طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

 

متن زیر بحثی است که  خردادماه سال98 و در نشست رونمایی از «پایگاه مطالعات انقلاب اسلامی حوزه های علمیه خواهران» ارائه شده است.

متفکران حوزوی انقلاب اسلامی

 

انقلاب و مسئله ارتجاع

یک مسئله ای که در خصوص انقلاب ما مطرح است، همان طور که برای انقلاب اسلامی پیامبر اکرم(ص) هم مطرح بود، مسئله احتمال بازگشت و ارتجاع در انقلاب اسلامی است. هر انقلاب در ارتباط با اهداف و آرمان هایی که دارد، مسیری را طی می کند، نظم موجودی را از بین می برد و نظم جدیدی را بنیان می گذارد. اما هر لحظه و هر دوره ای این احتمال وجود دارد که مسیر پیشرونده انقلاب به گذشته برگردد، ارتجاعی رخ دهد و آن انقلاب تبدیل به ضد خودش شود.

به تعبیر قرآن کریم این نقطه حساس دوره ای است که انقلاب به مرحله پس از بنیان­گذار خودش گذار پیدا می کند و عبور می کند؛ یعنی از مرحله ای که رهبر انقلاب و بنیانگذار انقلاب حضور دارد و در اثر رویدادی که مرگ یا شهادت است، از میان جامعه رخ بر می­بندد و حالا انقلاب می خواهد تجربه ای داشته باشد که در آن رهبر انقلاب حضور ندارد. قرآن کریم از جامعه می پرسد: «أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ»؛ آیا ارتجاع و انقلاب به عقب و انقلاب معکوس خواهید داشت، اگر رهبر انقلاب و پیامبر در میان شما نباشد؟ این آسیب و احتمال برای هر انقلاب دیگری مطرح است و برای انقلاب اسلامی ما نیز همواره مطرح خواهد بود. اگرچه ما از این مرحله به سلامت عبور کرده ایم؛ اما احتمال ارتجاع، احتمالی است که امروز رهبر معظم انقلاب نیز از آن سخن می گوید. تقدس این انقلاب و شهدای بزرگی که با خون آنها نهال انقلاب آبیاری شده است، مانع از آن نخواهد شد که ارتجاع در خصوص این انقلاب نیز رخ دهد. در بیانات رهبر معظم انقلاب در این سال­ها مرتب مسئله ارتجاع مطرح شده است. همان طور که درباره انقلاب پیامبر نیز مطرح بود. در واقع، در تاریخ انقلاب صدر اسلام، در نقطه گذار از دوره پس از بنیانگذار در یک سطحی این ارتجاع رخ داد و آغاز شد و در چهل سالگی انقلاب پیامبر، با شمشیری که توسط جریان تحجرِ زمان بر فرق امیرالمؤمنان(ع) فرود آمد، این ارتجاع یک مرحله جدیدی را تجربه کرد و دو دهه بعد سال، تجسد و تجسم همه آرمان‌های انقلاب را به مسلخ طف برد. این امر درباره هر انقلابی ممکن است اتفاق بیفتد.

بازتولید انقلاب در برابر ارتجاع؛ چگونه؟

مسئله کلیدی این است که چگونه می توان در برابر این ارتجاع صف علم کرد؟ به چه ترتیبی و به چه شکل و صورتی می توان فرآیندی را ایجاد و بازتولید کرد که انقلاب را به نحو مستمر بازتولید کند و استمرار ببخشد؟

پاسخ این است: همان گونه که انقلاب رخ داد، امکان بازتولید انقلاب نیز وجود دارد.

۰ نظر ۰۶ تیر ۹۹ ، ۰۸:۵۵
مجتبی نامخواه

 

متن زیر گفتگویی است با یک نشریه طلبگی که اواسط سال قبل انجام شده اما به دلیل منتفی شدن انتشار آن مجله، منتشر نشده است. مباحث گفتگو پیرامون کنشگری اجتماعی طلاب جوان، خدمت اجتماعی، تشکل‌های طلبگی و مسئله فقدان سازوکارهای نمایندگی طلاب جوان دور می‌زند. امیدوارم برای دوستانی که مباحث این وبلاگ درباره مبحث «جنبش طلاب جوان» را پیگیری می‌کرده‌اند مفید باشد.  

