بازخوانی جهان فکری اندیشمندان انقلاب اسلامی و بالفعلسازی عقل عملی
ما در این سلسله جلسات به بازخوانی ایده متفکران انقلاب و جهان فکریای که این متفکران برای ما شکل دادند، میپردازیم. به بازخوانی ایدهای میپردازیم که در پرتو آن کنشهای اجتماعی ما طی تقریباً نیم قرن اخیر ممکن شده است. ایدهای که میتواند توضیح بدهد که چرا و چگونه جامعه ایران از قریب به نیم قرن پیش، از وضعیت واکنشی به یک وضعیت کنشی منتقل شد و توانست در حد امکانات و مقدورات خودش نسبت به یک جامعهسازی گسترده اقدام بکند. ما با این بازخوانی تلاش میکنیم چارچوب نظریای را به وجود بیاوریم که از یک طرف امکان بازخوانی کنشهای جامعه ایران را به ما بدهد - یا به تعبیر دقیقتر بیش از پیش این امکان را به ما بدهد - و از طرف دیگر امکان فهم مسألههایمان را هم برای ما فراهم کند.
این سلسله گفتگوها ذیل جشنواره علوم انسانی عمار اتفاق میافتد. جشنوارهای که میخواهد یک جنبشواره، یک پویش اجتماعی و یک کوشش اجتماعی باشد برای تأکید بر مشاهده تجربیات اجتماعی نیم قرن اخیر؛ تا از دل بررسی این تجربیات اجتماعی به الگوهایی از شیوه کنش اجتماعی و حل مسأله برسد. این آن چیزی است که ما در جشنواره علوم انسانی عمار دنبال میکنیم. چکیده این ایده را سعی کردیم در جزوه «جنبش بازسازی عقل عملی» توضیح بدهیم. عرض کردم «چکیده» چون حتماً ابعاد متعددی هست که به دلایل امکان و توان محدود ما به آن پرداخته نشده است.
این جنبشواره و این جنبش بازسازی عقل عملی اگر چه تأکید بر مشاهده دارد، اما یک جنبش ضد نظریه نیست بلکه بر این باوریم که در میان ایدههایی که به ما امکان کنش داده، این نظریهها و سرمایه مفهومی که متفکران انقلاب اسلامی فراهم آوردهاند، در طرح امکانهایی برای کنشگری اجتماعی و تاریخسازی و تفسیر این کنشها برجستهاند. ما در این بازخوانی میخواهیم این امکان را توسعه بدهیم.
در جزوه «جنبش بازسازی عقل عملی» سعی کردیم این جنبش را در 7 بُعد توضیح بدهیم. من این جا به یکی از ابعاد آن اشاره میکنم. در تاریخ حکمت اسلامی از عقل عملی حداقل 2 معنا قابل برداشت است. یک معنا آن جایی است که عقل عملی جنبه انگیزشی دارد، مثلاً برای دعوت انسان به کارهای شایسته. این معنا از عقل عملی تقریباً در 1000 سال اخیر در حکمت اسلامی برجسته و مورد اتکا بوده است. اما معنای دیگری هم از عقل عملی وجود دارد که در آن عقل عملی درککننده و حکمدهنده است. یعنی واقعاً جنبهای از عقل است. ما در چارچوب یک استعاره و با استعانت از این معنا تلاش کردیم بخشی از این جنبش را توضیح بدهیم.
به تعبیر فارابی عقل عملی دو سطح دارد. عقل عملیای که فارابی مطرح میکند، عقل عملیای است که در واقع به ما میگوید چه باید کرد و کنش ما را تفسیر و تجویز میکند. منتهی دو سطح از حکم عقل عملی در دستگاه نظری فارابی مطرح است. در سطح اول با بهرهگیری از عقل نظری و وحی، عقل عملی به یکسری احکام میرسد که در مقام عمل آن احکام را تجویز را میکند. فارابی توضیح میدهد که این عقل عملی یک عقل عملی بالقوه و اولیه است که یکسری بایدهای اولیه در اختیار جامعه قرار میدهد. دقت بفرمایید که در استدلال فارابی، عقل عملی حکمِ اولیه خودش را حتی میتواند از وحی بگیرد. به یک معنا آن چه که ما امروز فقه و استنباط فقهی میگوییم، در این دستگاه معرفتی یک تجویز اولیه است. این تجویز اولیه و بالقوه چه وقت بالفعل میشود؟ هنگامی که مبنای عمل قرار بگیرد و پس از عمل کردن به آن تجربه حاصل شود. آنگاه این تجربه باید ارزیابی شود و بر اساس این ارزیابی، به حکمِ دومی برسد که آن عقل عملی بالفعل است.
