گزیده: مبارز انقلابی سال 57 ،وقتی برای کنش انقلابیاش نیاز به دانش و بینش داشته هرگز در تأمین این محتوی، نگاه فرقهای و دوگانه شیعه و سنی به محتوای این دانش نداشت. انقلاب اسلامی ما در تجربه تاریخی خودش از تمام عقبه معرفتی جهان اسلام، بدون لحاظ این دوگانه بهره میگیرد.
گفتگوی اختصاصی اخوت با حجت الاسلام مجتبی نامخواه، مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام درباره نگاه درست و اصیل به انقلاب اسلامی
* آیا انقلاب ایران در سال 57 یک انقلاب با قرائت شیعی بوده یا اساسا قرائتی فرامذهبی دارد؟
ـ شیعه یا سنی بودن پدیده انقلاب و پرسش از این موضوع یک دوگانه و مسئله متاخر است. برای کنشگر و کارگزار تغییرات منتهی به انقلاب، مثلا در سالهای 56-57، در بحثهای فکری، معرفتی و ایدئولوژیکی که به طور جدی مطرح بوده، هیچ وقت دوگانه شیعه و سنی با این معنای امروزی، برایشان مسئله نبوده است. مبارز انقلابی سال 57 ،وقتی برای کنش انقلابیاش نیاز به دانش و بینش داشته هرگز در تأمین این محتوی، نگاه فرقهای و دوگانه شیعه و سنی به محتوای این دانش نداشت. انقلاب اسلامی ما در تجربه تاریخی خودش از تمام عقبه معرفتی جهان اسلام، بدون لحاظ این دوگانه بهره میگیرد. به همین خاطر میبینیم نه در سطح ایدئولوگهای گروههای کوچک سازمانی یا در سطح سخنرانان منطقهای، بلکه در عالی ترین سطوح انقلاب که امام و رهبر و انقلاب و مرحوم مطهری و شهید بهشتی و دیگران هستند و مبانی فکری انقلاب اسلامی را بازتولید میکنند، این دوگانه به صورت یک مسئله اصلا مطرح نیست و در در این سطح، رهبران عالی مبارزات فکری انقلاب از نویسندگانی اثر ترجمه می کنند که به لحاظ مذهبی اهل سنت هستند. هیچ وقت این تفاوت مذهبی برایشان مسئله نیست. چه آن زمانی که دارند ترجمه میکنند، یا موقع انتشار کار و در هنگام مطالعه شدن و خوانده شدن توسط مخاطبان، اصلا این دوگانه مطرح نیست.
فایل صفحه روزنامه دریافت
فایل نمودارهای ضمیمه مصاحبه دریافت
گزیده گفتگو
گفتگو با نسیم آنلاین (اینجا)
حجتالاسلام مجتبی نامخواه در گفتوگو با نسیم آنلاین گفت: نوع مواجهه ما با محرم و چگونگی برپایی مناسک، با وجود محدودیتهای همیشگی و محدودیتهای اخیر، به نوع نگاهی که ماجرای محرم داریم بستگی دارد. یک محرم تاریخی برای بازتولید مناسک و آیینهای خود در جامعه هیچ مسئله و مرز اجتماعیای ندارد. قبل از این نداشت و در شرایط اکنون و بیماری کرونا هم ندارد. اما نگاه اجتماعی به محرم، نگاهی که تلاش میکند در ماده و صورت، در فرم و در محتوایِ آیینها و مناسکِ محرم، به مضامین و اهداف قیام امام حسین (علیهالسلام) ارجاع بدهد؛ همواره به امکانهای اجتماعی برای بازتولید آرمانهای قیام اباعبدالله (ع) فکر میکند و تلاش میکند با بازشناسی مسئلهها و محدودیتها، عشق خود را ابراز کند، این یک چارچوب کلی است.
مهمترین چارچوبی که امام خمینی در تحلیل چیستی انقلاب اسلامی طرح میکنند و رهبر انقلاب هم همین چارچوب را بعدها شرح میدهند؛ چارچوب جدال و به تعبیر دقیقتر جایگزینی دو اسلام است.
