طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات


تا کنون درباره ابعاد محتوایی ایده جشنواره علوم انسانی عمار توضیحاتی داده‌ایم اما ایده روش‌شناختی آن را کمتر به بحث گذاشته‌ایم.
تا حدودی هم طبیعی است. ما در حال تولدیم؛ در حال برگزاری نخستین دوره هستیم و تصور ما این است که این دوره، با تمام فعالیت‌های جانبی آن، از نشست‌های آموزشی تا برنامه تلویزیونی و نشریه و نشست‌های آغاز و انجام، خوشبینانه یک فراخوان مقدماتی است، برای دوره‌های بعد.
با این حال شاید لازم باشد نکاتی را درباره بُعد روش‌شناختی ایده جشنواره به بحث بگذارم. اگر بخواهم برای انجام بهتر این بحث، یک کتاب را به عنوان مبنای و متنی برای مباحثه معرفی کنم، آن کتاب این خواهد بود: «عکاسی روشی برای مطالعات اجتماعی». بخش مهمی از مبنای کار ما در جشنواره البته مستند است نه عکاسی ولی میان این دو اشتراک‌هایی وجود دارد.
ما تصور می‌کنیم علوم اجتماعی ایرانی، در کنار نقدها و کوشش‌های نظری، برای بالندگی نیازمند تحرک‌های مشاهداتی است. در وضعیت کنونی ما بیش از نظریه به مشاهده محتاجیم. بخشی از این مشاهده‌های به شکلی مستقیم انجام خواهد پذیرفت اما بخش مهم و شاید مهم‌تر، بهره‌مندی از مشاهده‌های موجود است.

۰ نظر ۲۸ بهمن ۰۰ ، ۱۵:۴۷
مجتبی نامخواه
جنبش ضد خصوصی‌سازی، فراتر از اعتراض به یک سری از تصمیم‌های غلط اقتصادی، یکی از ضروری‌ترین، فوری‌ترین، مهم‌ترین و دینی‎ترین کنش‌های اجتماعی امروز ماست. متن زیر گفتاری است در همین زمینه؛ که تحریری است از بحث ارائه شده در نشستی با عنوان مجمع ملی مطالبه‌گران خصوصی‌سازی، در تاریخ 2 مهرماه 1400. در این گفتار تلاش کرده‌ام مبحثی را در نقد خصوصی‌سازی، در سه زمینه‌ در میان بگذارم: «تحلیل اجتماعی وضعیت»، «پیشنهادهای سیاستی برای برون رفت» و «محتوای فکری و الهیاتی» لازم برای شکل‌دهی به جنبش ضد خصوصی‌سازی.

تحلیل اجتماعی وضعیت(1): خصوصی‌سازی مُرده است

  1.  قبل از طرح بحث لازم است اشاره و تدقیق کنم که ما درباره چه چیزی حرف می‌زنیم؟ اگر خصوصی‌سازی به معنایی است که در متن قانون اجرای سیاست‌های کلی اصل 44 آمده و اگر به معنای روندی است که طی سال‌های اخیر اجرا شده، گزارش‌هایی رسمی به ما می‌گوید این یک ایده و مفهوم به کلی شکست خورده است. مسئله روی دادن مواردی از خطا نیست؛ مسئله یک خطای کلی است. مسئله این است که گزارش‌های رسمی، از جمله گزارش تفریغ بودجه 1397 و گزارش نهاد مربوطه در مجمع تشخیص به ما می‌گوید طی یک و نیم دهه، ذیل این کلمه اتفاقاتی افتاده که موارد انحراف یافته آن بیشتر از موارد صحیح آن بوده است.
۰ نظر ۲۸ بهمن ۰۰ ، ۱۰:۲۲
مجتبی نامخواه

در این گفتگو با بسیج دانشجویی دانشگاه شریف، درباره اعتراض و اهمیت اجتماعی آن صحبت کردم و به طور ویژه به این بحث پرداختم که اعتراض در فرایند شناخت و درک مسئله اجتماعی چه اهمیتی دارد.

۰ نظر ۲۸ بهمن ۰۰ ، ۰۸:۴۳
مجتبی نامخواه

در گفتگو با نسیم آنلاین در حاشیه تحلیل دی ۹۶ و آبان ۹۸، از سه منظر جامعه‌شناسی، فلسفه و الهیات به مقوله «اعتراض» پرداخته‌ام.

