منتشر شده است.

این متن را چندروز پیش در حاشیه یادداشتی که از جانب یکی از مشاوران ریاست مجلس منتشر شده بود، نوشتم اما چون چندان مهم نبود در یادداشت‌های روزانه‌ آرشیو کردم. امروز موضع مشابهی از سوی ریاست مجلس نشان داد مسئله احتمالاً کمی جدی باشد. انتشار آن را خالی از فایده ندیدم:

در صفحه شخصی فردی که دیدگاه‌های بخش مهمی از صاحبان قدرت را بازتاب می‌دهد دیدم که در ضمن یک مطلب طولانی نوشته بود:
«در این روزها من از نزدیک دیده ام ذهن سیستم بیش از آنکه درگیر سرکوب باشد، درگیر اصلاحاتی است که باید بکند. بحث های بسیار پر حرارتی در جریان است که بخشی از جامعه دیده نشده و باید بشود. می‌دانند و‌ می‌دانیم بدون یک برنامه اجتماعی، تدبیر امنیتی عقیم می ماند.»

شاید این موارد اشتباه‌هایی موردی و نگارشی از نویسنده جملات فوق باشد، اما در کل دو نکته جالب توجه است: یکی این که اگر روزی حکمرانان سخن از «اصلاح» و «برنامه اجتماعی» به میان بیاورند، آن روز به راحتی به دست نخواهد آمد. آن روز «این روزها» است و از پس چهل روز دشوار فراخواهد رسید. دیگر این که ایده‌های اصلاح‌گرایانه به عنوان «شرط عقیم نماندن تدبیر امنیتی» مطرح است نه به مثابه یک ایده اصیل!
این دو مشخصه بارز تفوق تفکر ثبات‌گرا و نظم‌گراست.

۰ نظر ۱۶ آذر ۰۱ ، ۱۳:۳۸
مجتبی نامخواه
متن زیر که در روزهای آغازین مهرماه در ضمن چند توییت در @Namkhah1 منتشر شده به نقد شبه‌تحلیل‌ها درباره اتفاقات پس از شهریور 1401 می‌پردازد. در بعدها در گفتگویی این بحث را کمی بیشتر باز کردم.

می‌گوید: «کوخ‌نشینان موجوداتی هستند که وطن ندارند و، چون وطن ندارند، و نمی‌دانند وطن چیست، آن را نابود می‌کنند … ما هنوز نتوانسته‌ایم توضیح دهیم که کوخ‌نشینان [ در جریان انقلاب اسلامی]چه بر سر ملّیت ایرانی آوردند … آیا این خیزش ملّی همان توضیح در عمل نیست؟ من فکر می‌کنم هست.»

‏این گویاترین استدلال جواد طباطبایی و ایده ایرانشهری برای صورت‌بندی اتفاقات اخیر تحت عنوان «انقلاب ملی» است. این تحلیل با همه دور بودنش از واقعیت، از ایده «انقلاب زنانه» ژاک رانسیر و دیگران و از ایده «انقلاب جهانی» اسلاوی ژیژک، صادقانه و صریح‌تر است.

۰ نظر ۱۶ آذر ۰۱ ، ۱۳:۳۲
مجتبی نامخواه
این یادداشت که در روزهای آغازین مردادماه گذشته در صفحه @namkhahmojtaba در اینستاگرام منتشر شده، به بهانه انتشار یک حکم قضایی، وضع کنونی در نسبت میان ضابطه‌های حقوقی و ضابطان امنیتی را نقد کرده و عدالت‌خواهی گرفتار آمده در این نسبت را بررسی می‌کند.

