طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کنش انتخاباتی» ثبت شده است

در شرایط کنونی که سیاست‌زدگی از یک‌سو و سیاست‌گریزی از سویی دیگر در فراز است؛ در وضعیتی که معنا و خِرَد، بیشتر از هر زمان دیگری از ورطه سیاستِ جامعه ما رخت برکشیده است؛ ایده جنگ فقر و غنا، که امام خمینی گذشته و آینده انقلاب اسلامی را در چارچوب آن تصویر و تحلیل می‌کردند، بیش از همیشه برای بازگرداندن معنا به سیاست و بازسازی سیاست ایرانی راهگشا است. متن زیر تلاش می‌کند نشان بدهد چگونه مسئله سیاست، نزاع‌های متداول، آسیب‌شناسی‌ها و گفتارهای کنونی نیست و ما برای احیای سیاست بیش از هر چیز دیگری، نیازمند توجهی تام به جنگ فقر و غنا هستیم.

۰ نظر ۰۱ خرداد ۰۰ ، ۱۴:۴۳
مجتبی نامخواه
متن زیر حرف‌هایی است که در میزگرد مجله خط، نشریه خانه طلاب جوان ارائه کرده‌ام. این میزگرد در تاریخ 1398/10/21 و با حضور حجج الاسلام علی مهدیان و حسین وظیفه‌عالی برگزار شده و در این مجله منتشر شده است. به دلیل حفظ حقوق معنوی نشریه و تحفظی که در خصوص عدم بازنشر کامل این میزگرد وجود داشت،  فقط صحبت‌های خودم را منتشر می‌کنم. طبیعی است که بخشی از صحبت‌ها ناظر به گفتگو با دیگر حضار محترم بوده و با رجوع به مجله قابل مطالعه است اما از  آن‌جا که مسئله‌ای که در آستانه انتخابات مجلس یازدهم وجود داشت، در آستانه انتخاب دولت سیزدهم نیز وجود دارد، انتشار این بحث را بی‌فایده نمی‌دانم.

 

گزیده:

  • منظر هر انتخاباتی دو سطح تثبیتی و تغییری دارد. در سطح تثبیت، رابطۀ مردم با نظام مطرح است که بازسازی می‌شود و نشان دهندۀ یک حدّی از اعتماد به امکان ایجاد تغییرات مطلوب از طریق صندوق رأی در هر انتخاباتی است.
  • . اما یک لایۀ متغیّر هم در انتخابات‌ها وجود دارد؛ به این صورت که هر انتخاباتی، محلی برای ایجاد تغییرات مورد نظر رأی‌دهندگان است.
  • ما هر قدر نسبت به ابتدای انقلاب پیش آمدیم، امکان ایجاد تغییر در انتخابات‌ها محدودتر شده است.
  • حضرت آقا مدام بحث حضور حداکثری مردم در انتخابات را مطرح می‌کنند که کسانی هم که اعتقاد به نظام ندارند بیایند رأی بدهند. همۀ این تلاش‌ها در جهت این بوده که انتخابات مجرای تغییر باشد نه صرفاً مجرای تثبیت.
  • ما دو نیروی اجتماعی داریم که یکی گذار به دموکراسی‌ است که آزادی منهای سعادت را به دنبال دارد دیگری گذار به حکومت اسلامی‌ است که سعادت منهای آزادی را مدّنظر دارد.
  • این دو نیروی اصلی با حق انتخاب و تغییرخواهی ما از طریق انتخابات، درگیر هستند و هر کدام در مقاطعی دست برتر را پیدا می‌کنند.
  • حساسیت نسبت به مقولۀ آنارشیسم خیلی خوب است. اما آن چیزی که باید خیلی بهش فکر کنیم این است که خیلی جدی‌تر از آنارشیسم اسلامی  است، یک محافظه‌کاری گسترده وجود دارد که گاهی ابعاد آن را کاملاً از نظر اسلامی توجیه
  • مشارکت حداکثری است که می‌تواند سطح تغییری انتخابات را فعال کند.
  • راهبرد حضور حداکثری برای این است که انتخابات به عنوان محلّی برای تغییر باقی بماند.
  • همیشه دغدغه‌ی نیروهای انقلاب باید این باشد که امکان تغییر بیشتری را از طریق انتخابات فراهم بیاورند
  • این نابرابری به حوزه‌ی انتخابات سرریز کرده و عمیقاً دارد حق انتخاب‌های ما را محدود می‌کند.
۰ نظر ۱۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۴:۵۷
مجتبی نامخواه

