تا کنون درباره ابعاد محتوایی ایده جشنواره علوم انسانی عمار توضیحاتی دادهایم اما ایده روششناختی آن را کمتر به بحث گذاشتهایم.
تا حدودی هم طبیعی است. ما در حال تولدیم؛ در حال برگزاری نخستین دوره هستیم و تصور ما این است که این دوره، با تمام فعالیتهای جانبی آن، از نشستهای آموزشی تا برنامه تلویزیونی و نشریه و نشستهای آغاز و انجام، خوشبینانه یک فراخوان مقدماتی است، برای دورههای بعد.
با این حال شاید لازم باشد نکاتی را درباره بُعد روششناختی ایده جشنواره به بحث بگذارم. اگر بخواهم برای انجام بهتر این بحث، یک کتاب را به عنوان مبنای و متنی برای مباحثه معرفی کنم، آن کتاب این خواهد بود: «عکاسی روشی برای مطالعات اجتماعی». بخش مهمی از مبنای کار ما در جشنواره البته مستند است نه عکاسی ولی میان این دو اشتراکهایی وجود دارد.
ما تصور میکنیم علوم اجتماعی ایرانی، در کنار نقدها و کوششهای نظری، برای بالندگی نیازمند تحرکهای مشاهداتی است. در وضعیت کنونی ما بیش از نظریه به مشاهده محتاجیم. بخشی از این مشاهدههای به شکلی مستقیم انجام خواهد پذیرفت اما بخش مهم و شاید مهمتر، بهرهمندی از مشاهدههای موجود است.