طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

خرده کوشش‌ها برای تولید و بازتولید فقه اجتماعی با این پرسش مواجه شده است که «فقه اجتماعی قرار است چه دردی از جامعه را درمان کند؟»[1]؛ و اینکه ما را چه حاجت است به فقه اجتماعی؟ پرسش از کارکردهای اجتماعیِ فقه اجتماعی، البته پرسش مهم و به جایی است؛ اما تنها طرح صحیح آن است که منتج به پاسخ خواهد شد. این یادداشت می‌کوشد ملاحظات طرح صحیح این پرسش و چشم‌اندازی از پاسخ آن را به بحث بگذارد. 

این مطلب نسخه‌ی ویراسته‌ی یاداشتی است که در شماره‌ی هفتم مجله فرهنگ امروز(+) صص 137-140 تحت عنوان «به فقه اجتماعی چه نیازی داریم؟«منتشر شده است.

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1394/05/31/13940531000777_PhotoL.jpg
۰ نظر ۰۲ مهر ۹۴ ، ۲۲:۵۷
مجتبی نامخواه

متأسفانه «هیئت» در زمینه‌ حرکت قهقرایی و تدریجی به سمت اسلام حجتیه‌ای گام‌ها بلندی برداشته است. هیأت باید تصویری را که امام(ره) در تئوری اسلام ناب ارائه می دهد بازنمایی کند.

بازنشر یک مصاحبه پیرامون هیئت و انقلاب اسلامی در خبرگزاری مهر (کلیک کنید)

۰ نظر ۰۲ مهر ۹۴ ، ۲۲:۵۴
مجتبی نامخواه

در حاشیه  انصراف دیرهنگام و مبارک هایدگریسم از رقابت با  الهیات  ضد استکباری خمینی؛ به بهانه یادداشت اخیر دکتر داوری

اول: منتقدان بی‌خردانند؟

چندی پیش از فیلسوف گرانقدر استاد داوری اردکانی یادداشتی منتشر شد که برای آشنایان با آثار ایشان از جهاتی چند مغتنم و البته محل پرسش بود. جهت سؤال برانگیز این بود ‌که بیان یادداشت خلاف‌آمد عادتی بود که از اهل فلسفه‌ای چون ایشان سراغ داشتیم. آهنگ بیان فیلسوف در این نوشتار آن قدرها تعجب برانگیز بود که انسان را در صحت انتساب محتوی به تردید می‌انداخت. جهت دیگر اما صراحت مغتنمی بود که ساخت استدلالی این یاداشت در نشان دادن حدود و چگونگی مواجهه‌ی فیلسوف گران‌مایه با غرب به دست می‌داد. 

۰ نظر ۰۲ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۰۰
مجتبی نامخواه

تأملی بر جنبش جوانان مؤمن انقلابی؛ ویژگی‌ها و چالش‌ها

«جوانان مؤمن انقلابی» از مفاهیمی است که اخیرا چند باری به طور خاص در بیانات رهبر انقلاب برجسته شده است. این یادداشت تلاش می‌کند تا حدودی به این پرسش پاسخ بدهد که این مفهوم به چه معنایی راجع است؟ به چه جریان اجتماعی مشخصی اشاره دارد؟ و دست آخر اینکه ملاحظات و چالش‌های اصلی این جریان چیست؟


مؤلفه‌های مهم در

بازشناسی یک جنبش‌

مؤلفه‌های

جنبش جوانان مومن انقلابی

چالش‌های

جنبش جوانان مومن انقلابی

هویت جنبش

مومن انقلابی

فقدان درک درست

از هویت و غیریت جنبش

غیریت جنبش

غیریت معرفتی

انقلابی غیر مؤمن

 

