طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

زنانگیِ عقب‌ماندگی

سه شنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۴۴ ق.ظ

تأملی بر تلاقی مسائل زنان و انقلاب اسلامی

آیت‌الله خامنه‌ای پنج دهه پیش در گفتارهای طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن و در گزارشی از وضعیت اندیشه اسلامی از ناکارآمدی فراگیر آن در ایجاد تغییر اجتماعی و جامعه‌سازی سخن می‌گویند. از این‌که اندوخته‌های حکمی کلامی درباره توحید، شامل کلیاتی است که در برابر امر عینی، در مواجهه با مسئله و در تشکیل یک جامعه توحیدی، بی‌اثر است.

 نگاهی کلی و گذرا به پژوهش‌های اسلامی در حوزه زن و البته در سطوحی کلان‌تر در حوزه علوم اجتماعی نشان می‌دهد گویا بار دیگر و نیم قرن پس از آن گزارش انتقادی، وضعیت اندیشه اسلامی به ویژه در حوزه زنان به کلی‌گویی، جزئی‌نگری و مآلاً ناکارآیی در مواجهه با حل مسئله و ایجاد تغییر مواجه شده است. طرفه آن‌که به عنوان نمونه بیش از دو دهه پژوهش متمرکز در حوزه زنان٬ در مواجهه با مسئله زنانگیِ نابرابری، هیچ گفتار مؤثری یا حتی مدونی ندارد. حال آن‌که این از واضح‌ترین مسائل جامعه زنان و جامعه ماست و منابع مالی اغلب پژوهش‌ها و مراکز پژوهشی اسلامی در حوزه زنان نیز همین جامعه و منابع عمومی است.

 تحدید مطالعات و مسائل زنان به موضوع‌هایی در حوالی حجاب و پوشش و خانواده که از اساس طرحی ایستا و متحجرانه است؛ آن‌گاه پافشاری چند ده‌ساله بر این زمین نازا و نادیدن دیگر مسائل حوزه زنان، جملگی در سلسله عاملان وضع موجودِ اندیشه اسلامی در حوزه زنان به شمار می‌روند.

اگر گفتمان «زن به مثابه ابژه جنسی آشکار» موفقیت‌هایی در عرصه عمومی به دست آورده و می‌آورد، به دلیل اصرار، تکرار و هزیمت نگرشی است که به تصریح و تلویح نگرش دینی در حوزه زنان را به ایده « زن به مثابه ابژه جنسی پوشیده» تقلیل می‌دهد. محدود کردن «مسائل» زنان به خانواده و فرزندآوری و ندیدن نابرابری، محصول همین وضعیت و نگاه به زن به مثابه ابژه جنسی پوشیده است.

اگر فمینیسم در فتح اندیشه و سبک زندگی زن ایرانی به پیش می‌رود، به دلیل در حجاب‌ماندگی اندیشه اسلامی در این زمینه  است. متولیان تقلیلِ دینی مسئله زن به حجاب همواره می‌کوشند خود را دیگریِ آشکارگی زنانه در سبک زندگی و فمینیسم در اندیشه  نشان دهند. حال آن‌که اگر نیک بنگریم، این دو ایده در عین غیریت، چونان دو تیغه‌ی قیچی همکاران یکدیگرند. همکارانی که در نادیده گرفتن زندگی کنونی زن ایرانی شریکند.

عقب‌ماندگی در عدالت و زنانه‌شدن این عقب‌ماندگی رو به فراز است. زنانگی نابرابری به مسئله‌ای مستقل تبدیل شده ولی مطالعات تقلیل‌گرایان دینی علیل‌تر از آن است که درکی از مسئله به دست بدهد؛ چه رسد به راه‌حل. چه باید کرد؟

«ما دهه‌ی چهارم انقلاب را دهه‌ی پیشرفت و عدالت نامگذاری کردیم و پیشرفت به معنای واقعی کلمه در کشور اتّفاق افتاده است؛ عدالت را نمی‌گویم؛ درمورد عدالت ما عقب‌مانده هستیم؛ در این تردیدی نیست؛ خودمان اعتراف می‌کنیم، اقرار می‌کنیم. در دهه‌ی پیشرفت و عدالت بایستی هم در پیشرفت موفّق می‌شدیم، هم در عدالت؛ در پیشرفت به معنای واقعی کلمه موفّق شدیم، واقعاً پیشرفت کردیم و در همه‌ی زمینه‌ها پیشرفت اتّفاق افتاده است؛ [امّا] در زمینه‌ی عدالت، باید تلاش کنیم، باید کار کنیم، باید از خدای متعال و از مردم عزیز عذرخواهی کنیم. در مورد عدالت مشکل داریم و ان‌شاءالله با همّت مردان و زنان کارآمد و مؤمن، در این ناحیه هم پیشرفت خواهیم کرد».(29/11/98)

کافی است کارهایی که به نام زنان و با پسوند انقلاب اسلامی در همین مدت دو سال پس از این تحلیلِ رهبر انقلاب منتشر شده را ملاحظه کنیم؛ می بینیم که همگی تقریبا بدون هیچ استثنائی در زمینه ازدواج، فرزندآوری، جمعیت، حجاب و مانند آن است. تحجر تا مغز استخوان ما نفوذ کرده و کسی برای برانگیختن «همت» زنان مومن و نیز برای «کارآمد»ی شان در جبران عقب ماندگی عدالت اقدام نمی کند. جناح جوان مؤمن انقلاب، جناح زن مؤمن انقلابی بیش از هر زمان دیگری نیازمند مبارزه پیوسته با تحجر و بازگشت به اندیشه ناب انقلاب اسلامی است. گفتارهای تحجرزده و تجددزده برای زنان هیچ سخن پیشرانی ندارند. بازسازی هویت زنِ انقلاب اسلامی مستلزم بازتولید غیریت مستمر و توأمان با تحجر و تجدد و خلق موقعیت‌های مدنی برای جبران عقب‌ماندگی در ارزش مطلقِ عدالت است. برانگیختن همت و به کارگیری کارآمدی زنان مؤمن بخش مهمی از راه حلِ مسئله‌ی عقب‌ماندگی در عدالت و راهکار انکار شده اما پیش روی ماست.

 

نظرات  (۱)

سلام علیکم

1. میشه مفهوم عبارت «زنانگی نابرابری» و تشریح کنید؟

2. منظور کلی این هست که باید برای زن انقلاب اسلامی، نقش اجتماعی تعریف بشه، درسته؟

3. میشه یک مثال بزنین که نه تجدد زده باشه، نه تحجر زده ؟

ممنون

پاسخ:
1. سهم بیشتر زنان از نابرابری و فقر. این که فقر و نابرابری در زنان بیشتر از نرخ متوسط فقر باشد.
2. منظور کلی این هست که نقشِ اجتماعی‌ای که برای زن تعریف می‌شود به حجاب، سبک زندگی، جمعیت، فرزندپروری و دیگر ارزش‌های نسبی محدود نشود بلکه حول عدالت اجتماعی به عنوان ارزش مطلق صورت ببندد.
3. کم نیست. تجربه بسیاری از زنان انقلابی در جهادسازندگی، نهضت سوادآموزی و ... در همین راستا بوده.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی