طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

۶۶ مطلب با موضوع «گفتارها» ثبت شده است

مرحوم روح‌الله نامداری، که تنها سی و هفت سال میان ما زیست و اردیبهشت 1396 برای همیشه از این ورطه رخت برکشید، در زمان حیات خود با گردآوری و تألیف آثاری همچون «جدال دو اسلام»، «فردی بودم مستضعف»، «اسماعیل زنده است» و همچنین با تدوین مجموعه دو جلدی «انقلاب و نظریه اجتماعی»، به بسط و بازسازی تفکر انقلاب اسلامی کمک بسیاری کرد. «خمینی پدیده پیچیده انسانی» و در روزهای اخیر «ستیز با خویشتن، ستیز با جهان»، نوشته‌هایی از او هستند که پس از درگذشتش منتشر شده‌اند. آن‌چه در ادامه می‌آید، تحریر و تکمیل بحثی است که در نشست یادبود چهارمین سالگرد درگذشت زنده‌یاد روح‌الله نامداری و رونمایی از کتاب «ستیز با خویشتن، ستیز با جهان» ارائه کرده‌ام. در این بحث تلاش شده تا نشان داده شود مفهوم جدال و ستیز، که مرحوم نامداری این همه بر آن تأکید داشت، تا چه میزان در سنت فکری ما ریشه دارد؛ به چه اندازه در جهان معاصر اهمیت دارد و چگونه در وضعیت کنونی و برای بازتولید یک حرکت عدالت‌خواهانه مهم بوده و ضرورت دارد. عنوانی که برگزارکنندگان برای این نشست در نظر گرفته بودند، این پرسش بود: «چگونه عدالت‌خواهی در حوزه عمومی به زبان می‌آید؟»؛ در این مطلب تلاش شده تا این چنین استدلال شود که برای بازآفرینی عدالت‌خواهی در حوزه عمومی، نیازمند یک دیالکتیک عدالتخواهانه هستیم.
۱ نظر ۰۳ شهریور ۰۰ ، ۰۱:۰۶
مجتبی نامخواه
در دهه اول محرم امسال، به دعوت جمعی مجازی، هر شب دقایقی، حدود پنج تا ده دقیقه در ترجمه و توضیح خطبه منا اباعبدالله علیه‌السلام بحثی ارائه ‌کردم. فایل‌های صوتی این ده گفتار کوتاه را از طریق هشتگ #خطبه_منی در کانال دنبال تلگرام طبقه سه به آدرس @tabagheh3_ir و از طریق این لینک https://t.me/tabagheh3_ir/598 دنبال کنید. متنی که در پی می‌آید، چکیده مباحث این جلسات است.
۰ نظر ۳۰ مرداد ۰۰ ، ۱۹:۰۶
مجتبی نامخواه

وحدت علیه مردم


این ارائه چکیده‌ای است از حرف‌هایی که درباره تحلیل تاریخی اجتماعی ایران اکنون و درباره چه باید کردِ آینده دارم.
بیست دقیقه فشرده‌ درباره مردم، انقلاب، عدالت، طبقه مرفه جدید، قیم‌مآبی و طبقه ویژه سیاسی، تحجر، تجدد، جنبش، نمایندگی و غیره. روایتی اجتماعی و تاریخی از تصوری که از پروژه عدالت‌خواهی دارم.

 

دریافت
عنوان: گود وحدت علیه مردم
حجم: 22.3 مگابایت
توضیحات: برنامه گود با عنوان وحدت علیه مردم

لینک دانلود با کیفیت بهتر در صفحه آپارات برنامه گود

۰ نظر ۱۳ مرداد ۰۰ ، ۱۰:۴۱
مجتبی نامخواه
متن زیر چکیده‌ای است از  آن‌چه در نشست «مردم در انقلاب اسلامی»، پژوهشکده شهید صدر مطرح کردم.