 

از ماجرای جنگ که بگذریم سالها بود که ما اجتماع بزرگی از طلاب انقلاب سر یک مسئله واحد ندیده بودیم. چه شد که در ماجرای سیل این حجم عظیم در حرکتی واحد وارد گود حل مشکلات مردم بشوند؟

 

شاید با چاشنی کمی طنز بتوان گفت به این خاطر که ایام تعطیلات بود و بالاخره ساختارهای ملاحظه‌ساز حوزوی تعطیلات بودند! و طلبه‌ها آزاد بودند!

واقع امر این است که مدت‌هاست کنشگری طلاب در محاق نوعی ملاحظه‌سازی و محافظه‌کاری مذهبی و حوزوی فروافتاده و به ملسخ رفته است. نیروی اجتماعیِ طلاب جوان، که می‌تواند یک جنبش اجتماعی فراگیر باشد و بر سر مسئله‌های مختلف جامعه متمرکز شود، توسط این محافظه‌کاریِ منتشر، زمین‌گیر شده است. با همان مناطی که سیل مسئله جامعه بود و حضور طلاب جوان ضرورت داشت، میدان‌ها و مسئله‌های متعددی هست که غیبت نیروی اجتماعی انقلاب و به طور مشخص طلاب جوان در آن میدان‌ها توجیه ندارد. علت این غیبت غیرموجه که آن مسئله‌ها را روز به روز لاینحل‌تر و حادشونده‌تر کرده چیست؟

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۹ ، ۲۳:۳۹
مجتبی نامخواه

مطلبی که ده سال قبل و در نخستین روز وبلاگ طبقه سه منتشر شد (این لینک)، با اندکی ویرایش 

 

درآمدی بر ...«طبقه مرفه جدید»

بسمل....

قرار بود در روزهای اخیر جلسه‌ای برگزار شود درباره ی «عملکرد و روش امام علی (ع) در مبارزه با طبقه ی مرفهین به وجود آمده از دل نظام صدر اسلام»؛ آن جلسه به دلایلی برگزار نشد ولی بعدها یادداشت‌هایی که برای بحث آن جلسه آماده کرده بودم را تکمیل‌تر کردم، شد نوشته ای به نسبت مفصل که علاوه بر موضوع فوق چیزهایی هم درباره شباهت‌ها و ضرورت الگوگیری از آن روش در جمهوری اسلامی، بستر ها تأثیرات وجود طبقه مرفه جدید در جامعه و حکومت  غیره. همین که شد طرحی از آب و گل در آمده، گذاشتم در کوزه! یک بار که برای نوشیدن آب کوزه گذرم به آن نوشته افتاد، احساس کردم یک چیزی کم دارد. آخر مسئله نسبت ما و طبقه مرفه جدید فقط طرح و حرف و مقاله  نیست که نوشتنی  باشد و دردی است که فریاد زدنی ست؛ از آنجا که آن موقع نصف شب بود و نمی شد فریاد بزنم، نوشتم اش، شد این؛ شاید مقدمه ای باشد بر آگاهی تفصیلی تر ما از طبقه ی مرفهین بی درد در دل نظام جمهوری اسلامی، آگاهی‌ای که اگر از مقدمه ی ضروری طرح حرف ونقد  وبحث ضرورتا عبور نکند و به عمل نیانجامد، بود و نبودش توفیری ندارد؛ تازه برای «طبقه ی مرفه جدید» بهتر هم هست؛ در ادامه این متن می‌آید و بحث «عملکرد و روش امام علی (ع) در مبارزه با طبقه ی مرفهین به وجود آمده از دل نظام صدر اسلام» هم بماند برای بعد  ...

«کسانی هستند که تلاش می کنند و حقیقتاً درصدد این هستند که طبقه ی ممتازه ی جدیده در جمهوری اسلامی به وجود آوردند».

شده بود این جمله و هاله ای از نکات و سؤال پیرامون  آن بارها به ذهن‌ام هجوم آورند. آخر این نه خبر از یک شبکه ماهواره‌ای ضد انقلاب بود و نه حرف یک شخص کم اطلاع، نه شعار و چماق یک گروه سیاسی بود برای کوبیدن برسر رقیب و نه ...

۰ نظر ۰۳ تیر ۹۹ ، ۲۲:۲۲
مجتبی نامخواه

درست ده سال قبل در چنین روزی بود که تجربه کمتر از یک دهه فعالیت مسجدی، کار فرهنگی، فعالیت خبرنگاری و سپس روزنامه‌نگاری و دست‌آخر فعالیت‌های محدودِ سیاسی را جمع‌بندی و مرور کردم و درست در شرایطی که از ناکارآمدیِ تجربه‌های پیشین ملول و از در اختیار داشتن امکان بیان در رسانه‌های رسمی به کلی ناامید شده بودم، برای طی آن‌چه مسیر بایسته در آینده می‌دانستم، این وبلاگ متولد شد.

طبقه سه پس از ده سال

 

۱ نظر ۰۳ تیر ۹۹ ، ۰۱:۴۸
مجتبی نامخواه

آزادی از جمله ارزش‌های حیاتی‌ای است که در ذهن و زبان ما، در سایه اولویت و اولیت عدالت قرار گرفته و به دلیل فوریت و عقب‌ماندگی در عدالت، کمتر فرصت گفتگوهای عمیق و راهبردی درباره آن را داشته‌ایم. آزادی اگر چه به وسیله عدالت تحقق می‌یابد اما به واسطه آزادی است که درک عدالت و ناعدالتی ممکن می‌شود. در یک گفتگوی لایو اینستاگرامی در 1399/1/19 درباره آزادی و آزادی‌خواهی در دوران جمهوری اسلامی و موانع فکری و دشمنان اجتماعی آن گفتگو کردیم.

دریافت
عنوان: آزادی در جمهوری اسلامی و دشمنان آن
حجم: 16.5 مگابایت

 

۰ نظر ۲۷ خرداد ۹۹ ، ۱۲:۰۸
مجتبی نامخواه

29 اردیبهشت ماه، در یک گفتگوی لایو اینستاگرامی با تشکل طلبگی ربیّون، درباره جنبش طلاب جوان و موانع معرفتی و ساختاری بازتولید آن بحث کردیم. این گفتگو در ادامه مباحث پیشین درباره «جنبش طلاب جوان» و «جهان طلبگی» بوده و امیدوارم برای علاقه‌مندان به این مباحث مفید باشد.

دریافت فایل صوتی گفتگو
حجم: 23.6 مگابایت

 زمان: 68 دقیقه
 

۰ نظر ۲۷ خرداد ۹۹ ، ۱۱:۴۷
مجتبی نامخواه

مسئله «بحران نمایندگیِ» طبقات فرودست یکی از جدی‌ترین مسئله‌های زمانه و جامعه ماست. مسئله تنها این نیست که اقشار مستضعف درآمد کافی، امکانات رفاهی، مسکن و حتی در برخی مناطق آب شرب سالم ندارند. مسئله این‌جاست که  این اقشار، به مرور زمان، هر روز کمتر از گذشته امکان‌ها و کرسی‌هایی دارند که خواست‌های آن‌ها را در سطوح تصمیم‌گیری، تصمیم‌سازی، خط مشی‌گذاری و حاکمیت نمایندگی کند.

محافظه‌کارانِ ثبات‌گرا می‌کوشند با تقلیل مسئله به ابعاد معیشتی (اقتصادی) از طرح راه‌حل‌های دگرگون‌ساز جلوگیری کرده و سطح پاسخ‌ها را در حد بسته غذایی و ساخت سرویس بهداشتی در مناطق محروم نگه دارند. در حالی که «جنگ فقر و غنا»یی که امام خمینی به ما آموخت که آینده انقلاب به آن بستگی دارد، یک جنگ تمام عیار اجتماعی است که به وضوح تمامی عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی را شامل می‌شود.

۰ نظر ۲۴ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۳۲
مجتبی نامخواه

امام کوخ نشینان

 

هفته پیش جمعی از دوستان دانشجو و طلبه با سفر به کرمانشاه و برگزاری چند تجمع اعتراضی، نشست تحلیلی و گفتگوی اجتماعی، مورد آسیه پناهی را دست‌مایه اعتراض به سیاست‌ها و فرایندهایی به وجود آورنده این وضعیت تأسف‌بار کردند. علی‌رغم هماهنگی اولیه، نتوانستم در این برنامه شرکت کنم. در این گفتگو لایو اینستاگرامی با صفحه جنبش عدالت‌خواه دانشجویی، پس از شنیدن گزارش قابل توجه یکی از دانشجویان حاضر در برنامه، کمی درباره وجوه مختلف این مسئله و زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی آن بحث کردم. بحث‌های تکمیلی‌ام در این‌باره را در متنی تفصیلی تدوین کرده‌ام که به یاری خدا به زودی منتشر خواهد شد.

فایل صوتی گفتگو درباره زمینه‌های اجتماعی واقعه کرمانشاه دریافت

۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۹ ، ۰۰:۵۲
مجتبی نامخواه

بیانیه گام دوم و طلاب جوان

در میزگرد مجله حوزه با دوستانی درباره بیانیه گام دوم و طلاب جوان گفتگو کردیم. بحث من درباره دو نگاه ثبات‌گرا و تغییرگرا به بیانیه گام دوم بود و در نقد نگاه‌های محافظه‌کارانه به این متن و کلیت نگرش انقلاب اسلامی و رهبر انقلاب حرف زدم. همین‌طور در این‌باره که این بیانیه به چه میزان در جهان طلبگی ما بازتاب داشته است. در آخر هم اشاره‌ای کردم به این‌که این متن چگونه می‌تواند به بازتولید جنبش طلاب جوان کمک کند. این میزگرد در بهار سال 1398 برگزار و در صفحات 84 تا 103 شماره 181 مجله حوزه  منتشر شده است.

دریافت فایل pdf مجله حوزه ش 181

 

۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۹ ، ۰۰:۱۵
مجتبی نامخواه

ما امروز با مسائل و ظرفیت‌هایی مواجهیم که اندیشه امام خمینی به مثابه یک دستگاه فکری می‌تواند این مسئله‌ها و تجربه‌ها را صورت‌بندی کرده و به ما این امکان را بدهد که با آن‌ها مواجهه فعال داشته باشیم و آن‌ها را درک و حل کنیم. اگر امروز در عدالت دچار مشکلیم؛ دچار عقب‌ماندگی در عدالت (1396/11/29) هستیم،  اگر رهبر و نیز جامعه «از کارکرد عدالت در کشور نارضایتی دارند» (بیانیه گام دوم1397/11/22)، اگر «نمره‌ی مطلوبی در باب عدالت»(1399/3/7) نداریم، این مسئله را می‌توان در دستگاه تحلیل اندیشه امام به بحث گذاشت و با مفاهیم راهبردی حاصل از این نگرش، مفاهیمی مهمی مانند جنگ فقر و غنا به درک و حل آن کمک کرد.

۰ نظر ۱۷ خرداد ۹۹ ، ۲۳:۳۵
مجتبی نامخواه

در گفتگویی سه قسمتی با برنامه تلویزیونی «سه دیدار» تلاش کردم ضمن مرور فشرده بر مؤلفه‌های اندیشه امام خمینی؛ از تصورات کلیشه‌ایِ موجود درباره این اندیشه دگرگون‌ساز آشنایی‌زدایی کنم. اگر در پی نقشه‌ای هوایی برای بازخوانی اندیشه امام خمینی هستید، پیشنهاد می‌کنم این برنامه سه قسمتی و پلی‌بک‌های آن را ببنید.

لینک مشاهده و دانلود در ادامه مطلب

 

سه دیدار

۰ نظر ۱۷ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۵۷
مجتبی نامخواه

خلاصه مصاحبه:

در برخی مجادلات بی‌حاصلِ رسانه‌ای، سخنان و حتی اشعار امام در مورد حجاب بودن فتوحات و فصوص و عرفان و دیگر جملات از این قبیل، نشانه‌ای از اِعراض امام از فلسفه و عرفان دانسته شده است! شاید اطلاع درستی نداشته باشند، اما واقع امر آن است که این قبیل جملات امام خمینی، که به طور مشخص در نامه‌ها و اشعاری که اشاره شد نظایر بسیار دیگری نیز دارد، نه فقط اِعراض از عرفان نیست، بلکه در چارچوب مهم‌ترین مضامین عرفانی مطرح شده است.

امام خمینی دریچه جدیدی به نسبت نظر / عمل پیش روی ما می‌گشایند و به واسطه این منظر جدید است که گویی ما وارد جهانی جدید می‌شویم. از واکنش‌گرایی خارج می‌شویم و کنش‌گرایی می‌رسیم. به کنشگرانی فعال تبدیل می‌شویم که جامعه و تاریخ خودمان را می‌سازیم. در بنیاد این تغییرات اجتماعی و تاریخی، دیدگاه امام خمینی درباب مسئله عمل قرار دارد. نگرش امام خمینی درباره چیستی، چگونگی و جهت‌گیری عمل، به صورت فشرده‌ای در مفهوم «قیام لله» مندرج است. قیام‌لله یکی از بیّنات و ابرمفهوم‌ها در اندیشه امام خمینی است که در عین ریشه داشتن در فلسفه، عرفان، اخلاق و به طور کل الهیات اسلامی، مفهومی است که از خاستگاه‌های مهم اندیشه امام در تفسیر و ایجاد تغییرِ جامعه و تاریخ ماست.

در اندیشه امام مسئله عمل و قیام‌لله محوریت می‌یابد. این محوریت وقتی به جامعه منتقل می‌شود، انسان ایرانی را به کنشگری فعال و تاریخ‌ساز تبدیل می‌کند.

امام خمینی کمال انسان را به عقل عملی می‌دانند، یا این‌که می‌گویند جمیع علوم مطلقاً عملی هستند و به تعبیری دوگانه علوم نظری / علوم عملی را نمی‌پذیرند.

محوریت و غایت بودگی عمل در اندیشه امام به این معنا نیست که معرفت مهم نیست؛ به این معناست که این معرفت هم در پرتو قیام‌لله امکان می‌یابد؛ به تعبیر امام خمینی قیام لله، معرفت الله می‌آورد، هنگامی که این تفکر مندرج در متون فلسفی، عرفانی و اخلاقی امام خمینی به پهنه اجتماعی می‌آید و به یک معرفت اجتماعی تبدیل می‌شود، تغییر در سرنوشت ممکن و سپس واقع می‌شود.

گفتگو با خبرگزاری مهر

۰ نظر ۱۷ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۳۸
مجتبی نامخواه

در این ایام که درگاه‌های متعدد رسانه‌های جریان رسمی، یک‌بار دیگر بحث واقعا بیهوده‌ی‌ ولایت و عدالت را دامن می‌زدند، با پیام‌ها و پرسش‌های متعددی روبرو شدم که می‌خواستند در این باره موضعی- حرفی داشته باشم. با موضع‌گیری در این قبیل موضوعات پیش پا افتاده و فرعی مخالف بوده و هستم. حالا که زمان و رمضان گذشته و می‌بینم هنوز این پرسش برای دوستانی همچنان باقی است، این چند خط را نه به عنوان بازی در زمین سازندگان این دوگانه، بلکه از باب انجام وظیفه در پاسخ به پرسش‌ها می‌نویسم:

۰ نظر ۰۶ خرداد ۹۹ ، ۰۱:۰۱
مجتبی نامخواه