طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

تلاش کردم در ابتدای بحثم در جمع طلاب مدرسه علمیه مشکات، توضیحی درباره چیستی افشاگری داشته باشم (موضوع‌شناسی)؛ در ادامه و در گفتگو با حضار درباره برخی احکام، عناوین و حدود  فقهی و اخلاقی افشاگری نکاتی را مطرح کردم. فایل صوتی این جلسه در ادامه قابل دسترسی است.

 

پوستر مبانی افشاگری

 

 


دریافت

۰ نظر ۰۸ مهر ۹۹ ، ۲۳:۵۷
مجتبی نامخواه
این یادداشت را در دی‌ماه 97 نوشته بودم اما در دفتر یادداشت‌هایم مانده بود و منتشر نشده بود. این یادداشت بیشتر به دنبال درآمدی بر درک آینده و نسبت آینده‌نگاری و عدالت‌خواهی است و گذری انتقادی دارد بر رمان زایو، نوشته مصطفی رضایی کلوزی.

درک آینده چگونه ممکن می‌شود؟ در روزگار کنونی و در مواجهه با یک انقلاب چهل‌ساله، بیش از همیشه مسئله‌ی آینده داغ است. با این همه عطش جامعه ایرانی برای پاسخ به پرسش «به کجا می‌رویم؟» کم و بیش بی‌جواب است. درک درست از آینده، مستلزم در دست داشتن تصویر روشنی از «پیش از آینده» یا شرایط منتهی به آینده است. برای درک آینده باید تصویری روشن داشته باشیم از اکنونی که در آن قرار داریم و البته گذشته‌ای که پشت سر گذاشته‌ایم. ما این تصویر روشن را نداریم. مسئله این نیست که وضع کنونی ما روشن نیست؛ بیش‌تر و پیش‌تر از این، مسئله این‌جاست که تصویر ما از وضع کنونی ناروشن و تار است.

درک اکنون اجتماعی‌مان نیازمند دانش اجتماعی و انسانی‌ای است که ما در اختیار نداریم. ما چیزهای زیادی از نظریه‌هایی می‌دانیم که اندیشمندان علم اجتماعی در جهانی دیگر یا بخش دیگر از جهان آفریده‌اند. به همان میزان یا کم‌تر درباره‌ی نقد این نظریه‌ها می‌دانیم و درباره اسلامی‌سازی علوم انسانی نظریه داریم. مسئله‌ی ما و اکنون ما را اما آن ترجمه‌ها و این نقدها درک نمی‌کنند؛ حق هم دارند. موضوع نظریه و نقد نظریه، ترجمه و  اسلامی‌سازی است. اساساً در این دو گرایش فکری، چندان قرار نیست به وضع کنونی‌مان و مسائل آن فکر شود. از باب نمونه امروز جامعه ایرانی با مسئله‌هایِ حزن‌‌آفرینی همچون نابرابری اجتماعی و پدیده‌های شوق‌آفرین همچون امکان اجتماعی- نظامی نابودی داعش مواجه است. چقدر به این مسئله‌ها و این پدیده‌ها توجه نظری شده است؟ خیلی خیلی کم و یا تقریباً هیچ. در شرایطی که از دیدن اکنون‌مان الکنیم، آینده را می‌توانیم ببینیم؟

۰ نظر ۰۷ مهر ۹۹ ، ۰۹:۲۵
مجتبی نامخواه

درباره‌ی کتاب «راز جعبه آینه»

این یادداشت را چهار سال قبل درباره کتاب «راز جعبه آینه‌ها؛ جستاری پیرامون جعبه آینه‌های مزار شهدا» نوشتم ولی به دلایلی در مسیر انتشار باقی مانده بود. درک فرهنگی اجتماعی جنگ کماکان یکی از مهم‌ترین مسئله‌های امروز ماست. قبل‌تر اشاره‌هایی در زمینه درک اجتماعی از شهیدان (این‌جا) و دفاع مقدس داشته‌ام(این‌جا)؛ این یادداشت و یادداشتی که سال‌ها قبل با عنوان بررسی‌هایی درباره نظریه اجتماعی غیر رسمی: مناسبات مطالعات دفاع مقدس و رویکردهای پست مدرن منتشر شده، بیشتر تأملاتی است معرفت‌شناختی و روش‌شناختی درباره درک فرهنگی از دفاع مقدس.

