بایگانی نوشتههایم در شبکههای اجتماعی
بایگانی نوشتههایم در شبکههای اجتماعی
گفتگو با نسیم آنلاین (اینجا)
حجتالاسلام مجتبی نامخواه در گفتوگو با نسیم آنلاین گفت: نوع مواجهه ما با محرم و چگونگی برپایی مناسک، با وجود محدودیتهای همیشگی و محدودیتهای اخیر، به نوع نگاهی که ماجرای محرم داریم بستگی دارد. یک محرم تاریخی برای بازتولید مناسک و آیینهای خود در جامعه هیچ مسئله و مرز اجتماعیای ندارد. قبل از این نداشت و در شرایط اکنون و بیماری کرونا هم ندارد. اما نگاه اجتماعی به محرم، نگاهی که تلاش میکند در ماده و صورت، در فرم و در محتوایِ آیینها و مناسکِ محرم، به مضامین و اهداف قیام امام حسین (علیهالسلام) ارجاع بدهد؛ همواره به امکانهای اجتماعی برای بازتولید آرمانهای قیام اباعبدالله (ع) فکر میکند و تلاش میکند با بازشناسی مسئلهها و محدودیتها، عشق خود را ابراز کند، این یک چارچوب کلی است.
مهمترین چارچوبی که امام خمینی در تحلیل چیستی انقلاب اسلامی طرح میکنند و رهبر انقلاب هم همین چارچوب را بعدها شرح میدهند؛ چارچوب جدال و به تعبیر دقیقتر جایگزینی دو اسلام است.
این تحلیل را امام با همین این تعبیر «جایگزینی» دارند. امام خمینی میگویند انقلاب اسلامی عبارت است از جایگزینی «اسلام ناب» با «اسلام سلطنتی»، «اسلام سرمایهداری»، «اسلام التقاط» و در یک کلمه «اسلام آمریکایی». رهبر انقلاب بعدها در مواقف گوناگون از جمله در پیامی که به مناسبت نخستین سالگرد امام خمینی دارند، همین مفهوم جایگزینی را در سطوحی دهگانه شرح میدهند. توجه داریم که تحلیل انقلاب در چارچوب جایگزینی دو اسلام، از دگرگونی انقلابی، یک تفسیر و تصویر فکری ارائه میدهد. در این تصویر از انقلاب، شما با انقلاب به مثابه یک امر تشکیکی مواجهید. یعنی از یکسو انقلاب به معنای درگیری و دوگانه در تمام ساحتهای فکری و اجتماعی حضور دارد و گام به گام ممکن است به پیش یا پس برود. اگر بر این اساس به بحث خود درباره محرم برگردیم؛ میبینیم که محرم، تفسیر و تحلیل فکری و ذهنی ما از قیام عاشورا و نمود عینی این تفسیر در چارچوب آیینها و نمادها و غیره؛ یکی از مهمترین میدانهای این تقابل فکری انقلاب و یکی از میدانهای بروز این دوگانه است.
متن ویراسته گفتاری در جمع خانوادههای شهدای پاکستانی مدافع حرم، شب عید غدیر، 17 مرداد 1399
سلام عرض میکنم خدمت حضار محترم؛ فرزندان گرامی شهدای گرامی زینبیون
یکی از مهمترین مسائلی که در این شب گرامی میتوانیم درباره آن صحبت کنیم دو درک از غدیر است: یکی درک فردی و معنوی رایج و دیگری درک اجتماعیِ تا حد زیادی مهجور. درک فردی از غدیر بر فضائل امیرالمؤمنین(ع) متمرکز میشود. نتیجه این تفسیر از غدیر بیشتر تاریخی است و گرامیداشتهای حاصل از این نگاه، متوقف در چراغانی و سرودهخوانی. درک اجتماعی از غدیر اما نیاز امت به علی(ع) را در کانون توجه خود قرار میدهد. تأکید میکند که نیاز جامعه اسلامی به عدالت اجتماعی زمینه شکلگیری رویداد غدیر است. تصریح میکند نتیجه غدیر برآمدن مردی است که نه فقط در زمانه حاکمیت دیگران بلکه در اوج حکومت خود بر سرزمینهای پهناور اسلامی، دغدغه جنگ فقر و غنا و عدالت اجتماعی را دارد. میفرماید نگاه کنید که جامعه را سراسر رنج و حرمان محرومان و کفران نعمت اغنیا فرا گرفته است: «فهل تبصر الّا فقیراً یکابد فقرا او غنیاً بدل نعمه الله کفرا»؟ سپس انسانی را طلب میکند که میتوانیم آن را انسان غدیر بدانیم. اگر غدیر را یک مکتب بدانیم انسان غدیر از نظر صاحب این مکتب عبارت است از کسی که تغییر دهنده این نابرابریها باشد: «ظهر الفساد؛ فلا زاجر مزدجر؛ فلامنکر مغیّر». انسان غدیر کسی است که مغیّر و تغییر دهنده این اوضاع باشد.
