طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

۵۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خمینی» ثبت شده است

متن زیر گزارشی است از ارائه‌ای در نشستی با عنوان «ماهیت اجتماعی دولت در اندیشه امام(ره) و تجربه انقلاب» در رسانه فکرت (اینجا). این نشست در خرداد 1403 و در ایام سالگرد امام خمینی(ره) برگزار شده است. هدف از ارائه این بحث این بوده که از طریق بازخوانی تجربه فقهی و نظری امام خمینی و تجربه عملیِ سال‌های پس از انقلاب اسلامی، به بازسازی ایده دولت انقلاب اسلامی پرداخته و وجوه اجتماعیِ ماهیت دولت در ایده انقلاب را بازشناسی کنیم. در اینجا فایل تصویری این نشست و در اینجا فایل صوتی آن در دسترس است. یادداشتی با عنوان «ایده دولت انقلاب اسلامی؛ سیاست اجتماعی در تجربه انقلاب اسلامی»، منتشر شده در شماره ششم فصل‌نامه نامه جمهور(صفحات 96 تا 100) مکمل این بحث است.

 

در نگاه امام(ره)، دولت پدیده‌ای رو به جامعه است که مسئولیت حمایت از جامعه را دارد. مسئولیت تأمین حداقل‌های رفاهی – اجتماعی را برعهده دارد و مسئول تحقق عدالت اجتماعی، رفاهی، حمایتی است.

۰ نظر ۲۱ مرداد ۰۳ ، ۱۱:۵۵
مجتبی نامخواه
متن زیر گفت‌وگویی است با روزنامه فرهیختگان درباره ایده رهایی‌بخش امام خمینی(ره).
گزیده:
محافظه‌کارانی که پروژه آن‌ها به واسطه امام زمین خورده است خیز برداشته‌اند و سعی می‌کنند پروژه‌شان را زیر پرچم تفسیر اندیشه‌های امام احیا کنند؛ از این رو امام در سال‌های آخر در مقابله با تفاسیر محافظه‌کارانه‌ای که سعی می‌کند وجوه رهایی‌بخش اندیشه انقلاب را نابود کند، ایده اسلام آمریکایی و اسلام ناب را مفهوم‌سازی می‌کند که احیای وجوه نفی‌گرایانه، احیای وجوه تضاد و برجسته ساختن وجوه ضدقیمومیت در ایده انقلاب اسلامی است.
۰ نظر ۱۸ خرداد ۰۲ ، ۱۱:۵۹
مجتبی نامخواه
متن زیر گفت‌وگویی است که با روزنامه قدس، ویژه‌نامه سالروز رحلت امام خمینی انجام شده است.

گزیده:

یکی از مهم‌ترین بصیرت‌های که ایده جنگ فقر و غنا امروز به ما می‌دهد این است که برای همیشه بی‌اهمیت بودن و بی‌تأثیر بودن وضعیت اقتصادی در وضعیت اجتماعی و فرهنگی را کنار بگذاریم.

ایده جنگ فقر و غنای امام خمینی تذکر به این مهم است که جنگ حق و باطل امری انتزاعی نیست. امام خمینی جنگ فقر و غنا را در ادامه جنگ حق و باطل مطرح می‌کند. این ایده به صراحت می‌گوید به همان اندازه که فروکاستن جنگ حق و باطل به جنگ فقر و غنا اشتباه است، تصویر و ترسیم جنگ حق و باطل منهای جنگ فقر و غنا هم حرف مفت است.

ایده جنگ فقر و غنا برای جامعه‌ای مثل ما که در تب عقب‌ماندگی در عدالت می‌سوزد اما مطابق تحقیقات انجام شده، قادر به درک اجتماعی و فرهنگی از نابرابری نیست، از نان شب هم واجب‌تر است.

اگر ایده جنگ فقر و غنا را جدی بگیریم، نحوه فهم ما از جامعه، دین، فرهنگ، فقه وسیاست‌گذاری اجتماعی و فرهنگی به کلی دگرگون خواهد شد و این دگرگونی دقیقاً همان چیزی است که ما امروز بیش از همیشه به آن نیازمندیم.