درباره «امر مدنی» و «تغییر» به مثابه معنایِ سیاست، فرایند «سیاست‌زدایی» و مسئولیت احیای امر مدنی

 

مطلب زیر بخشی گزارشی است از آن‌چه در نشست مجازی کانون اندیشه جوان با عنوان «انتخاب صالح» ارائه کردم. متن منتشر شده در سایت کانون (اینجا) و رسانه‌ها (اینجا) را اندکی ویرایش و تکمیل کردم.

 

اساساً مسئله این نشست، اصلح نامقبول یا صالح مقبول، که اتفاقاً دو سه دهه عمر دارد را متوجه نمی‌شوم و یا بهتر بگویم اصل مسئله را نتیجه فرآیندی می‌دانم که به آن نقد جدی دارم.

برای توضیح این نقد و فرایند، از یک مقدمه شروع کنم و آن اینکه اساسا «سیاست» در وضعیت کنونی ما و از منظری حکمی و حکمت عملی، دو رکن اساسی دارد: یکی این که سیاست ابتنایش بر امر مدنی است؛ امر مدنی یعنی یعنی جایی که اراده انسان‌ها در آن موثر باشد. سیاست یعنی ابتنای تدبیر مدن بر امر مدنی. رکن دیگر این است که لازمه سیاست، توجه به تغییر اجتماعی است.

تصور می‌کنم ما با فرآیندی مواجهیم که سیاست‌زدایی از عرصه سیاسی را در دستور کار دارد. سیاست‌زدایی یعنی چه؟ یعنی ضربه به این دو رکن. یعنی تبدیل روند سیاسی به فرآیندی که اراده مردم در آن تاثیر نداشته باشد و نقش اراده مردم در آن کم شود. از سوی دیگر فرآیندی که معطوف به تغییر وضعیت نیست بلکه معطوف به تثبیت وضع موجود و گرفتن کرسی‌های قدرت است.

وقتی امر مدنی نباشد، وقتی مردم نباشند؛ در غیبت امر مردمی و امر مدنی، یک سری گروه سیاسی به میدان می‌آیند که مدام از وحدت صحبت می‌کنند و مهم‌ترین مسئله‌شان وحدت است. مقصودشان از وحدت هم این است که چطوری با هم همراه شویم تا بتوانیم کرسی‌های قدرت را در اختیار بگیریم. سیاست این نیست.

۰ نظر ۲۰ فروردين ۰۰ ، ۱۴:۵۶
مجتبی نامخواه

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

پیش‌فرض می‌گیرند که جناح راست در دوره پسا دهه شصت یا دست کم در حال حاضر، «جبهه انقلاب» است و تنها مشکل این جاست که نیروهای انقلاب نتوانستند مردم را اقناع کنند که راه حل مسائل در داخل است، به همین دلیل مردم فریب غرب‌گراها را خوردند و جبهه موسوم به انقلاب از رقیب، شکست گفتمانی خورد. پس بروید و بدوید از فرصت‌ها کمال استفاده را ببریم برای تبلیغ گفتمان موسوم به انقلاب و برای گفتمان سازی و تکرار کلیاتی از قبیل آن که بیانیه گام دوم خوب است و برجام خسارت محض بود و غیره.

۱ نظر ۱۸ فروردين ۰۰ ، ۱۲:۴۰
مجتبی نامخواه

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی


جناح راستِ دهه شصت که از میانه‌های دهه هفتاد با نام اصول‌گرایی بازسازی شد، دست‌کم سه دهه است که مرجعیت سیاسی یافته و بر ذهن و زبان #انسان_حزب‌اللهی تفوق یافته است.

