طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۲ ثبت شده است

برادر گرامی و اندیشمندم دکتر محمد رضا قائمی‌نیک، که این بخت را داشته تا در برنامه پژوهشی خود دانش اجتماعی و جامعه‌شناختی را با فهم و درک فلسفی درآمیزد، در مطلبی که در صفحه شخصی خود منتشر ساخته نقدهایی را پیرامون «نوعدالت‌خواهی در مصاف با ناعدالت‌خواهی»،سرمقاله شماره ۱ و ۲ نامه جمهور طرح کرده‌ است. ایشان در نوشته خود طی استدلال‌هایی، کوششی که در نوعدالت‌خواهی برای تدارک بنیان دیالکتیکی صورت پذیرفته را از منظر حکمی نقد می‌کند. آن‌گاه در سطح اجتماعی برای بسط حرکت عدالت‌خواهانه، راهبرد «تعمیق» را به جای «رادیکالیسم» پیشنهاد دهند. ضمن تشکر از ایشان، جهت اطلاع مخاطبان گرامی و به امید استمرار فضای نقد و گفت‌وگو، نوشته دکتر قائمی‌نیک در این‌جا منعکس می‌گردد.

 

نوعدالت‌خواهی در آستانه ناعدالت‌خواهی

نقدی بر راهبرد رادیکالیسم برای عدالت‌خواهی

 

فاضل ارجمند و دغدغه‌مند، «حجت‌الاسلام دکتر مجتبی نامخواه» در شمارۀ اول و دوم مجلۀ «نامۀ جمهور»، سرمقاله‌ای با عنوان «نوعدالت‌خواهی در مصاف با ناعدالت‌خواهی» نوشته‌اند که مفید نکات ارزشمند و البته نیازمند طرح نکات انتقادی در جهت تکمیل موضع ایشان به نظر می‌رسد. از این‌منظر نکاتی در ادامه آمده است:

نکات مثبت سرمقاله

سرمقاله که بیشتر شبیه نوعی مانیفست نوعدالت‌خواهی است، از جهتی نسبت به بسیاری از متون و نوشته‌های جریان عدالت‌خواهی کشور، سرآمد و وجهۀ نظر و افق جدیدی را مطرح کرده است. فارغ از انسجام تحلیل تاریخی در مقطع مورد نظر نویسنده، ویژگیِ مثبت دیگر سرمقاله، خروج عدالت‌خواهی از گزاره یا ایدۀ «احقاق حق شخصی یا طبقاتی» به یک ایدۀ «وضع‌شناسی عدالت‌خواهی» یا به تعبیر بهتر، «وضعیتِ نوعدالت‌خواهی» است. نویسندۀ محترم در اینجا بیش از آنکه دربندِ احقاق حق شخص الف یا ب باشد، سعی کرده است یک وضعیتِ ناظر به عدالت‌خواهی را ترسیم کند. هرچند مقاله مفید نکات مثبت و ارزشمند بسیاری است، اما به جهت اختصار از ذکر آنها صرف نظر می‌کنیم.

نکات انتقادی

1. مهمترین معضلۀ نوعدالت خواهی در این سرمقاله، روایت «گسستۀ» آن از سنت تاریخی و هویتیِ اسلامی-ایرانی ماست. این گسست را بهتر از هر جایی می‌توان در این عبارت یافت:

۰ نظر ۳۱ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۷:۴۲
مجتبی نامخواه
شماره اول و دوم مجله نامه جمهور منتشر شد. این شماره از مجله با عنوان «نوعدالت‌خواهی در مصاف با ناعدالت‌خواهی» در هفت فصل، به همراه ویژه‌نامه آینده عدالت‌خواهی در 640 صفحه منتشر شده و به بررسی کنش‌های عدالت‌خواهانه در جامعه ایران می‌پردازد.

نامه جمهور

روح‌الله رشیدی در سخن آغازین مدیر مسئول، نامه جمهور را «تلاش و تقلا برای فهم و سپس در عاملیت در حل مسائل» و «جلوه‌ای از کوشش‌ها و پویش‌های معطوف به اندیشه تغییر» معرفی کرده است. 

