گزیده:
این چنین نیست که اشعریگری و مقدسمآبی با عقلانیت تُنُکِ خود، فقط دوگانه های موهوم ولایت/عدالت، جمهوریت/ولایت، عدالت/مطالبه و مشارکت/ کارآمدی و مانند آن را بسازند؛ علاوه بر این، اغلب این کارکرد را دارد که یا پامنبری های خود را در صغارت این سوی دوگانه نگاه می دارد یا به طغیان سوی دیگر سوق می دهد.
بایگانی نوشتههایم در شبکههای اجتماعی
در این ایام که درگاههای متعدد رسانههای جریان رسمی، یکبار دیگر بحث واقعا بیهودهی ولایت و عدالت را دامن میزدند، با پیامها و پرسشهای متعددی روبرو شدم که میخواستند در این باره موضعی- حرفی داشته باشم. با موضعگیری در این قبیل موضوعات پیش پا افتاده و فرعی مخالف بوده و هستم. حالا که زمان و رمضان گذشته و میبینم هنوز این پرسش برای دوستانی همچنان باقی است، این چند خط را نه به عنوان بازی در زمین سازندگان این دوگانه، بلکه از باب انجام وظیفه در پاسخ به پرسشها مینویسم:
گزارشی از مباحث مطرح شده در کارگاه جامعهشناسی عدالتخواهی(+، +)
مجله علوم انسانی اسلامی صدرا در شماره جدید خود (شماره 24،ص 248-270) در گزارشی با عنوان «اندیشهورزی پیرامون عدالت: پیوند عدالتخواهی و عدالتپژوهی»، خلاصهای مباحث ارائه شده در سلسله برنامههای انجمن عملی علوم اجتماعی اسلامی دانشگاه تهران را منتشرکرده است.
متن زیر بخشی از این گزارش است که چکیدهای از مباحث مطرح شده در چهار جلسه کارگاه «جامعهشناسی عدالتخواهی؛ درآمدی بر نظریه عدالت انقلاب اسلامی» به دست میدهد.
گفتاری در باب زمینههای نظریِ عقبماندگی در عدالت
گفتار ارائه شده در محفل مسئله، مدرسه انقلاب اسلامی(لینک کانال) در میزگردی با موضوع: نسبت عدالت، آزادی، امنیت
خلاصه:
- اگر جایی گفتند اعتراض برای عدالت با امنیت در تعارض است و باید عدالتخواهی را کنار گذاشت چون خواست عدالت قبیح است؛ پاسخ می دهیم که در تفکر شیعی این اتفاق نخواهد افتاد. حالا اگر کسی پیدا شد، جریانی پیدا شد و برای ما قصهای تعریف کرد که در آن ارزشهای دیگری همچون مصلحت، ولایت، حکومت، صداقت، مشروعیت، دیانت و معرفت مقدم بر عدالت بود؛ به صراحت به او میگوییم هویت فکری ما چنین چیزی را بر نمیتابد و این از تأثیرات آشکار اشعریگریای است که فضای فکری شیعه را هم تحت تأثیر قرار داده است.
- رسماً می نویسند باید بین «فسادِ رخ داده در جبهه اهل حق» و «فساد رخ داده در جبهه اهل باطل» تمایز قائل شویم! تفاوت را هم این طور توضیح میدهند که وقتی میخواهید با فساد رخ داده در جبهه اهل حق مقابله کنید، باید مصالح گوناگونی را در نظر بگیرید! چه چیزی را باید در نظر بگیریم؟ با همین استدلالها و با همین گفتن «انشاءالله گربه است»گفتنها آمدیم که رسیدیم به اینجا که چشم وا می کنیم و میبینیم به تعبیر رهبر انقلاب در نشست راهبردی عدالت، وضعیت عدالت اجتماعی «مطلقاً» راضی کننده نیست. این وضع تا کجا می خواهد پیش برود؟
- ما امروز هم زمان با عدالتخواهی در میدان عمل، احتیاج داریم به یک عدالتاندیشی و اندیشهورزی درباب عدالت. البته اندیشه ورزی درباب عدالت به این معنا نیست که چشم از میدان عینیت و واقعیت ببریم و برویم سراغ بحث های انتزاعی درباره عدالت.
- وقتی از اخباریگری و اشعریگری حرف میزنیم از یک مسئله ی روی داده در دور دست ها حرف نمی زنیم، امروز این خطر پشت درب های اندیشه های ما یک عده ایستاده اند و هر روز یک چیز خوب را در برابر عدالت علم می کنند و بر عدالت مقدم می دانند.
دریافت
توضیحات: میزگرد نسبت عدالت، آزادی و امنیت نسخه پرینت
دریافت
توضیحات: میزگرد نسبت عدالت، آزادی و امنیت نسخه مطالعه
متن بحث ارائه شده در این میزگرد در ادامه مطلب
دو سخنرانی اخیر رهبر انقلاب، حاوی پافشاری و تکرار بر دو ایدهی کلیدی در زمینه نظریه عدالتِ انقلاب اسلامی بود: سخنرانی 19 بهمن، «ارزشِ مطلق بودنِ عدالت»[1] را به مثابه یک بنیان مهم در نگرش انقلاب اسلامی به مقوله عدالت مطرح کرد. کافی است نگاهی داشته باشیم به هجوم حجم انبوهی از نگرشهای بیتفاوت نسبت به عدالت یا ضد آن که تلاش میکنند حتی در ساحت نظر نیز عدالت را از ارزش مطلق بودن، از همیشگی بودن و از همهجایی بودن بیاندازند و با بیانهای مختلف، ضد ارزش معرفی کرده یا ارزشهای دیگر را بر عدالت برتری بخشند. با بیانی محافظهکارانه و امنیتی از تقدم مصلحت، حکومت و امنیت بر عدالت سخن میگویند. با نگرشی نواشعریگرایانه و نواخباریگرایانه، ولایت و دیانت را بر عدالت تفوق میبخشند. در رویکردی ذهنگرایانه یا تجردزده، معرفت را بر عدالت اولویت میدهند و در نگاهی سخت تجددزده آزادی را بر عدالت ترجیح میدهند.