طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

۶۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انقلاب اسلامی» ثبت شده است

گفتگو با خبرگزاری مهر درباره نظریه اجتماعی امام خمینی(ره) (اینجا)

* اندیشه‌ اجتماعی مسلمین در دوران معاصر، از سید جمال به بعد حول دوگانه‌ی سنت و تجدد سامان می‌یابد. مسئله‌اش سنت‌گرایی و تجددگرایی و یا تلفیق این دو و حدود و ثغور این تلفیق است. امام خمینی اما مرحله‌ی جدیدی در اندیشه اجتماعی می‌گشاید و اندیشه‌ای را سامان می‌دهد که سنت/ تجدد برای‌ش «مسئله» نیست.

* اندیشه اجتماعی امام خمینی یک اندیشه معطوف به تغییر است. «انقلاب» مفهوم مرکزی این اندیشه است. به تعبیری و بر حسب اندیشه اجتماعی امام خمینی، انقلاب یک اتفاق اجتماعی و تاریخی رخ داده در دوره‌ای مشخص نیست؛ شناخت اندیشه امام خمینی بدون مرکزیت دال انقلاب امکان ندارند.

* سکه‌ی اندیشه امام خمینی روی دیگری هم دارد و آن این که سیاست هم باید اجتماعی باشد. هم همه‌ی اجتماع باید سیاسی باشند و آحاد جامعه در امر سیاسی مشارکت کنند؛ و هم سیاست باید اجتماعی باشد.

* پاسخ امام که در پیام سی صفحه‌ای‌شان پس از قطعنامه تئوریزه شده اجمالاً  این است که ۵۹۸ پایان جنگ نیست، و جنگ تازه آغاز شده است: «امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنه ها و مرفهین بی درد شروع شده است»

۱ نظر ۱۵ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۱۰
مجتبی نامخواه

 

در تحلیل تکنوکراتیسم از منظر گفتمان انقلاب اسلامی، مهم­‌ترین مسئله پیرامون نسبت عدالت و پیشرفت شکل­ می­‌گیرد. پاسخ تکنوکراتیسم به این پرسش عبارت است از تفوق توسعه بر عدالت. تکنوکرات کسی است که تولید ثروت و توسعه را بر عدالت و توزیع ثروت اولویت دهد. از منظر یک تکنوکرات با انباشت و تکاثر ثروت است که توسعه ممکن می­‌شود و توزیع ثروت، از آن­جا که در این روند اختلال ایجاد می­‌کند، به توزیع فقر کمک کرده است. کم نبوده و نیستند مدیرانی که تفکری انقلابی کار خود را آغاز کردند و پس از مدتی به این باورِ محوری تکنوکراتیسم رسیدند. مردان انقلاب اسلامی یک­‌شبه تکنوکرات نشدند اما آرام و گام به گام، میل نظام­‌مند به «تکاثر» را از اولویت «توسعه» بر «عداالت» شروع کردند.
یادداشت منتشر شده در سایت KHAMENEI.IR (اینجا)

۰ نظر ۲۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۲۶
مجتبی نامخواه

موسیقی مردمی انقلاب اسلامی

درباره نخستین جشنواره مردمی موسیقی انقلاب اسلامی «بانگ بیداری»

چندی پیش این بخت را یافتم که در برگزاری نخستین جشنواره موسیقی انقلاب اسلامی در استان خوزستان مشارکت داشته باشم. حرکتی هدف‌مند که با همکاری بی‌چشم‌داشت و مخلصانه جمع ارزشمندیِ از فعالان فرهنگی اجتماعی استان خوزستان، با محوریت «رسانه بیداری» و با حمایت «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» برگزار شد.