سرمقاله این شماره به قلم سردبیر مجله مجتبی نامخواه، متنی تفصیلی است که می‌کوشد زمینه‌ها و ضرورت‌های بازسازی عدالت‌خواهی را تحلیل کند. پرسش آغازین این متن پیرامون فلسفه عدالت‌خواهی و «چرا عدالت‌خواهی؟» طرح می‌گردد. پاسخ نگارنده سرمقاله به این پرسش بر اساس مبانی نظری و «نظام حقیقت» و وضعیت اجتماعی و «متن واقعیت» صورت‌بندی گردیده و تلاش شده تا ضرورت روزافزون عدالت‌خواهی در زمانه کنونی اثبات و تشریح کند. در ادامه پرسش از چگونگی عدالت‌خواهی محور اصلی سرمقاله است. «نوعدالت‌خواهی» یا «باسازی عدالت‌خواهی در قامتی نو و رادیکال»، پاسخ این نوشتار به پرسش از چگونگی عدالت‌خواهی است. سرمقاله نخستین شماره مجله نامه جمهور در مقام بیان مانیفست و چشم‌اندازِ این مجله تلاش می‌کند نوعدالت‌خواهی را در ضمن راهبردهایی بیست‌گانه و در دو فصل کلی طراحی و تفسیر کند: راهبردهای مرتبط با احیای سوژه عدالت‌خواه و راهبردهای مربوط به بازسازی پروژه عدالت‌خواهی.

علی اسکندری دبیر تحریریه نامه جمهور نیز در دیباچه‌ای تفصیلی، مسیر مجله را در چارچوب آینده عدالت‌خواهی از مسیر نابرابری‌نخواهی و جمهوریت‌خواهی تشریح کرده است. این نوشتار می‌کوشد با تدقیق وضعیت و مفهوم عدالت بر اساس «نابرابری»، گزارشی از مسیر گذشته و نقشه راه آینده عدالت‌خواهی به‌دست بدهد. 

۰ نظر ۱۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۵:۳۳
مجتبی نامخواه

پیشگفتار کتاب دیالکتیک سینما و جامعه، آخرین اثر مرحوم دکتر عماد افروغ

 

از آغاز تفکر فلسفی، در نظر فیلسوفان، گفت‌وگو امکانی برای کشف آگاهی بوده است. از منظر حکمت اسلامی، آگاهی اگر از سرشتی متعالی باشد، بر بستری از تضاد متولد می‌شود. صدرالمتألهین در اثر مشهور خود حکمت متعالیه در سفرهای چهارگانه استدلال می‌کند که «اگر تضاد نبود، فیضی هم نبود». گفت‌وگو بستری مهم برای درک است و این مسیری است که ما کمتر به پیمودن آن پایبندیم. دشواری گفت‌وگو، اندیش‌وران را به پژوهش‌هایی یک‌طرفه و در کنج دعوت می‌کند؛ چه‌بسا بتوان این نقد را به وضعیت علم و جامعه علمی کنونی ما وارد دانست که گفت‌وگو را کم‌ارزش می‌شمارد و برای شیوه‌های دیگر تحقیق ارزش و منزلت بیشتری قائل است. با این همه گفت‌وگو همچنان زنده است و به‌عنوان یک راه‌حل در دانش و جامعه بدان نگریسته می‌شود.
از آن‌جا که دانش برآمده از گفت‌وگو از واقعیت برخاسته، به حضور در واقعیت نیز نزدیک‌تر است. پیوند دانش و واقعیت و تلاش برای درک و تغییر نامطلوبیت‌های موجود اقتضا می‌کند بیش از همیشه به گفت‌وگو پایبند باشیم. تعهد به گفت‌وگو برای بازتولید دانش اجتماعی ایجاب می‌کند که اصحاب این گونه دانش‌ها بیش از پیش با کنش‌گران و روایت‌گران جامعه گفت‌وگو کنند. این گفت‌وگوها علاوه بر تمهید تولید دانش، تضمین تولد دانشی انضمامی و بازگشت به مسئله نیز هست. در این میان سینما به‌مثابه مهم‌ترین روایت، از مهم‌ترین و شایسته‌ترین طرف‌های گفت‌وگو است. گفت‌وگوی اهالی دانش و اهالی سینما هم می‌تواند دانش اجتماعی را به امر انضمامی نزدیک کند؛ هم روایت را به معرفت پیوند بزند و هم گفت‌وگو را به‌مثابه یک راه‌حل، بیش‌از‌پیش در سطح اجتماعی مطرح سازد.

۰ نظر ۰۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۸:۱۳
مجتبی نامخواه