تبدیل شدن به غیرهای سه‌گانه

مؤمن غیر انقلابی

غیریت اجتماعی

نهادهای رسمی

ایدئولوژی جنبش

انقلاب اسلامی

چالش حقانیت

چالش انسجام و منظومه‌وار بودگی

چالش کارآمدی

کنش‌ محوری جنبش

کار فرهنگی

کنش فردی/اعتقادی

یا کنش معطوف به قدرت

سازماندهی جنبش

هسته‌های مقاومت حزب‌الله

فقدان انسجام

و جبهه‌سازی مکانیکی








* یادداشت منتشر شده در فصلنامه دیدمان(فصلنامه اندیشه و گفتمان انقلاب اسلامی)؛ شماره اول
* بازنشر در پایگاه تحلیلی- تبیینی برهان (اینجا)
۳ نظر ۰۹ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۵۳
مجتبی نامخواه
راهی جر تبدیل صحیفه امام به یک معرفت اجتماعی نداریم


از دل حرافی های این مسئولان کلیشه کار و این جماعت تهدید محور و محافظه کار چیزی جز بیهوده گویی و انفعال در نمی آید. اگر کسی را سودای گفتگو و عملی جدی است راه همان است که رهبر حکیم فرمود؛ «بازخوانی»؛ باقی تحریف مبحثِ «تحریف امام(ره)» است و بی‌ثمر.

امام خمینی در نوفل لوشاتو


یادداشت منتشر شده در سایت تریبون مستضعفین(+)

۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۰۸:۵۳
مجتبی نامخواه
هنگامی می‌توان به شناخت مبنای اسلامی تفکر امام دست یافت که بپرسیم امام کدام اسلام را نفی و کدام اسلام را اثبات می‌نمایند. تأکید بر اسلامی بودن حرکت امام خمینی و انقلاب اسلامی، بخشی از حقیقت است و اگر بخش مهم دیگری از آن دیده نشود، ره به بیراهه می‌برد.



یادداشت منتشر شده در پایگاه تحلیلی برهان (+)

۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۰۸:۴۸
مجتبی نامخواه


گفتگو با خبرگزاری مهر
۱ نظر ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۰۸:۴۲
مجتبی نامخواه

گفتگو با سایت مطبوعه و بوشهر24

۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۰۸:۳۳
مجتبی نامخواه

 

چکیده:

نظم مدنی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با چالش‌های متعددی مواجه بود؛ مسائلی که نظام سابق در پاسخ‌دهی به آن‌ها ناتوان بود و در نهایت متلاشی شد. ساختار برآمده از انقلاب اسلامی اما توانست خط‌مشی‌هایی کارآمد در برابر این مسائل اتخاذ کند و در نتیجه نظم مورد نظر خود را در جامعه جایگزین سازد. پرسش اصلی این مقاله پیرامون سیاست‌گذاری‌هایی است که به ویژه در سال‌های اولیه‌ی پس از پیروزی انقلاب اسلامی انجام پذیرفت.

در پاسخ به این پرسش کوشش می‌شود با روشی توصیفی سیاست‌های مذکور در دو سطح دنبال شود. در سطح اول بر روی تجربه‌ی منحصر به فرد نهادهای انقلاب اسلامی به مثابه یکی از مهمترین و موثرترین سیاست‌گذاری‌های سال‌های اولیه تمرکز می‌شود. ‌در سطح دوم این تحلیل دنبال می‌شود که چه آموزه‌ها و زمینه‌هایی در فرهنگ اسلامی پیدایش نهادهای انقلاب اسلامی را ممکن می‌سازد؟

یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد نهادهای انقلاب اسلامی در چارچوب امت و امامت و در فرایندی چهار مرحله‌ای به وجود می‌آیند. این مراحل شامل بازخوانی خطوط کلی فرهنگ اسلامی ناظر به مسئله‌ی عمومی (توسط امام)، ایجاد زمینه و مطالبه (در امت)، طراحی سازماندهی به وسیله جمعی از انسان‌های انقلاب اسلامی (توسط امت)، و ایجاد و سیاست‌گذاری کلان نهاد انقلاب (توسط امام) می‌شود. نهادهای انقلاب اسلامی متناظر با مسائل عمومی جامعه به وجود می‌آیند به گونه‌ای که هر سنخ مسئله‌ای بایک نهاد پاسخ داده می‌شود. برای شناخت بیشتر این نهادها را می‌توان در یک سنخ‌بندی کلان می‌توان به اقسام نهادهای امضایی/ تأسیسی؛ نهادهای سراسری/ منطقه‌ای، نهادهای اجتماعی/ حاکمیتی؛ نهادهای ایجادی/ واگذاری  تقسیم بندی نمود. با این همه نهادهای انقلاب از هر سنخ و ناظر به هر مشکلی که باشند، در وهله‌ی اول یک پاسخ فرهنگی هستند. این فرهنگ اسلام ناب است که «امکان» پیدایش و بالندگی نهادهای انقلاب اسلامی را فراهم می‌آورد.

آموزه‌های بنیادینی در فرهنگی اسلامی مولفه‌های سیاست‌گذاری نهادهای انقلاب را شکل می‌دهد. سیاست‌گذاری بر مدار امت و امامت مبتنی بر آموزه‌ی امامت و نظریه ی  ولایت فقیه؛ سیاست‌گذاری مردم‌مدا مبتنی بر محور مردم و نظریه‌ی فطرت و سیاست‌گذاری فرهنگ‌مدار مبتنی بر اصالت فرهنگ، زمینه‌های فرهنگی اتخاذ این خط مشی را فراهم می‌آورد.


چکیده مقاله ارائه شده به نشست «راهبردهای فرهنگی انقلاب اسلامی»

۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۰۸:۲۶
مجتبی نامخواه

در نشست علمی راهبردهای فرهنگ انقلاب اسلامی مطرح شد؛
تحول درونی انسان‌ها اصلی‌ترین تمایز انقلاب اسلامی ایران با دیگر انقلاب‌ها است 

 

خبرگزاری رسا ـ دانشجوی دکتری دانش اجتماعی مسلمین دانشگاه باقرالعلوم(ع)، تمایز اصلی انقلاب اسلامی ایران با انقلاب‌های دیگر را تحول درونی انسان‌ها خواند و گفت: امام خمینی(ره)، زمینه سازی انقلاب اسلامی و تحول اجتماعی را تغییر و تحول درونی انسان‌ها می‌دانستند در حالی که انقلاب‌های دیگر به دنبال تحولات اجتماعی بودند.

 

 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام مجتبی نام‌خواه، دانشجوی دکتری دانش اجتماعی مسلمین دانشگاه باقرالعلوم(ع)، عصر امروز در نشست علمی «راهبردهای فرهنگ انقلاب اسلامی» که با حضور اساتید و دانشجویان دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار شد اظهار داشت: تمایز اصلی و بنیادین انقلاب اسلامی ایران با انقلاب‌های دیگر در تحول درونی انسان‌ها بود.

 

 

دانشجوی دکتری دانش اجتماعی مسلمین دانشگاه باقرالعلوم(ع) افزود: امام خمینی(ره)، زمینه سازی انقلاب اسلامی و تحول اجتماعی را تغییر و تحول درونی انسان‌ها می‌دانستند در حالی که انقلاب‌های دیگر به دنبال تحولات اجتماعی بودند اما به این عنصر اصلی انقلاب توجه نداشتند.

 

 

وی با اشاره به گفتمان سازی امامت و امت در انقلاب اسلامی ابراز داشت:‌ نهادهای انقلاب اسلامی در چارچوب امامت و امت و در فرآیندی چهار مرحله‌ای به وجود آمدند که این مراحل شامل بازخوانی خطوط کلی فرهنگ اسلامی ناظر به مسائل عمومی از سوی امام، ایجاد زمینه و مطالبه در امت، طراحی سازماندهی به همت جمعی از انسان‌های انقلاب اسلامی از سوی امت و ایجاد سیاست‌گذاری کلان نهاد انقلاب از سوی امام است.