در ادامه چند لینک و متن مرتبط با این رویداد می‌آید:


نشریه بانگ بیداری شماره 1

نشریه بانگ بیداری در 42 صفحه ضمن به بررسی بنیادهای نظری، وضعیت و مسائل امروز موسیقی انقلاب اسلامی می‌پردازد. همچنین گزارشی از فرایند برگزاری جشنواره و معرفی هیئت داوران را بازتاب می‌دهد. بخش قابل توجه دیگر این نشریه گفتگو با پیشکوتانی است که به بیان تاریخ شفاهی موسیقی و سرود انقلابی در استان خوزستان پرداخته است.


کنفرانس خبری جشنواره بانگ بیداری با حضور حاج صادق آهنگران (دبیر)، محمد گلریز (عضو هیئت داوران) و مسئلان جشنواره

وب سایت جشنواره بانگ بیداری

کانال تلگرام جشنواره بانگ بیداری

خبر فراخوان جشنواره

متنی که در ادامه می‌آید یادداشتی است در اولین شماره نشریه بانگ بیداری منتشر شده و ایده‌ها و اهداف این حرکت را توضیح می‌دهد.

۰ نظر ۲۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۱۲
مجتبی نامخواه

سلام و تیریک سال نو.

دو «مسئله‌» هست که در رابطه با این ایام قابل طرح و تأمل بوده و در راستای پاسخ به دو پرسش کلان «کیستی» و «چه باید کرد؟» قابل توجه و پیگیری است:

در یک سطح درک و تحلیل نوروز از منظر هویتی مطرح است و این‌که در نقطه‌ی نوروز، میانه لایه‌های سه گانه‌ی هویتی ما (اسلام، ایران و انقلاب) چه نسبتی بر قرار است؟

این مسئله را سال ‌گذشته در نوشته‌ای دنبال کردم:

معنای متفاوت نوروز از منظر رهبر انقلاب

بیش از پنج دهه پیش هنوز انقلاب اسلامی در ایران تکوین نیافته بود که صحنه‌ی اجتماعی سیاسی  ایران در یک جمع‌بندی نمادین از تجربه جمعی خود در تاریخ معاصر، واجد سه نیروی اجتماعی عمده بود. یک نیروی اجتماعی، متجددهایی بودند که اگر چه انقلابی بودند و بر انقلاب تأکید می کردند اما اسلامی و ایرانی نبودند. روشنفکران چپ‌گرا انقلاب را منهای اسلام و ایران می‌خواستند، از این رو هیچ ابایی نداشتند با «برادر بزرگ‌تر» شان همکاری کنند. بعدها انقلاب اسلامی و صدق مفهوم «چپ امریکایی» - که از جانب امام خمینی مطرح شد-  نشان داد برادر بزرگتر این جماعت، نه شوروی که دیگری است. نیروی عمده‌ی دیگر اما متجددینی بودند که اگر چه ملی‌گرا بودند و بر ایران تأکید می‌کردند اما در عمل اجتماعی خود نه «مسلم» بودند و نه روش‌های انقلابی را بر مبارزات پارلمانتاریستی ترجیح می‌دادند. اگر چه بعدها تمسک منورالفکرهای راست‌گرا به استقلال و سپس آزادی، با انقلاب اول و دوم زیر سؤال رفت و بی‌بنیان شد. نیروی عمده‌ی سوم اما متحجرین بودند: مقدس‌مآبانی که اسلام را می‌خواستند اما نه به ایران و اوضاع آن می‌اندیشیدند و نه با انقلاب و روش‌های دگرگون‌ساز روی خوش نشان می‌دادند. بعدها هنگامی که صدق قدم انقلاب در دگرگونی وضعیت اسلام در جهان پدیدار شد، مدعای این مقدس‌مآبان نیز بیش از پیش بر باد رفت.
هویت ما در تضاد و کشاکش میان متحجرین و متجددین به مهلکه افتاده بود و نوروز هم جزئی از این هویت بود. وقتی خرداد ۱۳۴۲، «انقلاب اسلامی ایران» در غربت و غیبت این سه نیروی اجتماعی عمده متولد شد حامل این استدلال ضمنی بود که «ما» هر سه‌ی این‌ جریان اجتماعی نیستم ولی واجد تعریفی متعالی‌تر از ارزش‌هایی هستم که این سه جریان مدعی آن هستند: ایرانی بودیم، اسلامی شدیم و انقلابی هستیم. در ساحت «انقلاب اسلامی ایران» این سه مفهوم در یک تعاطی و داد و ستد، هویت ما را می‌سازند و این تعارض‌های ظاهری نه در ذات مفاهیم که محصول عدم صدق معرفتی و اجتماعی هوادان‌شان است. به همین دلیل «انقلاب اسلامی ایران» با روشنفکران به اصطلاح انقلابی بر سر مفهومی که داشتند‌‌ و داشته‌ی مفهومی‌شان (انقلاب)، به خاطر نداشته‌هاشان (اسلام و ایران) درگیر می‌شد. «انقلاب اسلامی ایران» با منورالفکران به اصطلاح ملی و ایرانی، بر سر مفهومی که داشتند و داشته‌ی مفهومی‌شان‌ (ایران یا ملیت) و به خاطر نداشته‌هاشان (اسلام و انقلاب) درگیر می‌شد و بالاخره «انقلاب اسلامی ایران» با مقدس‌مآبان به اصطلاح اسلامی بر سر مفهومی که داشتند‌ (اسلام)، به خاطر نداشته‌هاشان (انقلاب و ایران) درگیر می‌شد. این چنین بود که هویت ما حاصل تعاطی این سه امر در یک تعریف متمایز بود، نه تعارض آن‌ها در تعریف موجود. سنت نوروز هم که جزئی از هویت ماست، در ساحت اندیشه‌ی انقلاب اسلامی ایران و رهبرانش واجد این سه معناست. سه معنایی که البته نقش‌های متمایزی در این نمایش آیینی بر عهده دارند؛ یکی محتواست (اسلام)؛ دیگری ظرف تحقق است (ایران) و دیگری جهت تحقق(انقلاب).  
 

نوروز،هویت انقلاب و مخالفان آن

مسئله‌ی دیگر چگونگی مواجهه‌ی ما با نامگذاری‌های سال از جانب رهبر معظم انقلاب است. «نامگذاری به مثابه سیاست‌گذاری عمومی» چارچوبی کلی است که این چگونگی را می‌تواند تا حدودی تشریح کند.

دو سال هم قبل این مسئله را در نوشته‌ای دنبال کرده‌ام:

نام‌گذاری به مثابه سیاست‌گذاری


نام‌گذاری‌های سال‌ها از یک‌سو اعلان عمومی سیاست‌های عمومی نظام جمهوری اسلامی است و از سوی دیگر، زمینه‌سازی برای مشارکت عمومی در تحقق این سیاست‌ها به‌شمار می‌رود. به‌علاوه زمینه‌ی فعال‌ شدن مجموعه‌های مردمی در فرایند سیاست‌گذاری عمومی را فراهم می‌آورد. بخشی از نهادهای رسمی میل فزاینده‌ای دارند که تصویر شعاری و کلیشه‌ای خود را در زمینه‌ی نام‌گذاری‌های سال غالب کنند. این «جناح مؤمن انقلابی» است که باید نام‌گذاری را به‌مثابه‌ی بخش و سطحی از سیاست‌گذاری عمومی انقلاب درک کند و علاوه بر زمینه‌سازی برای تبدیل آن به سیاست‌های جاری، زمینه‌ی فعال‌تر شدن مردم و نهادهای مردمی را در فرایند سیاست‌گذاری عمومی جمهوری اسلامی، فراهم آورد.

سطوح سیاست گذاری در جمهوری اسلامی

۰ نظر ۰۱ فروردين ۹۶ ، ۱۱:۴۲
مجتبی نامخواه

تجربه موسیقایی انقلاب اسلامی

امروزه اغلب مطالعات اسلامی درباره‌ی موسیقی و یا مطالعه درباره‌ی نسبت دین و موسیقی، فارغ از یک تجربه‌ی موسیقایی مهم و متفاوت، دنبال می‌شود: تجربه‌ی موسیقایی انقلاب اسلامی تجربه‌ای اجتماعی و به نسبت همگانی است. تجربه‌ای که در آن انسان جامعه‌ی ایرانی، نسبت متمایزی با موسیقی بر قرار می‌کند. مراد از این تمایز فارغ از داوری و ارزش‌گذاری، در انداختن طرح این پرسش است که  آیا این تمایز و تجربه‌ی متمایز‌ نمی تواند در شکل‌دهی به موضوع مطالعات دینی موسیقی یک متغیر اثر گذار باشد؟


* یادداشت منتشر شده در شماره سوم مجله رسائل

۰ نظر ۳۰ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۲۴
مجتبی نامخواه

در سوگ ماندگی

ایام فاطمیه و انتشار یا بازنشر قطعاتی موسیقایی در این‌باره، فرصتی به دست می‌دهد برای تأمل و تحلیلی اجتماعی درباره‌ی وضعیت موسیقی آیینی: موسیقی آیینی امروز ما در چه وضعیتی به سر می‌برد؟ جامعه‌شناسی موسیقی آیینی و تبیین فراز یا فرودهای آثار کنونی، نیازمند در دست داشتن تصویر روشنی از فلسفه و تاریخ موسیقی آیینی است. چیستی موسیقی آیینی و نیز تاریخ دیروز آن، دو مقدمه‌ی ضروری برای بررسی وضعیت کنونی این موسیقی است و این یادداشت می‌کوشد با گذری بر این دو مقدمه، طرح‌واره‌ای اولیه در بررسی موسیقی آیینی امروز به دست بدهد.


* یادداشت منتشر شده در راه‌نوا (باشگاه ترانه و موسیقی راه) (+)

۰ نظر ۱۲ اسفند ۹۵ ، ۱۴:۵۸
مجتبی نامخواه

دیدار فعالان و برگزیدگان جشنواره عمار با رهبر انقلاب را می‌توان به مثابه دیدار با «خود» دانست: دیداری که در آن جشنواره عمار با فلسفه مجسم خود مواجه شده و افق‌های تازه‌ای پیش روی خود می‌یابد. آیا جشنواره عمار همچنان عمار است؟‌ آیا توانسته به استلزامات عماربودن خود پایبند باشد؟ آیا جشنواره عمار از خود بیگانه نشده است؟ اگر در پی پاسخ به چنین پرسش‌هایی باشیم، بازخوانی دیدار اهالی جشنواره عمار با رهبر انقلاب معیارهای قابل توجهی برای تفکر به دست می‌دهد.

چه بسیارند جشن‌ها، جشنواره‌ها و رویدادهایی که به واسطه‌ی انقلاب اسلامی متولد شده و حتی به نشانه‌هایی متناسب با آن نام‌گذاری شده‌اند؛ اما اکنون و در آستانه‌ی چهل‌سالگی، جز اسمی که گاه زائد و در معرض زوال می‌نماید، هیچ ارتباطی روشنی با فلسفه‌ی تأسیسی خود ندارند. عمار در آستانه‌ی هفت‌سالگی اگرچه نسبت به دیگر هم‌قطاران خود، سهم بیشتری از درکِ انقلاب اسلامی دارد اما نباید از نظر دور داشت که عمار، در وضع و دوره‌ی کنونی بیشتر از هر چیز به نهالی‌نو می‌ماند که به پروراندن خویش سخت نیازمند است. نیازمند آن است که همواره و در گام به گام حرکت خود، به خود بیاندیشد و برای خود و عقبه‌ی اجتماعی امیدوار به خود، استدلال کند که چرا چشم‌انداز سه- چهار دهه پس از این، از نظر ربط به انقلاب اسلامی، مانند برخی جشنواره‌های رسمی موجود نخواهد بود. همین نیاز است که ما را همواره و پس از گذشت چندین سال به بازخوانی آن دیدار فرا می‌خواند.

۰ نظر ۱۸ دی ۹۵ ، ۰۸:۱۴
مجتبی نامخواه

انقلابیگری در حوزه رسائل ش 1

* یادداشت منتشر شده در ماهنامه رسائل (اندیشه حوزه علمیه عصر انقلاب اسلامی)، شماره اول، آبان 1395
۰ نظر ۰۴ آذر ۹۵ ، ۱۵:۵۷
مجتبی نامخواه

دوگانه‌ی «انقلابی‌گری/محافظه‌کاری» به اندازه‌ی «انقلابی‌گری/غرب‌گرایی» برای آینده‌ی انقلاب مهم است. به همان میزان که انحلال انقلاب در هاضمه‌ی جهانی، مسیر محتمل در مرگ انقلاب است؛ سکون در قتلگاه محافظه‌کاری نیز پایان انقلاب است.

۲ نظر ۰۶ آبان ۹۵ ، ۰۶:۳۶
مجتبی نامخواه

انتشار  مقاله‌ی نظریه انقلاب امام خمینی در مجله‌ی اندیشه سیاسی در اسلام

مقاله نظریه انقلاب امام خمینی در مجله اندیشه سیاسی در اسلام

این مقاله که «همایش بین‌المللی گفتمان اسلام سیاسی امام خمینی و جهان معاصر » ارائه شده (+)، به دیدگاهی می‌پردازد که امام خمینی در خلال تحلیل انقلاب اسلامی ایران، درباره‌ی یک انقلاب اجتماعی می‌پروراند.

دریافت PDF مقاله از سایت مجله

متن کامل مقاله PDF دریافت فایل

۰ نظر ۳۱ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۵۱
مجتبی نامخواه
الثقافة و وضع السیاسات فی الثورة الإسلامیة

دومین کنفرانس اجتهاد و نوآوری در اندیشه‌ی آیت‌الله خامنه‌ای در سال 2015 با عنوان «استراتژی‌های فرهنگ اسلامی در جهان امروز» و در شهر بیروت برگزار شد. در این کنفرانس مقاله‌ای داشتم با عنوان: «فرهنگ و سیاست‌گذاری در انقلاب اسلامی». هدف مقاله عبارت است از بررسی و مفهوم‌سازی تجربه‌ی «نهادهای انقلاب اسلامی ایران» به مثابه یک الگو در زمینه سیاست‌گذاری و  نهادسازی اجتماعی.
 در ادامه چکیده این مقاله می‌آید. متن کامل این مقاله در صص 215- 236 کتاب مجموعه مقالات همایش قابل دسترسی است.
برای خرید و یا دانلود رایگان فایل پی.دی.اف این کتاب می‌توان از اینجا  اقدام کرد.

 
۰ نظر ۱۷ تیر ۹۵ ، ۱۶:۳۲
مجتبی نامخواه

نقدی بر برنامه‌های آموزشی مجموعه‌های حزب اللهی


صحیفه‌خوانی یا بازخوانی منظومه‌ی فکری امام خمینی تا اطلاع ثانوی مهم‌ترین کار فکری و فرهنگی کسانی است که تعلق خاطری به انقلاب دارند. ما باید بتوانیم از «وادی علاقه» به امام خمینی به «ساحت درک» امام خمینی وارد شویم. این درک البته دشوار است، اما چرا برای پیمودن دشواری‌های این را تدارک لازم را نمی‌بینیم؟ چرا نمی‌کوشیم وارد ساحت گسترده‌ی درک امام خمینی شویم؟ چرا تدارک‌های لازم را نمی‌بینیم؟ پاسخ این پرسش تا حدودی زیادی به این مسئله ربط دارد که بپرسیم تدارک‌های لازم برای فهم امام خمینی چیست؟