اعتراض چندی پیش رهبر انقلاب به یکسان‌سازی مزارهای شهدا، بار دیگر ماجرای این طرح ویرانگر را داغ کرد. کسانی که تا دیروز با بی‌تفاوتی از کنار این مسئله می‌گذشتند یا حتی عاملیت آن را بر عهده داشتند، به یک‌باره در مقام منتقد تمام عیار این طرح ظاهر شده و اندر مضرات این کار سخنانی بیهوده به هم بافتند. در این میان بازخوانی یک اثر پژوهشی درباره المان‌هایی که در این طرح نابود شده‌اند، خالی از لطف نیست. «راز جعبه آینه» کتابی است که دو نیم سال پیش از این منتشر شده و می‌کوشد مطالعه‌ای نشانه شناسانه پیرامون یکی از قربانیان طرح یکسان‌سازی مزار شهدا، یعنی جعبه آینه‌ها داشته باشد.

کوشش «راز جعبه آینه» رخ‌نمایی و تا حدودی بررسی معنایی نشانه‌هایی است که جعبه‌آینه‌ها یا حجله‌های مزار شهدای دفاع مقدس در صدد انتقال آن هستند. بررسی این معانی و تأمل معرفت‌شناختی-روش‌شناختی در باب چگونگی این بررسی، در زمره‌ی مهم‌ترین مسائل و منبعی برای پاسخ مهم‌ترین پرسش‌هایی است که انقلاب اسلامی در مسیر بازتولید فرهنگی خود با آن مواجه بوده، هست و خواهد بود. ناکارآمدی نهادهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی در انتقال معانی منبعث از انقلاب اسلامی، از جمله پرسش‌ها و چالش‌هایی است که در آینده و در کشاکش گذارهای نسلی، بیش از پیش خود را نشان خواهد داد. این پرسش پاسخ‌هایی کلان و صرفاً نظری ندارد. پرسش از چگونگی انتقال معانی انقلاب اسلامی، از دلِ بررسی انتقال‌های محقق و مؤثر معنایی می‌گذرد. امری که حجله‌ها یا جعبه آینه‌های شهدا می‌تواند یکی از نمونه‌های آن به شمار آید. 

 این یادداشت می‌کوشد انتقال معنا در حوزه دفاع مقدس را با تمرکز بر کتاب راز جعبه آینه مورد بررسی قرار داده و البته پیش از این فرامتنی را بررسی نماید که پژوهش در این زمینه را امکان و ضرورت بخشیده است. بنابراین این یادداشت از سه بخش تشکیل شده است. در آغاز به بستر اندیشیدن درباره جعبه آینه‌ها پرداخته شده است. در ادامه کتاب «راز جعبه آینه» را از نظر گذرانده و در نهایت نیز بر اساس این بستر و این اثر، چگونگی بررسی دفاع مقدس را به بحث گذاشته است.

۰ نظر ۰۶ مهر ۹۹ ، ۲۰:۵۶
مجتبی نامخواه
مطلب زیر محتوای چند استوری است که خانم فاطمه عظیمی‌پسند درباره مطلب تجربه یک «عدالت‌خواهی زنانه» در صفحه اینستاگرام‌شان منتشر کرده‌اند.

تحسینی بر نوشته ایشان دارم و در پی آن تحسین، نقدی. البته نگاه آقای نامخواه گرامی را نسبت به زنان زیاد نمی‌شناسم. اما ابتدا لطفا کامل این پست رو بخوانید.

داخل این متن، حق آزادی و انتخاب آزاد و عادلانه به درستی تبیین شده است. وجود عقل برابر و پی آن، قدرت تشخیص و قدرت ورود به عرصه های اساسی سیاسی برابر و بر مبنای شایستگی ها و مهارت اشخاص بدون در نظر گرفتن جنسیت آنها. گویای اینکه تا زمانی که به زنان و قدرت آنها اعتماد نداشته باشیم و همچنان نسبت به فعالیت های میدانی و عملی زنان ترس و واهمه داشته باشیم، در نهایت امر یعنی نتیجه عینی کار در جامعه اصولگرا، همین آش است و همین کاسه!

۰ نظر ۰۴ مهر ۹۹ ، ۲۰:۳۶
مجتبی نامخواه

یادداشت منتشر شده در صفحه اینستاگرام

🔻بر اساس تعریفی که #محافظه‌کاری_مذهبی و سیاسی تا حدود زیادی برای نیروهای انقلاب جا انداخته، وظیفه یا مهم‌ترین وظیفه زن انقلابی عبارت است از فعالیت در عرصه حجاب و عفاف، خانواده، جمعیت، نقد فمینیسم و حداکثر مباحث موسوم به سبک زندگی. کافی است گشتی در اهالی کار فرهنگی داشته باشیم تا چنین واقعیتی را تأیید کنیم.
  🔻در سخنرانی‌ای که رهبر انقلاب از عقب‌ماندگی در عدالت می‌گویند و به وجود آن اعتراف و اقرار می‌کنند و حتی به خاطر آن از خدا و مردم عذرخواهی می‌کنند؛ در کنار مردان از زنان مؤمنی می‌گویند که به همت آنان این مسئله حل خواهد شد.

🔻امروز دچار نوعی تفکر اسلامی راکد هستیم که کل یوم دوگانه‌ای، دعوایی، شبهه‌ای، احتیاطی چیزی جلوی پای خلق‌الله می‌گذارد که احتیاطاً عدالت‌خواهی نکنند و کارهای دیگری اولویت داشته باشد. بر اساس این برداشت از اسلام، واحد خواهران که جای خود دارد واحد برادران را هم چه به جنگ فقر و غنا؛ وقتی این همه مبانی معرفتی و ولایت و مواسات و مطالبه و سیاست اهمیت و اولویت دارد؟

۰ نظر ۰۲ مهر ۹۹ ، ۲۱:۱۲
مجتبی نامخواه
متن زیر مجموعه پرسش‌ها و نقدهایی است که جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دفتر تحکیم وحدت دانشگاه تبریز در حلقه مطالعاتی خود پس از بررسی یادداشت کنشگری و مشارکت اجتماعی در ایران آینده؛ مدرسه هفت تپه در این زمینه تدوین کرده‌اند.


1.  اعتراض که معادل protest است، نوعی فریاد است در واکنش به یک اقدام نامطلوب ولی آنچه در تحصن هفت تپه اتفاق افتاد نوعی التماس بود برای پرداخت حقوق. این تفاوت زیادی با جنبش‌های اعتراضی دارد. به نظرتان اینگونه از مطالبه گری التماس گونه حداقلی میتواند موجب باز شدن راه مشارکت جدید باشد؟

۰ نظر ۲۶ شهریور ۹۹ ، ۲۰:۵۷
مجتبی نامخواه
مطلب زیر را خانم رها عبداللهی در نقد رویکردِ مطلب کنشگری و مشارکت اجتماعی در ایران آینده؛ مدرسه هفت تپه نوشته و در صفحه اینستاگرام خودشان (اینجا) منتشر کرده‌اند.

هفت تپه مدرسه یا دو واحد اجباری

اعتصاب #هفت_تپه مدرسه نبود؛
یک کلاس جبرانی بود به عنوان واکنش طبیعی عقب‌ماندگی‌ها در مدیریت و مسئله #عدالت!
آیا یک نظام آموزشی با کلاس جبرانی در رشد و پیشرفت موفق خواهد شد؟ یا باید برای تئوریزه کردن مطالبه گری دنبال ایده آل دیگری باشیم؟!
جنبش‌های اعتراضی و به عبارت دقیق تر ناجنبش ها به ویژه اعتراضات صنفی که امروز خود را به عنوان نوع جدید کنشگری اجتماعی در ایران نشان داده اند، اگر چه سیاسیون و مدیران را وادار به دیدن چیزهایی میکند که عمداً یا سهواً نمی‌بینند و در عمل راه دیگری برای این وادارکردن وجود نداشته، اما تثبیت کننده یک روال معیوب هستند. روالی که در آن، همه عادت می‌کنند مطالبات را با اعتراض خیابانی وصول کنند. همه یعنی مردم، مدیران، سیاسیون...
کنش اعتراضی خیابانی مشابه ۷۰ روز اعتصاب کارگران هفت تپه یک راه حل اورژانسی است نه کشف و تجویز راه درمان!

