طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

۳ مطلب در مهر ۱۴۰۰ ثبت شده است

فلسفه ولایت معیت دعوت و عدالت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دریافت

صوت سخنرانی در هیئت راه فاطمه سلام (الله علیها) با موضوع: «فلسفه ولایت؛ همراهی دعوت اسلامی و عدالت اجتماعی».

۰ نظر ۲۱ مهر ۰۰ ، ۰۰:۱۴
مجتبی نامخواه

رشته توییت درباره ضرورت تغییر در سیاست‌های اجتماعی

 

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

 

گزارش پایش فقر ۱۳۹۹ نشان می‌دهد به رغم رشد قابل توجه فقر در چهار سال اخیر، هیچ تغییر معناداری در وضعیت نهادها، مأموریت‌ها و سیاست‌های اجتماعی پدید نیامده و هیچ سیاست اجتماعی یا سیاست اجتماعی مؤثری اتخاذ نشده است.
‏این رشد فقر  نتیجه چیست؟ می‌توان حدس زد که تحریم‌های جهانی، سیاست‌های تبعیض‌آمیز توسعه، تورم کم‌سابقه و بیماری همه‌گیر کرونا از عوامل مؤثر جهش فقر است.
در مقابل اگر پول‌پاشی‌های دولتی و صدقات نهادهای حاکمیتی را نادیده بگیریم، ما تقریباً سیاست اجتماعی  نداریم!
‏اگر یک سیاست اجتماعی «زنده» و پویا وجود داشت، بی‌شک نسبت به این رشد فقر واکنش نشان می‌داد و چه بسا می‌توانست همین منابع کنونیِ اقدامات حمایتی را از توزیع بدوی و چند پاره خارج ساخته و به پشتوانه یک سیاست اجتماعی مؤثر تبدیل سازد.
‏بنابراین ضرورت و فوریت دارد که حرکت‌های اجتماعی عدالت‌خواهانه به پایه‌گذاری یک ‎#سیاست_اجتماعی مؤثر بیاندیشند.

۱ نظر ۱۷ مهر ۰۰ ، ۱۱:۴۷
مجتبی نامخواه

درباره نقطه آغاز در باسازی ساختاری حوزه فرهنگ


‏طی سالیانی، همواره در نقد مدیریت فرهنگی این‌گونه تصور می‌کردم که رویکردها و تفکرات محافظه‌کارانه‌ی مدیران و سازمان‌های فرهنگی کشور، عامل اصلی ناکارآمدی‌های آن‌هاست؛ تا این که طی سه سال گذشته، فرصت یک تجربه مدیریتی کوچک در حوزه فرهنگ را پیدا کردم و به نتایج تازه‌ای رسیدم. ‎

احیا ذیحسابی

دوره این مدیریت خُرد را پیش از هر چیز به چشم یک فرصت مطالعاتی نگاه می‌کردم؛ فرصتی برای مطالعه یک سازمان رسمی در حوزه فرهنگ؛ و از آن‌جا که خواه ناخواه در تعامل با دیگر سازمان‌ها بودم، فرصتی برای مطالعه ساختار فرهنگی کشور. یک نوع مشاهده مشارکتیِ ساختارهای فرهنگی کشور. ‎

۰ نظر ۱۱ مهر ۰۰ ، ۲۰:۲۵
مجتبی نامخواه