فایل صوتی این گفتگو با حدف پرسش‌های بزرگواری که با او گفتگو می‌کردم، به مدت یک ساعت و 15 دقیقه و از طریق لینک زیر در کانال تلگرامی طبقه سه قابل دسترسی است.

۰ نظر ۲۸ بهمن ۰۰ ، ۰۸:۳۵
مجتبی نامخواه
گروه فرهنگ و هنر دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) با همکاری نهادهای دیگر یک سلسله از نشست‌ها در تحلیل اجتماعی و ادبی مداحی‌های محرم هر سال برگزار می‌کند. سال گذشته در این سلسله نشست‌ها بحثی در خصوص تحلیل مداحی‌های حاج مهدی رسولی ارائه دادم (اینجا) . امسال موضوع بحثم تحلیل مداحی‌های حاج میثم مطیعی بود که بیشتر به وجود مضامین عدالت‌خواهی در این مداحی‌ها پرداختم. متن زیر چکیده‌ای از مطالبی است که در این نشست ارائه دادم. متن کامل‌تر گزارش نشست و ارائه دیگر محققان بزرگوار را در این گزارش بخوانید (اینجا).

در نگاه و آثار مطیعی، عاشورا اکنون است

حجت‌الاسلام مجتبی نامخواه، [پژوهشگر] دانش اجتماعی مسلمین به عنوان اولین منتقد اظهار داشت: در جامعه‌شناسی دینداری هیأت با دو سطح پروژه‌ای و پروسه‌ای مواجهیم. در سطح پروژه‌ای با نغمه‌پرداز، مداح و شاعر و تعامل این‌ها با هم و در سطح بعدی با مخاطبان هیأت روبرو هستیم.

وی افزود: در سطح پروسه‌ای با افرادی مواجهیم که نحوه‌ای خاص از سلوک دین‌داری را دارند که به جوان مومن انقلابی معروف شده‌اند. رویارویی این افراد با مسائل اجتماعی هم متفاوت است.

برای فرزند و نسل‌های بعدی هم سخن می‌گوید

نامخواه با اشاره به اینکه نوع ‌دین‌داری که مطیعی آن را نمایندگی می‌کند دارای دو ویژگی است، گفت: در نگاه او و آثارش به طور برجسته‌ای اکنون بودن عاشورا را شاهدیم که امری تاریخی تلقی نشده است. او نمی‌گوید ای کاش بودم بلکه احساس می‌کند قافله هنوز هست و باید به آن برسد. دوم آن که آینده هم دارد و برای فرزند و نسل‌های بعدی هم سخن می‌گوید.

۰ نظر ۲۸ بهمن ۰۰ ، ۰۸:۲۷
مجتبی نامخواه
مصاحبه زیر درباره مصوبه کمیسیون تلفیق بودجه پیرامون سربازی است. این مصوبه هر چند یکی دو روز بیشتر عمر نداشت! و به سرعت توسط تصویب‌کنندگان آن لغو شد اما حامل معانی‌ و ابعادی از ذهنیت قانون‌گذاران و حکمرانان بود که ارزش تأمل دارد. در گفتگوی زیر با روزنامه فرهیختگان که در حد فاصل کوتاه تصویب تا لغو این مصوبه انجام شده، سعی شده برخی از ابعاد این پدیده مورد بررسی قرار گیرد.

 