۰ نظر ۲۶ شهریور ۹۹ ، ۰۱:۰۲
مجتبی نامخواه
مطلب زیر را خانم زهرا محسنی‌فر در نقد مطلب کنشگری و مشارکت اجتماعی در ایران آینده؛ مدرسه هفت تپه نوشته و در صفحه اینستاگرام خودشان (اینجا) منتشر کرده‌اند.

نقد مطلب هفت تپه

چند نکته در باب عدالت‌خواهی و مطالبه‌گری در موضوعاتی نظیر #هفت_تپه :
۱- ارتباط مجلس با بدنه‌ی کنشگران اجتماعی برای شناخت و لمس مشکلات و سیاست‌گذاری‌های کلان برای رفع ساختاری عوامل فساد و ناعدالتی ضروری‌است اما نباید به رویه‌ای برای حل مورد به مورد مشکلات تبدیل شود. اینکه حل مشکل کارگران یک شرکت، کارویژه‌ی نمایندگان مجلس می‌شود، از لحاظ انسانی و وجدانی قابل قبول اما از لحاظ ساختاری و حاکمیتی ضعف بزرگی است. اینکه بخشی از حاکمیت وظیفه خود را انجام ندهد و بخش دیگر به ناچار آن را گردن بگیرد، صرفا برای شرایط اضطراری قابل تجویز است.
۲- عدالت اجتماعی از طریق تشکیلات ساختاری محقق می‌شود، نه از طریق ضریب دادن به کنش‌های اعتراضی ضدساختاری. تنها توجیهی که می‌تواند عدالتخواهان را پشتیبان حرکت‌های اعتراضی خیابانی قرار دهد، فقدان بسترهای ساختاری عدالت‌گستری اجتماعی است. همان توجیهی که اضطرار را مجوز اکل میت می‌کند. در ماجرای هفت تپه اعتراض تنها راه پیش رو بود.

۰ نظر ۲۶ شهریور ۹۹ ، ۰۰:۵۵
مجتبی نامخواه

 

هفتاد روز اعتراض کارگرانِ هفت تپه یک قاب یا فریم از آینده بود؛ بلکه می‌توان گفت یک پنجره یا مدرسه بود برای درک وضعیت کنشگری و مشارکت اجتماعی سیاسی در ایران آینده. این یادداشت تلاش می‌کند مروری داشته باشد بر مهم‌ترین نکته‌هایی که در تفسیر فرامتن این رویداد قابل توجه است.

گزیده یادداشت:

🔻ما اکنون در زمانه‌ای شرکت می‌کنیم که دو گونه از کنشگری و مشارکت اجتماعی در آن قابل شناسایی است. مشارکت کلاسیک که در چارچوب انتخابات، احزاب و نهادهای مدنی و خیریه انجام می‌شود و مشارکت جدید در قالب حرکت‌های شهروندی و جنبش‌های اعتراضی.

🔻به مورد هفت تپه بازگردیم؛ از یک موضع کاملاً هم‌سو با انقلاب اسلامی نگاه کنیم: آیا تأثیر مثبت و سازنده اعتراض هفت تپه بر بهبود شرایط اجتماعی و تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی، از مشارکت‌های متداول و کنش‌های احزاب رسمی کمتر است؟  

🔻گونه‌ای جدید از مشارکت اجتماعی متولد شده است اما احزاب تلاش می‌کنند حاکمیت را متقاعد کنند همچنان مشارکت اجتماعی و سیاسی را به نحو کلاسیک بفهمد و به رسمیت بشناسد.

🔻این جنبش‌ها در مقایسه با حرکت‌های معمولِ ذیل جناح‌های رسمی، از قدرت بسیج کنندگی فوق‌العاده بیشتری بر خوردارند. کنشگران این حرکت‌ها از انگیزه‌های به مراتب قوی‌تر برخودارند.

🔻ساخت کنش در این جنبش‌های اعتراضی هرگز شباهتی با سازوکارهای کنشگری احزاب یا سازمان‌های مدنی ندارد. آن‌ها به معنای متداول جنبش نیستند. رسانه رسمی، مانیفست یا بیانیه، کادر و شورای مرکزی و رهبر یا چهره شاخص ندارند اما توانایی فوق‌العاده‌ای در تعیین دستور کار احزاب رسمی و ملی و همچنین نهادهای حاکمیتی دارند.

