چارچوبی اولیه برای درک چیستی نصرالله
چارچوبی اولیه برای درک چیستی نصرالله
«قاسم سلیمانی» با شخصیتی شبه اسطورهای و شهادتی تأثیرگذار، به یک تجربه جمعی ایرانیان تبدیل شد. علاوه بر این او توجه و تحسین انسانهایی بیشماری را بیرون از مرزهای ملی و حتی اسلامی برانگیخت. حاج قاسم سلیمانی به مثابه آرکیتایپ یا کهن الگویِ «انسان انقلاب اسلامی»، کاشف رازها و خالق معانی بیشماری بود. متن زیر تلاشی است تا در پرتو تأملی بر روایتهایی از آیین تشییع شهید سلیمانی، اهمیت و تطور نهاد شهادت در تجربه انقلاب اسلامی را مرور کند.
اهداف حلقه مطالعاتی:
درباره وجوه سهگانه برنامه پژوهشی و فرهنگی مرحوم رجایی
در زمانه جدایی، انسانهایی که به وصل کردن میاندیشند اهمیتی بسیاری دارند. این اهمیت هنگامی کلانتر میشود که بستر کوشش برای وصل انسانها، در افق دو جامعه بوده و عبور از مرزهای جغرافیایی را هدف بگیرد. مرحوم محمد سرور رجایی از جمله این انسانهای مهم زمانه ما بود. او راه خود را پیدا کرده بود. پروژه فرهنگی و فکری خود را شکلداده و زندگی خود را وقف ارتباطات میانفرهنگی ایران و افغانستان ساخته بود. توجه تامّ او به امر بینافرهنگی به او این امکان را داده بود که در میانسالی خط سیری مشخص را در پروژهاش تأسیس کند و در تداوم این سیر حرفهای بدیعی بزند. حرفهایی که اگر او نمیگفت، هیچ وقت و در هیچ کجای دیگر برای ما گفته نمیشد.
بایگانی نوشتههایم در شبکههای اجتماعی
بایگانی نوشتههایم در شبکههای اجتماعی
درباره روایتهای اجتماعی دوران بیماری همهگیر و رستاخیز تشییع شهید حاج قاسم سلیمانی
بایگانی نوشتههایم در شبکههای اجتماعی
بایگانی نوشتههایم در شبکههای اجتماعی
بایگانی نوشتههایم در شبکههای اجتماعی
تصور میکنم پروژه پروژه تاریخ مردمی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، که طی سالهای اخیر کتابهای متعددی از آن منتشر شده، در آینده یکی از مهمترین منبعهایی خواهد بود که درک جدیدی از انقلاب اسلامی را شکل خواهد بود. در باب دلایل این تصور و اهمیت این پروژه بعدتر بیشتر خواهم نوشت.
***
طی سالها اخیر، در چندین جلسه درباره انسان انقلاب اسلامی با پژوهشگران این پروژه، و یا کسانی که در حال آمادگی برای مشارکت در این پروژه بودهاند، گفتگو کردهام.
پرسشهای اصلی مباحث، اغلب موارد زیر بوده است:
و مباحثی مانند آن.
صوت سه جلسه از این جلسات را در ادامه بارگزاری میکنم؛
درباره دکتر سید جواد طاهایی و پروژه او
دکتر سید جواد طاهایی و پروژه او
مسئله اول اهمیت پروژه داشتن است در دورانی که اندیشوران علم اجتماعی در ایران یا پروژه ندارند و اصولا به جامعه خود علاقه ندارد و بیشتر ترجمه دارند؛ یا به جامعه و دگرگونیهای آن از جمله دگرگونی 57 علاقه دارند اما پروژه ندارند و بیشتر بنا به سفارش کارفرماهایی کار میکنند که اغلب درکی از علم اجتماعی ندارند؛ در نتیجه هر روز در جایی میایستند و اسیر روزمرگی هستند. در یک چنین شرایط اصل پروژه داشتن اهمیت دارد و این خیلی خوب است که سید جواد طاهایی پروژه و مسئله دارد و بیش از بیست سال است درست در یک نقطه ایستاده و بر یک خط حرکت میکند
دریافت
حجم: 41.9 مگابایت
توضیحات: گفتگوی لایو با مجموعه شهید اژهای درباره عدالتخواهی
زمان گفتگو یک ساعت و نیم
گزیده گفتگو:
حرکت امام حسین علیهالسلام حامل تعاریف مهمی درباره عدالت است. از جمله آنجا که میگویند:
«أَنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ دُعَاءٌ إِلَى الْإِسْلَامِ مَعَ رَدِّ الْمَظَالِمِ وَ مُخَالَفَةِ الظَّالِمِ وَ قِسْمَةِ الْفَیْءِ وَ الْغَنَائِمِ وَ أَخْذِ الصَّدَقَاتِ مِنْ مَوَاضِعِهَا وَ وَضْعِهَا فِی حَقِّهَا ثُمَّ »؛ این دقیقا تعریف عدالت اجتماعی است؛
یا آن جا که میفرمایند:
«أَمَّا حَقَّ الضُّعَفَاءِ فَضَیَّعْتُمْ وَ أَمَّا حَقَّکُمْ بِزَعْمِکُم فَطَلَبْتُمْ».
البته به نظرم ما پرسشی داریم که مهمتر از پرسش از چیستی قسط است. مهمتر از «تعریف عدالت چیست؟» پرسیدن این پرسش است که «عدالت چه اهمیتی دارد که اباعبدالله(ع) برای آن قیام میکند؟»؛ «قسط چه پدیدهای است که انسانهایی برای آن حاضرند جان خود را فدا بکنند؟»
نگاه اباعبدالله (ع) و اصحاب آخرالزمانی او این است که بدون قسط برپایی جامعه توحیدی و حتی توحید امکان ندارد. این نگاه است که قسط را تا آن اندازه ارزشمند میکند که حسین(ع) برای آن فدا میشود و طنین این نگاه چهارده قرن بعد اصحاب آخرالزمانی امام حسین(ع) را میآفریند. امثال شهید حمید رمضانی که در نامهای به پسر یکسالهاش علت شهادتش را این چنین توضیح میدهد: «برای این که نمیتوانست نابرابریها را ببیند و سکوت کند».