۰ نظر ۱۳ خرداد ۰۲ ، ۱۶:۵۳
مجتبی نامخواه
در گفت‌وگوی زیر درباره ضرورت مدارا در ترویج دین، مبانی نظری مدارا در اندیشه امام خمینی و موضوعات مرتبط از جمله زمینه‌های اجتماعی فرهنگ، اخلاق تبلیغ، بنیادهای هستی‌شناختی مدارا، «منبری پرخاشگو» و خطر جنبش نفرت دینی بحث کرده‌ام. متن زیر نسخه ویراسته و تکمیل شده مصاحبه‌ای است که با روزنامه وطن امروز (19 فروردین 1402) انجام شده است.

گزیده:

متاسفانه عنصر مدارا که ضرورت گفتمان دینی است، یک عنصر لیبرال و یک لیبرالیسم فرهنگی جلوه داده می‌شود که خود نشان دهنده این است که چقدر متأثر تحجر و منبری‌های پرخاشگو از این عنصر فاصله گرفته‌ایم. یعنی چیزی که از نگاه وجودشناختی عرفانی امام برآمده و از اساس، ایده انقلاب اسلامی بوده، تحت تأثیر منبریان پرخاشگو و رتوریک نفرت، از فرهنگ دینی ما کنار گذاشته می‌شود؛ معلوم است که با این شیوه در ترویج دین نتیجه نمی‌گیریم.

۰ نظر ۲۴ فروردين ۰۲ ، ۱۵:۲۸
مجتبی نامخواه
متن زیر یادداشتی است در معرفی کلیات و چارچوب‌های یک برنامه مطالعاتی درباره امام خمینی و معرفی منابعی بدین منظور. این یادداشت در روزنامه قدس (اینجا) منتشر شده است.

 

ما بیشتر امام خمینی را از طریق تبلیغات و خطابه‌های مناسبتی می‌شناسیم. اغلب پاره‌ای از سخنرانی‌های ایشان را بنا به صلاحدید دروازه‌بانان رسانه‌های رسمی و غیررسمی شنیده و یا خوانده‌ایم و بس. این خرده شناخت‌ها هنگامی که به محبت ما به امام خمینی ضمیمه می‌شود، سازه‌ای را تشکیل می‌دهد که با اصلی نسبت ما با امام خمینیبر دوش آن است. این محبت‌ها و آن گفتارها در جای خود خوب است اما وقتثی از جایگاه خود خارج شده و باعث شود ما برای شناخت امام هیچ تلاشی نکنیم، هیچ کتابی نخوانیم و هیچ تأملی نداشته باشیم؛ در این شرایط می‌توانیم بگوییم یک امر خوب به ضد خود تبدیل شده است. مسئله این است که تصویر و تفسیری که این خطابه‌ها و علاقه‌ها از امام خمینی به دست می‌دهد، تفسیری نیست که بتواند وضعیتی را تغییر بدهد، یا نیروی اجتماعی لازم برای این کار را فراهم کند. در حالی که امام خمینی مهم‌ترین تغییر دهنده تاریخ و جامعه ما بوده و ما همچنان نیازمند درک و ادامه آن تغییرات هستیم.

به طور کل مطالعه ما درباره امام خمینی و خمینی‌خوانی می‌تواند سه گام را شامل ‌شود: نخستین گام که مهم‌ترین آن هم هست آثار خود امام است. این آثار در یک تفسیر کلی، با تسامح در عنوان گذاری، به دو سطح مبانی و حکمت عملی قابل تقسیم است. مهم‌ترین اثر امام خمینی در کل آثار امام خمینی، در سطح حکمت عملی او قرار دارد و صحیفه امام است. اثری حاوی قریب به نیم قرن کوشش‌ فکری او برای هدفی که در سراآغاز صحیفه از آن به «قیام لله» تعبیر می‌کنند.

۰ نظر ۱۲ خرداد ۰۱ ، ۱۷:۰۰
مجتبی نامخواه
مرحوم روح‌الله نامداری، که تنها سی و هفت سال میان ما زیست و اردیبهشت 1396 برای همیشه از این ورطه رخت برکشید، در زمان حیات خود با گردآوری و تألیف آثاری همچون «جدال دو اسلام»، «فردی بودم مستضعف»، «اسماعیل زنده است» و همچنین با تدوین مجموعه دو جلدی «انقلاب و نظریه اجتماعی»، به بسط و بازسازی تفکر انقلاب اسلامی کمک بسیاری کرد. «خمینی پدیده پیچیده انسانی» و در روزهای اخیر «ستیز با خویشتن، ستیز با جهان»، نوشته‌هایی از او هستند که پس از درگذشتش منتشر شده‌اند. آن‌چه در ادامه می‌آید، تحریر و تکمیل بحثی است که در نشست یادبود چهارمین سالگرد درگذشت زنده‌یاد روح‌الله نامداری و رونمایی از کتاب «ستیز با خویشتن، ستیز با جهان» ارائه کرده‌ام. در این بحث تلاش شده تا نشان داده شود مفهوم جدال و ستیز، که مرحوم نامداری این همه بر آن تأکید داشت، تا چه میزان در سنت فکری ما ریشه دارد؛ به چه اندازه در جهان معاصر اهمیت دارد و چگونه در وضعیت کنونی و برای بازتولید یک حرکت عدالت‌خواهانه مهم بوده و ضرورت دارد. عنوانی که برگزارکنندگان برای این نشست در نظر گرفته بودند، این پرسش بود: «چگونه عدالت‌خواهی در حوزه عمومی به زبان می‌آید؟»؛ در این مطلب تلاش شده تا این چنین استدلال شود که برای بازآفرینی عدالت‌خواهی در حوزه عمومی، نیازمند یک دیالکتیک عدالتخواهانه هستیم.
۱ نظر ۰۳ شهریور ۰۰ ، ۰۱:۰۶
مجتبی نامخواه
 
در یک گفتگوی مبسوط با آقای سیدجواد نقوی از روزنامه فرهیختگان درباره بنیادهای فلسفی، عرفانی و اخلاقی ایده اسلام ناب اسلام‌آمریکایی، زمینه‌هایی اجتماعی نسیان و فراموشی این ایده، تداوم و دلالت‌های اجتماعی آن و همچنین درباره اهمیت این ایده برای شکل دهی به یک گفتار و رتوریک سیاسی صحبت کرده‌ام. این گفتگو در سه بخش زیر تقدیم می‌شود. متنی که در ادامه می‌آید بخش سوم این گفتگو است.
 
 
دریافت فایل PDF
 
گفت‌وگوی «فرهیختگان» با مجتبی نامخواه (بخش سوم و پایانی)
 

اگر حکمرانی تکلیف خود را در حوزه ایده کلان روشن کند و با صراحت در حوزه‌های اصلی به ایده اسلام ناب-اسلام آمریکایی بازگردد، به الزاماتی که قانون اساسی دولت را موظف کرده، برگردد، حتما زمینه برای اینکه این ایده به نحو تکاملی پیش برود، فراهم خواهد شد.

۰ نظر ۳۱ مرداد ۰۰ ، ۰۱:۲۰
مجتبی نامخواه
 
در یک گفتگوی مبسوط با آقای سیدجواد نقوی از روزنامه فرهیختگان درباره بنیادهای فلسفی، عرفانی و اخلاقی ایده اسلام ناب اسلام‌آمریکایی، زمینه‌هایی اجتماعی نسیان و فراموشی این ایده، تداوم و دلالت‌های اجتماعی آن و همچنین درباره اهمیت این ایده برای شکل دهی به یک گفتار و رتوریک سیاسی صحبت کرده‌ام. این گفتگو در سه بخش زیر تقدیم می‌شود. متنی که در ادامه می‌آید بخش دوم این گفتگو است.
 
 
گفت‌وگوی «فرهیختگان» با مجتبی نامخواه (بخش دوم)
 
 

اگر ایده اسلام ناب اسلام آمریکایی به‌سمت مقوله عدالت حرکت کند، اگر این ایده ما را به‌سمت مقوله عدالت سوق بدهد، ارجاع بسیار درستی است. یعنی انتقال درستی از سطح رتوریک به سطح تئوریک اتفاق افتاده است. چون دقیقا مساله همین‌جاست. شرور و تضاد و حرکت و فطرت، همه مفاهیم حکمی‌ای هستند که ما را به سمت‌وسوی عدالت سوق می‌دهند. عدالت از دل ظلم و نابرابری ممکن می‌شود. حتی تصویر عدل الهی منهای توضیح شرور ناممکن است.

۰ نظر ۳۱ مرداد ۰۰ ، ۰۱:۱۶
مجتبی نامخواه
در یک گفتگوی مبسوط با آقای سیدجواد نقوی از روزنامه فرهیختگان درباره بنیادهای فلسفی، عرفانی و اخلاقی ایده اسلام ناب اسلام‌آمریکایی، زمینه‌هایی اجتماعی نسیان و فراموشی این ایده، تداوم و دلالت‌های اجتماعی آن و همچنین درباره اهمیت این ایده برای شکل دهی به یک گفتار و رتوریک سیاسی صحبت کرده‌ام. این گفتگو در سه بخش زیر تقدیم می‌شود. متنی که در ادامه می‌آید بخش اول این گفتگو است.
 