🔻در ماجرای اعتراض هفت تپه این حرکت اعتراضی در شهر شوش توانست نمایندگانی را در پایتخت درگیر مسئله‌های خود کند که چند ماه قبل بدون هیچ‌گونه ایده یا برنامه خاصی در این زمینه‌ها در رقابت‌های انتخاباتی شرکت کرده بودند. کارگران هفت تپه توانستند حمایت کسانی را جلب کنند که در جریان فعالیت‌های متداول حزبیِ خود هیچ تعهدی برای حمایت از حقوق مدنی و کنشگری طبقات فرودست ابراز نکرده‌اند؛ هیچ‌گاه از به رسمیت شناخته شدن حرکت‌های اعتراضی سخنی به میان نیاورده و به نابرابری‌های حاصل از خصوصی‌سازی هیچ اشاره‌ای نداشته‌ و حتی از بیان گفتارهایی کلان درباره عدالت و نابرابری هم صرف نظر کرده بودند.

🔻این جنبش‌ها یک پاسخ کاملاً ابتکاری به مسئله مرکز- پیرامون پیش کشیده‌ و  مسیر طرح مسئله را به کلی معکوس کرده‌اند: آن‌چه در مرکز مسئله احزاب و بازیگران رسمی میدان سیاسی است در پیرامون بازتولید نمی‌شود؛ بلکه آن‌چه برای کارگران  شوش مسئله است، دستور کار  مرکز را تعیین می‌کند. هفتاد روز هفت تپه یک مدرسه است برای آموختن کنشگری اجتماعی در ایرانِ آینده.

 

متن کامل یادداشت در ادامه مطلب

 

۰ نظر ۱۵ شهریور ۹۹ ، ۲۱:۲۸
مجتبی نامخواه

 

گفتگو درباره عدالتخواهی شهید اژه ای

دریافت
حجم: 41.9 مگابایت
توضیحات: گفتگوی لایو با مجموعه شهید اژه‌ای درباره عدالت‌خواهی
زمان گفتگو یک ساعت و نیم

 

گزیده گفتگو:

حرکت امام حسین علیه‌السلام حامل تعاریف مهمی درباره عدالت است. از جمله آن‌جا که می‌گویند:

«أَنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ دُعَاءٌ إِلَى الْإِسْلَامِ مَعَ رَدِّ الْمَظَالِمِ وَ مُخَالَفَةِ الظَّالِمِ وَ قِسْمَةِ الْفَیْ‏ءِ وَ الْغَنَائِمِ وَ أَخْذِ الصَّدَقَاتِ مِنْ مَوَاضِعِهَا وَ وَضْعِهَا فِی حَقِّهَا ثُمَّ »؛ این دقیقا تعریف عدالت اجتماعی است؛

یا آن جا که می‌فرمایند:

«أَمَّا حَقَّ الضُّعَفَاءِ فَضَیَّعْتُمْ وَ أَمَّا حَقَّکُمْ بِزَعْمِکُم‏ فَطَلَبْتُمْ».


البته به نظرم ما پرسشی داریم که مهم‌تر از پرسش از چیستی قسط است. مهم‌تر از «تعریف عدالت چیست؟» پرسیدن این پرسش است که «عدالت چه اهمیتی دارد که اباعبدالله(ع) برای  آن قیام می‌کند؟»؛ «قسط چه پدیده‌ای است که انسان‌هایی برای آن حاضرند جان خود را فدا بکنند؟»
نگاه اباعبدالله (ع) و اصحاب آخرالزمانی او این است که بدون قسط برپایی جامعه توحیدی و حتی توحید امکان ندارد. این نگاه است که قسط را تا آن اندازه ارزشمند می‌کند که حسین(ع) برای آن فدا می‌شود و طنین این نگاه  چهارده قرن بعد اصحاب آخرالزمانی امام حسین(ع) را می‌آفریند. امثال شهید حمید رمضانی که در نامه‌ای به پسر یک‌ساله‌اش علت شهادتش را این چنین توضیح می‌دهد: «برای این که نمی‌توانست نابرابری‌ها را ببیند و سکوت کند».

