طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

۵۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خمینی» ثبت شده است

نقدی بر برنامه‌های آموزشی مجموعه‌های حزب اللهی


صحیفه‌خوانی یا بازخوانی منظومه‌ی فکری امام خمینی تا اطلاع ثانوی مهم‌ترین کار فکری و فرهنگی کسانی است که تعلق خاطری به انقلاب دارند. ما باید بتوانیم از «وادی علاقه» به امام خمینی به «ساحت درک» امام خمینی وارد شویم. این درک البته دشوار است، اما چرا برای پیمودن دشواری‌های این را تدارک لازم را نمی‌بینیم؟ چرا نمی‌کوشیم وارد ساحت گسترده‌ی درک امام خمینی شویم؟ چرا تدارک‌های لازم را نمی‌بینیم؟ پاسخ این پرسش تا حدودی زیادی به این مسئله ربط دارد که بپرسیم تدارک‌های لازم برای فهم امام خمینی چیست؟

۱ نظر ۳۱ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۱۸
مجتبی نامخواه

 

انقلاب و تغییر اجتماعی از مسائل دامنه‌دار در علوم اجتماعی است. پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یک مورد خاص و خلاف‌آمد نظریه‌های جامعه‌شناسی انقلاب تأثیرات قابل توجهی در این حوزه‌ی نظری ایجاد کرده است. در این میان امام خمینی(ره) در تحلیل انقلاب اسلامی دیدگاهی پیش‌کشیده‌اند که تفاوت‌هایی بنیادین با نظریه‌های مدرن انقلاب دارد. این تفاوت‌ها باعث شده دیدگاه امام خمینی، کمتر مورد توجه باشد و حداکثر در حاشیه‌ی نظریه‌های جامعه‌شناسی انقلاب، بازسازی گردد. این بررسی در پی آن است تا فراتر از کارها و بازساز‌ی‌های انجام شده، با روشی توصیفی به بازخوانی اندیشه‌های امام خمینی پرداخته سازه‌ا‌ی مفهومی از این دیدگاه را دست دهد.

امام خمینی در دیدگاهی که درباره‌ی یک انقلاب اسلامی یا یک انقلاب اجتماعی به طور عام و انقلاب اسلامی ایران به طور خاص می‌پرورانند، ضمن تأکید بر تشریح و تبیین عوامل اجتماعی انقلاب، برخلاف نظریه‌های مدرن جامعه‌شناسی بر «انقلاب از درون» تأکید می‌شود. اگر چه سازه‌ی مفهومی که امام خمینی در تحلیل انقلاب اجتماعی پیش می‌کشند بر تحلیل و مطالعه‌ی موردی انقلاب اسلامی ایران متمرکز است اما به نحو عام، ظرفیت تبیین یک انقلاب اسلامی و یک انقلاب اجتماعی را دارد. در این سازه‌ی مفهومی استعمار، استبداد، استثمار و استحمار با انحطاط فرهنگی به مثابه علل معدّه انقلاب نادیده گرفته نمی‌شوند اما انقلاب اسلامی واکنشی صرف به این زمینه‌ها نیست. هم‌چنان که این زمینه‌ها دست کم دو سده بر جامعه‌ی ما تفوق داشتند اما هیچ انقلابی وجود نداشت. اصولاً یکی از تفاوت‌های نظریه‌ انقلاب امام خمینی با اغلب نظریه‌های انقلاب در همین جهت‌گیری‌هاست. مطالعات انقلاب نوعاً محافظه‌کارند، انقلاب را عطف به کم‌بودها و نبودهای اجتماعی تحلیل می‌کنند و به دنبال این هستند که چگونه می‌توان از یک انقلاب به مثابه یک تب تند جلوگیری کرد. نظریه امام اما محافظه‌کار نیست. انقلاب را نه برای پیشگیری که برای بازتولید و استمرار آن مورد مطالعه قرار می‌دهد و ضمن بر شمردن کاستی‌های زمینه‌ای، این عدم‌ها را معد انقلاب به مثابه یک امر وجودی و الاهی (تحفه‌ی الاهی) می‌دانند.

 بررسی سخنرانی‌های امام خمینی به ویژه در ماه‌های آغازین انقلاب نشان دهنده‌ی کوشش همه جانبه‌ی امام خمینی برای طرح و بسط و استدلال از منظری به خصوص در تحلیل انقلاب اسلامی است.  

امام خمینی انقلاب اسلامی را محصول یک فرایند چهار مرحله‌ای تصویر می‌کنند. در مرحله‌ی اول طرح «اسلام انقلابی» و درگیری آن با برداشت‌های مقدس‌مآبانه و متجددمآبانه از اسلام مطرح است. از نظر امام خمینی اسلام رایج پیش از انقلاب ناب نیست و حجاب تجدد و تحجر آن را پوشانده است. جان‌مایه‌ی معرفتی انقلاب اسلامی خرق این حجاب‌ها با طرح اسلام ناب در جریان یک درگیری معرفتی است. این درگیری معرفتی زمینه‌ساز آگاهی عمومی را فراهم می‌آورد و به شکل‌گیری یک «انقلاب انسانی» می‌انجامد. انقلاب انسانی مفهوم مرکزی و در عین حال پیچیده‌ی تحلیل امام خمینی است که در عین داشتن زمینه‌های عینی و اجتماعی، به دست غیب الهی و در درون انسان‌ها انجام می پذیرد. محصول این انقلاب درونی مولودی نو و غیر قابل پیش بینی است که تحت عنوان «انسان انقلابی» بازشناخته می‌شود. انسان انقلابی در تمنای انقلاب اجتماعی به کنش‌های متمایزی دست می‌زند که منتهی به شکل‌گیری «انقلاب اسلامی» می‌شود.


* مقاله‌‌ای با عنوان «نظریه انقلاب امام خمینی(ره)» به همایش بین‌المللی گفتمان اسلام سیاسی امام خمینی و جهان معاصر ارائه دادم که پذیرفته و برگزیده شد. متن فوق بحثی است که مبتنی بر این محتوای مقاله در این همایش در تاریخ 12 خرداد 1395 ارائه کردم.

۰ نظر ۳۱ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۰۸
مجتبی نامخواه

مقدمه

ما در سراسر منظومه‌ی فکری امام‌خمینی با فراز‌های فراوان و استدلال‌های گوناگونی مواجهیم که در شرح  مفاهیم، زمینه‌ها و تحرک‌های ضداستکباری پرورانده و بسط داده می‌شوند. با مضامینی سازوار مواجهیم که ظرفیت‌ها و ظرافت‌های متون دینی را برای بسط یک الهیات ضد استکباری با نگرشی اصیل و اجتهادی بازخوانی می‌کند. با شرحی بدیع مواجهیم که بیش از نیم قرن درگیری نظری و عملی با استکبار را مفهوم‌سازی می‌کند؛ و بالاخره با مضامین نظری، راهکارهای عملی و تحلیل‌های بدیعی از تجربه استکبارستیزی و استعمارستیز جامعه ایران و کلیت امت اسلامی مواجهیم. هم از این روست که این بُعد از اندیشه‌ی امام خمینی به سرعت در عالم اسلامی انتشار یافت و به ذهن و زبان مشترک بخش قابل توجهی از آحاد مردم و نیروهای فعال امت اسلامی بدل گردید. این یادداشت در پی آن است تا به صورت‌بندی مفاهیم نظری و ادوار تاریخی  استکبارستیزی در آراء امام خمینی بپردازد.


سطوح معرفت

علوم متناسب

با هر سطح

مفاهیم اصلی در الهیات ضد استکباری

 

 

سطح اول

 

 

فلسفه و عرفان

معنای اصیل توحید در پیوند با آزادی، عدالت و مبارزه

بت‌بودگی آمریکا‌

تقدم ظهور کامل نفرت از مشرکین بر خلوص عشق موحدین

سطح دوم

اخلاق

شر بودگی آمریکا

در استدلال استعاری شیطان‌بزرگ

سطح سوم

حکمت‌علمی و فقه

فقه مقاومت مدار و استقلال محور

سطوح الهیات ضد استکباری امام خمینی



* این یادداشت در پیش شماره دوم مجله رسائل با عنوان «عارفان مبارزجو، بت‌شکنان دوران جدید» منتشر شده است.

۰ نظر ۱۰ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۰۶
مجتبی نامخواه

 مقاله

جایگاه نظریه فرهنگی امام در فهم انقلاب اسلامی

 فصلنامه علمی - پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی

سال دوازدهم شماره 42 پائیز 1394

 

چکیده
درک نظام‌مند از دیدگاه‌های فرهنگی امام خمینی(ره) هنگامی میسر می‌شود که با مطالعه گزاره‌های مختلفی که ایشان در موضوعات متنوع فرهنگی مطرح کرده‌اند، نسبت به استنباط سازه‌ای نظری از این دیدگاه‌ها اقدام شود. سپس تلاش شود براساس وجه متمایز و اختصاصی این سازه، دیدگاه‌های فرهنگی امام خمینی(ره) به مثابه یک نظریه فرهنگی منسجم سامان یابد.
این مقاله در پی آن است تا ابتدا با روشی توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از چارچوبی که فلیپ اسمیت از مطالعه‌ی یک نظریه فرهنگی دست می‌دهد، دیدگاه‌های فرهنگی امام خمینی(ره) را با تأکید بر نوآوری‌ها و مفاهیم متمایز ایشان بازسازی کند. سپس تلاش می‌شود نشان دهد چارچوب به دست آمده از نظریه فرهنگی امام خمینی(ره) چه ظرفیت‌ها و زمینه‌هایی را در فهم انقلاب اسلامی در اختیار قرار می‌دهد.

واژگان کلیدی
فرهنگ، نظریه فرهنگی، امام خمینی(ره)، اسلام انقلابی، انسان انقلابی.
۱ نظر ۲۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۰۳
مجتبی نامخواه

مهم‌ترین و به جهاتی دشوارترین مسئله‌ی کنونی ما، فهم‌ نسبتی است که با انقلاب اسلامی داریم. جهان طلبگی، همان‌طور که می‌دانیم، به لحاظ تاریخی و اجتماعی در هیئت و وضع متمایزی نسبت به انقلاب اسلامی قرار دارد. این وضعیت متمایز، این نسبت را مهم‌تر و فهم آن را دشوارتر می‌سازد. هدف این بحث برداشتن گام‌های است اگر نه در مسیر حل این مسئله، که دست‌کم در راستا طرح آن.

 ورود به عرصه‌ی پرسش از نسبت طلبگی  و انقلاب اسلامی به مقدماتی نیاز دارد که از آن می‌گذریم؛ هم به جهت اختصار هم به جهت آمادگی‌های گسترده‌ای که همواره در این زمینه وجود داشته و اخیراً تشدید هم شده است. نشانه‌ی این آمادگی‌ها پرسش‌های مبارکی است که اخیرا خصوصا میان طلاب جوان در این‌باره مطرح شده است. این نشانه‌ها می‌تواند مایه‌ی امید باشد. مایه‌ی امیدی باشد برای برآمدن «طلاب جوان» به مثابه یک جنبش تأثیرگذار معطوف به‌ آینده‌ی حوزه‌ی علمیه. گرانیگاه نابودی این امید اما آن‌جاست که یک عقبه‌ سازواره‌ی معرفتی متقن و منسجم برای تفسیر و بازتولید معنای این نشانه‌ها و نیز مفاهیم مورد نیاز این جنبش شکل نگیرد. اگر این بازتولید معرفتی و معنایی صورت نگیرد طبعا تحرک اجتماعی‌ای هم در پی نخواهد بود؛ هم‌چنان که کم‌ نیستند اندیشه‌هایی که مایلند فرصت تفسیر این نسبت را برای بسط اندیشه‌ی خود به دست بیاورند.

فهم نسبتی که ما به عنوان یک «طلبه»با «انقلاب اسلامی» داریم امری است سهل و ممتنع. سهل است چرا که کافی است دو طرف این نسبت را بازشناسی کنیم؛ بنابراین پرسش از چیستی «طلبگی» و «انقلاب اسلامی» دو پرسش فرعی ماست و به ما کمک می کند که در نهایت به پاسخ پرسش اصلی‌مان، که فهم نسبت امام خمینی و طلبه‌ی انقلاب اسلامی است برسیم.*




* این مطلب جمع‌بندی و تکمیل بحثی است که در حضور جمعی از طلاب مدراس علمیه قم ارائه کرده‌ام و به صورت یک یادداشت در شماره‌ی 12-13 (بهمن و اسفند 94) نشریه خط منتشر شده است. چند خط بالا مقدمه‌ی مطلب است و متن کامل آن با عنوان از «اسلام انقلابی تا انقلاب اسلامی» در صص 73-80 این مجله قابل دسترسی است. 

۰ نظر ۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۴۴
مجتبی نامخواه

1.       فتنه صرفاً شبهه‌ی‌ اعتقادی نیست تا راه مقابله با آن برگزاری حلقه‌های معرفتی باشد؛ همچنان که صرفاً یک امر سیاسی یا یک پروژه‌ی امنیتی هم نیست. فتنه یک امر اجتماعی است که گرچه ابعاد یا زمینه های معرفتی، سیاسی و امنیتی هم خواهد داشت، اما واکنش اصلی در برابر آن صرفا کنش اجتماعی است. به علاوه کنش‌های سیاسی و امنیتی اهالی خاص خود را دارد و بسط آن به عرصه عمومی به شدت عرصه‌ی امر اجتماعی را تنگ خواهد کرد.

.      

۲ نظر ۱۲ دی ۹۴ ، ۱۹:۰۲
مجتبی نامخواه

 

بر اساس روش‌شناسی‌ای که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بازخوانی و تشخیص اصول منظومه‌ی فکری امام خمینی طرح می‌کنند؛ دیدگاه امام خمینی پیرامون پیشرفت یکی از «بیّنات» مکتب امام خمینی است نه یک موضع موردی و به اقتضای حادثه‌ای خاص. کوشش امام خمینی در پروراندن مفهومی اسلامی در زمینه‌ی پیشرفت، با تدوامی تاریخی و تأکیدی معرفتی همراه بوده و بخش قابل توجهی از  حکمت عملی‌ای را تشکیل داده است که در مکتب امام خمینی شکل‌گرفته است. مقوله‌ی پیشرفت آن چنان در حکمت عملی امام(ره) مرکزیت دارد که از یک منظر می‌توان تمام پروژه‌ی «انقلاب اسلامی» را همچون پاسخی خمینیستی به مسئله‌ی عقب ماندگی در نظر گرفت.

تلاش امام خمینی از آغاز «دوران نهضت» معطوف به طرح یک دیدگاه منسجم پیرامون پیشرفت و مفاهیم هم‌بود آن است. علاوه بر آن این تلاش از آغاز «دوران نظام» معطوف می‌شود به ارائه‌ی یک الگوی عینی در این زمینه که در نهایت یک سازه‌ی نظری نظام‌مند در زمینه‌ی پیشرفت به دست می‌دهد؛ این یادداشت می کوشد برای بررسی این ادوار یک مقدمه‌ به دست بدهد و با تأکید بر دوره ی سوم، مهم‌ترین ابعاد «نظریه‌ی پیشرفت امام خمینی» را به صورت گذرا مرور کند.

 

دوره

بازه‌ی زمانی

مفهوم مرکزی

محور

رویکرد

چکیده دستاوردها

اول

قبل از انقلاب اسلامی

ترقی

تعریف پیشرفت

بازخوانی آموزه

نقد جزمیت‌های رایج درباره‌ی ترقی و بازخوانی آموزه‌های اسلامی ناظر به پیشرفت

دوم

پس از انقلاب اسلامی

سازندگی

غایت و چگونگی پیشرفت

طراحی الگو

ارائه‌ی الگوی عملی در زمینه‌ی سازندگی

سوم

پس از جنگ تحمیلی

بازسازی

زمینه‌ها و سیاست‌های پیشرفت

جمع‌بندی تجربه

صورت‌بندی مفهومی تجربه‌ی یک دهه پیشرفت و بازتولیدآن در چارچوب سیاست‌های بازسازی

دوره‌های نظریه پیشرفت امام خمینی


× این مطلب با تغییرات اندکی در شماره‌ی اول مجله برهان اندیشه (آبان‌ماه 1394) صص 8-11 با عنوان «پاسخ معمار کبیر جمهوری اسلامی به مسئله‌ی عقب ماندگی» منتشر شده است.

 

۰ نظر ۰۲ آذر ۹۴ ، ۲۰:۲۳
مجتبی نامخواه

متأسفانه «هیئت» در زمینه‌ حرکت قهقرایی و تدریجی به سمت اسلام حجتیه‌ای گام‌ها بلندی برداشته است. هیأت باید تصویری را که امام(ره) در تئوری اسلام ناب ارائه می دهد بازنمایی کند.

بازنشر یک مصاحبه پیرامون هیئت و انقلاب اسلامی در خبرگزاری مهر (کلیک کنید)

۰ نظر ۰۲ مهر ۹۴ ، ۲۲:۵۴
مجتبی نامخواه

در حاشیه  انصراف دیرهنگام و مبارک هایدگریسم از رقابت با  الهیات  ضد استکباری خمینی؛ به بهانه یادداشت اخیر دکتر داوری

اول: منتقدان بی‌خردانند؟

چندی پیش از فیلسوف گرانقدر استاد داوری اردکانی یادداشتی منتشر شد که برای آشنایان با آثار ایشان از جهاتی چند مغتنم و البته محل پرسش بود. جهت سؤال برانگیز این بود ‌که بیان یادداشت خلاف‌آمد عادتی بود که از اهل فلسفه‌ای چون ایشان سراغ داشتیم. آهنگ بیان فیلسوف در این نوشتار آن قدرها تعجب برانگیز بود که انسان را در صحت انتساب محتوی به تردید می‌انداخت. جهت دیگر اما صراحت مغتنمی بود که ساخت استدلالی این یاداشت در نشان دادن حدود و چگونگی مواجهه‌ی فیلسوف گران‌مایه با غرب به دست می‌داد. 

۰ نظر ۰۲ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۰۰
مجتبی نامخواه
راهی جر تبدیل صحیفه امام به یک معرفت اجتماعی نداریم


از دل حرافی های این مسئولان کلیشه کار و این جماعت تهدید محور و محافظه کار چیزی جز بیهوده گویی و انفعال در نمی آید. اگر کسی را سودای گفتگو و عملی جدی است راه همان است که رهبر حکیم فرمود؛ «بازخوانی»؛ باقی تحریف مبحثِ «تحریف امام(ره)» است و بی‌ثمر.

امام خمینی در نوفل لوشاتو


یادداشت منتشر شده در سایت تریبون مستضعفین(+)

۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۰۸:۵۳
مجتبی نامخواه
هنگامی می‌توان به شناخت مبنای اسلامی تفکر امام دست یافت که بپرسیم امام کدام اسلام را نفی و کدام اسلام را اثبات می‌نمایند. تأکید بر اسلامی بودن حرکت امام خمینی و انقلاب اسلامی، بخشی از حقیقت است و اگر بخش مهم دیگری از آن دیده نشود، ره به بیراهه می‌برد.



یادداشت منتشر شده در پایگاه تحلیلی برهان (+)

۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۰۸:۴۸
مجتبی نامخواه


گفتگو با خبرگزاری مهر
۱ نظر ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۰۸:۴۲
مجتبی نامخواه

گفتگو با سایت مطبوعه و بوشهر24

۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۰۸:۳۳
مجتبی نامخواه

طبقه سه - بررسی نظریه‌ی انقلاب امام خمینی و دلالت‌های آن در سیاست‌گذاری فرهنگیمتن زیر چکیده‌ی پایان نامه‌ای است که دی ماه 1392 دفاع کرده‌ام و در مسیر انتشار است. از نقد و نظری که دوستان بزرگوار داشته باشند استفاده خواهم کرد. (namkhahmojtaba@gmail.com)

 

 

دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام

دانشکده علوم سیاسی، اجتماعی و تاریخ

پایان‌نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد

رشته: دانش اجتماعی مسلمین

بررسی نظریه‌ی انقلاب امام خمینی و دلالت‌های آن در سیاست‌گذاری فرهنگی

استاد راهنما: حجت الاسلام و المسلمین دکتر مریجی

استاد مشاور: دکتر هاشمیان

نگارش: مجتبی نامخواه

دی1392

چکیده:  

تصویر که امام خمینی از انقلاب اسلامی دست می‌هند، آن قدرها متمایز و خلاف آمدعات هست، که  باوجود بحث و گفتگوهای فراوان پیرامون امام خمینی و اندیشه‌های ایشان، نادیده گرفته شود و یا حداکثر تلاش شود به برخی نظریه‌های رایج همچون ماکس وبر به تأویل برده و تقلیل داده شود. مسئله‌ای که این تحقیق با روشی توصیفی تحلیلی از آراء و اندیشه‌های امام خمینی در پی آن است، صورت‌بندی همین درک متمایز است. این تصویر مانند بسیاری از نظریات انقلاب گرچه با تأکید بر یک مورد مشخص ارائه می‌شود اما استدلال‌های روشنی را نیز درباره‌ی یک انقلاب اجتماعی پیش می‌کشد. تحلیل امام خمینی از انقلاب با نظریه‌های جامعه‌شناسی انقلاب تمایزات بنیادینی دارد. نظریه انقلاب امام بر خلاف دیگر نظریه‌ها، انقلاب اجتماعی را محصول دیگر تحولات اجتماعی نمی‌داند و آن را بر اساس یک انقلاب انسانی، درونی و باطنی تحلیل می‌کنند. تفاوت دیگر اینکه نظریه انقلاب امام موضعی محافظه کارانه ندارد؛ امام خمینی در پاسخ‌هایی که به پرسش از چیستی، چگونگی و پیامدهای انقلاب می‌دهند، در پی بازتولید انقلاب هستند. یکی از نمودهای این بازتولید آن جاست که امام خمینی فهمی که از انقلاب دارند را در نظام پس از آن مبنای سیاست گذاری‌ها قرار می‌دهند.

  بر این اساس می‌توانیم بر اساس دیدگاه امام خمینی، انقلاب اسلامی را در چهار مرحله و مفهوم دنبال کنیم. اولین مرحله ارائه درکی ناب اما مهجور از آموزه¬های اسلام است. ارائه‌ی اسلام انقلابی به انقلابی انسانی و درونی در جامعه ایرانی منجر می¬شود. از دل این انقلاب درونی که به یاری دست غیب و مقلب القلوبی خداوند متعال انجام شده انسان جدیدی خلق می‌شود: انسان انقلابی که انقلاب اسلامی محصول کنش جمعی همین انسان انقلابی است. پس از انقلاب است که اسلام انقلابی راه خود را به عرصه‌ی سیاست گذاری‌های فرهنگی باز می‌کند و تجربه‌ی متمایز نهادهای انقلاب اسلامی بر اساس کنش‌های متمایز انسان انقلابی به وجود می‌آیند. 

کلمات کلیدی:

امام خمینی(ره)، نظریه انقلاب، اسلام انقلابی، انقلاب انسانی، انسان انقلابی، انقلاب اسلامی، سیاست گذاری، سیاست گذاری فرهنگی.

لینک در سایت دانشگاه باقرالعلوم(علیه السلام)

 

۰ نظر ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۳۰
مجتبی نامخواه