برای مثال قریب به نیم قرن پیش جامعه ایران با طرحی از عمل اجتماعی مواجهه میشود که اغلب توسط متفکرانی که در آن جامعه حضور داشتند، ارائه میشود. این طرحوارهها به صورت متعدد و متکثر، اما واجد وجه جمعِ قابل توجه در زمینه یک «چه باید کردِ» اجتماعی، به جامعه اسلامی و به طور مشخص به جامعه ایران ارائه میشود که به او امکان دگرگونی میدهد. با توجه به توضیحی که عرض کردم، این طرحها در ساحت عقل عملی بالقوه قرار دارند و در واقع طرحهای اولیهای هستند که بر اساس آنها نهادها ساخته میشوند، کنشها سامان پیدا میکنند، حتی جنگ و صلح اتفاق میافتد، جامعهپردازی صورت میگیرد، دولتسازی میشود و ... . حالا نزدیک به 50 سال بعد از عمل به این دادههای عقل عملی بالقوه، امکان جمعبندی در اختیار ما است. امکان جمعبندی یعنی امکان بالفعل کردن عقل عملی. امکان جمعبندی به معنای این است که ما میتوانیم بخش مهمی از دانش اجتماعیمان را از دل انباشت تجربیات تاریخی و اجتماعی خودمان به دست بیاوریم.
ما در دور اول جشنواره این استدلال را مطرح میکردیم که فرض بفرمایید ما نیاز به نظریه مختلفی از دانش اجتماعی داریم. در حوزه تربیت، مدیریت و غیره. این نیاز البته از طریق حکمت و فلسفه یا از طریق آیات و روایات میتواند پاسخ داده شود اما پاسخ بالفعل هنگامی است که از معبر بررسی تجربیات انباشته عبور کند. این کاری است که ما میخواهیم داخل این سلسله جلسات انجام بدهیم. در واقع جشنواره یک فراخوان به تأمل پیرامون مشاهدات است. چارچوب آثاری که به جشنواره میآید، یک چنین چارچوبی است. آثاری که یک مسأله را موضوع تحلیل نظری قرار داده است. این اتفاقی است که در جشنواره رخ میدهد. این سلسله همایشها در حاشیه جشنواره در مقام توضیح نظریهها یا دادههایی از عقل عملی بالقوه است که این کنشها را ایجاد کرده و میتواند تفسیر کند.
البته این جشنواره در مقام تولید دانش نیست. جشنواره در واقع یک پدیده اجتماعی است. شاید کسانی در یک کنفرانس نفتی و مانند آن مدعی تولید علم باشند، ولی در جشنواره اجتماعی چنین چیزی تولید نمیشود، بلکه تولیداتی از دانش اجتماعی و انسانی که موضوعشان این تجربه زیسته در چهل سال اخیر بوده است ولی به خاطر نظامات رسمی موجود در دانشگاهها در حاشیه قرار گرفتهاند، را مورد توجه قرار میدهد و برجسته میکند. این دقیقاً موضوع کار ما در جشنواره مردمی علوم انسانی عمار است.
کدام ایده؟
ما آرزو داریم در جشنواره علوم انسانی عمار بتوانیم یک پاتوق و یک گعده باشیم برای گفتگو بین پژوهشگرانی که تلاش کردند برنامه فکری خودشان را در حاشیه این مشاهدات و تجربیات عینی پیش ببرند. این اتفاقی است که در جشنواره میافتد. منتهی ما در کنار آن به یک سلسله از گفتگوها و مباحثات احتیاج داریم که بپرسد «کدام ایده این کنشها را تولید کرد؟» این پرسشی است که در این سلسله جلسات و سلسله مباحث به آن میپردازیم.
ما در این جا با یک بازخوانی و یک خوانش طرف هستیم. همه این اندیشهها لزوماً یکسان نیستند و حتماً متفاوتاند، منتهی در این جا یک وجه جمع خیلی قوی وجود دارد. طبعاً بیرون از چارچوب متفکرانی که موضوع بررسی این همایشها هستند هم میشود افرادی را پیدا کرد. ولی ما به خاطر محدودیت نتوانستیم به بیش از این افراد بپردازیم. یک استقرایی بود که امکانها و محدودیتهای خودمان را میسنجیدیم و به چنین فهرستی رسیدیم. کاری هم که این جا انجام میدهیم، دقیقاً یک بازخوانی است. یعنی لزوماً تکرار نیست و شرح نیست و لزوماً هم نقد نیست. میخواهیم بپرسیم این متفکران چه امکانهایی به دست ما دادند.
من دعوت میکنیم از همه بزرگوارانی که صدای ما را میشنوند، اگر تأمل و یا ایدهای در مورد این متفکران دارند که به پیشبرد این برنامه کمک میکنند، حتماً اعلام بکنند. این کرسی، کرسی ارائه آنها خواهد بود و ما از این جهت خوشحال میشویم اگر بتوانیم خدمت همه اندیشورانی باشیم که دستی دارند بر آتش بازخوانی متفکران انقلاب اسلامی دارند.