 

 

حجت الاسلام نام‌خواه گفت: نهادهای انقلاب اسلامی متناظر با مسائل عمومی جامعه به وجود می‌‌آیند به گونه‌ای که هر نوع مسأله‌ای با یک نهاد پاسخ داده می‌شود که برای شناخت بیشتر این نهادها می‌توان در یک سنخ بندی کلان آنها را به اقسام نهادهای امضایی، تأسیسی؛ نهادهای سراسری، منطقه‌ای؛ نهادهای اجتماعی، حاکمیتی؛ نهادهای ایجادی، واگذاری تقسیم کرد.

 

 

وی افزود: با این همه نهادهای انقلاب از هر سنخ و ناظر به هر مشکلی که باشند در وهله نخست، یک پاسخ فرهنگی هستند و این فرهنگ اسلام ناب است که امکان پیدایش و بالندگی نهادهای انقلاب اسلامی را فراهم می‌آورد.

 

 

دانشجوی دکتری دانش اجتماعی مسلمین دانشگاه باقرالعلوم(ع) خاطرنشان کرد: اسلام ناب و انقلابی که امام خمینی(ره) آن را ترویج کرد چنان تحولی را در انسان‌ها بوجود آورد که خروجی‌اش انسان مسلمان، معتقد و انقلابی بود که مستکبران توان مقابله با آن را نداشتند.

 

 

وی به شکل گیری نهادهای اجتماعی در اول انقلاب اشاره کرد و گفت: در دهه نخست انقلاب با نهادهای انقلابی همچون سپاه، بسیج، جهاد سازندگی و دیگر نهادها، مشکلات کشور حل و فصل شد و ما الگوی موفقی از سیاستگذاری در آن دهه داشته‌ایم.

 

 

حجت الاسلام نام‌خواه در ادامه تصریح کرد: نظم مدنی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با چالش‌های متعددی مواجه شد، مسائلی که نظام سابق در پاسخ‌دهی به آنها ناتوان بود و در نهایت متلاشی شد.

 

 

وی تأکید کرد: تجربه منحصر به فرد نهادهای انقلاب اسلامی به مثابه یکی از مهم‌ترین و مؤثرترین سیاست‌گذاری‌های سال‌های اولیه محسوب می‌شود از این رو آموزه‌های بنیادینی در فرهنگ اسلامی مؤلفه‌های سیاست‌گذاری نهادهای انقلاب را شکل می‌دهد.

 

 

حجت الاسلام نام‌خواه در پایان گفت: سیاست‌گذاری بر مدار امت و امامت، مبتنی بر آموزه‌ امامت و نظریه ولایت فقیه؛ سیاست‌گذاری مردم مدار مبتنی بر محور مردم و نظریه فطرت و سیاست‌گذاری فرهنگ مدار مبتنی بر اصالت فرهنگ؛ زمینه‌های فرهنگی اتخاذ این خط مشی را فراهم می‌آورد./908/پ202/ی

 

خبرگزاری رسا

 

۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۰۷:۱۸
مجتبی نامخواه

مقاله

تحلیل امام خمینی از چیستی انقلاب اسلامی و دلالت‌های آن در سیاست‌گذاری عمومی

 

 

چکیده

مقاله حاضر در صدد پاسخ به این پرسش است که اگر فهم و درکی که امام خمینی از انقلاب اسلامی ارائه می‌دهند را یک هنجار تلقی کنیم، چه نسبتی میان این هنجار و سیاست‌گذاری عمومی پس از انقلاب وجود دارد؟ در پاسخ، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و با رویکرد تفسیرگرایی، به صورت‌بندی تحلیل امام خمینی پرداخته و با بازخوانی برخی خط‌مشی‌های عمومی برای حل مشکلات اجتماعی پس انقلاب اسلامی، روشن می‌شود که امام در تبیین پیروزی انقلاب اسلامی بر عنصر «اسلام انقلابی» و تأثیرش در خلق هویت جدید به نام «انسان انقلابی» تأکید دارند. از منظر ایشان، این دو عنصر که ماهیتی فرهنگی دارند، زمینه‌ساز «انقلاب انسانی» و «انقلاب اسلامی» شده‌ و در تداوم انقلاب اسلامی نیز اهمیت محوری دارند. بر این اساس خط‌مشی‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی نه در چارچوب دولت ـ ملت که در زمینه‌ امت ـ امامت طرح می‌شوند.

منتشر شده در هفتمین شماره مجله علمی پژوهشی سیاست متعالیه

دانلود متن کامل مقاله در نورمگز

۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۰۷:۰۸
مجتبی نامخواه

طبقه سه - بررسی نظریه‌ی انقلاب امام خمینی و دلالت‌های آن در سیاست‌گذاری فرهنگیمتن زیر چکیده‌ی پایان نامه‌ای است که دی ماه 1392 دفاع کرده‌ام و در مسیر انتشار است. از نقد و نظری که دوستان بزرگوار داشته باشند استفاده خواهم کرد. (namkhahmojtaba@gmail.com)

 

 

دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام

دانشکده علوم سیاسی، اجتماعی و تاریخ

پایان‌نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد

رشته: دانش اجتماعی مسلمین

بررسی نظریه‌ی انقلاب امام خمینی و دلالت‌های آن در سیاست‌گذاری فرهنگی

استاد راهنما: حجت الاسلام و المسلمین دکتر مریجی

استاد مشاور: دکتر هاشمیان

نگارش: مجتبی نامخواه

دی1392

چکیده:  

تصویر که امام خمینی از انقلاب اسلامی دست می‌هند، آن قدرها متمایز و خلاف آمدعات هست، که  باوجود بحث و گفتگوهای فراوان پیرامون امام خمینی و اندیشه‌های ایشان، نادیده گرفته شود و یا حداکثر تلاش شود به برخی نظریه‌های رایج همچون ماکس وبر به تأویل برده و تقلیل داده شود. مسئله‌ای که این تحقیق با روشی توصیفی تحلیلی از آراء و اندیشه‌های امام خمینی در پی آن است، صورت‌بندی همین درک متمایز است. این تصویر مانند بسیاری از نظریات انقلاب گرچه با تأکید بر یک مورد مشخص ارائه می‌شود اما استدلال‌های روشنی را نیز درباره‌ی یک انقلاب اجتماعی پیش می‌کشد. تحلیل امام خمینی از انقلاب با نظریه‌های جامعه‌شناسی انقلاب تمایزات بنیادینی دارد. نظریه انقلاب امام بر خلاف دیگر نظریه‌ها، انقلاب اجتماعی را محصول دیگر تحولات اجتماعی نمی‌داند و آن را بر اساس یک انقلاب انسانی، درونی و باطنی تحلیل می‌کنند. تفاوت دیگر اینکه نظریه انقلاب امام موضعی محافظه کارانه ندارد؛ امام خمینی در پاسخ‌هایی که به پرسش از چیستی، چگونگی و پیامدهای انقلاب می‌دهند، در پی بازتولید انقلاب هستند. یکی از نمودهای این بازتولید آن جاست که امام خمینی فهمی که از انقلاب دارند را در نظام پس از آن مبنای سیاست گذاری‌ها قرار می‌دهند.

  بر این اساس می‌توانیم بر اساس دیدگاه امام خمینی، انقلاب اسلامی را در چهار مرحله و مفهوم دنبال کنیم. اولین مرحله ارائه درکی ناب اما مهجور از آموزه¬های اسلام است. ارائه‌ی اسلام انقلابی به انقلابی انسانی و درونی در جامعه ایرانی منجر می¬شود. از دل این انقلاب درونی که به یاری دست غیب و مقلب القلوبی خداوند متعال انجام شده انسان جدیدی خلق می‌شود: انسان انقلابی که انقلاب اسلامی محصول کنش جمعی همین انسان انقلابی است. پس از انقلاب است که اسلام انقلابی راه خود را به عرصه‌ی سیاست گذاری‌های فرهنگی باز می‌کند و تجربه‌ی متمایز نهادهای انقلاب اسلامی بر اساس کنش‌های متمایز انسان انقلابی به وجود می‌آیند. 

کلمات کلیدی:

امام خمینی(ره)، نظریه انقلاب، اسلام انقلابی، انقلاب انسانی، انسان انقلابی، انقلاب اسلامی، سیاست گذاری، سیاست گذاری فرهنگی.

لینک در سایت دانشگاه باقرالعلوم(علیه السلام)

 

۰ نظر ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۳۰
مجتبی نامخواه
طبقه سه - تأملی بر جایگاه نام‌گذاری سال‌ها از منظر خط‌مشی‌گذاری عمومی در جمهوری اسلامیتأملی بر جایگاه نام‌گذاری سال‌ها از منظر خط‌مشی‌گذاری عمومی در جمهوری اسلامی
تأملی بر جایگاه نام‌گذاری سال‌ها از منظر خط‌مشی‌گذاری عمومی در جمهوری اسلامی؛
نام‌گذاری به‌مثابه سیاست‌گذاری
 
بیش از یک‌ونیم دهه است که رهبر انقلاب همه‌ساله در پیام ‌سال ‌نو، برای سالی که دقایقی است آغاز شده، یک شعار و نام انتخاب می‌کنند. با وجود گذشت این مدت، عموماً درک ناقصی از فلسفه‌ی این نام‌گذاری‌ها وجود دارد و طبیعی است کار‌هایی که براساس این درک ناقص انجام می‌شود، اغلب شعاری است و هیچ ارتباطی با عنوان سال ندارد و یا حتی گاه برخلاف آن عمل می‌شود. تمام این فعالیت‌ها اما یک وجه مشترک دارند: به‌نحوی ملال‌آور به تکرار عنوان سال می‌پردازند و بر آن تأکید می‌کنند و صحه می‌گذارند. چندی پیش مقام معظم رهبری نسبت به برخوردهای بی‌خاصیت و شعاری با عنوان سال اعتراض کردند. فعالان مذکور این اعتراض را هم «تکرار» کردند. آن‌هایی که پیشاپیش همه در جاده‌ی شعاری‌سازی شعار سال می‌دویدند، به‌یکباره بانگ برداشتند در اعتراض به این برخورد شعاری و باز هم «تکرار» کردند.[1]
 
۰ نظر ۱۵ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۳۰
مجتبی نامخواه

درآمدی  مطالعه‌ی فعالیت‌های معرفتی ـ اجتماعی شهید سیدحسین علم‌الهدی پس از پیروزی انقلاب اسلامی

 

تصویر نسبتاً رایج از شهید علم‌الهدی تصویری است که «فرد» شهید علم‌الهدی را با «محوریت جنگ» و دفاع مقدس روایت می‌کند؛ تصویری که بخش‌های کمی از حقیقت را به ما می‌نمایاند. این روزها شاهدیم گاهی از شهید علم‌الهدی با عنوان «سردار سرلشکر شهید علم‌الهدی» یاد می‌شود. البته قاعدتاً منظور از چنین تعبیری بزرگداشت ایشان است، شهید علم‌الهدی هنگام شهادت فرمانده‌ی سپاه هویزه بوده است؛ البته سپاه هویزه در شرایط دومین سال پیروزی پس از انقلاب و نه حتی سپاه کنونی هویزه؛ یعنی مجموعه‌ای با شصت و چند پاسدار که حتی ابتدایی‌ترین اسلحه‌ها را هم نداشتند.اگر این تعابیر به‌ظاهر گرامی را کنار بگذاریم، آن‌وقت، مقام علم‌الهدی بهتر فهمیده می‌شود؛ چراکه آن‌وقت جا دارد بپرسیم: اگر جایگاه نظامی مبیّن شأن شهید علم‌الهدی نیست، پس راز عظمت و منزلت ایشان چیست؟ چرا شهید علم‌الهدی با وجود نقش مهمی که در مبارزات انقلاب و حوادث پس از پیروزی انقلاب در کشور و نقش بنیادینی که در تأسیس بسیاری از نهادهای انقلاب اسلامی در استان خوزستان داشت، چرا به هویزه رفت و فرمانده‌ی سپاه این شهرستان شد؟

۰ نظر ۰۴ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۳۰
مجتبی نامخواه