۱ نظر ۳۱ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۱۸
مجتبی نامخواه

 

انقلاب و تغییر اجتماعی از مسائل دامنه‌دار در علوم اجتماعی است. پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یک مورد خاص و خلاف‌آمد نظریه‌های جامعه‌شناسی انقلاب تأثیرات قابل توجهی در این حوزه‌ی نظری ایجاد کرده است. در این میان امام خمینی(ره) در تحلیل انقلاب اسلامی دیدگاهی پیش‌کشیده‌اند که تفاوت‌هایی بنیادین با نظریه‌های مدرن انقلاب دارد. این تفاوت‌ها باعث شده دیدگاه امام خمینی، کمتر مورد توجه باشد و حداکثر در حاشیه‌ی نظریه‌های جامعه‌شناسی انقلاب، بازسازی گردد. این بررسی در پی آن است تا فراتر از کارها و بازساز‌ی‌های انجام شده، با روشی توصیفی به بازخوانی اندیشه‌های امام خمینی پرداخته سازه‌ا‌ی مفهومی از این دیدگاه را دست دهد.

امام خمینی در دیدگاهی که درباره‌ی یک انقلاب اسلامی یا یک انقلاب اجتماعی به طور عام و انقلاب اسلامی ایران به طور خاص می‌پرورانند، ضمن تأکید بر تشریح و تبیین عوامل اجتماعی انقلاب، برخلاف نظریه‌های مدرن جامعه‌شناسی بر «انقلاب از درون» تأکید می‌شود. اگر چه سازه‌ی مفهومی که امام خمینی در تحلیل انقلاب اجتماعی پیش می‌کشند بر تحلیل و مطالعه‌ی موردی انقلاب اسلامی ایران متمرکز است اما به نحو عام، ظرفیت تبیین یک انقلاب اسلامی و یک انقلاب اجتماعی را دارد. در این سازه‌ی مفهومی استعمار، استبداد، استثمار و استحمار با انحطاط فرهنگی به مثابه علل معدّه انقلاب نادیده گرفته نمی‌شوند اما انقلاب اسلامی واکنشی صرف به این زمینه‌ها نیست. هم‌چنان که این زمینه‌ها دست کم دو سده بر جامعه‌ی ما تفوق داشتند اما هیچ انقلابی وجود نداشت. اصولاً یکی از تفاوت‌های نظریه‌ انقلاب امام خمینی با اغلب نظریه‌های انقلاب در همین جهت‌گیری‌هاست. مطالعات انقلاب نوعاً محافظه‌کارند، انقلاب را عطف به کم‌بودها و نبودهای اجتماعی تحلیل می‌کنند و به دنبال این هستند که چگونه می‌توان از یک انقلاب به مثابه یک تب تند جلوگیری کرد. نظریه امام اما محافظه‌کار نیست. انقلاب را نه برای پیشگیری که برای بازتولید و استمرار آن مورد مطالعه قرار می‌دهد و ضمن بر شمردن کاستی‌های زمینه‌ای، این عدم‌ها را معد انقلاب به مثابه یک امر وجودی و الاهی (تحفه‌ی الاهی) می‌دانند.

 بررسی سخنرانی‌های امام خمینی به ویژه در ماه‌های آغازین انقلاب نشان دهنده‌ی کوشش همه جانبه‌ی امام خمینی برای طرح و بسط و استدلال از منظری به خصوص در تحلیل انقلاب اسلامی است.  