تصور می‌کنم ما یک نیاز فوری و ضروری داریم به تغییر رویکرد به مقوله اعتراض. در حال حاضر  وقتی بخشی از جامعه به امر معترض است، این اعتراض، بر علیه امری تفسیر می‌شود. آن امر هم معمولاً نظام سیاسی است. هر چند طی یک دهه اخیر تفسیر کردن اعتراض به مخالفت با نظام کم‌رنگ‌تر شده است و کسانی پیدا می‌شوند که اعتراض را حق معترضان می‌دانند و چه بسا به شنیدن صدای معترضان هم اعتقاد داشته باشند اما فضای غالب هنوز مواجهه با اعتراض به مثابه یک ابژه ضد امنیتی و با معترض به عنوان یک سوژه خرابکار است. شما برخورد صداوسیما با اعتراض‌های خوزستان را ببینید. نظام در عالی‌ترین سطح خود اعلام می‌کند از مردم معترض خوزستان هیچ گله‌ای نمی‌شود داشت اما آیا بازنمایی صداوسیما از سوژه معترض، این چنین بازنمایی‌ای است؟ آیا به سوژه معترض تریبون و امکان بیان می‌دهد؟

۰ نظر ۱۲ مرداد ۰۰ ، ۱۹:۰۷
مجتبی نامخواه

گفتاری درباره نقش سیاسی حوزه‌های علمیه و مسئله امید و ناامیدی

حرف آخر را اول بزنم: مسیر از حوزه به مردم، که اسم آن را هدایت بگذاریم یا بصیرت یا هر عنوان دیگر، البته محترم و مهم است اما حوزه‌های علمیه باید بازتاب دهنده مطالبات اجتماعی هم باشند. یعنی مسیر باید دو طرفه باشد و مردم هم باید با حوزه‌های عملیه حرف بزنند. حوزه‌های خواهران هم باید بازتاب دهنده و بازنماینده مطالبات جامعه زنان باشد.

بر اساس راهبردی که رهبر انقلاب ترسیم کرده‌اند، روحانیت و حوزه‌های علمیه سه نقش و وظیفه عمده دارند: هدایت، سیاست و خدمت. این نقش منفک از هم نیستند: سیاست بخشی از هدایت است و خدمت اجتماعی را ممکن می‌کند. حوزه علمیه‌ای که رسالتِ آن تربیتِ «آخوند مسئله‌گو» باشد، ربطی به سیاست ندارد اما حوزه علمیه‌ای که رسالت انبیا را به دوش بکشد و لیقوم الناس باقسط افق و هدف و آرمان آن باشد، حضور در میدان سیاست برای او ذاتی است. آنانی که در ایام انتخابات فعال می‌شوند و تبلیغ می‌کنند و بعد از مدتی می‌روند دنبال کارشان، احزاب و لابی‌های سیاسی هستند. حوزه‌های علمیه به میدان سیاست می‌آیند و آن قدر تلاش مجاهدانه می‌کنند که سیاست به خدمت انسان در آید.

امروز مبحث امید و ناامیدی خیلی مطرح است. ناکارآمدی‌ها و نابرابری‌های زیادی شعله‌های امید را در جامعه ما کم فروغ کرده. سو سو زدن شمع امید، مهم‌ترین تهدید برای هر جامعه‌ای است. ناامیدی جامعه را بسان برّه‌ای رام، به انقیاد فرادستان فرا می‌خواند و امکان کنشگری را از او سلب می‌کند. ظاهر قضیه این است که انسان ناامید، «منتقد» است اما واقع قضیه این است که انسان ناامید «منفعل» است و برای انسان‌ها و لابی‌های «منتفع» از وضع موجود، چه چیزی بهتر از این؟

۰ نظر ۲۷ خرداد ۰۰ ، ۱۴:۴۶
مجتبی نامخواه

درباره جمهوری‌خواهی، ابعاد امر مردمی و موانع آن

 

در این ارائه دراین باره صحبت کرده‌ام که جمهوریت، در موقعیت هواداری سیاسی، اهمیتی ندارد و تنها هنگامی که از موضعی فراتر از موقعیت حزبی به سیاست بپردازیم، مسئله می‌شود. سپس در این باره بحث کرده‌ام که جمهوریت چه بنیان‌های حکمی و الهیاتی‌ای دارد؟ و ابعاد امر مردمی در جامعه کنونی ما چیست؟ در آخر هم کمی از تحدیدهای ساختاری و حقوقی امر مردمی بحث کرده‌ام.

این بحث در اردوی دانشجویان بسیج دانشگاه علامه طباطبایی و در تاریخ 1400/3/7 ارائه شده است. کیفیت فایل صوتی چندان مناسب نیست. سعی می‌کنم در روزهای آتی گزارشی مکتوب از آن را  منتشر کنم.

 

 

 


دریافت

۰ نظر ۱۴ خرداد ۰۰ ، ۱۶:۰۳
مجتبی نامخواه
در این وبینار توضیح داده‌ام که چگونه سیاست‌زدگی و سیاست‌گریزی، نظام نمایندگی را در جامعه ما ناکارآمد کرده است؟ چگونه این ناکارآمدی امکان‌های امر زنانه در میدان سیاست را محدود کرده است؟ و چگونه این محدودیت به برآمدن نمایش نمایندگی امر زنانه در عرصه سیاست منتهی شده است؟ همچنین در این باره صحبت کرده‌ام که چگونه در نگاه حکمی و تجربه انقلاب اسلامی، امر زنانه از حاشیه به متن سیاست می‌آید؟ و چگونه می‌توان و می‌بایست با احیای نگاه اجتماعی به سیاست، ظرفیت‌های امر زنانه در میدان سیاست را کشف کرد؟

۰ نظر ۱۴ خرداد ۰۰ ، ۱۳:۵۵
مجتبی نامخواه

گزیده:

  • تجربه انقلاب اسلامی به ما می‌گوید امر زنانه در متن و بطن سیاست نهفته است و رسالت ما، رسالت تمام کسانی که از موضع امر مدنی و جامعه به سیاست می‌نگرند.
  • مسئولیت تمام کسانی که از خاستگاه حکمت به سیاست می‌نگرند و از افق انقلاب اسلامی سیاست را پی می‌‌گیرند این است که نهفتگیِ امر زنانه‌‌ در متن سیاست را کشف و آشکار کنند؛ بی آن‌که با مستوری امر زنانه در تنافی باشد و ربطی به آشکارگی زمانه ما داشته باشد.
  • این کشف، افق همه کسانی است که می‌خواهند سیاست تنها در دسترس الیت و فرادستان نباشد، بلکه امری عمومی باشد و فرودستان، یا به تعبیر قرآن «مستضعفین» و «الناس» امکان‌های تامّی برای مشارکت در سیاست و بلکه مشارکت در رهبری سیاسی جامعه داشته باشند.
۰ نظر ۳۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۸:۲۲
مجتبی نامخواه
متن زیر گزارشی است از بحثی که در نشست «چگونه عدالت‌خواهی در حوزۀ عمومی به زبان می‌آید؟»، یادبود چهارمین سالگرد درگذشت روح‌الله نامداری و رونمایی از کتاب جدید او با عنوان «ستیز با خویشتن، ستیز با جهان» ارائه کردم. در این لینک‌ها (اینجا و اینجا و اینجا) می‌توانید گزارش کامل نشست و ارائه‌های خوب دیگر بزرگواران را بخوانید. کتاب را هم از این لینک می‌توانید خریداری کنید. به خواست خدا به زودی متن کامل بحثی که در این‌باره داشتم را منتشر خواهم کرد.

 

یادبود روح الله نامداری

بدون تضاد و ستیز فیضی صادر نمی‌شود

حجت الاسلام مجتبی نامخواه، پژوهشگر دانش اجتماعی سخنران بعدی این مراسم بود. وی گفت: مرحوم نامداری در زمان کوتاهی که زیست به مسئله های مهمی پرداخت و با وجود موقعیت اقلیتی و حاشیه ای که داشت مسئله های مهم خودش را پیگیری می کرد. او سلسله مباحث مهمی را بازنمایی می‌کرد و پی می‌گرفت و شاید برای این است که با وجود گذشت چهار سال از رفتنش، دوستان او هنوز در ستیز با نبودنش هستند. او سیر فکری مشخص و یک پروژه فکری خاص داشت. مواجهه بی واسطه با اندیشه امام خمینی (ره) ار جمله ایده های محتوایی روح الله نامداری بود. وی در این حوزه کار می کرد که چگونه می توان محتوای اندیشه امام (ره) را به حوزه عموم آورد و مورد توجه قرار داد. البته پاسخ کاملی به این ایده نداشت اما روی آن پافشاری می کرد و سعی کرد این ایده را در سیر زندگی ش عملی کند.

وی افزود: «ستیز» که در عنوان کتاب اخیر روح الله آمده در گفتگوهایش هم بود. اگر تضاد، ستیز، جدل و دبالکتیک نبود هیچ فیضی از جانب خدا صادر نمی شد به عبارت دیگر اگر فیضی وجود داشته باشد با تضاد امکانپذیر است. تغییر انسان ها و جوامع انسانی حاصل فیض خداست. جامعه به واسطه تغییر درونی تغییر می کند و این تغییر درونی به واسطه یک تضاد است. بنابراین تضاد در تغییر تکاملی یک جامعه بسیار مهم است. این موضوع هم در عرفان اسلامی و هم در فلسفه هم وجود دارد. مرحوم مطهری هم به این موضوع توجه داشتند. ستیز و جدل در جامعه امکان بازآفرینی را فراهم می کند.

۰ نظر ۱۴ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۵:۱۳
مجتبی نامخواه
متن زیر بحثی است است که سال گذشته در جمع اعضای تشکل «جنبش عَلَم، حرکت عدالت‌خواهانه طلاب» مطرح کردم.

 

عدالتخواهی با هدف تربیت نیرو بی فایده است

پیش از ورود به بحث باید یک نکته را مد نظر قرار دهیم. اینکه بگوییم ما میخواهیم عدالتخواهی را به عنوان پروژه ای جهت تربیت تشکیلاتی طلاب تعریف بکنیم، واقعا محل بحث و بررسی است. مهم­ترین آسیب چنین رویکردی در مواجهه با مساله عدالت، درگیر شدن با مسائلی از عدالت است که ارتباط چندانی با عینیت ندارد و اگر و تنها اگر درگیر شدن با یک مساله، برای ما و نیروی های ما فایده تربیتی داشته باشد، جهت ورود و پرداختن به آن مساله همین دلیل کافی است.

۰ نظر ۱۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۷:۱۸
مجتبی نامخواه

درباره «امر مدنی» و «تغییر» به مثابه معنایِ سیاست، فرایند «سیاست‌زدایی» و مسئولیت احیای امر مدنی

 

مطلب زیر بخشی گزارشی است از آن‌چه در نشست مجازی کانون اندیشه جوان با عنوان «انتخاب صالح» ارائه کردم. متن منتشر شده در سایت کانون (اینجا) و رسانه‌ها (اینجا) را اندکی ویرایش و تکمیل کردم.

 

اساساً مسئله این نشست، اصلح نامقبول یا صالح مقبول، که اتفاقاً دو سه دهه عمر دارد را متوجه نمی‌شوم و یا بهتر بگویم اصل مسئله را نتیجه فرآیندی می‌دانم که به آن نقد جدی دارم.

برای توضیح این نقد و فرایند، از یک مقدمه شروع کنم و آن اینکه اساسا «سیاست» در وضعیت کنونی ما و از منظری حکمی و حکمت عملی، دو رکن اساسی دارد: یکی این که سیاست ابتنایش بر امر مدنی است؛ امر مدنی یعنی یعنی جایی که اراده انسان‌ها در آن موثر باشد. سیاست یعنی ابتنای تدبیر مدن بر امر مدنی. رکن دیگر این است که لازمه سیاست، توجه به تغییر اجتماعی است.

تصور می‌کنم ما با فرآیندی مواجهیم که سیاست‌زدایی از عرصه سیاسی را در دستور کار دارد. سیاست‌زدایی یعنی چه؟ یعنی ضربه به این دو رکن. یعنی تبدیل روند سیاسی به فرآیندی که اراده مردم در آن تاثیر نداشته باشد و نقش اراده مردم در آن کم شود. از سوی دیگر فرآیندی که معطوف به تغییر وضعیت نیست بلکه معطوف به تثبیت وضع موجود و گرفتن کرسی‌های قدرت است.

وقتی امر مدنی نباشد، وقتی مردم نباشند؛ در غیبت امر مردمی و امر مدنی، یک سری گروه سیاسی به میدان می‌آیند که مدام از وحدت صحبت می‌کنند و مهم‌ترین مسئله‌شان وحدت است. مقصودشان از وحدت هم این است که چطوری با هم همراه شویم تا بتوانیم کرسی‌های قدرت را در اختیار بگیریم. سیاست این نیست.

۰ نظر ۲۰ فروردين ۰۰ ، ۱۴:۵۶
مجتبی نامخواه
در نشست مجازی بسیج دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، به بهانه دوگانه عدالت و ولایت، بحثی ارائه کردم با عنوان «مقام جمع الجمعی انقلاب اسلامی؛ ناثنویت گرایی صدرایی در برابر دوآلیسم دکارتی و  دوگانه انگاری‌های نواشعری گرایانه». در ادامه بیان مسئله و مقدمه‌ای درباره بحث، چند یادداشتی که به عنوان پیش‌خوان نشست به شرکت کنندگان معرفی کرده بودم و لینک فایل صوتی این نشست در کانال تلگرام آمده است.

عدالت و ولایت

توضیحی درباره عنوان بحث

انقلاب اسلامی به واسطه نسبتی که با توحید برقرار می‌کند، داعیه جمع میان دوگانه‌هایی را دارد که در دو داوری تجددمآبانه و تقدس‌مآبانه، به نفع دنیا یا دین، تصویر و تفسیر می‌شوند. بازتاب دوآلیسم دکارتی در تجدد ایرانی، تصور تفوق دنیا بر دین را شکل می‌دهد و انگاره‌های نواشعری‌گری اسلامی، به استیلای دین بر دنیا تأکید دارد. در این میان انقلاب اسلامی با بازتاب مقام جمع الجمعی انسان در جامعه و تاریخ، بر پایه یک سازه ناثنویت‌گرایِ حکمی و صدرایی، امکان‌هایی برای جمع آن‌چه دوگانه‌ها انگاشته شده فراهم می‌آورد. دست‌کم نیم قرن است که این نزاع میان ناثنویت‌گرایی و ثنویت‌گرایی در جهان فکر ایرانی جریان است و به طور مشخص صورت مقدس آن، طی چند دهه اخیر بسط قابل توجهی یافته است.

 

منابع پیشخوان

فایل صوتی

https://t.me/tabagheh3_ir/474

۰ نظر ۱۰ فروردين ۰۰ ، ۰۰:۱۷
مجتبی نامخواه

جامعه‌شناسی برآمدن قیّم‌ها در سیاست ایرانی

در چهل و چهارمین نشست جنبش عدالت‌خواه دانشجویی، درباره «خصوصی‌سازی سیاست؛ جامعه‌شناسی برآمدن قیّم‌ها در سیاست ایرانی» و در سه محور زیر طرح بحثی را ارائه کردم:

 

  • این‌که خصوصی‌سازی سیاست، که در نابرابرسازی جامعه از خصوصی‌سازی‌ها برگرفته از قانون اصل 44 موثرتر است، به چه معناست؟
  • خصوصی‌سازی سیاست چگونه و بر چه بستری شکل گرفته و به برآمدن قیمّ‌ها منتهی شده است؟ چگونه #طبقه_مرفه_جدید که بیشتر اقتصادی و اجتماعی بود و #طبقه_ویژه که بیشتر سیاسی است در جامعه ما شکل گرفته است؟
  • برای مقابله با خصوصی‌سازی سیاست چه باید کرد؟ و چگونه می توان و می باید در مقابله با #طبقه_ویژه از تمام امکان‌های مبارزه مثبت و مبارزه منفی بهره برد؟

