طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

درباره تغییرخواهی از طریق انتخابات

دوشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۲:۵۷ ب.ظ
متن زیر حرف‌هایی است که در میزگرد مجله خط، نشریه خانه طلاب جوان ارائه کرده‌ام. این میزگرد در تاریخ 1398/10/21 و با حضور حجج الاسلام علی مهدیان و حسین وظیفه‌عالی برگزار شده و در این مجله منتشر شده است. به دلیل حفظ حقوق معنوی نشریه و تحفظی که در خصوص عدم بازنشر کامل این میزگرد وجود داشت،  فقط صحبت‌های خودم را منتشر می‌کنم. طبیعی است که بخشی از صحبت‌ها ناظر به گفتگو با دیگر حضار محترم بوده و با رجوع به مجله قابل مطالعه است اما از  آن‌جا که مسئله‌ای که در آستانه انتخابات مجلس یازدهم وجود داشت، در آستانه انتخاب دولت سیزدهم نیز وجود دارد، انتشار این بحث را بی‌فایده نمی‌دانم.

 

گزیده:

  • منظر هر انتخاباتی دو سطح تثبیتی و تغییری دارد. در سطح تثبیت، رابطۀ مردم با نظام مطرح است که بازسازی می‌شود و نشان دهندۀ یک حدّی از اعتماد به امکان ایجاد تغییرات مطلوب از طریق صندوق رأی در هر انتخاباتی است.
  • . اما یک لایۀ متغیّر هم در انتخابات‌ها وجود دارد؛ به این صورت که هر انتخاباتی، محلی برای ایجاد تغییرات مورد نظر رأی‌دهندگان است.
  • ما هر قدر نسبت به ابتدای انقلاب پیش آمدیم، امکان ایجاد تغییر در انتخابات‌ها محدودتر شده است.
  • حضرت آقا مدام بحث حضور حداکثری مردم در انتخابات را مطرح می‌کنند که کسانی هم که اعتقاد به نظام ندارند بیایند رأی بدهند. همۀ این تلاش‌ها در جهت این بوده که انتخابات مجرای تغییر باشد نه صرفاً مجرای تثبیت.
  • ما دو نیروی اجتماعی داریم که یکی گذار به دموکراسی‌ است که آزادی منهای سعادت را به دنبال دارد دیگری گذار به حکومت اسلامی‌ است که سعادت منهای آزادی را مدّنظر دارد.
  • این دو نیروی اصلی با حق انتخاب و تغییرخواهی ما از طریق انتخابات، درگیر هستند و هر کدام در مقاطعی دست برتر را پیدا می‌کنند.
  • حساسیت نسبت به مقولۀ آنارشیسم خیلی خوب است. اما آن چیزی که باید خیلی بهش فکر کنیم این است که خیلی جدی‌تر از آنارشیسم اسلامی  است، یک محافظه‌کاری گسترده وجود دارد که گاهی ابعاد آن را کاملاً از نظر اسلامی توجیه
  • مشارکت حداکثری است که می‌تواند سطح تغییری انتخابات را فعال کند.
  • راهبرد حضور حداکثری برای این است که انتخابات به عنوان محلّی برای تغییر باقی بماند.
  • همیشه دغدغه‌ی نیروهای انقلاب باید این باشد که امکان تغییر بیشتری را از طریق انتخابات فراهم بیاورند
  • این نابرابری به حوزه‌ی انتخابات سرریز کرده و عمیقاً دارد حق انتخاب‌های ما را محدود می‌کند.

تغییرخواهی از طریق انتخابات

 

خط:

می‌خواهیم به طور اختصاصی راجع به اندیشه‌های راهبردی حضرت آقا در انتخابات مختلف به بحث و گفتگو بپردازیم. برای شروعِ بحث، لطفاً بفرمایید ارزیابی شما راجع به وضعیت مردم و رشدی که در این 40 سال در بحث انتخابات داشته‌اند چگونه است؟

نامخواه:

به نظر من راجع به این‌که ما چه روندی را در انتخابات‌ها طی کرده ا‌یم، باید از منظرهای مختلف صحبت کرد. از یک منظر هر انتخاباتی دو سطح تثبیتی و تغییری دارد. در سطح تثبیت، رابطۀ مردم با نظام مطرح است که بازسازی می‌شود و نشان دهندۀ یک حدّی از اعتماد به امکان ایجاد تغییرات مطلوب از طریق صندوق رأی در هر انتخاباتی است؛ یعنی وقتی در انتخابات بالای50 تا 60 درصد مردم شرکت می‌کنند، به این معنا است که جمعی از مردم اعتقاد دارند که می‌شود اهدافشان را از صندوق رأی دنبال کرد. اما یک لایۀ متغیّر هم در انتخابات‌ها وجود دارد؛ به این صورت که هر انتخاباتی، محلی برای ایجاد تغییرات مورد نظر رأی‌دهندگان است. این سطح از انتخابات‌ها بیشتر با انقلاب و نظام مرتبط است. به نظر من در این سطح ما هر قدر نسبت به ابتدای انقلاب پیش آمدیم، امکان ایجاد تغییر در انتخابات‌ها محدودتر شده است.

اگر به دعواهای اوّل انقلاب نگاه ‌کنیم، می‌توانیم بگوییم صاحب ‌صلاحیت‌ترین این جریان‌ها اگر بخواهد یک حالت قیّمی نسبت به مردم داشته باشند، جامعۀ مدرّسین است ولی امام (رحمة الله علیه) به همان‌ها انتقاد می‌کند که شما فقط در محدوده‌ی قم می‌توانید نامزد معرّفی کنید تا احیاناً شائبه‌ی نگاه قیّم‌مآبانه به مردم به وجود نیاید. همان جریان متحجّر که پیش از انقلاب می‌گفت: «دین از سیاست جدا است»، بعد از انقلاب به تدریج حضورشان در انتخابات پُر رنگ می‌شود و تا آنجا پیش می‌روند که حضور در انتخابات را به معنای حضور صاحب تشخیص می‌دانند؛ یعنی قائل می‌شوند به این‌که انتخابات باید در انحصار مجتهدین باشد و هر کسی را ایشان معرّفی کردند باید رأی بیاورند. ما هر چه جلوتر آمدیم این نگاه قیم‌مآبانه و انحصارگرایانه نه فقط در نسبت به آن جریان‌های مذهبی، بلکه نسبت به جریان‌های سیاسی و اقتصادی هم بسیار رشد کرده است؛ به گونه‌ای که ما امروزه حق انتخاب محدودتری نسبت به انتخابات‌های گذشته داریم و یک بخشی از آن هم ممکن است خودش را در ساختارهای رسمی نشان دهد.

لذا به نظر من شاید بتوان گفت که «رشد» یک مفهوم سیاسی نباشد، بلکه یک خاستگاه تربیتی داشته است که از حوزه‌ی زیست به حوزه‌ی تربیت رفته باشد و معمولاً به معنای تغییرات منظم پی‌درپی است. خلاصه‌ این‌که به نظر من محافظه‌کاری برآمده از سنّت فکری و همچنین محافظه‌کاری برآمده از سرمایۀ اقتصادی و ساختارهای سیاسی، امروزه توانسته تا حد بسیار زیادی امکان انتخاب و حق انتخاب مردم را با تهدید مواجه کند و دایرۀ آن را محدودتر کند. لذا به همان میزانی که این حق انتخاب محدود شده است، امکان رشد هم به همین معنایی که خدمت شما عرض کردم وجود ندارد.

