طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

۲۰۶ مطلب با موضوع «یادداشت‌ها» ثبت شده است

1395/01/04نسخه قابل چاپ

معنای متفاوت نوروز از منظر رهبر انقلاب

* نوروز در دو سطح تحلیل
موضوع این نوشتار پرسش از چگونگی تحلیل نوروز در ساحت تفکر انقلاب اسلامی با محوریت اندیشه‌ی حضرت‌ آیت‌الله خامنه‌ای است. این بررسی در وهله‌ی اول در پی بازشناسی تحلیل نوروز از خاستگاه و در انقلاب اسلامی ایران است و بر فرصت اجتماعی- انسانی‌ تأکید دارد که سنت نوروز به دست می‌دهد. در سطح کلان‌تر اما می‌توان این تحلیل را  به مثابه‌ی یک نشانه/ الگو در تحلیل‌های هویتی و نسبت «اسلام» و «انقلاب» با امر ملی (و سنت‌های ملی) یا «ایران» در نظر گرفت.
 
مناسبات اسلام و ایران یکی از مهم‌ترین مسأله‌های هویتی یک و نیم سده‌ی اخیر جامعه‌ی ایرانی بوده است. معادله‌ای که از حدود نیم سده پیش با افزوده شدن متغیر انقلاب وجوه بدیع و متمایزی یافته است. معادله‌ای که حل آن ظرفیتی ذوابعاد را در سطوح هویتی تثبیت می‌کند و عدم حل آن چندپارگی هویتی را در پی خواهد داشت.

* یادداشت منتشر شده در سایت kHAMENEI.IR ؛ بخش دیگران (اینجا)
- در همین رابطه ن.ک به یادداشت:
تأملی بر جایگاه نام‌گذاری سال‌ها از منظر خط‌مشی‌گذاری عمومی در جمهوری اسلامی: نام گذاری به مثابه سیاست‌گذاری
 درباره موضوعات دیگر در اندیشه‌ی اجتماعی رهبر انقلاب:
- تحلیلی اجتماعی بر مسأله‌ی محیط زیست
- سیاست‌گذاری عمومی
- تاریخ نظریه اسلام ناب - اسلام ‌آمریکایی
- بازخوانی منظومه فکری امام خمینی

۰ نظر ۰۷ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۱۲
مجتبی نامخواه

«اسلامی‌سازی معرفت»، «علم دینی»، «علوم اجتماعی اسلامی» و یا مفاهیم نزیک به آن، همچنین مفاهیمی‌ مانند «بومی‌سازی علوم اجتماعی» و غیره چه نسبتی با «انقلاب اسلامی» دارند؟ به عبارت دیگر اگر وجه مشترک و حد جامع تمام گرایش‌های اسلامی‌سازی‌ و بومی‌سازی علوم اجتماعی و یا تولید علوم اجتماعی اسلامی و بومی را کوشش برای جایگزینی با علم عادی موجود بدانیم، علوم اجتماعی جایگزین چه نسبتی با «انقلاب اسلامی» دارند؟

مدعای این بررسی این است که این «نسبت» تاکنون کمتر به نحوی درخور و شایسته کاویده شده است و چه بسا از منظری دقیق‌تر و در لایه‌های ژرف، از اساس منقطع باشد.  پاسخ‌ها به پرسش از نسبت علوم اجتماعی اسلامی و انقلاب اسلامی اغلب مبهم، کلی، بازاندیشی نشده و متأثر از مشهورات است. کوشش این یادداشت این است که به نقد پاسخ‌های مصرح و متصور بپردازد و با تدقیق در اطراف مسئله، ضمن تذکر دستاورها و دلالت‌های متقابل و معتنابه معرفتی فهم و برقراری این نسبت، اجمالی از طرح پیشنهادی را به بحث بگذارد.


مجله صدرا شماره 16



* یادداشت منتشر شده در مجله علوم انسانی اسلامی صدرا؛ شماره 16

۰ نظر ۰۷ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۱۱
مجتبی نامخواه

«بازسازی نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب اسلامی» مجموعه‌‌ای از چند یادداشت پیوسته است که در ایام پس از انتخابات 1392 با اندکی ویرایش، در وب‌سایت اندیشکده‌ برهان منتشر شد. از آن‌جا که شرایط کنونی(انتخابات 1394 و پس از آن) قابل پیش‌بینی بوده و بخشی از ادامه‌ی وضعیت اشاره شده در متن است؛ چارچوب‌های تحلیل وضع کنونی و «چه باید کرد»های اکنون هم چندان تفاوت نکرده است. از این رو  بازنشر مجدد این مطالب - دست کم به عنوان مقدمه‌ی بحث‌هایی که برای شکل‌دهی آینده مان به آن نیاز داریم- مفید به نظر می‌رسد.

دریافت
حجم: 1.61 مگابایت
توضیحات: فایل PDF نیروی بازسازی نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب اسلامی

درباره‌ی کنش انتخاباتی نیروهای معطوف به انقلاب اسلامی نیز ن.ک به:

نقدی بر کنش انتخاباتی نیروهای معطوف به انقلاب اسلامی

کنش انتخاباتی معطوف به انقلاب اسلامی

مقدمه‌ی جزوه در ادامه مطلب

۰ نظر ۲۵ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۲۸
مجتبی نامخواه

حزب الله پیشرو؛ حزب‌الله پیرو

 

بحث از استراتژی و راهبرد کلان در انتخابات است. «چه باید کردِ» ما، در انتخابات. بچه های حزب اللهی در این انتخابات، و به طور کل انتخابات ها چه باید بکنند؟ تا آن­جا که من دیده ام نوعا یا این پرسش به طور جدی برای ما مطرح نمی شود، یا اگر هم می پرسیم، منظورمان این است که در انتخابات، باید برای کدام گزینه کار کرد؟ این پیش فرضِ فعالیت های انتخاباتی همه­ ی بچه­ های حزب ­اللهی در یکی- دو دهه­ ی اخیر بوده که کار انتخاباتی یعنی کار برای یک گزینه. خب این یک پیش فرضِ همبسته با چندین اصل مسلم است که روی هم مدل حضورِ سیاسی اجتماعی حزب الله را مشخص می­ کند. حالا فرصت نقد و بررسی آن به دلیل آنکه ریشه در فرهنگ سیاسی و شفاهی ما دارد نیست. تنها می خواهم به عنوان یکی از بچه های حزب اللهی که  شاید سال‌ها با این مدل فعالیت کرده ام، از خلال بازخوانی تجربه ها و خاطره های مشترک این سال هامان، موضوع الگوی عمل سیاسی حزب الله را به بحث بگذارم.

* این گفتار مطلبی است که دو سال پیش در حاشیه‌ی بحث های انتخاباتی مطرح کردم و همان موقع با عنوان «گفتاری در مسئله شناسی حزب الله و بازگشت به صحیفه: حزب الله پیشرو؛ حزب الله پیرو» منتشر شد. حالا هنوز هم مسأله همان است که بود و بلکه حادتر هم شده است. از این روی بازنشر آن را بی مناسبت ندیدم.
۰ نظر ۰۳ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۰۰
مجتبی نامخواه

«انتخابات» همزاد و از سنخ «انقلاب» است. این هم‌بودگی به این معناست که  انتخابات می تواند محملی باشد برای بازتولید انقلاب. حزب‌الله (به مثابه نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب اسلامی) می‌تواند انتخابات را به بستری برای بازتولید انقلاب اسلامی بدل سازد. «طرح» و «تذکر» دادن آرمان‌های انقلاب و انسجام و مهندسی مجدد «سرمایه‌ی اجتماعی» انقلاب اسلامی، از مهم‌ترین بسترهای بازتولید انقلاب از مسیر انتخابات است.

۰ نظر ۰۳ اسفند ۹۴ ، ۰۸:۵۱
مجتبی نامخواه

مهم‌ترین و به جهاتی دشوارترین مسئله‌ی کنونی ما، فهم‌ نسبتی است که با انقلاب اسلامی داریم. جهان طلبگی، همان‌طور که می‌دانیم، به لحاظ تاریخی و اجتماعی در هیئت و وضع متمایزی نسبت به انقلاب اسلامی قرار دارد. این وضعیت متمایز، این نسبت را مهم‌تر و فهم آن را دشوارتر می‌سازد. هدف این بحث برداشتن گام‌های است اگر نه در مسیر حل این مسئله، که دست‌کم در راستا طرح آن.

 ورود به عرصه‌ی پرسش از نسبت طلبگی  و انقلاب اسلامی به مقدماتی نیاز دارد که از آن می‌گذریم؛ هم به جهت اختصار هم به جهت آمادگی‌های گسترده‌ای که همواره در این زمینه وجود داشته و اخیراً تشدید هم شده است. نشانه‌ی این آمادگی‌ها پرسش‌های مبارکی است که اخیرا خصوصا میان طلاب جوان در این‌باره مطرح شده است. این نشانه‌ها می‌تواند مایه‌ی امید باشد. مایه‌ی امیدی باشد برای برآمدن «طلاب جوان» به مثابه یک جنبش تأثیرگذار معطوف به‌ آینده‌ی حوزه‌ی علمیه. گرانیگاه نابودی این امید اما آن‌جاست که یک عقبه‌ سازواره‌ی معرفتی متقن و منسجم برای تفسیر و بازتولید معنای این نشانه‌ها و نیز مفاهیم مورد نیاز این جنبش شکل نگیرد. اگر این بازتولید معرفتی و معنایی صورت نگیرد طبعا تحرک اجتماعی‌ای هم در پی نخواهد بود؛ هم‌چنان که کم‌ نیستند اندیشه‌هایی که مایلند فرصت تفسیر این نسبت را برای بسط اندیشه‌ی خود به دست بیاورند.

فهم نسبتی که ما به عنوان یک «طلبه»با «انقلاب اسلامی» داریم امری است سهل و ممتنع. سهل است چرا که کافی است دو طرف این نسبت را بازشناسی کنیم؛ بنابراین پرسش از چیستی «طلبگی» و «انقلاب اسلامی» دو پرسش فرعی ماست و به ما کمک می کند که در نهایت به پاسخ پرسش اصلی‌مان، که فهم نسبت امام خمینی و طلبه‌ی انقلاب اسلامی است برسیم.*




* این مطلب جمع‌بندی و تکمیل بحثی است که در حضور جمعی از طلاب مدراس علمیه قم ارائه کرده‌ام و به صورت یک یادداشت در شماره‌ی 12-13 (بهمن و اسفند 94) نشریه خط منتشر شده است. چند خط بالا مقدمه‌ی مطلب است و متن کامل آن با عنوان از «اسلام انقلابی تا انقلاب اسلامی» در صص 73-80 این مجله قابل دسترسی است. 

۰ نظر ۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۴۴
مجتبی نامخواه

فقه سیاسی در تشریح نظم سیاسی مورد نظر اسلام، توانایی‌های بسیاری داشته و دارد، اما پس از تثبیت نظام سیاسی جایگزین، نوبت به جامعه ‌سازی می‌رسد. دهۀ دوم هنگامه‌ای است که جامعۀ ایرانی می‌کوشد، خود را در درون و دوران نظم سیاسی پس از انقلاب بازیابد. اگر دهۀ اول دهۀ تفوق و چیرگی امر سیاسی بود، در دهۀ دوم، امر اجتماعی برتری دارد و پرسش‌ها را شکل می‌دهد. اما در این‌سو پاسخ‌ها سیاسی است؛ زیرا تنها ذخیرۀ فعال فقه اجتماعی به ‌معنای عام، فقه سیاسی است.


*این یادداشت را پایگاه قدس آنلاین با اقتباس از مطالب سابق منتشر کرده است(اینجا)

۰ نظر ۰۸ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۰۷
مجتبی نامخواه

1.       فتنه صرفاً شبهه‌ی‌ اعتقادی نیست تا راه مقابله با آن برگزاری حلقه‌های معرفتی باشد؛ همچنان که صرفاً یک امر سیاسی یا یک پروژه‌ی امنیتی هم نیست. فتنه یک امر اجتماعی است که گرچه ابعاد یا زمینه های معرفتی، سیاسی و امنیتی هم خواهد داشت، اما واکنش اصلی در برابر آن صرفا کنش اجتماعی است. به علاوه کنش‌های سیاسی و امنیتی اهالی خاص خود را دارد و بسط آن به عرصه عمومی به شدت عرصه‌ی امر اجتماعی را تنگ خواهد کرد.

.      

۲ نظر ۱۲ دی ۹۴ ، ۱۹:۰۲
مجتبی نامخواه

ایام عزاداری‌های محرم و صفر امسال پایان یافت  اما موضوع مهمی در این ایام و پیرامون تفسیر قیام امام حسین(علیه‌السلام) جلوه نمود که نمی‌توان آن را فراموش کرد. ما به پرده‌ی جدیدی از تلاش‌ها برای تأویل عاشورا برخوردیم؛ به الهیات سازش.

وقتی از الهیات سازش حرف می‌زنیم، دقیقا از چه چیز حرف می‌زنیم؟ الهیات سازش به معنای کنار آمدن با ظلم در سطوح مختلف با دلیلی الهی و به معنی مستند ساختن سازش و کرنش در برابر سطوح گوناگونی از ظلم به سیره‌ی انسان‌های الهی است. این خطی بود که در این ایام به صورتی آشکار در بیانات رهبر انقلاب نقد شد؛ ولی با پایان این ایام پایان نمی‌‌یابد. این خط الهیاتی اهل خود را دارد و در موضوعاتی جدید تجلی‌های تازه‌ای خواهد یافت و به سراغ امور دیگری خواهد رفت.


۱ نظر ۳۰ آذر ۹۴ ، ۰۹:۳۲
مجتبی نامخواه

در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که نفت یکی از مهم‌ترین و مؤثرترین متغیرهایی است که شئون مختلف حیات اجتماعی‌مان را شکل می‌دهد. روابط قدرت، قشربندی و هنجارهای اجتماعیِ بسیاری مستقیماً یا با واسطه‌ی اندکی، تحت تأثیر نفت شکل می‌گیرد. با این حال چرا از اثر واقعیت‌های حوزه‌ی نفت و انرژی بر روابط اجتماعی و بالعکس، کمتر سخنی به میان می‌آید؟ چرا از جامعه‌شناسی نفت و انرژی کمتر حرف زده می‌شود و محیط‌های علمی و حتی فضای عمومی از بحث و گفتگو پیرامون آن بر کنار مانده است؟


* یادداشت منتشر شده در خبرگزاری فارس (اینجا)

۲ نظر ۲۳ آذر ۹۴ ، ۱۱:۰۷
مجتبی نامخواه

 

بر اساس روش‌شناسی‌ای که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بازخوانی و تشخیص اصول منظومه‌ی فکری امام خمینی طرح می‌کنند؛ دیدگاه امام خمینی پیرامون پیشرفت یکی از «بیّنات» مکتب امام خمینی است نه یک موضع موردی و به اقتضای حادثه‌ای خاص. کوشش امام خمینی در پروراندن مفهومی اسلامی در زمینه‌ی پیشرفت، با تدوامی تاریخی و تأکیدی معرفتی همراه بوده و بخش قابل توجهی از  حکمت عملی‌ای را تشکیل داده است که در مکتب امام خمینی شکل‌گرفته است. مقوله‌ی پیشرفت آن چنان در حکمت عملی امام(ره) مرکزیت دارد که از یک منظر می‌توان تمام پروژه‌ی «انقلاب اسلامی» را همچون پاسخی خمینیستی به مسئله‌ی عقب ماندگی در نظر گرفت.

تلاش امام خمینی از آغاز «دوران نهضت» معطوف به طرح یک دیدگاه منسجم پیرامون پیشرفت و مفاهیم هم‌بود آن است. علاوه بر آن این تلاش از آغاز «دوران نظام» معطوف می‌شود به ارائه‌ی یک الگوی عینی در این زمینه که در نهایت یک سازه‌ی نظری نظام‌مند در زمینه‌ی پیشرفت به دست می‌دهد؛ این یادداشت می کوشد برای بررسی این ادوار یک مقدمه‌ به دست بدهد و با تأکید بر دوره ی سوم، مهم‌ترین ابعاد «نظریه‌ی پیشرفت امام خمینی» را به صورت گذرا مرور کند.

 

دوره

بازه‌ی زمانی

مفهوم مرکزی

محور

رویکرد

چکیده دستاوردها

اول

قبل از انقلاب اسلامی

ترقی

تعریف پیشرفت

بازخوانی آموزه

نقد جزمیت‌های رایج درباره‌ی ترقی و بازخوانی آموزه‌های اسلامی ناظر به پیشرفت

دوم

پس از انقلاب اسلامی

سازندگی

غایت و چگونگی پیشرفت

طراحی الگو

ارائه‌ی الگوی عملی در زمینه‌ی سازندگی

سوم

پس از جنگ تحمیلی

بازسازی

زمینه‌ها و سیاست‌های پیشرفت

جمع‌بندی تجربه

صورت‌بندی مفهومی تجربه‌ی یک دهه پیشرفت و بازتولیدآن در چارچوب سیاست‌های بازسازی

دوره‌های نظریه پیشرفت امام خمینی


× این مطلب با تغییرات اندکی در شماره‌ی اول مجله برهان اندیشه (آبان‌ماه 1394) صص 8-11 با عنوان «پاسخ معمار کبیر جمهوری اسلامی به مسئله‌ی عقب ماندگی» منتشر شده است.

