تأملی بر تلاقی مسائل زنان و انقلاب اسلامی
آیتالله خامنهای پنج دهه پیش در گفتارهای طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن و در گزارشی از وضعیت اندیشه اسلامی از ناکارآمدی فراگیر آن در ایجاد تغییر اجتماعی و جامعهسازی سخن میگویند. از اینکه اندوختههای حکمی کلامی درباره توحید، شامل کلیاتی است که در برابر امر عینی، در مواجهه با مسئله و در تشکیل یک جامعه توحیدی، بیاثر است.
نگاهی کلی و گذرا به پژوهشهای اسلامی در حوزه زن و البته در سطوحی کلانتر در حوزه علوم اجتماعی نشان میدهد گویا بار دیگر و نیم قرن پس از آن گزارش انتقادی، وضعیت اندیشه اسلامی به ویژه در حوزه زنان به کلیگویی، جزئینگری و مآلاً ناکارآیی در مواجهه با حل مسئله و ایجاد تغییر مواجه شده است. طرفه آنکه به عنوان نمونه بیش از دو دهه پژوهش متمرکز در حوزه زنان٬ در مواجهه با مسئله زنانگیِ نابرابری، هیچ گفتار مؤثری یا حتی مدونی ندارد. حال آنکه این از واضحترین مسائل جامعه زنان و جامعه ماست و منابع مالی اغلب پژوهشها و مراکز پژوهشی اسلامی در حوزه زنان نیز همین جامعه و منابع عمومی است.
تحدید مطالعات و مسائل زنان به موضوعهایی در حوالی حجاب و پوشش و خانواده که از اساس طرحی ایستا و متحجرانه است؛ آنگاه پافشاری چند دهساله بر این زمین نازا و نادیدن دیگر مسائل حوزه زنان، جملگی در سلسله عاملان وضع موجودِ اندیشه اسلامی در حوزه زنان به شمار میروند.