این تحلیل را امام با همین این تعبیر «جایگزینی» دارند. امام خمینی میگویند انقلاب اسلامی عبارت است از جایگزینی «اسلام ناب» با «اسلام سلطنتی»، «اسلام سرمایهداری»، «اسلام التقاط» و در یک کلمه «اسلام آمریکایی». رهبر انقلاب بعدها در مواقف گوناگون از جمله در پیامی که به مناسبت نخستین سالگرد امام خمینی دارند، همین مفهوم جایگزینی را در سطوحی دهگانه شرح میدهند. توجه داریم که تحلیل انقلاب در چارچوب جایگزینی دو اسلام، از دگرگونی انقلابی، یک تفسیر و تصویر فکری ارائه میدهد. در این تصویر از انقلاب، شما با انقلاب به مثابه یک امر تشکیکی مواجهید. یعنی از یکسو انقلاب به معنای درگیری و دوگانه در تمام ساحتهای فکری و اجتماعی حضور دارد و گام به گام ممکن است به پیش یا پس برود. اگر بر این اساس به بحث خود درباره محرم برگردیم؛ میبینیم که محرم، تفسیر و تحلیل فکری و ذهنی ما از قیام عاشورا و نمود عینی این تفسیر در چارچوب آیینها و نمادها و غیره؛ یکی از مهمترین میدانهای این تقابل فکری انقلاب و یکی از میدانهای بروز این دوگانه است.
تأملی بر آیین اربعین بهمثابه یک جنبش
[متن تفصیلی]
اربعین را نباید بهمثابه یک اَبَرآیین (آیین بزرگ) ببینیم؛ اربعین یک فراآیین (فراتر از آیین) است. رویدادهای رویداده در فرایند اربعین، در عین معهود و مسبوق بودن در دیگر آیینهای حسینی، فراتر از آن است که در چارچوب یک مناسک آیینی بگنجد. ما در پدیده اربعین با رویدادهای بدیع و خارقالعادهای مواجهیم که لبههای آن از ذیل مفهوم مناسک آیینی بیرون میدود. این وجه تمایز و پدیدهگونگی، به ما اجازه میدهد که از «جنبش اربعین» سخن بگوییم. احتمالاً با ضمیمه کردن مفهوم «جنبش» به «آیین»، بتوانیم سهم بیشتری در مشاهده و تحلیل رویدادهای پدیده اربعین داشته باشیم. ما در پدیده اربعین، با یک آیین جنبشگونه و بلکه یک جنبش آیینگونه مواجهیم؛ با یک حرکت بینافرهنگی، فراقومی، فراملی، فرامذهبی و حتی فرادینی و انسانی که در عین وجوه بزرگداشتگونه و تجلیلگرایانه نسبت به رویداد عاشورا، واجد سلسله ابعاد و اهدافی است که یکسره امروزین است.
اربعین را نباید به مثابه یک ابرآیین (آیین بزرگ) بینیم، اربعین یک فرا آیین (فراتر از آیین) است: رویدادهایِ روی داده در فرایند اربعین در عین معهود و مسبوق بودن در دیگر آیینهای حسینی، فراتر از آن است که در چارچوب یک مناسک آیینی بگنجد.
*
ما در جریان پدیدهی اربعین با رویدادهای بدیع و خارقالعادهای مواجهیم که لبههای آن از ذیل مفهوم مناسک آیینی بیرون میدود. این وجه تمایز و پدیدهگونگی به ما اجازه میدهد که از «جنبش اربعین» سخن بگوییم. احتمالاً ما با ضمیمه کردن مفهوم «جنبش» به «آیین» بتوانیم سهم بیشتری در مشاهده و تحلیل رویدادهای پدیدهی اربعین داشته باشیم.
*
هر جنبش از یک ایدئولوژی خاصی بهره میبرد. ایدئولوژی جنبش اربعین چیست؟
*
چگونه میشود در مناسک و آیین بزرگداشت قیامی که با «أَمّا حَقَّ الضُّعَفاءِ فَضَیَّعتُم ، وأمّا حَقَّکُم بِزَعمِکُم فَطَلَبتُم» آغاز شده و با طلب اصلاح، «طَلَبِ الاِصْلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی» و نیز با خواست امر به معروف و نهی از منکر، «أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ» ادامه یافته است، شرکت کرد بیآنکه این مناسک به آن اهداف دلالت دهد؟
*
چگونه میتوان تصور کرد مناسک مربوط به بزرگداشت یک قیام، شرکتکنندگان را به صریحترین جملات و ایدههای آن قیام مرتبط ننموده و آنها را در مسیر تحقق این اهداف منسجم و توانمند ننمایند؟
*
امروز سیمای قریب به اتفاق جوامع اسلامی عبارت است از تسلیم در برابر نابرابری جهانی و سکوت در برابر نابرابریها داخلی. آیا نخبگان در جوامع اسلامی در برابر این نابرابری مسئول نیستند؟
*
امام حسین(علیهالسلام) نخبگان و علمای دینی جهان اسلام را به طرزی رادیکال نقد میکنند و میفرمایند شما با سکوت و محافظهکاریتان ضعیفان و فقرا و زمینگیر شدگان را تسلیم ظالمان و روابط ظالمانه کردهاید، شما بزرگترین مصیبت و بدبختی جوامعتان هستید ولی نمیفهمید.
*
پرسشهای امام حسین(علیهالسلام) از نخبگان مذهبی، پرسشهای نقد و امروزین است. پرسش این است چرا به واسطهی سکوت و ترس شما از مرگ، تودههای مستضعف مردم بردهی روابط و مناسبات ظالمانه شدهاند یا از معیشت روزمرهی خود بازماندند: «فأسلمتم الضعفاء فی أیدیهم، فمن بین مستعبد مقهور وبین مستضعف علی معیشته مغلوب».
*
پرسش اصلیِ پیش روی ما این است که آیا میتوان مناسک آیینی اربعین را بدون توجه به این پرسشها و گفتارهای صریح حسینی پیگرفت؟ فراموش نکنیم مناسکی که محتوای لازم را نداشته باشد یک خوبِ ناقص نیست، بلکه اشتباهی معرفتی و اجتماعی است که ارتکاب و تکرار آن، هر چند با نیتهای خالصانه باشد، به بازتولید و تقویت «اسلام مناسک میانتهی» در برابر «اسلام ناب» منتهی میشود.
بر خلاف آنچه اغلب تصور میشود مهمترین دشمنِ استکبارستیزی، استکبار نیست. استکبار موضوع استکبارستیزی است نه ضد آن. دشمنان واقعی استکبارستیزی کسانی هستند که این مفهوم کلیدی انقلاب را از معناتهی میکنند. مهمترین اقدام برای پوچ و بیمعناکردن استکبارستیزی، تحدید و محدود ساختن استکبار به فرامرزهاست. استکبار فقط جهانی نیست، آنچه توطئههای استکبارجهانی علیه ما را ممکن میکند، استکبار ایرانی است.
*
ما حزباللهیهایی هستیم که سالهاست ذهن و زبانمان را اشرافیت ریشدار تسخیر کرده است. حاضریم بارها و بارها بگوییم مرگ بر آمریکا، ولی یک مرتبه نمیگوییم «مرگ بر تازیانه ها … تازیانه های بی امان به گرده های بی گناه "کارگران"». آنچه منفور است تازیانه است؛ نه آمریکا. آمریکا هم به واسطهی تازیانههایی که به صلح، برابری، محیط زیست و انسانیت میزند، منفور است. بنابراین هیچ توجیهی ندارند از تازیانههایی که استکبار جهانی به گُردههای بردگان میزند بیاشوبیم و نسبت به گُردههای کارگران بیتفاوت باشیم. گُرده، گُرده است؛ چه فرقی میکند؟
*
عاشورا پژواک فریاد مردی بود که میفرمود: «أَمّا حَقَّ الضُّعَفاءِ فَضَیَّعتُم ، وأمّا حَقَّکُم بِزَعمِکُم فَطَلَبتُم»؛ اربعین هم گرامیداشت همین عاشوراست. اسلامِ مناسک میانتهی، کلمات و آیینها را از معنا تهی کرده؛ وگرنه جاماندهی اربعین کسی است که از اقدامِ متناسب با این فریاد بازمانده باشد.