خط:

با توجه به این‌که حضرت آقا در سخنرانی‌های خودشان بیان کرده‌اند که اعتقاد به رشد مردم دارند، لطفاً بفرمایید چه راهبردهایی برای رشد مردم در انتخابات‌ها مدّنظر ایشان بوده است؟

نامخواه:

چگونه این دولت و مجلس فعلی، نتیجۀ رشد یافتن و انتخاب رشد یافته است؟ به نظر من اتفاقاً محصول تحدید رشد است؛ زیرا امکان‌های رشد گرفته شده که این نتیجه‌اش این شده است. موقع انتخابات که می‌شود، می‌گویند که مثلاً فلانی انتخاب جامعتین (جامعۀ روحانیت و جامعۀ مدرّسین) و اسلام ناب است و هر کسی خارج از لیست آن‌ها باشد، اسلام‌شان آمریکایی است ولی موقعی که درست عمل نمی‌کنند و خراب کاری می‌کنند، آن را نتیجۀ رشد نیافتگیِ انتخابِ مردم می‌دانند در حالی که اتفاقاً من فکر می‌کنم که مجلس فعلی محصول رشد نایافتگیِ آن دسته از نخبگان جامعه است که امکان فعالیت سیاسی دارند. لذا این‌که می‌فرمایید از اوّل انقلاب تاکنون تمام تلاش امام و رهبری برای حفظ سطح تغییرگرایانۀ انتخابات‌ها بوده است تا انتخابات به سطح تثبیت‌گرایانه تقلیل پیدا نکند، به نظرم مصداقی ندارد؛ زیرا اساساً شأن نزول آن ماجرای قیّم‌مآبی که از حضرت امام نقل کردید، متفاوت و جدّی‌تر است و موردی هم نیست، بلکه متعدد بوده است؛ به گونه‌ای که در تمام دوره‌ها شاهد این بودیم که حضرت آقا مدام بحث حضور حداکثری مردم در انتخابات را مطرح می‌کنند که کسانی هم که اعتقاد به نظام ندارند بیایند رأی بدهند. همۀ این تلاش‌ها در جهت این بوده که انتخابات مجرای تغییر باشد نه صرفاً مجرای تثبیت. اما تصور من این است که این‌طور نیست که در خارج فقط با واقعیت‌های حقوقی مواجه باشیم؛ مثلاً همین قانون اساسی در دهۀ اول ذیلش یک اتفاقی می‌افتد و یک درکی نسبت به اصول متعدد آن وجود دارد ولی در دهه‌های بعدی، درک دیگری از آن پیدا می‌شود. سیرت حقیقی را آن اتفاقی که در جامعه رخ می‌دهد، مشخص می‌کند؛ یعنی این طور نیست که اگرمثلاً فلان کار قانونی است، بگوییم چون صورت قانونی آن درست است، دیگر حرف نزنیم. مصداق واقعیش این است که شما باید برای شش‌تا کرسی از بین نُه نفر انتخاب کنید.

خلاصه این‌که من تصور می‌کنم ما دو نیروی اجتماعی داریم که یکی گذار به دموکراسی‌ است که آزادی منهای سعادت را به دنبال دارد دیگری گذار به حکومت اسلامی‌ است که سعادت منهای آزادی را مدّنظر دارد. این دو نیروی اصلی با حق انتخاب و تغییرخواهی ما از طریق انتخابات، درگیر هستند و هر کدام در مقاطعی دست برتر را پیدا می‌کنند. کاری که به نظر من جریان انقلاب و در رأس آن رهبری انقلاب دارد انجام می‌دهد این است که وقتی ما وارد عرصۀ انتخابات می‌شویم، هم این تکلیف را داشته باشیم که نظام را تثبیت کنیم و هم این حق این را دارا باشیم که آن چیزی که دلمان می‌خواهد را تغییر بدهیم. این اتفاقی است که در ذیل جمهوری اسلامی در حال رخ دادن است و هر دوی آن دو جریان دارند به گونه‌ای این را محدود می‌کنند که به نظرم این یک تهدید جدّی است.

