طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir
ایتا @tabagheh3_ir
***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

روایت و ضدروایت: فراواقعیت و صنعت روایت

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۱:۰۰ ب.ظ
متن زیر یادداشتی کوتاه است که در اقتراحی پیرامون نسبت روایت و رسانه در مجله سوره منتشر شده است.

ما در جامعهای زندگی می‌کنیم که چندین دهه است از طریق انبوهی از مداخله‌های رسانه‌ای دست‌کاری شده است. فرادستان غربی واقعیت اجتماعی نیم قرن اخیر ما را خوش نداشتند و نتوانستند واقعیت مطلوب خودشان را هم شکل بدهند. به همین دلیل به سمت ایجاد یک فراواقعیت پیش رفتند تا از این طریق واقعیت مطلوب خود را بازتولید کنند.

نخستین پاسخ به ساخت چنین فراواقعیتی، محافظه‌کارانه بود؛ به گمان این‌که می‌شود روایت‌های این فراواقعیت را ممنوع کرد. کمی طول کشید، شاید هم فراگیر شدن این فراواقعیت و ابزارهای آن بود که باعث شد تا دریابیم که راه‌حل مقابله با فراواقعیت متجدد، ممنوعیت نیست، روایت است. هر چند ممنوعیت را هم‌چنان منتفعان و حامیانی است که حتی مقاله «انفجار اطلاعات» شهید آوینی، که بیانیه‌ای تمام عیار درباره مفید نبودن ممنوعیت است را نیز ممنوعیت‌گرایانه تفسیر می‌کنند! بگذریم. غرض این که دشوار بود اما ما تا حد زیادی از این محافظه‌کاری نخستین عبور کردیم و اهمیت روایت را دریافتیم. درک این اهمیت بود که باعث شد تکاپو برای روایت رایج شود. در این میان نیروی امنیت و نفت بخش مهمی از این تکاپو و نهضت را به نهاد تبدیل کرد تا بنیان‌های نسل جدیدی از محافظه‌کاری شکل بگیرد. اگر محافظه‌کاری نخست در اثر بی‌توجهی به روایت بنا شده بود، مسیر محافظه‌کاری دوم در برابر فراواقعیت متجدد، ساخت یک فراروایت بدیل است.

بالندگی این نگرش در اتفاقات نیمه دوم سال گذشته روشن بود. انبوهی از مشکلات سیاستی و اجتماعی نیروی سازنده فراواقعیت متجدد را یاری کرد تا به واقعیت جامعه ایران سرازیر شود. در مقابل صنعت روایت انقلابی به صراحت می‌گفت و می‌نوشت که مسئله واقعیت نیست، مسئله روایت است! نوعی از «ناواقع‌گرایی انقلابی» که واقعیت را به روایت و دست‌کاری دشمن تقلیل می‌داد. این ناواقع‌گرایی خون و جون تازه‌ای است که می‌تواند صنعت روایت را به مثابه تیغه دیگر قیچی فرواواقعیت متجدد برجسته کند.

مسئله مهم‌تر اما آن‌جایی رخ می‌دهد که صنعت روایت و اهالی آن، همه چیز را به مواجهه خطابی و جدلی با فراواقعیت متجدد تقلیل بدهند و راه بر تفکر ببندند. اگر این تقلیل بر آوینی و کوشش او و سوره او حاکم بود، هرگز به او اجازه نمی‌داد که در سال 1371، در آخرین روزهای زندگی خود در باب «تجدید و تجدد» مقاله بنویسد و از «نوجویی» و «تقابل و تضاد» بگوید؛ یا در «انفجار اطلاعات»، «همه کسانی که در جستجوی حقیقتند» را به بنای خانه در دامنه کوه‌های آتشفشان دعوت کند یا «در باب هویت و حقیقت انسان»، «یادداشتی ناتمام» بنویسد. بلکه چه بسا مجبور بود برای راضی نگاه داشتن ناواقع‌گرایان انقلابی و صاحبان صنعت روایت انقلابی، شورش‌های سال 1371 در کوی طلاب مشهد و حاشیه تهران و چندجای دیگر را به عنوان مهم‌ترین نقطه نزاع عالم روایت کند! روایت اهمیت دارد اما چه کسی گفته روایت با چشم بستن بر واقعیت و با کنار گذاشتن تأمل درباره حقیقت ممکن می‌شود؟ راه مقابله با فراواقعیت متجدد ساختن یک فراواقعیت شبه‌انقلابی نیست.

 

۰۴/۰۲/۰۲
مجتبی نامخواه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی