طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات
متن زیر یادداشتی است که خانم رفعت کاظمی نوشته‌اند و در آن بخش‌هایی از متن «سخنرانی مادرِ نهضت‌ها: جنبش مقاومت فاطمی؛ الگوی قیام‌ها» را مبنای استدلال و پرسش خود قرار داده‌اند.

حجت‌الاسلام مجتبی نامخواه نوشت: «حضرت زهرا(س) رهبر یک جنبش اجتماعی است، جنبشی که همه چیز دارد؛ از اعتراض و ایده‌ئولوژی و مطالبه و نقد نخبگان و حاکمیت تا رساندن پیام اعتراض با هر امکانی. استدلال، هشدار و بحث اصلی این نهضت چیست؟ مقاومت برعلیه یک انقلابِ معکوس و ارتجاعی».

به این بیاندیشیم که ‏یک زن در راس رهبری یک جنبش اجتماعی با چنین شاخصه‌هایی، یکی از نیازهای جدیِ این روزهای جامعه‌ی زنان است که حداقل به یادمان بیاورد چقدر از وضع موجود کنش‌های زنانه‌ای که تحت عناوین مختلف انجام می‌شود با وضع مطلوب فاصله داریم.

در ذهن، به دنبال برون‌داد این مطلب در استان محروم کهگیلویه و بویراحمد می‌گردم. سوال این است که آیا زنان در این استان "خواسته‌اند" به سوی عینیت بخشیدن به چنین جنبشی گام بردارند؟ تا زمانی که به این سوال پاسخ داده نشود نمی‌توان بخش دومی برای آن مبنی بر "توانستن" مطرح کرد.

حضرت در بخشی از خطبه‌ی فدکیه خطاب به زنان شهر مدینه می‌فرماید؛ "مژده باد شما را به شمشیر کشیده و هرج‌ومرجی که همه جا را فراگیرد و استبدادی از ستمگران که آنچه را دارید از شما خواهند گرفت. آنچه کِشتید، آیندگان (یعنی فرزندانتان) درو می‌کنند. پس، حسرت و اندوه بر شما باد. به کدامین سو هستید؟ راه حق و رحمت خدا بر شما گم شده است. آیا ما، شما را وادار کنیم به رحمت خدا، حال آنکه خود، از آن کراهت دارید؟ اینکه مردان شما در برابر مظالم سکوت کردند تا انقلاب پیامبر شکست بخورد، تا قیامت هر خونی ربخته شود بر گردن آنان است. هر حکومت استبدادی پس از علی(ع) شکل بگیرد، هر خاری که در هر گوشه‌ی جهان در پای مظلومی فرو رود، خواص و نخبگان ساکت در آن شریک هستند."

نسبتِ این خطبه با رهبری جنبش زنان در جهان اسلام را برای اهلش وا می‌گذارم و به استانی محروم و کوچک می‌اندیشم. استانی که در همین روزهای اخیر همانند سایر نقاط کشور، چند مناسبتِ مهم را پشت سر گذاشت؛ حماسه‌ی ۹ دی، سالگرد شهید سلیمانی و شهادت حضرت زهرا(س)، که حضور زنان هم‌استانی، همچون همیشه، حضوری پُررنگ بوده است.

 

مسئله اینجاست که این قبیل کنش‌های مناسبتی زنان در استان که عموما ریشه‌ی سیاسی دارد تا چه زمان باید در لایه‌ی سطحی باقی بماند؟ واقعیت این است که فقدان انگیزه و اراده‌ی جدی برای کشف و هدایتِ ظرفیت نهفته و بالقوه‌ی زنان، یکی از اصلی‌ترین موانع برای ایفای نقش پُررنگ و معنادار توسط بانوان دراینباره است، و در این شرایط چگونه می‌توان انتظار داشت که نسبت زنان در استان کهگیلویه و بویراحمد با حماسه‌ی فاطمی از سطح به سوی عمق حرکت کند!

فقدان این انگیزه و اراده از کجا می‌آید؟ آیا خودِ زنان می‌خواهند که ندانند یا ندانند که نمی‌دانند؟ باتوجه به اینکه هرجا بستری (هرچند محدود) برای رشد زنان در استان فراهم شده، توانسته‌اند استفاده‌ی لازم را ببرند پس بنظر می‌آید نمی‌توان پاسخِ مثبتی به این سوال داد.

آنچه مشهود است اینکه؛ برخلاف آنچه که اصل است، عده‌ای بدشان نمی‌آید که زنان نقشی برای خودشان در عینیت بخشیدن به پیام‌های خطبه‌ی فدکیه و حماسه‌ی فاطمی قائل نشوند و پایشان را از تشییع نمادین حضرت زهرا(س) و چند قطره اشک فراتر ننهند.

شوربختانه پس از چهار دهه که از عمر انقلاب اسلامی می‌گذرد اگر با زنان هم‌استانی درباره‌ی چگونگی ادامه‌ی راه حضرت به گفتگو بنشینیم نهایتا از پایبندی به حجاب، عبادات فردی و سلوک با همسر و تربیت فرزند آن‌طرف‌تر نمی‌رویم ( بماند که در همین موارد هم نتوانسته‌ایم موفق عمل کنیم!).

گویا در استان کهگیلویه و بویراحمد الگوپذیری از حضرت زهرا(س) در همین چارچوبِ حداقلی محدود شده و نقشی در مناسبات اجتماعی و سیاسی برای به پایین کشیدن بساط ظلم و بی‌عدالتی تعریف نشده است، درحالیکه حضرت با رهبری نمودن جنبش اعتراضی به صراحت به نقد نخبگان و حاکمیت مبادرت ورزید.

آنچه مبرهن است اینکه؛ امروز در کنش‌های زنانه‌ی استان، هیچ حرفی از نقد و به چالش کشاندنِ اشرافیتِ باریش و بی‌ریش نیست. هیچ حرکتی درجهت ناامن کردن صندلی مدیران اهمال کار و تنبل برای جلوگیری از لَم دادن نیست. هیچ عزمی مبنی بر نظارت سنگین و دقیق بر قوانین، ترک فعل‌ها، عملکردها و ساختارها نیست. هیچ صحبتی از آسیب‌شناسی حاکمیت و جریان‌های موجود نیست و در یک کلام، گویا مبارزه‌ی با فقر، فساد، تبعیض و بی‌عدالتی هیچ ربطی به کنش‌های جامعه‌ی زنان استان ندارد.

مع‌الاسف، ایام فاطمیه به روضه‌ای کوتاه و بُعد احساسی محدود شده و زنان که باید پیشقراول برای عینیت بخشیدن به نقش‌های اجتماعی- سیاسی آن باشند همچنان در سطح این حماسه مانده‌اند، و هیچ صدایی از حوزه، دانشگاه، نهادها و تشکل‌های انقلابی برای بازیابی این رسالت عظیم تاریخی به گوش نمی‌رسد، و تا چنین شرایطی حاکم باشد با تقویم‌خوانی نخواهیم توانست این ظرفیت‌های بالقوه‌ را به مرحله‌ی بالفعل سوق دهیم.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی