درباره عدالتپژوهیِ در تفکر اسلامی، برنامه پژوهشی احمد واعظی در حوزه عدالت و پیرامون کتاب اخیر او «بازاندیشی عدالت اجتماعی، چیستی، چرایی، قلمرو»
درآمد
«عقبماندگی در عدالت»، اگر چه ارزیابی رهبر انقلاب ناظر به وضعیت عینی و اجتماعی ماست اما به خوبی میتواند زمینهها و وضعیت فکری آن را نیز توصیف کند: این عقبماندگی عینی تا حد زیادی محصول امتناع فکری در حوزه عدالت است.
سالهای دهه نود برای جامعه ما در شرایطی آغاز شد که رهبر انقلاب آن را «مطلقا غیرقابل قبول» در زمینه عدالت توصیف کردند. سیر وضعیت عدالت در این دهه البته به مراتب قابل غیرقبولتر از آغاز آن بود. در پایان این دهه کمتر کسی بود که توصیف وضعیت به «عقبماندگی در عدالت» را انکار کند. در تمام مدت این دهه اما این عقبماندگی کمتر به مثابه یک مسئله جدی در اندیشه اسلامی بازتاب یافته بود. هیچ اثر مهمی در زمینه اندیشه اسلامی در زمینه عدالت منتشر نشده بود و به نظر میرسید اندیشوران حوزوی نیز عدالت را به دست فراموشی سپردهاند. در پایان دهه اما ورق برگشت و چندین اثر قابل اعتنا در این حوزه منتشر شد. متن زیر بررسی یکی از این آثار است. اثری که شاید بتواند بار دیگر بحث درباره عدالت اجتماعی را به عرصه عمومی اندیشه اسلامی بازگرداند.
عدالت اجتماعی؛ احیای دلمشغولی حوزوی
تفکر اسلامی در یکی دو سال اخیر بیش از زمانهای دیگر دلمشغول عدالت و عدالت اجتماعی شده است. برخاسته از این دلمشغولی، تنها طی مدت دو سال گذشته چندین اثر از اندیشورزان حوزوی در حوزه نظریه عدالت منتشر شده که از زوایای مختلف به طرح بحث در این زمینه پرداختهاند. این دلمشغولی هر چند دیر هنگام اما از یک جهت امیدوار کننده و از جهات دیگر البته یأسآفرین است. وجوه ناامیدکننده این آثار این است که اغلب و نه همگی، مونولوگها و گفتوگوها با خود هستند: ناتوان از برقراری ارتباط با مسئلههای موجود و حتی نظریهها و ایدههای موجود درباب عدالت. در برخی و یا اغلب این آثار، دغدغه کلامی و مقابله با دیدگاههای غیر اسلامی در زمینه عدالت مسئله اصلی مؤلف است و نه فقدان عدالت در جامعه. برخی گزارشها با رکود موجود در حوزه عدالت پیوند خورده و فاقد پرسش است. برخی بیشتر یک متن آیینی درباره عدالت است که با تکرار کلیاتی مقدس، امامزادهای میسازد که «نه کور میکند و نه شفا میدهد»! دست آخر این که اغلب یا همه این آثار، نه امتناع فکر اسلامی کنونی درباره عدالت را رفع میکنند و نه ارتباطی با میدان و امکانهای بازتولید کنش عدالتخواهانه دارند.