طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

 

نقدی بر «جهش تولید» از طریق «کاهش حداقل حقوق در مناطق کمتر برخوردار»

 

راهپیمایی کارگری حزب جمهوری اسلامی 1358

راهپیمایی حزب جمهوری اسلامی در روز جهانی کارگر در سال 1358

 

تحلیل‌های رهبر انقلاب، با تمام سرشاری‌شان از امید، در مواردی حاوی نقدهایی به کلی بنیادین است. از جمله در پیام آغاز امسال‌شان؛ در ارزیابی‌ای که از رونق تولید، به مثابه خط‌مشی عمومی سال گذشته داشتند: «لکن اثری در زندگی مردم از آن محسوس نشد». چرا رونق تولید از نقطه نظر «زندگی مردم» بلااثر شد؟ یکی از کاستی‌هایی که مانع درک و تحقق شعار سال گذشته و جاری در زندگی مردم می‌شود این است که این شعارها صرفا اقتصادی و محافظه‌کارانه فهمیده می‌شوند و نه اجتماعی یا  «در زندگی مردم». در نتیجه‌ی این یک‌جانبه‌گرایی یا تقلیل‌گرایی‌ در تحلیل‌ها، راهکارهایی برای رونق تولید مطرح می‌شود که یا به کلی بلااثر است یا در شرایطی درست بر ضد آن عمل می‌کند. در ادامه تلاش می‌شود فرایند بلااثر یا تبدیل شدن جهش تولید به ضد آن، ناظر به یک پیشنهاد توضیح داده شود.

۱ نظر ۰۹ فروردين ۹۹ ، ۰۰:۴۰
مجتبی نامخواه

در تحلیل اجتماعی فقر و نابرابری، دو پرسش مهم وجود دارد. یک پرسش علت فقر است. چرا کسی در جامعه فقیر می‌شود؟ در انگاره‌هایی که به طور مشخص توسط نئولیبرال‌های ایرانی، طبقه مرفه جدید و تمام کسانی که از مسیرهای مختلف دانسته یا نادانسته مدافع نابرابری‌های وضع موجود هستند ترویج می‌شود، علت فقر تن‌پروری، بی‌سوادی و یا بی‌غیرتی فقیران است. البته امروزه کمتر کسی هست که مسائل اجتماعی، از جمله مسائلی پیچیده و چندلایه‌ای مانند فقر و نابرابری را تک عاملی تحلیل کند. مسئله اما این‌جاست که در پیدایی و پایایی فقر، علت اصلی یا مهم‌تر کدام است؟ پاسخ‌های متعددی در برابر این پرسش بنیادین، در تحلیل علت ویژگی‌ها یا عملکرد فقیران را محور قرار می‌دهند.
پرسش بنیادین دیگر این است که آیا فقر عارضه جوامع است یا جوهره آن‌؟ همان‌طور که می‌دانیم فقر و نیازمندی عده‌ای همواره همراه جوامع انسانی بوده است. مسئله این جاست که آیا همراهی همیشگی است یا عارضی؟

*
سه کلمه از روایتی منقول از «عبد صالح» و  شهید امروز هست که به این دو پرسش پاسخ می‌دهد: «لو عدل فی الناس لاستغنوا»؛ این یعنی علت نیازمندی بی‌عدالتی است و جامعه‌ای که در ‌عدالت اجتماعی (فی‌الناس) و بالتبع بی‌نیازی عمومی محقق شده باشد، «ممکن» است.

۰ نظر ۰۱ فروردين ۹۹ ، ۰۱:۱۴
مجتبی نامخواه