*
در جامعهای که حقوق نجومی قانون باشد، تازیانه بر گردهی کارگران هم قانون خواهد بود. همه ما جامانده و واماندهی واقعیِ اربعین و حسین(ع) هستیم اگر این وضع را ببینیم و دمِ مؤثر برنیاوریم.
اشاره
بر اساس دیدگاهی که امام خمینی و دیگر متفکرین اصیل انقلاب اسلامی در تحلیل این پدیده میگشایند، انقلاب اسلامی مولود و مولّد انسانی بدیع است. این دیدگاه، انقلاب اسلامی را در سطح علل، فرایند و نتایج، به پدیده انسان انقلاب اسلامی ارجاع میدهد: هم پیدایش انقلاب اسلامی را محصول انقلابی انسانی میداند و هم مهمترین پیامد و دستاورد انقلاب اسلامی را، انسان انقلاب اسلامی میداند. این هسته اصلی تحلیلی است که امام خمینی همواره درباره انقلاب اسلامی طرح میکنند و به طور مشخص از چند روز مانده به بهمنماه 1357 تا مدتی پس از آن، در طی قریب به چهل سخنرانی آن را میپرورانند. امروز نیز همچنان درک چیستی و کیستی انسان انقلاب اسلامی، یکی از مهمترین مسئلههای فراروی ماست.
متن زیر، چکیدهای است از تشریحها و تبیینهایی که پیش از این کم و بیش در همین وبلاگ پیرامون انسان انقلاب اسلامی (از جمله در این نوشتهها + + + + + + ؛ مطالب با کلمه کلیدی انسان انقلاب اسلامی) منتشر شده است. ویراستی مقدماتی از مانیفستوارهای برای انسان انقلاب اسلامی.
چهلگونه دربارهی چگونگی انسان انقلاب اسلامی
مقدمه
عالم را رازی است که آسمانها و زمین و کوهها از پذیرش آن سر باز زدهاند. انسان حامل این راز است و انسانکامل مصداق و معنای اتم این رازداری. بر این رازداری کسی جز خداوند آگاه نیست؛ که فرمود إنی أعلم مالا تعلمون. در هر عصر و مصر اما انسانهایی هستند که در مسیر تکامل، این راز را برای دیگران بازگو میکنند. رازی که گفتنش هزینه دارد: «در عالم رازی هست که جز به بهای خون فاش نمیشود» اما درک کمال متعیّن را راهی جز پیجویی آن نیست. انسان انقلاب اسلامی همان انسانی است که در ایام ما، هزینه فاش شدن این راز به دوش میکشد. انسان خمینی در دفاعی مقدس و هشتساله و انسان خامنهای در دفاع مقدس و هفتساله، افشای این راز را به اوج میرسانند. از آنجا که در نظر این دو گونه از انسان انقلاب اسلامی، مرگِ در راه خدا نه عدم، که عین وجود و مرتبهی اعلای آن است؛ آنها بیشتر از همه انسانهای زمانهشان «وجود» دارند. با این حال آنچنان که باید دیده نمیشوند: «گمنامی برای شهرتپرستها دردآور است اگرنه، همه اجرها در گمنامی است». متن زیر چهل سعی است به امید آنکه آنچه نادیدنی است، آن بیند.
زمینههای فکری و پیامدهای اجتماعی برآمدن اسلام مناسک میانتهی
یکی از پدیدههایی که سال به سال بیش از گذشته با آن
مواجهیم، گسترش آیینهای مذهبی و پیدایش آیینهایی تازه است. یک آیین مذهبی میتواند
ترویجکننده و احیاگر آرمانهای اصلی دین بوده و به واسطهی معرفتها و نشانههایی که به میانهی جامعه میآورد به
بزرگداشت ایدههای محوری دین کمک کند. تعظیم شعائر اسلامی مفهومی است برخاسته از
متن الهیات اسلامی که آیات و روایات فراوانی به آن دلالت میدهد. پرسش اما اینجاست
آیین به خودی خود مفید است یا وقتی واجد این نقشِ ذاتی باشد؟