انتشار حکم وحید اشتری فعال عدالت‌خواه، حاکی از یک فرامتن ناکارآمد قضایی و حقوقی است. هنوز یک ماه از تذکر رهبر انقلاب به دستگاه قضایی مبنی بر عدم تأثیرپذیری رویه‌های قضایی از ضابطان نگذشته که ادبیات غیرحقوقی موجود در متن موسوم به حکم، به نحوی آشکارا تفوق ضابطان بر ضابطه و جامعه را روایت کرده است. رویه‌هایی ناامیدکننده‌ که با بیانیه تکمیلی دستگاه قضا مشخص شد نه یک اشتباه موردی، که نتیجه کلیت وضع موجود است. در این رابطه لازم است به اختصار نکاتی طرح گردد:

۱. تفوق ضابطان بر رویه دادرسی، که به تصریح مورد نقد و اعتراض اخیر رهبر انقلاب بوده؛ فراتر از یک تذکر حقوقی، ایده‌ای بنیادین و نشانه‌ای مهم از یک آرمان گسترده در متن الهیات انقلاب اسلامی است. خروج ضابطان از مسئولیت اصلی و تفوق ضابطان بر ضابطه در میدان‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، برای انقلابی که آرمان آزادی آن، دوشادوش عدالت و معنویت در صف نخست خواست‌های ملی مطرح شده است، آسیبی نگران کننده است.

۰ نظر ۱۶ آذر ۰۱ ، ۱۳:۲۲
مجتبی نامخواه

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

 این یک جنون ساختاری است!

آزادسازی و مقررات‌زدایی در حوزه زمین و مسکن، باعث شده هیولایی از سرمایه‌داری مستغلاتی سربرآورد که به راحتی شهر و مردم را می‌بلعد. این یک جنون ساختاری است. وضعیتی که به نفع مستأجران، مالکان خُرد و در نهایت حاکمیت و دین و جامعه نیست، و تنها به سود نوفئودال‌های طبقه مرفه جدید است.

۰ نظر ۲۸ بهمن ۰۰ ، ۱۷:۰۸
مجتبی نامخواه

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

یک رشته توییت

عدالتخواهان، این بار در آستانه بت‌پرستی!

۰ نظر ۲۸ بهمن ۰۰ ، ۱۷:۰۵
مجتبی نامخواه

درباره انقلاب اجتماعی و بسط تأثیرگذاری گروه‌های مردمی و مدنی در سیاست‌گذاری اجتماعی

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

۰ نظر ۰۸ آذر ۰۰ ، ۱۴:۵۲
مجتبی نامخواه

رشته توییت درباره ضرورت تغییر در سیاست‌های اجتماعی

 

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

 

گزارش پایش فقر ۱۳۹۹ نشان می‌دهد به رغم رشد قابل توجه فقر در چهار سال اخیر، هیچ تغییر معناداری در وضعیت نهادها، مأموریت‌ها و سیاست‌های اجتماعی پدید نیامده و هیچ سیاست اجتماعی یا سیاست اجتماعی مؤثری اتخاذ نشده است.
‏این رشد فقر  نتیجه چیست؟ می‌توان حدس زد که تحریم‌های جهانی، سیاست‌های تبعیض‌آمیز توسعه، تورم کم‌سابقه و بیماری همه‌گیر کرونا از عوامل مؤثر جهش فقر است.
در مقابل اگر پول‌پاشی‌های دولتی و صدقات نهادهای حاکمیتی را نادیده بگیریم، ما تقریباً سیاست اجتماعی  نداریم!
‏اگر یک سیاست اجتماعی «زنده» و پویا وجود داشت، بی‌شک نسبت به این رشد فقر واکنش نشان می‌داد و چه بسا می‌توانست همین منابع کنونیِ اقدامات حمایتی را از توزیع بدوی و چند پاره خارج ساخته و به پشتوانه یک سیاست اجتماعی مؤثر تبدیل سازد.
‏بنابراین ضرورت و فوریت دارد که حرکت‌های اجتماعی عدالت‌خواهانه به پایه‌گذاری یک ‎#سیاست_اجتماعی مؤثر بیاندیشند.

