درباره قیممآبی
بایگانی نوشتههایم در شبکههای اجتماعی
سعی کردم در توییترم چیزهایی درباره قیممآبی سیاسی بنویسم. در این رشتو اما از بازتاب اجتماعی و نسلی قیممآبی در میان جوانترها نوشتم و اینکه چگونه تصویر اشتباه از خلوص، طرد میزاید و مسئلههای اجتماعی سیاسی را به نگاههای اعتقادی تحویل میبرد، به تکفیر میانجامد و در یکسانسازی اعتقادی ریشه دارد.
▫️▫️▫️
خلوص با طرد حاصل نمی شود. لابیهای الیگارشی با تکفیر و طرد حذف نمی شوند بلکه با نشستن بر کرسی اخلاق قدرتمندتر هم میشوند./۱
تکفیرِ دیگریِ سیاسی، انقلابیگری نیست؛ پرخاشگری است. هر چند این دیگری، از لابیستهای سیاسی و منتفذان الیگارشی باشد.
مسیر انقلابیگری تکفیر نیست، تفکر است./۲
تکفیر بیشتر مرتبط است با چگونگی نفی؛ پرخاش و نفی غلیظ نتیجه است. سالها قبل استادی داشتیم که معتقد بود هر گونه اختلاف سلیقه سیاسی، به مبانی اعتقادی و اختلاف نظر در توحید باز میگردد. خودشان را در موضع توحید میدانستند و کسی که باهاشان اختلاف داشت، حسابش با کرامالکاتبین بود./۳
تکفیر نتیجه نشستن بر موضع حق مطلق و نشاندن غیر و دیگریِ خود بر موضع باطل؛ و ارجاع هر گونه اختلاف سلیقه یا اختلاف اعتقادی به جنگ حق و باطل است. /۴
تکفیر از این باور ریشه میگیرد که همه، همه اعتقاداتشان باید مثل من باشند و گرنه منحرف هستند./۵
نقد رویه یکسانسازی اعتقادی، عین تفکر امام است اما متأسفانه امروز حرفی از آن به میان نمیآید. در عوض همان استادمان بود که هر گونه اختلاف سلیقه را به اختلاف اعتقادی باز میگرداند؛ اخیراً دیدم تبدیل شدهاند به مفسر دیدگاههای امام خمینی!/۶
این بخت را داشتهام که قریب به دو دهه در درون حوزه و در فضای تفکر اسلامی نفس بکشم و به وضوح ببینم در درون حوزه علمیه و حوزه سیاست، متنفذان و جریانهای قدرتمندی هستند که گمان میکنند همه در مسائل اعتقادی، باید آن چه را قبول داشته باشند که آنها قبول دارند و والا منحرف هستند. /۷
https://twitter.com/Namkhah1/status/1370216905445797888?s=09