خط:

ما می‌خواهیم راجع به این سؤالات و موضوعات مبنایی، یک مقداری ملموس‌تر جلو برویم.

 یک نکته این است که رهبری معظم هم روی حضور حد اکثری خیلی اصرار دارند؛ لذا الآن این بحث به طور جدّی مطرح است که چرا رهبری به دنبال حضور حدّاکثری هستند؟ بگذارید همان‌هایی که واقعاً معتقد هستند، پای صندوق بیایند تا آن کسی که اصلح بود رأی بیاورد؛ لذا خیلی اصرار نکنید که همه بیایند. یک نکته هم این‌که لطفاً راجع به آن مبانی که عرض می‌کنید، پیشنهادات عملیاتی بدهید.

نامخواه:

من تصور می‌کنم که حساسیت آقای مهدیان نسبت به مقولۀ آنارشیسم خیلی خوب است. اما آن چیزی که باید خیلی بهش فکر کنیم این است که خیلی جدی‌تر از آنارشیسم اسلامی  است، یک محافظه‌کاری گسترده وجود دارد که گاهی ابعاد آن را کاملاً از نظر اسلامی توجیه می‌کنند و شما هیچ‌وقت برای این محافظه‌کاری اسلامی مصداق، مفهوم و نه حتی نقدی داشته باشید.

 همچنین زمینه‌های روانی و اخلاقی را هم می‌توان در آن‌ها دخیل دانست ولی به هر حال این محافظه‌کاری هم یک حالت خیلی گسترده دارد. بنابراین حتی در آنجا که قرار است از میان نُه‌تا، شش‌تا را انتخاب کنیم، باز هم مشارکت همین پنجاه شصت درصد است را من قبول ندارم.

 لذا فکر می‌کنم که جامعه دارد به این ساختار واکنش نشان می‌دهد. به هر حال می‌خواهم بگویم که یک حدّ ثابتی دارد؛

لذا به نظرم دیگر یک جاهایی هست که نمی‌توان گفت صرفاً یک سلیقۀ سیاسی و مانند این‌ها است، بلکه واقعاً دیگر یک واقعیت بیرونیِ ملموس است. بنابراین با این حساب اگر می‌خواهیم فکر کنیم، باید هم به این آنارشیسم فکر کنیم و هم به این محافظه‌کاری که حجمش خیلی بیشتر است.

اگر می‌خواهید نتیجۀ انتخابات به سطح تثبیتی‌ خودش تغییر پیدا کند و گزینه‌ای از صندوق در بیاید که نظام آن‌ها را قبول دارد، کلاً از دست می‌رود. لذا در این راهبردی که رهبر انقلاب و قبل از آن امام هم داشته‌اند، عملاً شاهد این هستیم که تلاش می‌کنند برای این‌که مشارکت حداکثری صورت بگیرد؛ چون مشارکت حداکثری است که می‌تواند سطح تغییری انتخابات را فعال کند. در همۀ این سال‌ها هم به نظرم این‌جوری بوده که هر کسی متغیرتر بوده، بیشتر انتخاب می‌شده و اقبال بیشتر به سمت او بوده است؛ به گونه‌ای که حتی مثلاً در سال هشتاد و هشت، بحث جدی این بود که کدام تغییرتر از دیگری است؛ در بقیۀ انتخابات‌ها هم همین‌طور. لذا به نظر من راهبرد حضور حداکثری برای این است که انتخابات به عنوان محلّی برای تغییر باقی بماند. بنابراین اگر فکر می‌کنید که این‌ها یک تصور اشتباه است که جریان‌هایی برای تقلیل سطح تغییر برای انتخابات وجود دارند و قیم‌مآبی هم یک ایده‌ای مثل سایر جریان‌ها است، در صورتی که خود شما یا هر گزینه‌ی دیگری با این ایده که من عضوی از فهرست دو جریان نخواهم بود، کاندیدا شود ببینید چه فشارهایی را به طور واقعی و روی زمین باید تحمل کنید؛ زیرا این قیم‌مآبی آمده تقلیل‌گرایی خودش را پیش آورده است؛ به گونه‌ای که نه فقط در تهران، بلکه در سایر شهرستان‌ها هم همین‌جور است که اگر بخواهید خارج از این فهرست و این جریان حضور داشته باشید، برایتان تبعات دارد و این یعنی رشد قیم‌مآبی. البته این به معنای نابود کردن انتخابات و شورای نگهبان نیست، بلکه همان‌طوری که قیم‌مآب‌ها دارند ذیل محافظه‌کاری و جریان‌های دیگر، به همین صورت قانونی و حقوقی ارادۀ خود‌شان را پیش می‌برند و روابط را تغییر می‌دهند، شما هم تلاش کنید که اگر هم لازم شد بعضی جاها را تغییر بدهید