پیشنهاد مجلس درباره خرید سربازی عدالت را نمی‌بیند

نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاست: درحالی‌که در هشت‌سال گذشته با اقدامات دولت روحانی نابرابری در سطوح مختلف اجتماعی تشدید شده است، از مجلس یازدهم انتظار می‌رفت درجهت کاهش نابرابری‌ها قدم بردارد؛ اما طی چند روز گذشته نمایندگان کمیسیون تلفیق با خرید سربازی برای سربازان غایب موافقت کردند. پیرامون اثراتی که پیشنهاد مجلس بر افکارعمومی دارد و خدشه‌ای که بر عدالت اجتماعی وارد می‌کند با مجتبی نامخواه به گفت‌وگو پرداختم. او در ابتدای گفت‌وگو به این پرداخت که پیشنهاد کمیسیون تلفیق درباره سربازی به احتمال زیاد در صحن علنی مجلس رد می‌شود. نامخواه می‌گوید: «در همین 24ساعت اخیر، این اقدام مجلس واکنش‌های منفی بسیاری را به‌همراه داشته است. این مساله بیشتر از آنکه از جنبه حقوقی و قانونی اهمیت داشته باشد، از جنبه اجتماعی و فرهنگی اهمیٓت بسیار بالایی دارد. به این معنا که این پیشنهاد کمیسیون تلفیق، اجمالا یک پیام و ایده‌ای را به جامعه مخابره می‌کند که مردم می‌گویند ما در وضعیتی قرار داریم که برای اداره‌کنندگان کشور، پول از همه‌چیز مهم‌تر است. همچنین این اقدام مجلس این پیام را به مردم مخابره می‌کند که مسئولان می‌خواهند یک رشد 8درصدی را محقق کرده و برای کشور درآمد ایجاد کنند و حاضر هستند در این راستا هر چیزی را به کالا تبدیل کنند. ایده انقلاب اسلامی در قانون اساسی درمورد سلامت، آموزش، مسکن و... در چندین اصل تصریح شده است و همه این موارد را حق اساسی مردم می‌داند، مثلا فرض کنید این مواردی که اشاره کردم با یک قانون موقت یک‌ساله آموزش عمومی از یک حق به یک کالا تبدیل شد، به‌طوری‌که هرکس هر میزان پول بدهد می‌تواند از این کالا تهیه کند. این مسیر ادامه پیدا کرده است و از یک وضع تراژدیک به یک وضع کاملا کمدی می‌رسد که دیگر حتی می‌توانند مجازات را هم بخرند. شما فرض کنید اگر مجازات شوند، لایروبی می‌کنند. یا مثلا در بحث امنیت، اگر شما پول بیشتری داشته باشید، می‌توانید امنیت محله‌تان را تامین کنید. اینها همه‌اش ایده‌هایی است که یک مسئولی در سطوح بالا یا پایین یک‌جایی به‌عنوان ایده‌ای آن را مطرح کرده، چیزی هنوز محقق نشده است، مثل همین مصوبه‌ای که درباره خرید سربازی اخیرا مطرح شده؛ اما این نشان‌دهنده این است که گویا این تراژدی نابرابری را پذیرفتند، نابرابری‌ای که آن تراژدی در عرصه‌های مختلف اجتماعی ایجاد کرده از طرف تصمیم‌گیران کشور پذیرفته شده است. تصمیم‌گیران پذیرفتند ارزش محوری، پول است که با آن می‌شود همه‌چیز را خرید و با آن همه‌چیز را معامله کرد. تاثیر فرهنگی و اجتماعی این مصوبه به‌مراتب از تاثیرش در نحوه خدمت بسیار بیشتر است. یعنی یک مصوبه‌ای که پول را می‌بیند، رشد را می‌بیند، اما عدالت را نمی‌بیند. کسب درآمد را می‌بیند، اما عدالت را نمی‌بیند.

۰ نظر ۲۷ بهمن ۰۰ ، ۱۱:۱۶
مجتبی نامخواه
در ماه‌های اخیر طرحی تحت عنوان تحول در شورای عالی انقلاب فرهنگی در جریان افتاده که گویا به مراحل نهایی آن نزدیک شده است. چندی قبل نشستی به منظور نقد و بررسی این طرح برگزار شده بود. متن زیر مهم‌ترین نکاتی که در این نشست مطرح کرده‌ام. گزارش کامل نشست را در اینجا بخوانید. فایل صوتی نشست و ویراست سیزدهم طرح موسوم به تحول شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در انتهای متن قابل دانلود می‌باشد.

طرح تحول شورای عالی انقلاب فرهنگی را یک کودتا علیه قانون اساسی است. شورا در این طرح به اصطلاح تحول، اختیاراتی برای برپایی یک دیکتاتوری فرهنگی طلب می‌کند. قانون اساسی حتی برای رهبر انقلاب هم اختیاراتی که شورا در این طرح طلب کرده را لحاظ نکرده است.