 

۰ نظر ۰۲ آذر ۹۴ ، ۲۰:۲۳
مجتبی نامخواه

خرده کوشش‌ها برای تولید و بازتولید فقه اجتماعی با این پرسش مواجه شده است که «فقه اجتماعی قرار است چه دردی از جامعه را درمان کند؟»[1]؛ و اینکه ما را چه حاجت است به فقه اجتماعی؟ پرسش از کارکردهای اجتماعیِ فقه اجتماعی، البته پرسش مهم و به جایی است؛ اما تنها طرح صحیح آن است که منتج به پاسخ خواهد شد. این یادداشت می‌کوشد ملاحظات طرح صحیح این پرسش و چشم‌اندازی از پاسخ آن را به بحث بگذارد. 

این مطلب نسخه‌ی ویراسته‌ی یاداشتی است که در شماره‌ی هفتم مجله فرهنگ امروز(+) صص 137-140 تحت عنوان «به فقه اجتماعی چه نیازی داریم؟«منتشر شده است.

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1394/05/31/13940531000777_PhotoL.jpg
۰ نظر ۰۲ مهر ۹۴ ، ۲۲:۵۷
مجتبی نامخواه

در حاشیه  انصراف دیرهنگام و مبارک هایدگریسم از رقابت با  الهیات  ضد استکباری خمینی؛ به بهانه یادداشت اخیر دکتر داوری

اول: منتقدان بی‌خردانند؟

چندی پیش از فیلسوف گرانقدر استاد داوری اردکانی یادداشتی منتشر شد که برای آشنایان با آثار ایشان از جهاتی چند مغتنم و البته محل پرسش بود. جهت سؤال برانگیز این بود ‌که بیان یادداشت خلاف‌آمد عادتی بود که از اهل فلسفه‌ای چون ایشان سراغ داشتیم. آهنگ بیان فیلسوف در این نوشتار آن قدرها تعجب برانگیز بود که انسان را در صحت انتساب محتوی به تردید می‌انداخت. جهت دیگر اما صراحت مغتنمی بود که ساخت استدلالی این یاداشت در نشان دادن حدود و چگونگی مواجهه‌ی فیلسوف گران‌مایه با غرب به دست می‌داد. 

۰ نظر ۰۲ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۰۰
مجتبی نامخواه

تأملی بر جنبش جوانان مؤمن انقلابی؛ ویژگی‌ها و چالش‌ها

«جوانان مؤمن انقلابی» از مفاهیمی است که اخیرا چند باری به طور خاص در بیانات رهبر انقلاب برجسته شده است. این یادداشت تلاش می‌کند تا حدودی به این پرسش پاسخ بدهد که این مفهوم به چه معنایی راجع است؟ به چه جریان اجتماعی مشخصی اشاره دارد؟ و دست آخر اینکه ملاحظات و چالش‌های اصلی این جریان چیست؟


مؤلفه‌های مهم در

بازشناسی یک جنبش‌

مؤلفه‌های

جنبش جوانان مومن انقلابی

چالش‌های

جنبش جوانان مومن انقلابی

هویت جنبش

مومن انقلابی

فقدان درک درست

از هویت و غیریت جنبش

غیریت جنبش

غیریت معرفتی

انقلابی غیر مؤمن

 

تبدیل شدن به غیرهای سه‌گانه

مؤمن غیر انقلابی

غیریت اجتماعی

نهادهای رسمی

ایدئولوژی جنبش

انقلاب اسلامی

چالش حقانیت

چالش انسجام و منظومه‌وار بودگی

چالش کارآمدی

کنش‌ محوری جنبش

کار فرهنگی

کنش فردی/اعتقادی

یا کنش معطوف به قدرت

سازماندهی جنبش

هسته‌های مقاومت حزب‌الله

فقدان انسجام

و جبهه‌سازی مکانیکی








* یادداشت منتشر شده در فصلنامه دیدمان(فصلنامه اندیشه و گفتمان انقلاب اسلامی)؛ شماره اول
* بازنشر در پایگاه تحلیلی- تبیینی برهان (اینجا)
۳ نظر ۰۹ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۵۳
مجتبی نامخواه