تحجر، به تجددزدگی امکان اجتماعی میدهد
گفتوگوی «فرهیختگان» با مجتبی نامخواه درباره وقایع اخیر کشور- بخش دوم
در ادامه تلاش کردهام در حد توان نشان بدهم چگونه بحران در تلاقی و تعاطی کاستیها زاده میشود. این کاستیها در وضع کنونی ما عبارتند از شکست ساختاری و سیاستی در حوزه فرهنگ، بسط تمایلات فکری و سیاستی نسبت به به تحجر تجدد و از همه مهمتر نابرابری اجتماعی و «عقبماندگی در عدالت» که موجب ویرانی جامعه و فرهنگ شده است.
محمد حسن امانی، خبرنگار: وقایع مختلفی درطول سالیان اخیر در کشور رخ داده که در همه آنها دانش جامعهشناسی تلاش کرده تحلیل خود را از قضایا ارائه کند و راهی برای فهم پدیدهها بیابد. اما بهنظر میرسد در هر برهه شاهد نوعی بهتزدگی نسبت به مسائل هستیم و جامعهشناسی ما امکان چندانی برای فهم مسائل به ما نمیدهد. در بخش نخست گفتوگو با مجتبی نامخواه، پژهشگر دانش اجتماعی مسلمین و مدیرگروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده باقرالعلوم(ع) امکانهای موجود در سنت فکری خودمان و در دانش جامعهشناسی برای فهم مسائل اجتماعی را مورد بررسی قرار دادیم. بخش اول این گفتوگو روز گذشته در همین صفحه منتشر شد. نامخواه در این بخش از گفتوگو تاکید کرد: «جامعهشناسی ما اعم از طرح درسهای ما، گسترش رشتههای ما و ترجمهها و تالیفهای ما به مقولههایی از قبیل اعتراض و جنبش و شورش و حتی عنوان عامتر تغییرات اجتماعی بیتوجه است.» لذا از این جهت «در شناخت مقولاتی مثل جنبش و اعتراض و شورش و تغییرات اجتماعی و مقولاتی از این دست، دچار فقر نظری هستیم.«
وی در این گفتوگو با تاکید بر اینکه فقر درک ما از اعتراض هم در حوزه درک جامعهشناختی است؛ هم در حوزه فلسفی و الهیاتی، گفت: «ما بهجز فقر نظری، فقر مشاهداتی نیز داریم. اگر تعبیر درستی باشد، ریشه مشکل ما به فقر مشاهداتی برمیگردد، یعنی میل به دیدن واقعیت در ما بهشدت ضعیف است و این یک ریشه نهادی و تاریخی دارد.«