فایل این صحبت از طریق لینک زیر و در کانال تلگرام طبقه سه قابل دسترسی است.

https://t.me/tabagheh3_ir/463

۰ نظر ۱۰ فروردين ۰۰ ، ۰۰:۰۵
مجتبی نامخواه
متن زیر، تحریر گفتاری است که برای دانشجویان یک حلقه مطالعاتی صحیفه‌خوانی، به صورت مجازی ارائه شده است.

گزیده:

  • مسئله از جایی آغاز شد که «نشستند و گفتند و برخاستند» و با این گفته‌ها مجلس‌ها آراستند و حالا این ماییم و این سی- چهل سال گفته‌ پیرامون امام خمینی که به طرز تعجب و البته تأسف برانگیزی، اغلب یا در پی مجلس آرایی بوده‌اند یا اگر نخواهیم بد بین باشیم، از ظن خود شده‌اند یار امام.
  • ما می‌بینیم که این همه تفسیر و توضیح امام خمینی، برای مایی که در جستجو حقیقت ایده‌های امام هستیم، جز بر حیرت‌مان نمی‌افزاید. چه باید کرد؟ این‌جاست که امام خمینی به مثابه یک پروژه و مسئله فکری مهم در برابر ما مطرح می‌شود.
  • ما اندیشه امام خمینی را برای تغییر وضعیت، برای فهم خود، برای فهم مسئله‌های خود و برای حل مسئله‌هامان می‌خواهیم. مگر غیر این است؟ ما اندیشه امام خمینی را برای این می‌خواهیم که به ما بگوید ریشه‌های معرفتی عقب‌ماندگی در عدالت را در بسط اسلام سرمایه‌داری جستجو کنید.
  • اگر مفسر خط امام کسانی شدند که نسبت به سر برآرودن سرمایه‌داری زالو صفت، بی‌تفاوت بودند؛ مسئله‌شان معنویت و خودسازی بود؛ سیاست و انتخابات و ائتلاف و لیست بود؛ انتزاعیات اجتماعی و حرف‌های کلی زدن درباره تمدن‌سازی بود؛ اما «اسلام سرمایه‌داری» نبود و تشنگی به خون سرمایه‌داران زالو صفت نبود؛ بعد همین تفکر به جای آن‌که بیاید و بگوید من محافظه‌کار هستم، آمد و گفت من انقلابی هستم و برای این که کسی به انقلابی بودنش شک نکند، عوض انقلابی‌گری، پرخاشگری کرد؛ و بعد تبدیل شد به بازتاب دهنده خط امام و تبدیل شد به مفسر صحیفه امام، معلوم است که در این تفسیر مفاهیم کلیدی‌ای مثل «اسلام سرمایه‌داری» هیچ جایگاهی ندارد.
  •  تفکری که در نظر آن همه ارزش‌ها مطلقاً خوب هستند؛ این تفکر حتما رنگ و بوی اشعری‌گری دارد و اگر تمام عمر هم علیه وضع موجود هشتگ بزند، نه جامعه و فطرتِ مردم از او قبول می‌کند و نه تاریخ. این تفکر اشعری‌گرایانه در طول تاریخ به درد توجیه وضع موجود خورده؛ آخر چطور می‌تواند حرف از تغییر بزند؟
  • با درکِ اشعریِ رایج درباره ارزش و نظام ارزش‌ها، ارزشی یعنی کسی که «همه چیز را حرام می‌داند». بر اساس تفکر انقلاب اما در نظام ارزش‌ها، یک ارزش مطلق وجود دارد و ارزشی بودن، قبل از پیگیری فرعیات و فروعات، در پی آن ارزش مطلق بودن است.

 

۰ نظر ۰۱ اسفند ۹۹ ، ۰۸:۰۲
مجتبی نامخواه