طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

مسئله «بحران نمایندگیِ» طبقات فرودست یکی از جدی‌ترین مسئله‌های زمانه و جامعه ماست. مسئله تنها این نیست که اقشار مستضعف درآمد کافی، امکانات رفاهی، مسکن و حتی در برخی مناطق آب شرب سالم ندارند. مسئله این‌جاست که  این اقشار، به مرور زمان، هر روز کمتر از گذشته امکان‌ها و کرسی‌هایی دارند که خواست‌های آن‌ها را در سطوح تصمیم‌گیری، تصمیم‌سازی، خط مشی‌گذاری و حاکمیت نمایندگی کند.

محافظه‌کارانِ ثبات‌گرا می‌کوشند با تقلیل مسئله به ابعاد معیشتی (اقتصادی) از طرح راه‌حل‌های دگرگون‌ساز جلوگیری کرده و سطح پاسخ‌ها را در حد بسته غذایی و ساخت سرویس بهداشتی در مناطق محروم نگه دارند. در حالی که «جنگ فقر و غنا»یی که امام خمینی به ما آموخت که آینده انقلاب به آن بستگی دارد، یک جنگ تمام عیار اجتماعی است که به وضوح تمامی عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی را شامل می‌شود.

مرور تجربه جهادسازندگی در دهه نخست انقلاب به ما نشان می‌دهد که انسان انقلابی در دهه نخست این درک را از کار جهادی داشت. جهادی‌های صدر انقلاب کار جهادی را به سطوح خُرد معیشتی فرونمی‌کاستند و فی‌المثل حل بحران نمایندگی از اولویت‌های کارکردی‌شان بود و برای این کار نهادی موسوم به شوراهای روستایی را از نظر فرهنگی و اجتماعی تمهید و سپس اجرا می‌کردند.

با گذشت زمان و در اثر تفوق تدریجی نگرش‌های ثبات‌گرا و محافظه‌کار، مفهوم «کار جهادی» سیاست‌زدایی شده و از معانی دگرگون‌ساز خود تهی شد. اگر نهاد جهادسازندگی را نسل نخست تکنوکرات‌های جمهوری اسلامی منحل کردند، کنش جهادی را نسل دوم‌شان از معنا تهی کردند و این دومی مهم‌تر بود چرا که در صورت بازتولید کنشگری جهادی، نهادهای متناسب با آن هم تولید و بازتولید می‌شد.

اگر در آینده این توفیق را بیابیم که از معناهایی که تکنوکرات‌های حزب‌اللهی و البته ثبات‌گرا، محافظه‌کار و امنیت‌گرا از  کنش جهادی باب کرده‌اند عبور کنیم و معنایی که انسان انقلابی از کنش جهادی داشت را بازسازی کنیم؛ اگر به مثابه انسان انقلابی زمانه خودمان این بخت را داشته باشیم که در آینده از تعریفِ حداقلی‌شده‌ی کنش جهادی، که امر جهادی را به مثابه امری خیریه‌ای و محدود به خدمت خُرد به محرومین می‌بیند، دست برداریم؛ اگر بتوانیم کار جهادی را در میدان جنگ امروز، جنگ فقر و غنا بازتعریف کنیم، آن‌گاه ایجاد سازوکارهای اجتماعی برای نمایندگی اقشار فرودست، یکی از مهم‌ترین کارهای جهادی زمانه ما خواهد بود.

۹۹/۰۳/۲۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی