طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تضاد» ثبت شده است

متن زیر گفت‌وگویی است با روزنامه فرهیختگان درباره ایده رهایی‌بخش امام خمینی(ره).
گزیده:
محافظه‌کارانی که پروژه آن‌ها به واسطه امام زمین خورده است خیز برداشته‌اند و سعی می‌کنند پروژه‌شان را زیر پرچم تفسیر اندیشه‌های امام احیا کنند؛ از این رو امام در سال‌های آخر در مقابله با تفاسیر محافظه‌کارانه‌ای که سعی می‌کند وجوه رهایی‌بخش اندیشه انقلاب را نابود کند، ایده اسلام آمریکایی و اسلام ناب را مفهوم‌سازی می‌کند که احیای وجوه نفی‌گرایانه، احیای وجوه تضاد و برجسته ساختن وجوه ضدقیمومیت در ایده انقلاب اسلامی است.
۰ نظر ۱۸ خرداد ۰۲ ، ۱۱:۵۹
مجتبی نامخواه

پیشگفتار کتاب دیالکتیک سینما و جامعه، آخرین اثر مرحوم دکتر عماد افروغ

 

از آغاز تفکر فلسفی، در نظر فیلسوفان، گفت‌وگو امکانی برای کشف آگاهی بوده است. از منظر حکمت اسلامی، آگاهی اگر از سرشتی متعالی باشد، بر بستری از تضاد متولد می‌شود. صدرالمتألهین در اثر مشهور خود حکمت متعالیه در سفرهای چهارگانه استدلال می‌کند که «اگر تضاد نبود، فیضی هم نبود». گفت‌وگو بستری مهم برای درک است و این مسیری است که ما کمتر به پیمودن آن پایبندیم. دشواری گفت‌وگو، اندیش‌وران را به پژوهش‌هایی یک‌طرفه و در کنج دعوت می‌کند؛ چه‌بسا بتوان این نقد را به وضعیت علم و جامعه علمی کنونی ما وارد دانست که گفت‌وگو را کم‌ارزش می‌شمارد و برای شیوه‌های دیگر تحقیق ارزش و منزلت بیشتری قائل است. با این همه گفت‌وگو همچنان زنده است و به‌عنوان یک راه‌حل در دانش و جامعه بدان نگریسته می‌شود.
از آن‌جا که دانش برآمده از گفت‌وگو از واقعیت برخاسته، به حضور در واقعیت نیز نزدیک‌تر است. پیوند دانش و واقعیت و تلاش برای درک و تغییر نامطلوبیت‌های موجود اقتضا می‌کند بیش از همیشه به گفت‌وگو پایبند باشیم. تعهد به گفت‌وگو برای بازتولید دانش اجتماعی ایجاب می‌کند که اصحاب این گونه دانش‌ها بیش از پیش با کنش‌گران و روایت‌گران جامعه گفت‌وگو کنند. این گفت‌وگوها علاوه بر تمهید تولید دانش، تضمین تولد دانشی انضمامی و بازگشت به مسئله نیز هست. در این میان سینما به‌مثابه مهم‌ترین روایت، از مهم‌ترین و شایسته‌ترین طرف‌های گفت‌وگو است. گفت‌وگوی اهالی دانش و اهالی سینما هم می‌تواند دانش اجتماعی را به امر انضمامی نزدیک کند؛ هم روایت را به معرفت پیوند بزند و هم گفت‌وگو را به‌مثابه یک راه‌حل، بیش‌از‌پیش در سطح اجتماعی مطرح سازد.

۰ نظر ۰۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۸:۱۳
مجتبی نامخواه
مرحوم روح‌الله نامداری، که تنها سی و هفت سال میان ما زیست و اردیبهشت 1396 برای همیشه از این ورطه رخت برکشید، در زمان حیات خود با گردآوری و تألیف آثاری همچون «جدال دو اسلام»، «فردی بودم مستضعف»، «اسماعیل زنده است» و همچنین با تدوین مجموعه دو جلدی «انقلاب و نظریه اجتماعی»، به بسط و بازسازی تفکر انقلاب اسلامی کمک بسیاری کرد. «خمینی پدیده پیچیده انسانی» و در روزهای اخیر «ستیز با خویشتن، ستیز با جهان»، نوشته‌هایی از او هستند که پس از درگذشتش منتشر شده‌اند. آن‌چه در ادامه می‌آید، تحریر و تکمیل بحثی است که در نشست یادبود چهارمین سالگرد درگذشت زنده‌یاد روح‌الله نامداری و رونمایی از کتاب «ستیز با خویشتن، ستیز با جهان» ارائه کرده‌ام. در این بحث تلاش شده تا نشان داده شود مفهوم جدال و ستیز، که مرحوم نامداری این همه بر آن تأکید داشت، تا چه میزان در سنت فکری ما ریشه دارد؛ به چه اندازه در جهان معاصر اهمیت دارد و چگونه در وضعیت کنونی و برای بازتولید یک حرکت عدالت‌خواهانه مهم بوده و ضرورت دارد. عنوانی که برگزارکنندگان برای این نشست در نظر گرفته بودند، این پرسش بود: «چگونه عدالت‌خواهی در حوزه عمومی به زبان می‌آید؟»؛ در این مطلب تلاش شده تا این چنین استدلال شود که برای بازآفرینی عدالت‌خواهی در حوزه عمومی، نیازمند یک دیالکتیک عدالتخواهانه هستیم.
۱ نظر ۰۳ شهریور ۰۰ ، ۰۱:۰۶
مجتبی نامخواه
 
در یک گفتگوی مبسوط با آقای سیدجواد نقوی از روزنامه فرهیختگان درباره بنیادهای فلسفی، عرفانی و اخلاقی ایده اسلام ناب اسلام‌آمریکایی، زمینه‌هایی اجتماعی نسیان و فراموشی این ایده، تداوم و دلالت‌های اجتماعی آن و همچنین درباره اهمیت این ایده برای شکل دهی به یک گفتار و رتوریک سیاسی صحبت کرده‌ام. این گفتگو در سه بخش زیر تقدیم می‌شود. متنی که در ادامه می‌آید بخش سوم این گفتگو است.
 
 
دریافت فایل PDF
 
گفت‌وگوی «فرهیختگان» با مجتبی نامخواه (بخش سوم و پایانی)
 

اگر حکمرانی تکلیف خود را در حوزه ایده کلان روشن کند و با صراحت در حوزه‌های اصلی به ایده اسلام ناب-اسلام آمریکایی بازگردد، به الزاماتی که قانون اساسی دولت را موظف کرده، برگردد، حتما زمینه برای اینکه این ایده به نحو تکاملی پیش برود، فراهم خواهد شد.

۰ نظر ۳۱ مرداد ۰۰ ، ۰۱:۲۰
مجتبی نامخواه
متن زیر گزارشی است از بحثی که در نشست «چگونه عدالت‌خواهی در حوزۀ عمومی به زبان می‌آید؟»، یادبود چهارمین سالگرد درگذشت روح‌الله نامداری و رونمایی از کتاب جدید او با عنوان «ستیز با خویشتن، ستیز با جهان» ارائه کردم. در این لینک‌ها (اینجا و اینجا و اینجا) می‌توانید گزارش کامل نشست و ارائه‌های خوب دیگر بزرگواران را بخوانید. کتاب را هم از این لینک می‌توانید خریداری کنید. به خواست خدا به زودی متن کامل بحثی که در این‌باره داشتم را منتشر خواهم کرد.

 

یادبود روح الله نامداری

بدون تضاد و ستیز فیضی صادر نمی‌شود

حجت الاسلام مجتبی نامخواه، پژوهشگر دانش اجتماعی سخنران بعدی این مراسم بود. وی گفت: مرحوم نامداری در زمان کوتاهی که زیست به مسئله های مهمی پرداخت و با وجود موقعیت اقلیتی و حاشیه ای که داشت مسئله های مهم خودش را پیگیری می کرد. او سلسله مباحث مهمی را بازنمایی می‌کرد و پی می‌گرفت و شاید برای این است که با وجود گذشت چهار سال از رفتنش، دوستان او هنوز در ستیز با نبودنش هستند. او سیر فکری مشخص و یک پروژه فکری خاص داشت. مواجهه بی واسطه با اندیشه امام خمینی (ره) ار جمله ایده های محتوایی روح الله نامداری بود. وی در این حوزه کار می کرد که چگونه می توان محتوای اندیشه امام (ره) را به حوزه عموم آورد و مورد توجه قرار داد. البته پاسخ کاملی به این ایده نداشت اما روی آن پافشاری می کرد و سعی کرد این ایده را در سیر زندگی ش عملی کند.

وی افزود: «ستیز» که در عنوان کتاب اخیر روح الله آمده در گفتگوهایش هم بود. اگر تضاد، ستیز، جدل و دبالکتیک نبود هیچ فیضی از جانب خدا صادر نمی شد به عبارت دیگر اگر فیضی وجود داشته باشد با تضاد امکانپذیر است. تغییر انسان ها و جوامع انسانی حاصل فیض خداست. جامعه به واسطه تغییر درونی تغییر می کند و این تغییر درونی به واسطه یک تضاد است. بنابراین تضاد در تغییر تکاملی یک جامعه بسیار مهم است. این موضوع هم در عرفان اسلامی و هم در فلسفه هم وجود دارد. مرحوم مطهری هم به این موضوع توجه داشتند. ستیز و جدل در جامعه امکان بازآفرینی را فراهم می کند.

۰ نظر ۱۴ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۵:۱۳
مجتبی نامخواه

حاشیه‌ای بر شرح حکمی و صدراییِ مفهوم تضاد و نسبت آن با دیالکتیک

 

 

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

۰ نظر ۱۱ فروردين ۰۰ ، ۱۶:۲۵
مجتبی نامخواه