۱ نظر ۱۷ مهر ۰۰ ، ۱۱:۴۷
مجتبی نامخواه

درباره نقطه آغاز در باسازی ساختاری حوزه فرهنگ


‏طی سالیانی، همواره در نقد مدیریت فرهنگی این‌گونه تصور می‌کردم که رویکردها و تفکرات محافظه‌کارانه‌ی مدیران و سازمان‌های فرهنگی کشور، عامل اصلی ناکارآمدی‌های آن‌هاست؛ تا این که طی سه سال گذشته، فرصت یک تجربه مدیریتی کوچک در حوزه فرهنگ را پیدا کردم و به نتایج تازه‌ای رسیدم. ‎

احیا ذیحسابی

دوره این مدیریت خُرد را پیش از هر چیز به چشم یک فرصت مطالعاتی نگاه می‌کردم؛ فرصتی برای مطالعه یک سازمان رسمی در حوزه فرهنگ؛ و از آن‌جا که خواه ناخواه در تعامل با دیگر سازمان‌ها بودم، فرصتی برای مطالعه ساختار فرهنگی کشور. یک نوع مشاهده مشارکتیِ ساختارهای فرهنگی کشور. ‎

۰ نظر ۱۱ مهر ۰۰ ، ۲۰:۲۵
مجتبی نامخواه

  بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

  ایده انقلاب این چیزی نیست که به قول لسان الغیب، «مشتی دلق‌پوش» و «صوفی‌‌وش»، با دهان‌هایی گشوده و گشاده فریاد می‌زنند و به هم می‌بافند.

۰ نظر ۲۲ شهریور ۰۰ ، ۲۲:۳۷
مجتبی نامخواه

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

یک رشته توییت درباره عقب‌ماندگی در عدالت و پیوست عدالت

دیروز [1400/6/6] رهبر انقلاب بار دیگر و برای چندمین بار در ده سال اخیر از عقب‌ماندگی در عدالت گفتند. آیا با این مباحث، شرایط عمومی برای طرحِ ایده‌های مرتبط با عدالت تغییری خواهد کرد؟ خیلی بعید می‌دانم. اولویت سیاست بر عدالت و بی‌توجهی مطلقِ سیاست‌ ایرانی به عدالت اجتماعی، مهم‌ترین واقعیت اجتماعی امروز ماست.

عدالت از انقلاب به نظام منتقل نشده و از حرف که بگذریم، سطوح مختلف حکمرانی، از سیاست‌مداران تا سیاست‌گذاری و اجرایی، اصلاً به عدالت توجهی ندارد. البته در وضعیت فکری و تفکر اسلامی هم همین طور است و هیچ کسی نه در سطح اندیشه و نه در سطح نهادهای علمی، عدالت را جدی نمی‌گیرد که یک بحث مجزاست.

۰ نظر ۲۲ شهریور ۰۰ ، ۲۲:۲۳
مجتبی نامخواه

یک #رشتو کوتاه درباره «داعش یواش» یا «مخالفان مردم»

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

۰ نظر ۰۶ شهریور ۰۰ ، ۱۱:۲۱
مجتبی نامخواه

چند توییت درباره چیستی طالبان

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

 

شما از «جمهوریِ واقعیِ اسلامیِ دوم» شدنِ طالبان می‌نویسید و ما بیشتر نگران نیرویی هستیم که «امارتِ اسلامیِ اول» شدن ایران فکر می‌کند.

طالبان عوض شده؟ شاید اما بیشتر از طالب‌ها شما عوض شده‌اید که «جمهوری اسلامی» و «امارت اسلامی» را اول و دوم یکدیگر می‌پندارید.

۰ نظر ۰۶ شهریور ۰۰ ، ۱۰:۵۰
مجتبی نامخواه

یک رشتوی کوتاه درباره غدیر

 

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

۰ نظر ۱۰ مرداد ۰۰ ، ۱۴:۰۲
مجتبی نامخواه