۰ نظر ۱۸ فروردين ۰۰ ، ۱۲:۳۷
مجتبی نامخواه

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

۰ نظر ۱۴ فروردين ۰۰ ، ۱۲:۰۲
مجتبی نامخواه

جامعه‌شناسی برآمدن قیّم‌ها در سیاست ایرانی

در چهل و چهارمین نشست جنبش عدالت‌خواه دانشجویی، درباره «خصوصی‌سازی سیاست؛ جامعه‌شناسی برآمدن قیّم‌ها در سیاست ایرانی» و در سه محور زیر طرح بحثی را ارائه کردم:

 

  • این‌که خصوصی‌سازی سیاست، که در نابرابرسازی جامعه از خصوصی‌سازی‌ها برگرفته از قانون اصل 44 موثرتر است، به چه معناست؟
  • خصوصی‌سازی سیاست چگونه و بر چه بستری شکل گرفته و به برآمدن قیمّ‌ها منتهی شده است؟ چگونه #طبقه_مرفه_جدید که بیشتر اقتصادی و اجتماعی بود و #طبقه_ویژه که بیشتر سیاسی است در جامعه ما شکل گرفته است؟
  • برای مقابله با خصوصی‌سازی سیاست چه باید کرد؟ و چگونه می توان و می باید در مقابله با #طبقه_ویژه از تمام امکان‌های مبارزه مثبت و مبارزه منفی بهره برد؟

فایل این صحبت از طریق لینک زیر و در کانال تلگرام طبقه سه قابل دسترسی است.

https://t.me/tabagheh3_ir/463

۰ نظر ۱۰ فروردين ۰۰ ، ۰۰:۰۵
مجتبی نامخواه

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

۰ نظر ۰۹ فروردين ۰۰ ، ۲۳:۲۷
مجتبی نامخواه

 ما و امکان‌های انقلابی، اسلامی، ایرانی و جهانی مشارکت اجتماعی

مجتبی نامخواه*

برگزاری انتخابات مجلس یازدهم از جهات مختلفی دست‌مایه‌ها و فرصت‌های لازم برای اندیشیدن درباره مفهوم مشارکت فراهم آورده است. اگر چه سیاست‌زدگی و کلیشه‌های تکراری الیت‌های سیاسی این امکان را نیز بسیار محدود کرده و یا به کلی به محاق برده است. با این حال پدیده‌ها و واقعیت‌ها (در این‌جا مشارکت) در فرض یا در وضع عدم، بیش از پیش مورد توجه قرار می‌گیرند. عدم یک پدیده، امکان مهمی برای اندیشیدن پیرامون وجود آن پدیده است. هنگامی که مشارکت در یازدهمین انتخاب مجلس شورای اسلامی در پایتخت به حدود 25 درصد و در پیرامون به کمتر از 50 درصد رسیده است؛ این وضهیت از یک منظر امکان مهمی برای اندیشیدن پیرامون مشارکت به دست می‌دهد. اندیشیدن پیرامون این که مشارکت چیست؟ چه وضعیت و چه اهمیتی دارد؟ و این که چشم‌انداز آینده مشارکت چیست و کدام الگوی مشارکت در آینده مطرح است؟ در ادامه تلاش می‌کنم در پرتو پرسش‌های فوق، اگر نه یک بحث، که دست‌کم طرحی از یک بحث پیرامون مشارکت و ابعاد و امکان‌های چهارگانه امر مردمی در ایران امروز را ارائه کنم.

۰ نظر ۱۱ اسفند ۹۹ ، ۱۲:۴۱
مجتبی نامخواه

تلاش برای بازتعریف اجتماعی انتخابات؛ گذری بر معنای «پیروزی»


از جمله مهمترین مفاهیمی که به واسطه تفوق تفکر جناح راست و احزاب اصولگرا، در ذهن نیروی اجتماعی انقلاب اسلامی (حزب الله) مغلوبه شده، مفاهیم و دوگانه های شکست/پیروزی، تکلیف/نتیجه و مانند آن است. از آن جا که احزاب در معنای کنونی آن تنها قبائلی جهت کسب، حفظ و بسط قدرت هستند، کلیه روندهای مشارکت سیاسی را به فرایندهای در راستای کسب قدرت تقلیل داده‌اند. آن‌ها در هیچ انتخاباتی، هیچ هدفی به جز طی مسیرهای منتهی به کسب قدرت ندارند. انتخابات یک فرصت بی‌بدیل برای بسط جمهوریت به لایه‌های اجتماعی، گفتگو، دیدار با دیگری، بیان ایده‌ها، بازتولید سرمایه اجتماعی، ابراز هویت و غیریت و نقد و پالایش روندهای بسیج نیروی اجتماعی است. حزبی‌ها اما از انتخابات فقط کرسی را می‌فهمند. آن‌ها عملا «انتخابات» را به «منتخب» تقلیل داده‌اند و تنها چیزی که برای‌شان اهمیت دارد طی مسیرهایی است که قبیله را در دست‌یابی به قدرت نزدیک‌تر کند. از این رو دال مرکزی گفتار و رفتار انتخاباتی آن‌ها وحدت است نه هیچ چیز دیگر.
در نگاه انقلاب اسلامی اما آن‌چه سیاست‌ورزان حرفه‌ای و حزبی مقصد می‌پندارند تنها یک بهانه است. نتیجه با پیروزی به دست نمی‌آید، بلکه با عمل به دست می‌آید: «موجیم و وصل ما از خود بریدن است؛ ساحل بهانه است، رفتن رسیدن است».

۰ نظر ۰۳ اسفند ۹۸ ، ۱۴:۲۰
مجتبی نامخواه

 

 

جریان‌های سیاسی عمده در ایرانِ امروز در دو سطح نگرش­‌ها و کنش‌گرها، امنیت‌بنیان هستند. امنیت البته عنصری نیست که اصل یا اهمیت آن مورد تردید باشد؛ آن‌چه هست تفوق و تعدی استلزامات امر امنیتی به میدان امر اجتماعی است. تفوقی که به وضوح ثبات‌گرایی و انسداد تغییر را دامن می­‌زند. در سایه­‌ی همین نگرش امنیتی است که ما، نیروهای اجتماعی معطوف به انقلاب اسلامی، بیشتر به تهدیدهای عرصه­‌ی سیاسی متوجهیم و از «تحدید»های این حوزه غافلیم: به تهدیداتی می­اندیشیم که متوجه ثبات در عرصه سیاست است و از تحدیداتی که تغییر در میدان سیاست را نحیف و مسدود می­‌کند، به کلی فارغیم. این یادداشت در ادامه می­‌کوشد با تمرکز بر مصداق ملموس انتخابات، تحدیدِ تغییرِ سیاسی را با سه محور-استدلالِ «تهی­‌شدن انتخابات از امر مدنی»، «خصوصی­‌سازی انتخابات» و «حرفه­‌ای شدن انتخابات» توضیح دهد. در ادامه نیز در پی آن است که طرحی اولیه از «چه باید کرد؟» در این باره را دنبال نماید. برای آغاز از تجربه زیسته­‌ای شروع می­‌کنیم که به احتمال زیاد، بسیاری از ما کم و بیش در آن مشترکیم.


* این یادداشت، متن تکمیل یافته‌ی یادداشتی است که در ایام انتخابات اخیر (اردیبهشت 96) در نهمین شماره مجله بهمن آذربایجان منتشر شده است. 
۱ نظر ۲۶ شهریور ۹۶ ، ۱۵:۲۷
مجتبی نامخواه
  • وقتی ما به متن اندیشه امام مراجعه می‌کنیم، مسأله تحجر  بسیار جدی شمرده شده است؛ آن هم نه فقط گاهی و نه فقط در مورد برخی؛ بلکه حتی به‌طور مشخص درباره بسیاری از نزدیکان خودشان.
  • وقتی ما از تحجر در دیدگاه امام و چهارچوب تحلیلی ایشان در کتاب ولایت فقیه و در طول دو دهه بعد از آن تا سال ۶۷ به‌عنوان دغدغه مداوم، صحبت می‌کنیم در واقع یک موضوع را از دیدگاه ایشان بررسی نمی‌کنیم؛ بلکه چهارچوب فکری ایشان را بررسی می‌کنیم
  • وقتی می‌پرسیم چرا در چند دهه بعد از امام، مقوله تحجر آن‌چنان که باید و شاید، مورد توجه نبوده و در اندیشه‌های نظری غایب بوده و به آن پرداخته نشده، باید به این نکته متذکر شویم که احتمالاً ما به کلیت اندیشه امام راه نبرده‌ایم؛ نه این‌که یک مفهوم از اندیشه امام را متوجه نشده باشیم.

* متن ذیل گفتاری است که در نشست «جامعه‌شناسی کنشگری روحانیت در انتخابات» ارائه کردم. این نشست را پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفترتبلیغات حوزه علمیه قم در اردیبهشت سال جاری برگزار کرده بود.
۰ نظر ۲۳ تیر ۹۶ ، ۰۹:۵۰
مجتبی نامخواه

حزب الله پیشرو؛ حزب‌الله پیرو

 

بحث از استراتژی و راهبرد کلان در انتخابات است. «چه باید کردِ» ما، در انتخابات. بچه های حزب اللهی در این انتخابات، و به طور کل انتخابات ها چه باید بکنند؟ تا آن­جا که من دیده ام نوعا یا این پرسش به طور جدی برای ما مطرح نمی شود، یا اگر هم می پرسیم، منظورمان این است که در انتخابات، باید برای کدام گزینه کار کرد؟ این پیش فرضِ فعالیت های انتخاباتی همه­ ی بچه­ های حزب ­اللهی در یکی- دو دهه­ ی اخیر بوده که کار انتخاباتی یعنی کار برای یک گزینه. خب این یک پیش فرضِ همبسته با چندین اصل مسلم است که روی هم مدل حضورِ سیاسی اجتماعی حزب الله را مشخص می­ کند. حالا فرصت نقد و بررسی آن به دلیل آنکه ریشه در فرهنگ سیاسی و شفاهی ما دارد نیست. تنها می خواهم به عنوان یکی از بچه های حزب اللهی که  شاید سال‌ها با این مدل فعالیت کرده ام، از خلال بازخوانی تجربه ها و خاطره های مشترک این سال هامان، موضوع الگوی عمل سیاسی حزب الله را به بحث بگذارم.

* این گفتار مطلبی است که دو سال پیش در حاشیه‌ی بحث های انتخاباتی مطرح کردم و همان موقع با عنوان «گفتاری در مسئله شناسی حزب الله و بازگشت به صحیفه: حزب الله پیشرو؛ حزب الله پیرو» منتشر شد. حالا هنوز هم مسأله همان است که بود و بلکه حادتر هم شده است. از این روی بازنشر آن را بی مناسبت ندیدم.
۰ نظر ۰۳ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۰۰
مجتبی نامخواه

«انتخابات» همزاد و از سنخ «انقلاب» است. این هم‌بودگی به این معناست که  انتخابات می تواند محملی باشد برای بازتولید انقلاب. حزب‌الله (به مثابه نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب اسلامی) می‌تواند انتخابات را به بستری برای بازتولید انقلاب اسلامی بدل سازد. «طرح» و «تذکر» دادن آرمان‌های انقلاب و انسجام و مهندسی مجدد «سرمایه‌ی اجتماعی» انقلاب اسلامی، از مهم‌ترین بسترهای بازتولید انقلاب از مسیر انتخابات است.

۰ نظر ۰۳ اسفند ۹۴ ، ۰۸:۵۱
مجتبی نامخواه