۰ نظر ۱۴ شهریور ۹۹ ، ۲۲:۱۸
مجتبی نامخواه

گفتگو با نسیم آنلاین (اینجا)

 

حجت‌الاسلام مجتبی نامخواه در گفت‌وگو با نسیم آنلاین گفت: نوع مواجهه ما با محرم و چگونگی برپایی مناسک، با وجود محدودیت‌های همیشگی و محدودیت‌های اخیر، به نوع نگاهی که ماجرای محرم داریم بستگی دارد. یک محرم تاریخی برای بازتولید مناسک و آیین‌های خود در جامعه هیچ مسئله و مرز اجتماعی‌ای ندارد. قبل از این نداشت و در شرایط اکنون و بیماری کرونا هم ندارد. اما نگاه اجتماعی به محرم، نگاهی که تلاش می‌کند در ماده و صورت، در فرم و در محتوایِ آیین‌ها و مناسکِ محرم، به مضامین و اهداف قیام امام حسین (علیه‌السلام) ارجاع بدهد؛ همواره به امکان‌های اجتماعی برای بازتولید آرمان‌های قیام اباعبدالله (ع) فکر می‌کند و تلاش می‌کند با بازشناسی مسئله‌ها و محدودیت‌ها، عشق خود را ابراز کند، این یک چارچوب کلی است.

فرم و محتوای مناسک محرم باید تبلور اهداف قیام سید‌الشهدا باشد

مهم‌ترین چارچوبی که امام خمینی در تحلیل چیستی انقلاب اسلامی طرح می‌کنند و رهبر انقلاب هم همین چارچوب را بعدها شرح می‌دهند؛ چارچوب جدال و به تعبیر دقیق‌تر جایگزینی دو اسلام است.

این تحلیل را امام با همین این تعبیر «جایگزینی» دارند. امام خمینی می‌گویند انقلاب اسلامی عبارت است از جایگزینی «اسلام ناب» با «اسلام سلطنتی»، «اسلام سرمایه‌داری»،‏‎ ‎‏«اسلام التقاط» و در یک کلمه «اسلام آمریکایی». رهبر انقلاب بعدها در مواقف گوناگون از جمله در پیامی که به مناسبت نخستین سالگرد امام خمینی دارند، همین مفهوم جایگزینی را در سطوحی ده‌گانه شرح می‌دهند. توجه داریم که تحلیل انقلاب در چارچوب جایگزینی دو اسلام، از دگرگونی انقلابی، یک تفسیر و تصویر فکری ارائه می‌دهد. در این تصویر از انقلاب، شما با انقلاب به مثابه یک امر تشکیکی مواجهید. یعنی از یک‌سو انقلاب به معنای درگیری و دوگانه در تمام ساحت‌های فکری و اجتماعی حضور دارد و گام به گام ممکن است به پیش یا پس برود. اگر بر این اساس به بحث خود درباره محرم برگردیم؛ می‌بینیم که محرم، تفسیر و تحلیل فکری و ذهنی ما از قیام عاشورا و نمود عینی این تفسیر در چارچوب آیین‌ها و نمادها و غیره؛ یکی از مهم‌ترین میدان‌های این تقابل فکری انقلاب و یکی از میدان‌های بروز این دوگانه است.

۰ نظر ۲۹ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۱۳
مجتبی نامخواه
برخی دوستان و مخاطبان بزارگوار، مباحثِ پیشینِ وبلاگ که در ارتباط با امر اجتماعی بوده، از جمله مطلب «بازگشت به امر اجتماعی» و کتاب «تولد یک جنبش‌واره» را دنبال کرده و درباره چیستی امر اجتماعی پرسش‌های مهمی را مطرح کرده بودند. در این گفتگو تلاش شده در حاشیه کتاب تولد یک جنبش‌واره، جشنواره عمار و آثار بخش ملت قهرمان این جشنواره، مستند بانو و همچنین در حاشیه روایت دو تن از انسان‌های انقلاب، به بخشی از پرسش‌ها درباره امر اجتماعی و نسبت آن با امر انقلابی پاسخ داده شود.

 

منتقد ماکسیم گورکی، وسط میدان کربلای پنج چه می‌کند/ «تولد یک جنبش‌واره» ارتباطی با جشنواره عمار ندارد!

 

جشنواره عمار در بدو تولد خود، از یک آرمان عدالت‌خواهانه بر می‌خیزد و از بحران و «فتنه» سال ۸۸، فراتر از یک تحلیل سیاسی و مسئله امنیتی، یک درک اجتماعی و عدالت‌خواهانه به دست می‌دهد.

به گزارش مشرق، حجت‌الاسلام ... مجتبی نامخواه در کتاب «تولد یک جنبش‌واره» تلاش کرده جشنواره مردمی فیلم عمار را که در اولین سالگر فتنه ۸۸ شکل گرفته است، از بُعد اجتماعی و جامعه‌شناسی تحلیل کند. جشنواره‌ای که در اولین سالگرد فتنه ۸۸ شکل گرفت و امسال در آستانه یازدهمین دوره خود است. این جشنواره، علاوه بر اقبال مردمی، بارها مورد توجه رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفته و تنها جشنواره‌ای است که عوامل آن با رهبر انقلاب دیدار خصوصی داشته است.

نامخواه در کتابش، علاوه بر بازخوانی تجربه جشنواره عمار در دو فصل «عمار و امر اجتماعی» و «آورده‌های عمار»، بر سه اثر از میان صدها اثر منتخب این جشنواره نیز متمرکز شده و با توجه به آنها، نظرات خود پیرامون وجوه اجتماعی جشنواره عمار را بسط داده است. با دکتر نامخواه درباره این کتاب، گفتگویی داشتیم که در ادامه می‌آید.

**: کتاب در بعضی بخش‌ها از مدار تحلیل بی‌طرف خارج می‌شود و به وادی تجلیل از جشنواره عمار وارد می‌شود؛ موضوع کتاب، تحلیل جشنواره عمار است یا تجلیل از آن؟

در واقع هیچ‌کدام! عجیب خواهد بود اگر ادعا بکنم این کتاب هیچ ارتباطی با جشنواره عمار ندارد و پیش و بیش از آنکه درباره عمار باشد؛ درباره امر اجتماعی و جنبش‌واره است. امر اجتماعی چیست؟ ببینید تلاش برای تحقق یک وضعیت دیگر اجتماعی، مستلزم دگرگونی است. سطحی از این دگرگونی در انقلاب رخ می‌دهد. پس از انقلاب چه می‌شود؟

جامعه که نمی‌تواند تا ابد در شرایط انقلابی و هیجانات سیاسی و اجتماعی باقی بماند. باید به زندگی بازگردد. در اینجا مطالعه‌ها و تحلیل‌های محافظه‌کارانه می‌گویند ترمیدور و بازگشت انقلاب رخ می‌دهد. حالا اگر آن نیروی دگرگون‌ساز در جریان انقلاب، آن کسانی که هویت خودشان را معطوف به آرمان‌های انقلاب تعریف کردند؛ بخواهند پس از فروپاشی نظم سابق و برپایی نظام جدید به تلاش‌شان برای تحقق آن وضع دیگر ادامه بدهند، باید چه کار کنند؟ پاسخ، معمولاً این است که انقلابی باشند، انقلابی بمانند و انقلابیگری کنند.

۰ نظر ۲۲ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۴۱
مجتبی نامخواه

گزیده:

جنبش عدالت‌خواهی ما در تداوم انقلاب اسلامی، حامل یک حرکت معرفتی و الهیاتی است. طی این حرکت معرفتی،  قسط، که بنابر یک استدلال بیّن قرآنی در سوره حدید هدف همه انبیاء است، به کانون درک و گرامی‌داشت غدیر، عاشورا و انتظار و همه مضامین دینی باز می‌گردد و چشم‌اندازی روشن از حل مسئله عقب‌ماندگی در عدالت پیش روی جامعه ما قرار می‌دهد.

 

 

جنبش عدالت‌خواهی امروزِ ایران فراتر از ابعاد اجتماعی، پیوستی معرفتی- الهیاتی دارد. پروژه/ نهضتی فکری که از بازخوانی و بازتولید تفسیر خاصی از دین و اسلام آغاز می‌شود و به تحقق حرکت‌های اجتماعیِ دگرگون‌ساز در جامعه ختم می‌گردد. ابعاد معرفتی و الهیاتی عدالت‌خواهی چیست؟ بر چه بستر کنونی و ریشه‌های تاریخی‌ای ایستاده و با کدامین دیگری‌های فکری و اجتماعی مواجه است؟ نوشته زیر، با تأکید بر غدیر به مثابه یک نمونه و نشانه، در پی پاسخ به این پرسش‌هاست.

۰ نظر ۱۹ مرداد ۹۹ ، ۲۳:۵۴
مجتبی نامخواه

متن ویراسته گفتاری در جمع خانواده‌های شهدای پاکستانی مدافع حرم، شب عید غدیر، 17 مرداد 1399

 

سلام عرض می‌کنم خدمت حضار محترم؛ فرزندان گرامی شهدای گرامی زینبیون

یکی از مهم‌ترین مسائلی که در این شب گرامی می‌توانیم درباره آن صحبت کنیم دو درک از غدیر است: یکی درک فردی و معنوی رایج و دیگری درک اجتماعیِ تا حد زیادی مهجور. درک فردی از غدیر بر فضائل امیرالمؤمنین(ع) متمرکز می‌شود. نتیجه این تفسیر از غدیر بیشتر تاریخی است و گرامی‌داشت‌های حاصل از این نگاه، متوقف در چراغانی و سروده‌خوانی. درک اجتماعی از غدیر اما نیاز امت به علی(ع) را در کانون توجه خود قرار می‌دهد. تأکید می‌کند که نیاز جامعه اسلامی به عدالت اجتماعی زمینه شکل‌گیری رویداد غدیر است. تصریح می‌کند نتیجه غدیر برآمدن مردی است که نه فقط در زمانه حاکمیت دیگران بلکه در اوج حکومت خود بر سرزمین‌های پهناور اسلامی، دغدغه جنگ فقر و غنا و عدالت اجتماعی را دارد. می‌فرماید نگاه کنید که جامعه را سراسر رنج و حرمان محرومان و کفران نعمت اغنیا فرا گرفته است: «فهل تبصر الّا فقیراً یکابد فقرا او غنیاً بدل نعمه الله کفرا»؟ سپس انسانی را طلب می‌کند که می‌توانیم آن را انسان غدیر بدانیم. اگر غدیر را یک مکتب بدانیم انسان غدیر از نظر صاحب این مکتب عبارت است از کسی که تغییر دهنده این نابرابری‌ها باشد: «ظهر الفساد؛ فلا زاجر مزدجر؛ فلامنکر مغیّر». انسان غدیر کسی است که مغیّر و تغییر دهنده این اوضاع باشد.

امام خمینی همه ما را با معنای دوم از غدیر آشنا کرد. نتیجه این شد که سراسر جهان اسلام را مبارزانی فراگرفت که انسانِ غدیر بودند. اندیشه چپ در جهان، یک چگوارا داشت که در آرژانتین به دنیا آمده بود؛ در جریان انقلاب کوبا مبارزه کرده بود و در بولیوی کشته شده بود. یک بُعد مهم جذابیت چگوارا، جهان‌وطن بودن آن بود. نگاه عدالت‌خواهانه امام خمینی به مذهب و به غدیر اما انبوهی از انسان‌هایی را آفرید که به معنای واقعی جهان‌وطن بودند. مستضعفینی که در پاکستان متولد می‌شدند، در ایران درس می‌خواندند و هزاران کیلومتر آن‌سوتر از محل تولدشان در سوریه به شهادت می‌رسیدند. قهرمان‌هایی که برای انسان‌ می‌جنگیدند. به روایت شبستر راز: «جهان انسان شد و انسان جهانی»؛ انسان‌هایی جهانی که برای جهان انسانی مبارزه می‌کردند و شما فرزندان چنین قهرمانان و چنین انسان‌هایی هستید. هر چند جهان آشفته ما، رسانه‌های وارونه ما این قهرمانی را روایت نکنند. هنگامی که نگاه عدالت‌خواهانه و انسانی به غدیر و به کل مذهب به میان آمد، مرزهای زمین بی‌معنا می‌شود و انسان‌هایی جهانی خلق می‌شوند.

۰ نظر ۱۸ مرداد ۹۹ ، ۲۳:۳۱
مجتبی نامخواه