۰ نظر ۲۲ بهمن ۰۰ ، ۲۳:۳۴
مجتبی نامخواه
متن زیر یادداشتی است که خانم رفعت کاظمی نوشته‌اند و در آن بخش‌هایی از متن «سخنرانی مادرِ نهضت‌ها: جنبش مقاومت فاطمی؛ الگوی قیام‌ها» را مبنای استدلال و پرسش خود قرار داده‌اند.

حجت‌الاسلام مجتبی نامخواه نوشت: «حضرت زهرا(س) رهبر یک جنبش اجتماعی است، جنبشی که همه چیز دارد؛ از اعتراض و ایده‌ئولوژی و مطالبه و نقد نخبگان و حاکمیت تا رساندن پیام اعتراض با هر امکانی. استدلال، هشدار و بحث اصلی این نهضت چیست؟ مقاومت برعلیه یک انقلابِ معکوس و ارتجاعی».

به این بیاندیشیم که ‏یک زن در راس رهبری یک جنبش اجتماعی با چنین شاخصه‌هایی، یکی از نیازهای جدیِ این روزهای جامعه‌ی زنان است که حداقل به یادمان بیاورد چقدر از وضع موجود کنش‌های زنانه‌ای که تحت عناوین مختلف انجام می‌شود با وضع مطلوب فاصله داریم

۰ نظر ۲۲ بهمن ۰۰ ، ۲۳:۲۵
مجتبی نامخواه
متن زیر پرسشی است درباره پروژه فکری استاد فرامرز رفیع‌پور که در دیدار جمعی از همراهان جشنواره علوم انسانی عمار با ایشان، مطرح کردیم.

استاد رفیع‌پور به‌رغم تصمیم‌شان بر کناره‌گیری و انزوا، از همراهان و راه‌یاران جشنواره علوم انسانی عمار است و این از موهبت‌های این حرکت تازه آغاز شده است. ما در جشنواره علوم انسانی عمار همزمان که چشم امید به رویش ایده‌های نو داریم آرزومند بازخوانی پروژه‌های فکری مؤثر گذشته نیز هستیم. آرزو داریم نسل‌های جدیدتر، مشاهده‌های اندیش‌وران گذشته را بازیابند و نظریه‌هاشان را چارچوب مشاهده‌های تازه گردانند.

این ناسازگاری‌های زمانه ماست که شاید به علت فقدان ژورنالیسم اندیشه یا ضعف فراوان آن، کم‌مایه‌هایی پروژه‌باز، صاحب پروژه فکری شمرده می‌شوند و این سو و آن‌سو حرف از اندیشه‌هاشان در میان است اما امثال فرامرز رفیع‌پور، با این همه اثر مؤثر، بر کنجی افتاده و از برنامه فکری مهم و آثار به نسبت منسجم او سخنی به میان نیست.

سخن درباره پروژه فکری استاد رفیع‌پور البته مجال و بسط بیشتری می‌طلبد. متن زیر طرح تنها یک پرسش از این پروژه است. این پرسش در حاشیه کتاب توسعه و تضاد پرورانده شده و در دیداری پرسیده شده که در آغازین روزهای دی‌ماه، در کنار جمعی از همراهان جشنواره علوم انسانی عمار با ایشان داشتیم:

۰ نظر ۱۷ بهمن ۰۰ ، ۲۲:۴۲
مجتبی نامخواه
متن زیر گفتگویی با روزنامه فرهیختگان است که در آن توضیح داده‌ام چگونه در وضعیت تأخر و عقب‌ماندگی در عدالت، عدالت به عنوان تنها ارزش مطلق نمی‌تواند ارزش‌های دیگر که جملگی نسبی هستند را پشتیبانی کند؛ در نتیجه جامعه پیشرفت‌ها، ارزش‌ها و امکان‌های خود را نمی‌بیند و جاده برای «تحریف» صاف می‌شود. درست در این شرایط است که «جهاد تبیین» اهمیت پیدا می‌کند.

نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاست: در یک سال اخیر، مقام معظم رهبری تاکید بسیاری بر جهاد تبیین داشته‌اند. دیروز در دیدار با مداحان نیز بر این مساله تاکید کردند و فرمودند: «هیات، کانون جهاد تبیین است.» در همین راستا برای بررسی اهمیت جهاد تبیین با مجتبی نامخواه، پژوهشگر و استاد حوزه به گفت‌وگو پرداختیم.