دریافت فایل PDF
 
گفت‌وگوی «فرهیختگان» با مجتبی نامخواه(بخش نخست)
 
باید از سطح رتوریک امام(ره) به سطح تئوریک ایشان برویم.

ما در وضعیت توضیح مبانی تصوری ایده اسلام ناب-اسلام آمریکایی هستیم و از تداوم این مسیر به دلالت‌های تطبیقی آن و به ریشه‌های فکری آن می‌رسیم و به این می‌رسیم که این ایده چه ریشه‌های عمیق فلسفی و عرفانی‌ای دارد. ما هنوز تصویر جامعی از این ایده اسلام ناب و اسلام آمریکایی نداریم. یکی از دلایل آن این است که ما همواره به مبانی ارجاع داده‌ایم.

۰ نظر ۳۱ مرداد ۰۰ ، ۰۱:۰۹
مجتبی نامخواه
متن زیر، تحریر گفتاری است که برای دانشجویان یک حلقه مطالعاتی صحیفه‌خوانی، به صورت مجازی ارائه شده است.

گزیده:

  • مسئله از جایی آغاز شد که «نشستند و گفتند و برخاستند» و با این گفته‌ها مجلس‌ها آراستند و حالا این ماییم و این سی- چهل سال گفته‌ پیرامون امام خمینی که به طرز تعجب و البته تأسف برانگیزی، اغلب یا در پی مجلس آرایی بوده‌اند یا اگر نخواهیم بد بین باشیم، از ظن خود شده‌اند یار امام.
  • ما می‌بینیم که این همه تفسیر و توضیح امام خمینی، برای مایی که در جستجو حقیقت ایده‌های امام هستیم، جز بر حیرت‌مان نمی‌افزاید. چه باید کرد؟ این‌جاست که امام خمینی به مثابه یک پروژه و مسئله فکری مهم در برابر ما مطرح می‌شود.
  • ما اندیشه امام خمینی را برای تغییر وضعیت، برای فهم خود، برای فهم مسئله‌های خود و برای حل مسئله‌هامان می‌خواهیم. مگر غیر این است؟ ما اندیشه امام خمینی را برای این می‌خواهیم که به ما بگوید ریشه‌های معرفتی عقب‌ماندگی در عدالت را در بسط اسلام سرمایه‌داری جستجو کنید.
  • اگر مفسر خط امام کسانی شدند که نسبت به سر برآرودن سرمایه‌داری زالو صفت، بی‌تفاوت بودند؛ مسئله‌شان معنویت و خودسازی بود؛ سیاست و انتخابات و ائتلاف و لیست بود؛ انتزاعیات اجتماعی و حرف‌های کلی زدن درباره تمدن‌سازی بود؛ اما «اسلام سرمایه‌داری» نبود و تشنگی به خون سرمایه‌داران زالو صفت نبود؛ بعد همین تفکر به جای آن‌که بیاید و بگوید من محافظه‌کار هستم، آمد و گفت من انقلابی هستم و برای این که کسی به انقلابی بودنش شک نکند، عوض انقلابی‌گری، پرخاشگری کرد؛ و بعد تبدیل شد به بازتاب دهنده خط امام و تبدیل شد به مفسر صحیفه امام، معلوم است که در این تفسیر مفاهیم کلیدی‌ای مثل «اسلام سرمایه‌داری» هیچ جایگاهی ندارد.
  •  تفکری که در نظر آن همه ارزش‌ها مطلقاً خوب هستند؛ این تفکر حتما رنگ و بوی اشعری‌گری دارد و اگر تمام عمر هم علیه وضع موجود هشتگ بزند، نه جامعه و فطرتِ مردم از او قبول می‌کند و نه تاریخ. این تفکر اشعری‌گرایانه در طول تاریخ به درد توجیه وضع موجود خورده؛ آخر چطور می‌تواند حرف از تغییر بزند؟
  • با درکِ اشعریِ رایج درباره ارزش و نظام ارزش‌ها، ارزشی یعنی کسی که «همه چیز را حرام می‌داند». بر اساس تفکر انقلاب اما در نظام ارزش‌ها، یک ارزش مطلق وجود دارد و ارزشی بودن، قبل از پیگیری فرعیات و فروعات، در پی آن ارزش مطلق بودن است.