امام خمینی همه ما را با معنای دوم از غدیر آشنا کرد. نتیجه این شد که سراسر جهان اسلام را مبارزانی فراگرفت که انسانِ غدیر بودند. اندیشه چپ در جهان، یک چگوارا داشت که در آرژانتین به دنیا آمده بود؛ در جریان انقلاب کوبا مبارزه کرده بود و در بولیوی کشته شده بود. یک بُعد مهم جذابیت چگوارا، جهانوطن بودن آن بود. نگاه عدالتخواهانه امام خمینی به مذهب و به غدیر اما انبوهی از انسانهایی را آفرید که به معنای واقعی جهانوطن بودند. مستضعفینی که در پاکستان متولد میشدند، در ایران درس میخواندند و هزاران کیلومتر آنسوتر از محل تولدشان در سوریه به شهادت میرسیدند. قهرمانهایی که برای انسان میجنگیدند. به روایت شبستر راز: «جهان انسان شد و انسان جهانی»؛ انسانهایی جهانی که برای جهان انسانی مبارزه میکردند و شما فرزندان چنین قهرمانان و چنین انسانهایی هستید. هر چند جهان آشفته ما، رسانههای وارونه ما این قهرمانی را روایت نکنند. هنگامی که نگاه عدالتخواهانه و انسانی به غدیر و به کل مذهب به میان آمد، مرزهای زمین بیمعنا میشود و انسانهایی جهانی خلق میشوند.
در تحلیل اجتماعی فقر و نابرابری، دو پرسش مهم وجود دارد. یک پرسش علت فقر است. چرا کسی در جامعه فقیر میشود؟ در انگارههایی که به طور مشخص توسط نئولیبرالهای ایرانی، طبقه مرفه جدید و تمام کسانی که از مسیرهای مختلف دانسته یا نادانسته مدافع نابرابریهای وضع موجود هستند ترویج میشود، علت فقر تنپروری، بیسوادی و یا بیغیرتی فقیران است. البته امروزه کمتر کسی هست که مسائل اجتماعی، از جمله مسائلی پیچیده و چندلایهای مانند فقر و نابرابری را تک عاملی تحلیل کند. مسئله اما اینجاست که در پیدایی و پایایی فقر، علت اصلی یا مهمتر کدام است؟ پاسخهای متعددی در برابر این پرسش بنیادین، در تحلیل علت ویژگیها یا عملکرد فقیران را محور قرار میدهند.
پرسش بنیادین دیگر این است که آیا فقر عارضه جوامع است یا جوهره آن؟ همانطور که میدانیم فقر و نیازمندی عدهای همواره همراه جوامع انسانی بوده است. مسئله این جاست که آیا همراهی همیشگی است یا عارضی؟
*
سه کلمه از روایتی منقول از «عبد صالح» و شهید امروز هست که به این دو پرسش پاسخ میدهد: «لو عدل فی الناس لاستغنوا»؛ این یعنی علت نیازمندی بیعدالتی است و جامعهای که در عدالت اجتماعی (فیالناس) و بالتبع بینیازی عمومی محقق شده باشد، «ممکن» است.
تأملی بر آیین اربعین بهمثابه یک جنبش
[متن تفصیلی]
اربعین را نباید بهمثابه یک اَبَرآیین (آیین بزرگ) ببینیم؛ اربعین یک فراآیین (فراتر از آیین) است. رویدادهای رویداده در فرایند اربعین، در عین معهود و مسبوق بودن در دیگر آیینهای حسینی، فراتر از آن است که در چارچوب یک مناسک آیینی بگنجد. ما در پدیده اربعین با رویدادهای بدیع و خارقالعادهای مواجهیم که لبههای آن از ذیل مفهوم مناسک آیینی بیرون میدود. این وجه تمایز و پدیدهگونگی، به ما اجازه میدهد که از «جنبش اربعین» سخن بگوییم. احتمالاً با ضمیمه کردن مفهوم «جنبش» به «آیین»، بتوانیم سهم بیشتری در مشاهده و تحلیل رویدادهای پدیده اربعین داشته باشیم. ما در پدیده اربعین، با یک آیین جنبشگونه و بلکه یک جنبش آیینگونه مواجهیم؛ با یک حرکت بینافرهنگی، فراقومی، فراملی، فرامذهبی و حتی فرادینی و انسانی که در عین وجوه بزرگداشتگونه و تجلیلگرایانه نسبت به رویداد عاشورا، واجد سلسله ابعاد و اهدافی است که یکسره امروزین است.
سخنرانی در مراسم مشترک هیئت ابناءالخمینی (جنبش عدالتخواه) و هیئت روحالله (مدرسه انقلاب اسلامی) در دهونک در شام میلاد پیامبر اکرم(صلیالله علیه و آله و سلم) و امام صادق (علیهالسلام)
گزیده:
- پیامبر اکرم(ص) فرمودند اگر کسی حاجت مردم جامعه را که خود توان انتقال آن به راس جامعه را ندارند، به راس منتقل کند قدم هایش بر صراط استوار است!
- هیچ وقت یک انسان مومن از جامعه خود کاملا راضی نیست تا تحقق جامعه موعود؛ و تا آن زمان هیچ گاه جامعه ای تشکیل نخواهد شد که همه مناسباتش عادلانه باشد. پس انسان مومن همواره باید معترض باشد!
- باید آنقدر «حِلف الفضول ها» قوی باشند، که کسی جرأت ظلم کردن نداشته باشد! پیامبر با جوانمردان مکه پیمانی بست به نام "حِلف الفضول" با این مضمون که هرکس که به حقوقش تعرض شد، اهالی این پیمان و نهاد اجتماعی متعهد هستند که به یاری اش بروند. فطرت انسان خواهان عدالت است و دین نیز از پیمان عدالتخواهانه دفاع میکند. یعنی عدالتخواهی محدود به زمان طاغوت نیست و حتی در حکومت اسلامی هم باید مانع بی عدالتیها شد و حتی برای نسل های بعدی تا ابد این پیمان بر گردن جوانمردان باقیست و باید آنقدر عدالتخواهی قوی باشد که کسی جرات ظلم نداشته باشد.
اربعین را نباید به مثابه یک ابرآیین (آیین بزرگ) بینیم، اربعین یک فرا آیین (فراتر از آیین) است: رویدادهایِ روی داده در فرایند اربعین در عین معهود و مسبوق بودن در دیگر آیینهای حسینی، فراتر از آن است که در چارچوب یک مناسک آیینی بگنجد.
*
ما در جریان پدیدهی اربعین با رویدادهای بدیع و خارقالعادهای مواجهیم که لبههای آن از ذیل مفهوم مناسک آیینی بیرون میدود. این وجه تمایز و پدیدهگونگی به ما اجازه میدهد که از «جنبش اربعین» سخن بگوییم. احتمالاً ما با ضمیمه کردن مفهوم «جنبش» به «آیین» بتوانیم سهم بیشتری در مشاهده و تحلیل رویدادهای پدیدهی اربعین داشته باشیم.
*
هر جنبش از یک ایدئولوژی خاصی بهره میبرد. ایدئولوژی جنبش اربعین چیست؟
*
چگونه میشود در مناسک و آیین بزرگداشت قیامی که با «أَمّا حَقَّ الضُّعَفاءِ فَضَیَّعتُم ، وأمّا حَقَّکُم بِزَعمِکُم فَطَلَبتُم» آغاز شده و با طلب اصلاح، «طَلَبِ الاِصْلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی» و نیز با خواست امر به معروف و نهی از منکر، «أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ» ادامه یافته است، شرکت کرد بیآنکه این مناسک به آن اهداف دلالت دهد؟
*
چگونه میتوان تصور کرد مناسک مربوط به بزرگداشت یک قیام، شرکتکنندگان را به صریحترین جملات و ایدههای آن قیام مرتبط ننموده و آنها را در مسیر تحقق این اهداف منسجم و توانمند ننمایند؟
*
امروز سیمای قریب به اتفاق جوامع اسلامی عبارت است از تسلیم در برابر نابرابری جهانی و سکوت در برابر نابرابریها داخلی. آیا نخبگان در جوامع اسلامی در برابر این نابرابری مسئول نیستند؟
*
امام حسین(علیهالسلام) نخبگان و علمای دینی جهان اسلام را به طرزی رادیکال نقد میکنند و میفرمایند شما با سکوت و محافظهکاریتان ضعیفان و فقرا و زمینگیر شدگان را تسلیم ظالمان و روابط ظالمانه کردهاید، شما بزرگترین مصیبت و بدبختی جوامعتان هستید ولی نمیفهمید.