او در ابتدا به چرایی اهمیت جهاد تبیین پرداخته و می‌گوید: «علاوه‌بر زمینه‌های کلی تعریف واقعیت‌ها و هجمه‌های تبلیغاتی که طبعا در هر جامعه‌ اقلیت یا معترض نسبت به ارزش‌های نابرابر جهانی تحلیل می‌شود، از طرفی امپراتوری‌های رسانه‌ای، سیاسی و کارتل‌های ثروت و جریان‌های قدرت در جهان اجازه نمی‌دهند جوامع مستقل ارزش‌هایش را در مسیری که می‌خواهد دنبال بکند. این از گذشته تاکنون بوده، فرض بفرمایید سال‌های منتهی به انقلاب و بعد از انقلاب همواره این تعارض با ارزش‌های مدنظر سیاستمداران و قطب‌های قدرت و ثروت در جهان باعث می‌شد که جامعه ما تحت یک آماجی از تبلیغات باشد. طبعا گسترش رسانه‌های عمومی همچنان که امکان ارتباط بیشتری به جامعه داده، برای جریان‌های رسانه‌ای اصلی و ثروتمند جهان امکانی را فراهم کرده که ارزش‌ها و آرمان‌های خودش را در جوامعی شبیه به جامعه ما ترویج ‌کند. منتها آن چیزی که در یک یا دو دهه اخیر، ضرورت جهاد تبیین را افزایش داده، شاید از این جهت مدنظر رهبری است و تاکید بیشتری هم در این سال‌ها بر این مفهوم بوده، این است که نوعی از تاخر یا عقب‌ماندگی از عدالت باعث شده که نگاه بخش‌های قابل‌توجهی از جامعه به پیشرفت‌ها، امکان‌های جامعه، ارزش‌های جامعه و ارزش‌های انقلاب منفی بشود. وقتی در جامعه‌ای عدالت نباشد یا عقب‌مانده باشد، آن جامعه پیشرفت‌ها، ارزش‌ها و امکان‌های خودش را هم نمی‌بیند و لحاظ نمی‌کند. درواقع ارزش‌های خودش را ضدارزش می‌بیند، پیشرفت‌‌های خودش را ضدپیشرفت می‌بیند، این به این دلیل است که عدالت ارزش بنیادین جوامع انسانی است. براساس نگاه شیعی، کلامی که ما داریم، ارزش‌های درونی جامعه عموما همه ارزش‌ها نسبی‌اند مگر ارزش عدالت. عدالت ارزش اصلی است و بقیه ارزش‌ها نسبی‌اند. وقتی یک جامعه‌ای از عدالت عقب می‌افتد یعنی همه ارزش‌ها به نسبتی از جانب عدالت پشتیبانی نمی‌شوند و طبعا در چنین موقعیتی جهاد تبیین ارزش بیشتری پیدا می‌کند.»

۰ نظر ۰۶ بهمن ۰۰ ، ۱۱:۴۷
مجتبی نامخواه
متن زیر یادداشتی است در حاشیه مستند بانو و کتاب مادر ایران. ایده اصلی این یادداشت، که پیش از این آن را در یک گفتگو به بحث گذاشته بودم عبارت است امکان‌های ساخت امر اجتماعی از طریق کشف و بازخوانی سویه‌های امر اجتماعی در تاریخ و تجربه اجتماعی و اکنونی‌مان.

یکی از نیازهای ضروری و فوری امروز ما ابداع و ایجاد امر اجتماعی است. ما در عمل جمعی خود فاقد بُعد اجتماعی هستیم؛ نه در سطح سیاستی، سیاست اجتماعی یا دست‌کم سیاست‌گذارانی متوجه ضرورت سیاست اجتماعی داریم و و نه در کنشگری اجتماعی‌مان معطوف به امر اجتماعی هستیم. در جشنواره عمار اما ما با یک سلسله از مستندها یا شاید هم با یک ژانر مستند و یک گونه از روایت مواجهیم که به مثابه نوعی سازوکار اکتشافی، به ما کمک می‌کند امکان‌هامان برای ایجاد امر اجتماعی را کشف کنیم و از طریق این اکتشاف‌ها به ابداع و سپس بازتولید امر اجتماعی بپردازیم. این گونه که در ادوار گوناگون و گذشته جشنواره عمار آثار متعددی از آن دیده‌ایم پرتره‌های از آدم‌های معمولی هستند که به تعبیر دقیقی که در جشنواره به کار می‌رود، قهرمان هستند.