 

۰ نظر ۰۱ اسفند ۹۹ ، ۰۸:۰۲
مجتبی نامخواه
در گفتگو با روزنامه وطن امروز (1399/11/12) به بحث دوگانه اسلام ناب اسلام آمریکایی و ابعاد و اهمیت این دوگانه در اندیشه امام خمینی و رهبر انقلاب پرداختم.

گفتگو با وطن امروز تصویر

 

فایل صفحه روزنامه دریافت

فایل نمودارهای ضمیمه مصاحبه دریافت

 

گزیده گفتگو

  • هویت انسان انقلاب اسلامی در غیریت با تحجر و تجدد شکل گرفته بود. طبیعی بود که نیروی اجتماعی انقلاب هم در تقابل با این دو جریان قرار بگیرد.
  • صورت‌بندی تحجر، تجدد و در برابر آن‌ها یک نیروی فکری پویا که هویت خود را در از انقلاب اسلامی می‌گیرد و در انقلاب اسلامی می‌جوید، صورت‌بندی نیروهای فکری اجتماعی دست‌کم نیم قرن اخیر ماست.
  • رهبر انقلاب هشدار می‌دهند که مراقب باشیم تصویر ما از اسلام و دینداری نشود یک سری «مناسک میان‌تهی» و دیگر اسلام را آن‌چنان که باید، به عنوان «عقیده و جهاد» نبینیم.
  • رهبر انقلاب استدلال می‌کنند که «مدرسه انقلاب» و مکتب امام خمینی عبارت است از درگیری با اسلامی که می‌خواهد به مثابه ضلع تزویر و «در خدمت زر و زور» باشد؛ و تلاش برای سربرکشیدن اسلامی که هم با «فرعون‌ها» و قدرت‌مندان مقابله کند و هم با ثروت‌مندانی که در لوای انقلاب و توحید رشد می‌کنند و بعد در مقابل اصل حرکت می‌ایستند که استعاره قرآنی آن «قارون» است.
  • چرا منابر و تریبون‌ها و پژوهش‌هایی که در زمینه تفکر اسلامی وجود دارد، هشدارهای اصیل انقلاب اسلامی درباره تبدیل شدن تفکر اسلامی به ابزار زر و زور و تقابل با اسلام مناسک میان‌تهی و مضامینی از این قبیل را بازتولید نمی‌کند؟ یکی از زمینه‌های این وضعیت این است که در پژوهش و گفتارهای مذهبی زمانه ما و به طور مشخص در فرهنگ عمومی دینی، تحجر یا دست‌کم بی‌تفاوتی نسبت به تحجر رشد کرده است. از آن طرف در سطوحی دیگر که بیشتر الیت بروکرات‌ها و تکنوکرات‌ها هستند، تجددزدگی و التقاط با آموزه‌های سرمایه‌داری رشد کرده است و این‌ها زمینه‌های انقلاب ارتجاعی است.
  • در یک جامعه نابرابر و طبعاً ناهم‌بسته یا از هم‌گسیخته، هیچ پروژه‌ای جلو نمی‌رود مگر پروژه‌های ارتجاعیِ کسانی که مستظهر به تکاثر ثروت و قدرت هستند. در این‌جاست که رهبر انقلاب اسلام ناب را به عنوان «اسلام عدالت‌خواه» تعبیر می‌کنند. یا بارها و بارها می‌گویند ما در زمینه عدالت اجتماعی دچار «عقب‌ماندگی» هستیم.
  • وقتی سال‌هاست رهبری از مجلس خبرگان رهبری و چه بسا تمام نخبگان اجتماعی یک ارزیابی اسلامی از وضعیت عدالت خواسته‌اند، و جواب نگرفته‌اند؛ وقتی یک دهه است از حوزه و دانشگاه رشته عدالت‌پژوهی خواسته‌اند و جوابی نیامده است؛ وقتی ارزیابی ایشان مبتنی بر عقب‌ماندگی در عدالت در محیط‌های نخبگانی پژواک لازم را ندارد؛ وقتی حتی اصل ارزیابی وضعیت عدالت یا اصل نابرابری و عدالت، مسئله عمومی ما نیست؛ یعنی باید بر راهبردهای ضد ترمیدوری تمرکز بیشتری بکنیم و متوجه باشیم که انقلاب ارتجاعی، بر خلاف انقلاب تکاملی، خیلی آرام و تدریجی اتفاق می‌افتد.
  • رسانه‌های یک درصدی، آدم‌های حزبی، مسائل جزئی و فرعی مرتب تولید غفلت می‌کند و این باعث می‌شود ما این اصول را فراموش کنیم. باعث می‌شود دستگاه تحلیلی ما با این مفاهیم کار نکند و ما این تعابیر را به عنوان ابزارهای مفهومی و تحلیلی به کار نبریم.
  • مفهوم «اسلام سرمایه‌داری» یا «مفهوم اسلام پابرهنگان»، در ادبیات دینی علاقه‌مندان به انقلاب کجاست؟ آیا اگر ایده «اسلام سرمایه‌داری» یک مفهوم جان‌دار بود و بسط و شرح لازم را پیدا کرده بود، امروز وضعیت ما در «عقب‌ماندگی در عدالت» به آن‌جا می‌رسید که رهبر انقلاب به تعبیر خودشان مجبور به اعتراف و عذرخواهی شوند؟
  • این همه منابر و مجامع پژوهش اسلامی، که گاهی این همه با مقولاتی مثل تمدن اسلامی و مراحل تمدن اسلامی و غیره بازی می‌کنند و جمله‌سازی می‌کنند؛ اگر دنبال پروژه‌بازی نیستند و به ادبیات امام خمینی علاقه‌مند هستند، چرا یک‌بار درباره تحجر و مقدس‌مآبی، درباره جنگ فقر و غنا و درباره اسلام سرمایه‌داری حرف نمی‌زنند؟ اگر مسئله‌شان ایده‌های رهبری است چرا از اسلام مناسک میان‌تهی و اسلام عدالت‌خواه و عقب‌ماندگی در عدالت نمی‌گویند؟ مگر ایده‌های کلیدی و پرتکرار رهبر انقلاب نیست؟ چرا تنها به نوشتن انشانویسی درباره تمدن اسلامی و دولت اسلامی علاقه نشان می‌دهند؟

۱ نظر ۱۲ بهمن ۹۹ ، ۰۹:۳۰
مجتبی نامخواه

گفتگو با روزنامه قدس درباره مفهوم جنگ فقر وغنا در اندیشه امام خمینی

 

جنگ فقر و غنا روزنامه قدس

 

دریافت فایل PDF

دریافت
حجم: 397 کیلوبایت
توضیحات: جنگ فقر و غنا در اندیشه امام خمینی
 

گزیده گفتگو

🔻امام(ره) به ما تذکر می‌دهد جنگ حق و باطل، انتزاعی و بریده از اختصاصات و تعینات تاریخی و اجتماعی نیست و جنگ حق و باطلی که بی‌تفاوت به جنگ فقر و غنا باشد، نبرد حق و باطل نیست. فرهنگ اسلامی، اسلام نابی که جنگ حق و باطل را در حد مرزهای جامعه نیاورد و به آن تعین خاص اجتماعی ندهد که جنگ حق و باطل امروز ما نیست. جنگ حق و باطل یک حیث انتزاعی و ذهنی دارد که در جای خودش مهم است و یک حیث کاملاً انضمامی دارد. توجه به این بعد آن کاری است که پیام قطعنامه دارد انجام می‌دهد.

۰ نظر ۰۲ مرداد ۹۹ ، ۰۰:۱۱
مجتبی نامخواه

امام کوخ نشینان

 

هفته پیش جمعی از دوستان دانشجو و طلبه با سفر به کرمانشاه و برگزاری چند تجمع اعتراضی، نشست تحلیلی و گفتگوی اجتماعی، مورد آسیه پناهی را دست‌مایه اعتراض به سیاست‌ها و فرایندهایی به وجود آورنده این وضعیت تأسف‌بار کردند. علی‌رغم هماهنگی اولیه، نتوانستم در این برنامه شرکت کنم. در این گفتگو لایو اینستاگرامی با صفحه جنبش عدالت‌خواه دانشجویی، پس از شنیدن گزارش قابل توجه یکی از دانشجویان حاضر در برنامه، کمی درباره وجوه مختلف این مسئله و زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی آن بحث کردم. بحث‌های تکمیلی‌ام در این‌باره را در متنی تفصیلی تدوین کرده‌ام که به یاری خدا به زودی منتشر خواهد شد.

فایل صوتی گفتگو درباره زمینه‌های اجتماعی واقعه کرمانشاه دریافت

۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۹ ، ۰۰:۵۲
مجتبی نامخواه