در نگاه امام(ره)، دولت پدیدهای رو به جامعه است که مسئولیت حمایت از جامعه را دارد. مسئولیت تأمین حداقلهای رفاهی – اجتماعی را برعهده دارد و مسئول تحقق عدالت اجتماعی، رفاهی، حمایتی است.
در نگاه امام(ره)، دولت پدیدهای رو به جامعه است که مسئولیت حمایت از جامعه را دارد. مسئولیت تأمین حداقلهای رفاهی – اجتماعی را برعهده دارد و مسئول تحقق عدالت اجتماعی، رفاهی، حمایتی است.
محافظهکارانی که پروژه آنها به واسطه امام زمین خورده است خیز برداشتهاند و سعی میکنند پروژهشان را زیر پرچم تفسیر اندیشههای امام احیا کنند؛ از این رو امام در سالهای آخر در مقابله با تفاسیر محافظهکارانهای که سعی میکند وجوه رهاییبخش اندیشه انقلاب را نابود کند، ایده اسلام آمریکایی و اسلام ناب را مفهومسازی میکند که احیای وجوه نفیگرایانه، احیای وجوه تضاد و برجسته ساختن وجوه ضدقیمومیت در ایده انقلاب اسلامی است.
گزیده:
یکی از مهمترین بصیرتهای که ایده جنگ فقر و غنا امروز به ما میدهد این است که برای همیشه بیاهمیت بودن و بیتأثیر بودن وضعیت اقتصادی در وضعیت اجتماعی و فرهنگی را کنار بگذاریم.
ایده جنگ فقر و غنای امام خمینی تذکر به این مهم است که جنگ حق و باطل امری انتزاعی نیست. امام خمینی جنگ فقر و غنا را در ادامه جنگ حق و باطل مطرح میکند. این ایده به صراحت میگوید به همان اندازه که فروکاستن جنگ حق و باطل به جنگ فقر و غنا اشتباه است، تصویر و ترسیم جنگ حق و باطل منهای جنگ فقر و غنا هم حرف مفت است.
ایده جنگ فقر و غنا برای جامعهای مثل ما که در تب عقبماندگی در عدالت میسوزد اما مطابق تحقیقات انجام شده، قادر به درک اجتماعی و فرهنگی از نابرابری نیست، از نان شب هم واجبتر است.
اگر ایده جنگ فقر و غنا را جدی بگیریم، نحوه فهم ما از جامعه، دین، فرهنگ، فقه وسیاستگذاری اجتماعی و فرهنگی به کلی دگرگون خواهد شد و این دگرگونی دقیقاً همان چیزی است که ما امروز بیش از همیشه به آن نیازمندیم.
گزیده:
متاسفانه عنصر مدارا که ضرورت گفتمان دینی است، یک عنصر لیبرال و یک لیبرالیسم فرهنگی جلوه داده میشود که خود نشان دهنده این است که چقدر متأثر تحجر و منبریهای پرخاشگو از این عنصر فاصله گرفتهایم. یعنی چیزی که از نگاه وجودشناختی عرفانی امام برآمده و از اساس، ایده انقلاب اسلامی بوده، تحت تأثیر منبریان پرخاشگو و رتوریک نفرت، از فرهنگ دینی ما کنار گذاشته میشود؛ معلوم است که با این شیوه در ترویج دین نتیجه نمیگیریم.
ما بیشتر امام خمینی را از طریق تبلیغات و خطابههای مناسبتی میشناسیم. اغلب پارهای از سخنرانیهای ایشان را بنا به صلاحدید دروازهبانان رسانههای رسمی و غیررسمی شنیده و یا خواندهایم و بس. این خرده شناختها هنگامی که به محبت ما به امام خمینی ضمیمه میشود، سازهای را تشکیل میدهد که با اصلی نسبت ما با امام خمینیبر دوش آن است. این محبتها و آن گفتارها در جای خود خوب است اما وقتثی از جایگاه خود خارج شده و باعث شود ما برای شناخت امام هیچ تلاشی نکنیم، هیچ کتابی نخوانیم و هیچ تأملی نداشته باشیم؛ در این شرایط میتوانیم بگوییم یک امر خوب به ضد خود تبدیل شده است. مسئله این است که تصویر و تفسیری که این خطابهها و علاقهها از امام خمینی به دست میدهد، تفسیری نیست که بتواند وضعیتی را تغییر بدهد، یا نیروی اجتماعی لازم برای این کار را فراهم کند. در حالی که امام خمینی مهمترین تغییر دهنده تاریخ و جامعه ما بوده و ما همچنان نیازمند درک و ادامه آن تغییرات هستیم.
به طور کل مطالعه ما درباره امام خمینی و خمینیخوانی میتواند سه گام را شامل شود: نخستین گام که مهمترین آن هم هست آثار خود امام است. این آثار در یک تفسیر کلی، با تسامح در عنوان گذاری، به دو سطح مبانی و حکمت عملی قابل تقسیم است. مهمترین اثر امام خمینی در کل آثار امام خمینی، در سطح حکمت عملی او قرار دارد و صحیفه امام است. اثری حاوی قریب به نیم قرن کوشش فکری او برای هدفی که در سراآغاز صحیفه از آن به «قیام لله» تعبیر میکنند.
اگر حکمرانی تکلیف خود را در حوزه ایده کلان روشن کند و با صراحت در حوزههای اصلی به ایده اسلام ناب-اسلام آمریکایی بازگردد، به الزاماتی که قانون اساسی دولت را موظف کرده، برگردد، حتما زمینه برای اینکه این ایده به نحو تکاملی پیش برود، فراهم خواهد شد.
اگر ایده اسلام ناب اسلام آمریکایی بهسمت مقوله عدالت حرکت کند، اگر این ایده ما را بهسمت مقوله عدالت سوق بدهد، ارجاع بسیار درستی است. یعنی انتقال درستی از سطح رتوریک به سطح تئوریک اتفاق افتاده است. چون دقیقا مساله همینجاست. شرور و تضاد و حرکت و فطرت، همه مفاهیم حکمیای هستند که ما را به سمتوسوی عدالت سوق میدهند. عدالت از دل ظلم و نابرابری ممکن میشود. حتی تصویر عدل الهی منهای توضیح شرور ناممکن است.
باید از سطح رتوریک امام(ره) به سطح تئوریک ایشان برویم.
ما در وضعیت توضیح مبانی تصوری ایده اسلام ناب-اسلام آمریکایی هستیم و از تداوم این مسیر به دلالتهای تطبیقی آن و به ریشههای فکری آن میرسیم و به این میرسیم که این ایده چه ریشههای عمیق فلسفی و عرفانیای دارد. ما هنوز تصویر جامعی از این ایده اسلام ناب و اسلام آمریکایی نداریم. یکی از دلایل آن این است که ما همواره به مبانی ارجاع دادهایم.
گزیده:
فایل صفحه روزنامه دریافت
فایل نمودارهای ضمیمه مصاحبه دریافت
گزیده گفتگو
گفتگو با روزنامه قدس درباره مفهوم جنگ فقر وغنا در اندیشه امام خمینی
دریافت فایل PDF
دریافت
حجم: 397 کیلوبایت
توضیحات: جنگ فقر و غنا در اندیشه امام خمینی
گزیده گفتگو
🔻امام(ره) به ما تذکر میدهد جنگ حق و باطل، انتزاعی و بریده از اختصاصات و تعینات تاریخی و اجتماعی نیست و جنگ حق و باطلی که بیتفاوت به جنگ فقر و غنا باشد، نبرد حق و باطل نیست. فرهنگ اسلامی، اسلام نابی که جنگ حق و باطل را در حد مرزهای جامعه نیاورد و به آن تعین خاص اجتماعی ندهد که جنگ حق و باطل امروز ما نیست. جنگ حق و باطل یک حیث انتزاعی و ذهنی دارد که در جای خودش مهم است و یک حیث کاملاً انضمامی دارد. توجه به این بعد آن کاری است که پیام قطعنامه دارد انجام میدهد.
هفته پیش جمعی از دوستان دانشجو و طلبه با سفر به کرمانشاه و برگزاری چند تجمع اعتراضی، نشست تحلیلی و گفتگوی اجتماعی، مورد آسیه پناهی را دستمایه اعتراض به سیاستها و فرایندهایی به وجود آورنده این وضعیت تأسفبار کردند. علیرغم هماهنگی اولیه، نتوانستم در این برنامه شرکت کنم. در این گفتگو لایو اینستاگرامی با صفحه جنبش عدالتخواه دانشجویی، پس از شنیدن گزارش قابل توجه یکی از دانشجویان حاضر در برنامه، کمی درباره وجوه مختلف این مسئله و زمینههای فرهنگی و اجتماعی آن بحث کردم. بحثهای تکمیلیام در اینباره را در متنی تفصیلی تدوین کردهام که به یاری خدا به زودی منتشر خواهد شد.
فایل صوتی گفتگو درباره زمینههای اجتماعی واقعه کرمانشاه دریافت