۱ نظر ۰۴ بهمن ۰۰ ، ۱۵:۴۱
مجتبی نامخواه

جنبش مشاهده در تکاپوی نظریه

دعوت به دیالکتیک مستمر میان «هنر- نظر» و «مشاهده- نظریه»

جنبش مشاهده در تکاپوی نظریه

متن زیر نکاتی است که در کنفرانس خبری جشنواره علوم انسانی عمار درباره این رویداد مطرح کردم.

سیر شکل‌‌گیری و اهداف جشنواره

می‌توان ایده و هدف جشنواره علوم انسانی عمار را در ضمن سیر شکل‌گیری آن توضیح داد. بیش از ده سال قبل وقتی جشنواره مردمی فیلم عمار شکل گرفت، یکی از ایده‌های اصلی آن پیوند میان اندیشه، هنر و رسانه بود و یکی از موقعیت‌هایی که این ایده خودش را نشان می‌داد ترکیب هیئت داوران جشنواره بود. در فرایند داوری آثار یک هم‌نشینی میان اهالی اندیشه و فرهنگ و رسانه اتفاق می‌افتاد. به عنوان نمونه آثاری در زمینه مسکن، آموزش، سلامت، فقر، مسائل کارگری و محیط زیست و نقد وضعیت اجتماعی یا تاریخ اجتماعی و فرهنگی سال‌های اخیر ارائه می‌شد. هنگامی که این آثار به داوری گذاشته می‌شد، اندیشوران بیشتر درباره آن مسئله و اهالی هنر و رسانه درباره بازنمایی آن گفتگو می‌کردند. این گفتگوها در هر دو سو حامل وجوهی از بداعت بودند: هم برای اهالی اندیشه مشاهده و بازنمایی‌ای که در آثار وجود داشت تازگی داشت؛ هم برای اهالی رسانه و هنر، تحلیل‌های اهل اندیشه نغز و جدید بود و به نوعی بداعت مواجهه مجدد با موضوع را تجربه می‌کردند. اهالی اندیشه و علوم اجتماعی، با این که قاعدتاً کارشان تحلیل جامعه و مسئله‌های اجتماعی است، ابراز می‌کردند که تا کنون با این ژرفا با مسئله‌ها، با مسئله مسکن، مسئله محیط زیست، مسائل کارگری و نابرابری مواجه نشده بودند. خود سازندگان آثار هم اغلب پس از این گفتگوها می‌گفتند با آن که ما خود اهل رسانه و هنر و بازنمایی همین مسائل عینی بوده‌ایم، کمتر از منظرهای تحلیلی به مشاهدات‌مان عمق بخشیده‌ایم. نقطه مشترک هم عبارت بود از تأکید و حتی طلبِ ادامه. مطالبه‌ای که از سوی دو سمت این گفتگو مطرح می‌شد؛ مطالبه ادامه جدی‌تر این هم‌نشینی میان علوم انسانی و اندیشه با هنر و رسانه.

۰ نظر ۱۹ دی ۰۰ ، ۱۱:۲۰
مجتبی نامخواه

درباره انقلاب اجتماعی و بسط تأثیرگذاری گروه‌های مردمی و مدنی در سیاست‌گذاری اجتماعی

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

۰ نظر ۰۸ آذر ۰۰ ، ۱۴:۵۲
مجتبی نامخواه
در گفتگو با صفحه بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر درباره اعتراض و ضداعتراض صحبت کرده‌ام. درباره این‌که جمهوری اسلامی در سطح سیاستی به تاچریسم اسلامی دعوت می‌شود و این سوژه معترض است که مسئله‌های اصلی را برای ساختارهای رسمی روایت می‌کند.

لینک دو کلیپ گزیده گفتگو در تلگرام، در ادامه مطلب:

۰ نظر ۰۸ آذر ۰۰ ، ۱۴:۴۷
مجتبی نامخواه