*
پرسشهای امام حسین(علیهالسلام) از نخبگان مذهبی، پرسشهای نقد و امروزین است. پرسش این است چرا به واسطهی سکوت و ترس شما از مرگ، تودههای مستضعف مردم بردهی روابط و مناسبات ظالمانه شدهاند یا از معیشت روزمرهی خود بازماندند: «فأسلمتم الضعفاء فی أیدیهم، فمن بین مستعبد مقهور وبین مستضعف علی معیشته مغلوب».
*
پرسش اصلیِ پیش روی ما این است که آیا میتوان مناسک آیینی اربعین را بدون توجه به این پرسشها و گفتارهای صریح حسینی پیگرفت؟ فراموش نکنیم مناسکی که محتوای لازم را نداشته باشد یک خوبِ ناقص نیست، بلکه اشتباهی معرفتی و اجتماعی است که ارتکاب و تکرار آن، هر چند با نیتهای خالصانه باشد، به بازتولید و تقویت «اسلام مناسک میانتهی» در برابر «اسلام ناب» منتهی میشود.
خلاصه:
کربلا محصول تطور قهقرایی و تدریجی یک انقلاب است. جامعه اسلامی به جایی میرسد که مفاهیم باقی هستند، اما از درون تهی شدهاند. اصل کربلا کربلا یک هشدار بود نسبت به این فرایند که یکبار چشم باز نکنید و بینید صورتِ نظام، اسلامی مانده است؛ و به همین دلیل شورش علیه آن «خروج» و خوارج شدن خوانده میشود اما در باطن، این اباعبدالله(ع) است که خارجی و شورشی است و ابن شریحها هستند که مفتی و قاضی شدهاند.
در زمانهای که «اژدهای سرمایه» بر زندگیمان سایه انداخته ولالاییهای حجتیهمآبانه به ما وعدهی همسفری با حضرت حجت(عج) در کلیهی سفرهای زیارتی ایشان به «عراق و شام و خراسان» میدهد! و از «هواداری» و «گرفتاری» و «خریداری» «سرداری» و «سرباری» برای «یار» میگوید؛ چقدر نیازمندیم به جهان شعری احمد عزیزی.
روششناسی نظریهی حضرتآیتالله خامنهای در تحلیل سیره اهل بیت(علیه السلام) /جلسه سوم
صورتبندی سیره اهل بیت(علیهم السلام) در چارچوب دوگانهی نهضت و نظام
با تأکید بر دیدگاه حضرت آیت الله خامنهای/ جلسه اول و دوم
*این متن چکیده مباحث ارائه شده طی سه جلسه حلقه مطالعه سیره معصومین((علیهالسلام)) با محوریت کتاب «انسان 250 ساله» است که در چارچوب ترم مقدماتی برنامهی مطالعاتی- آموزشی مدرسه انقلاب اسلامی در برخی از مدارس علمیه شهر مقدس قم ارائه شده است.
برای این که راه یک انقلاب به قتلگاه کربلا ختم شود لازم نیست حاکم کسی مثل یزید باشد/ نابرابریهای اجتماعی جزء شرایط تمهید کربلاست
گزیده:
چه میشود که گذر یک انقلاب به طف میافتد؟ آیا همهی چیز در شخص یزید و شخصیتی مشابه یزید خلاصه میشود؟ آیا حتما باید حاکم جامعه دَعی و بن الدَعی باشد؛ شرابخوار و بوزینهباز باشد تا راه انقلاب به گودال ختم شود؟ یا اینکه مسیرهای دیگری هم هست؟
این وضعیت البته اسلام ابنعباسها را به خطر نمیاندازد؛ لذا ساکتند. ابنعباسهای امروزی میتوانند مثل ابنعباس دیروز عمل کنند؛ گیریم که جامعه طبقاتی شود، گیریم که «أَمّا حَقَّ الضُّعَفاءِ فَضَیَّعتُم وأمّا حَقَّکُم بِزَعمِکُم فَطَلَبتُم» بشود، اینعباس در همچنین شرایطی در پایتخت معنوی وقت، در مدینه مینشست و آیات قرآن تفسیر میکرد و مسئلهی شرعی می گفت. اگر شرایط طوری بشود که أَمّا حَقَّ الضُّعَفاءِ فَضَیَّعتُم، وأمّا حَقَّکُم بِزَعمِکُم فَطَلَبتُم، به کرسی تفسیر و مسئله شرعی ابنعباسها که کار ندارد. البته کرسی که نه دکان. این وضعیت دکان ابنعباسها را تعطیل نمیکند؛ اما اسلامِ حسین بنعلی(علیهالسلام) را، همهی ارزشهای توحیدی و انسانی را به مسلخ برد.