امام خمینی انقلاب اسلامی را محصول یک فرایند چهار مرحله‌ای تصویر می‌کنند. در مرحله‌ی اول طرح «اسلام انقلابی» و درگیری آن با برداشت‌های مقدس‌مآبانه و متجددمآبانه از اسلام مطرح است. از نظر امام خمینی اسلام رایج پیش از انقلاب ناب نیست و حجاب تجدد و تحجر آن را پوشانده است. جان‌مایه‌ی معرفتی انقلاب اسلامی خرق این حجاب‌ها با طرح اسلام ناب در جریان یک درگیری معرفتی است. این درگیری معرفتی زمینه‌ساز آگاهی عمومی را فراهم می‌آورد و به شکل‌گیری یک «انقلاب انسانی» می‌انجامد. انقلاب انسانی مفهوم مرکزی و در عین حال پیچیده‌ی تحلیل امام خمینی است که در عین داشتن زمینه‌های عینی و اجتماعی، به دست غیب الهی و در درون انسان‌ها انجام می پذیرد. محصول این انقلاب درونی مولودی نو و غیر قابل پیش بینی است که تحت عنوان «انسان انقلابی» بازشناخته می‌شود. انسان انقلابی در تمنای انقلاب اجتماعی به کنش‌های متمایزی دست می‌زند که منتهی به شکل‌گیری «انقلاب اسلامی» می‌شود.


* مقاله‌‌ای با عنوان «نظریه انقلاب امام خمینی(ره)» به همایش بین‌المللی گفتمان اسلام سیاسی امام خمینی و جهان معاصر ارائه دادم که پذیرفته و برگزیده شد. متن فوق بحثی است که مبتنی بر این محتوای مقاله در این همایش در تاریخ 12 خرداد 1395 ارائه کردم.

۰ نظر ۳۱ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۰۸
مجتبی نامخواه
1395/03/18نسخه قابل چاپ


http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/33299/smpl.jpg

در سخنرانی‌های چندماهه‌ی رهبر انقلاب اسلامی، بسامد کلیدواژه‌هایی با بن‌مایه و مضمون «انقلاب» افزایش یافته است. منظومه‌ای از مفاهیمی چون «جوان مؤمن انقلابی» (۳ خرداد ۱۳۹۵، ۱ فروردین ۱۳۹۵، ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ۳۰ دی ۱۳۹۴ و ۱۹ دی ۱۳۹۴)، «تفکر انقلابی» (۱۹ دی ۱۳۹۴)، «هندسه‌ی انقلاب اسلامی»، «خطوط اساسی و اصول انقلاب اسلامی» (۱۴ بهمن ۱۳۹۴)، «انقلابی ‌ماندن»، «انقلابی‌ فکر کردن» و «انقلابی عمل کردن» (۲۰ اسفند ۱۳۹۴)، «انقلابی‌گری»، «مهد انقلاب» و «انقلاب‌زدایی» (۲۵ اسفند ۱۳۹۴)، «تربیت انقلابی» و «کار انقلابی» (۱ اردیبهشت ۱۳۹۵)، «تجربه‌ی متراکم انقلاب» و «نیروهای انقلابی» (۳ خرداد ۱۳۹۵)، «جریان غیرانقلابی» (۱۴ بهمن ۱۳۹۴ و ۲۵ اسفند ۱۳۹۵)، «هویت انقلابی» (۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵و ۴ خرداد ۱۳۹۵)، «تفکر انقلابی» (۲۵ اسفند ۱۳۹۴) و مانند آن که طی قریب به شش ماه گذشته به پای ثابت و محور اصلی سخنرانی‌ها، نوشته‌ها و پیام‌های رهبر انقلاب اسلامی بدل شده است. در سخنرانی ۱۴ خرداد ایشان نیز این موضوع به اوج خود رسید و محور اصلی بیانات ایشان پیرامون همین مسأله بود. کوشش اصلی این یادداشت بازاندیشی پیرامون چیستی و چرایی این خط جدید معرفتی است که رهبر انقلاب اسلامی گشوده‌اند.

* یادداشت منتشر شده در سایت khamenei.ir (اینجا)
۰ نظر ۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۲
مجتبی نامخواه