خط:

جمع بندی خودتان را از این دو موضوع( رشد و حضور حد اکثری مردم) بفرمایید

نامخواه:

من این نکته را می‌خواهم عرض کنم که این یک مرض اجتماعی نیست؛ زیرا من همین الآن مثال عینی زدم که شما فرض کنید ده نفر در انتخابات می‌نوشتید، جریانی که قَیّم حزب‌الله است به شما اجازه نمی‌داد که شما آن ده نفر باشید.

وقتی این‌جوری است، بعداً که جلو می‌آیید، با این‌ها درگیر می‌شوید. نگاه کنید خیلی از آدم‌ها می‌گویند که آقا کلاً رهایش کن در حالی که ممکن است توان داشته باشند و دو دوره با این روند طی کنند ولی دو دورۀ بعد دیگر نمی‌آیند. آن‌وقت شما بعد از سی چهل سال می‌نشینید می‌بینید که واقعاً دیگر هیچ کسی نیست. هیچ کس نیست و فقط خودت هستی.

جمع‌بندی این‌که من اصلاً اعتقاد ندارم الآن امکان تغییر از طریق انتخابات نیست ولی اعتقاد دارم که این خیلی مسئله‌ی جدّی است و داریم با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم. بحث من هم فقط در سطح انتخابات ریاست جمهوری یا انتخابات آینده نیست، بلکه در کل، همیشه دغدغه‌ی نیروهای انقلاب باید این باشد که امکان تغییر بیشتری را از طریق انتخابات فراهم بیاورند ولی با از بین رفتن سطح تغییری و امکان تغییر از طریق انتخابات، امکان تثبیت وجود دارد و همان امکان تثبیت است که می‌تواند در آینده زمینه‌ای برای تغییر فراهم بیاورد. واقعیت این طور است که نابرابری موجود در جامعه‌ی ما به طرز عمیقی و با شتاب خیلی زیاد و حادشونده در حال پیش رفتن است.

 به نظرم این نابرابری به حوزه‌ی انتخابات سرریز کرده و عمیقاً دارد حق انتخاب‌های ما را محدود می‌کند. عمیقاً دارد حق انتخاب ما را محدود می‌کند. البته هم صورت‌های اقتصادی دارد و هم صورت‌های سیاسی و فرهنگی را شامل می‌شود.

نامخواه:

 در نهایت من معتقدم واقعاً یک سطحی از رشد که الآن وجود دارد، ناشی از بعضی از بزنگاه‌هایی است که حضرت آقا جامعه را از آن عبور داده است؛ یعنی اگر حتماً یک رویکردی مثل رویکرد کسانی داشتند که خیلی اراده‌ی مردم برایشان وزن و ارزشی ندارد، اگر آن طرز تفکرات حاکم بودند حتماً ما در یک وضعیت در واقع عقب‌تری نسبت به وضعیتی که الآن هستیم قرار داشتیم. اما خب این همه‌ی بررسی نیست، بلکه بررسی‌های دیگری لازم است که می‌توانیم بعداً به آن‌ها بپردازیم.

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی