طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بحران نمایندگی» ثبت شده است

متن زیر گفتگویی است با روزنامه فرهیختگان (اینجا) درباره گفتمان دولت سیزدهم و لوازم پیش و پس از شکل‌گیری آن.
مجتبی نامخواه، پژوهشگر عدالت در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
مهم است که اسناد سیاستی و تحولی چه نسبتی با گفتمان دولت دارند
 

گزیده:

واقعیت این است آنچه در سیاست یا در سطح فکری و ایده کلان دولت از گفتمان یاد می‌شود، از نظر اجتماعی منوط به این است که برآمدن یک دولت از یک خاستگاه اجتماعی مشخص باشد و بخش معینی از جامعه را نمایندگی کند. به میزانی که نمایندگی سیاسی به‌معنای حقیقی، نه به‌معنای صورت‌های حقوقی محقق شود، دولتمردان امکان پیش‌بردن یک گفتمان را دارند.

 

فرهیختگان: با وجود گذشت 9 ماه از آغاز به کار دولت سیزدهم به نظر می‌رسد گفتمان فراگیری وجود ندارد که بتوان اقدامات دولت را ذیل آن جمع‌بندی کرد. گفت‌وگوی روزنامه فرهیختگان با مجتبی نامخواه در همین رابطه را بخوانید.
دولت جدید درحال حاضر گفتمانی دارد؟ و شما به‌عنوان یک پژوهشگر تا چه میزان «عدالت و جمهوریت» را به‌عنوان گفتمان دولت، لمس کردید؟
واقعیت این است آنچه در سیاست یا در سطح فکری و ایده کلان دولت از گفتمان یاد می‌شود، از نظر اجتماعی منوط به این است که برآمدن یک دولت از یک خاستگاه اجتماعی مشخص باشد و بخش معینی از جامعه را نمایندگی کند. به میزانی که نمایندگی سیاسی به‌معنای حقیقی، نه به‌معنای صورت‌های حقوقی محقق شود، دولتمردان امکان پیش‌بردن یک گفتمان را دارند. بنابراین گفتمان تعیین‌کردنی نیست. یک نوع تعین‌یافتنی است، بیش از آنکه تعیین‌کردنی باشد. آنچه تعیین‌شدنی و اعلام‌شدنی و انتخاب‌شدنی است شعار است، نه گفتمان. فقدان گفتمان و فقدان ایده کلان در سطح تئوریک باعث می‌شود در سطح سیاسی دولتمردان انسجام گفتاری مشخصی نداشته باشند، در گزینش همکاران و نیروهای انسانی و نظام منزلتی که برای ما تعریف می‌کنند، جایگاهی که در ساختار برای آنها تعریف می‌کنند هیچ‌گونه انسجامی نداشته باشند و همین‌طور برنامه‌ها و اقدامات نیز فاقد انسجام می‌شود. بنابراین در پاسخ به پرسش اینکه گفتمان دولت چیست، آنچه درخصوص دولت کنونی می‌توان بدان فکر کرد این است که جامعه به همان میزان نقش دارد که دولتمردان نقش دارند، یعنی به همان میزان جامعه از گفتمان دولت حق دارد حرف بزند که دولتمردان می‌توانند. به یک معنا تعیین گفتمان پروژه‌ای نیست. این مقدمات را از این باب عرض کردم که بیان کنم وضعیتی که دولت درحال حاضر با آن مواجه است، وضعیتی است که نه در سطح تئوریک و نهادهای تئوریک مثل مرکز بررسی‌های استراتژیک که بیان کردید، نه در سطح گفتار دولتمردان و نخبگان و نه در سطح رتوریک و نه در سطح اقدامات و برنامه‌ها به یک گفتمان یا یک ایده مشخص ارجاع داده نمی‌شود.

۰ نظر ۱۸ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۲:۱۴
مجتبی نامخواه

از منظر اسلامی، حکمی و اجتماعی که به سیاست بنگریم، یکی از دو مسئله سیاست این است که سیاست‌مداران، خواست اجتماعی را نمایندگی نکنند: در این صورت سیاست‌مداران و سیاست، به عناصر و میدانی برای تخریب «جامعه» تبدیل خواهند شد. وضعیتی که ما نیز کم و بیش، بدان دچاریم.

نانمایندگیِ سیاست‌مداران رسمی، احزاب سیاسی و الیت اصولگرا/ اصلاح طلب، بسیار بیشتر از آن است که در رسانه‌های رسمی بازتاب داده می‌شود؛ و بسیار بیشتر از آن است که گفتگو از این نانمایندگی، نیازمند پیمودن مسیر و استدلالی باشد. با این حال می‌توانیم به یاد بیاوریم که مطابق برخی پیمایش ها، از جمله موج اخیر سنجش نگرش ایرانیان، ضریب نفوذ دو جناح رسمی، چیزی است در حدود ۱۵ درصد: اقلیت محض در جامعه و اکثریت مطلق در سیاست. این به آن معنا است که حتی با تایید صلاحیت کلیه نامزدهای این دو جناح و غیره، مسئله نانمایندگی حل نمی‌شود. باید برای وضعیت نانمایندگی، نگران باشیم اما نباید از خاطر ببریم که نانمایندگی کنونی، مسئله‌ای نیست که با رویدادهای سیاسی و حقوقی ایجاد شده باشد و با احراز صلاحیت کلیه نامزدها، «و غیره» و نیز کلیه ثبت نام کنندگان در وزارت کشور، حل شود.

۰ نظر ۰۶ خرداد ۰۰ ، ۱۳:۰۵
مجتبی نامخواه

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

پیش‌فرض می‌گیرند که جناح راست در دوره پسا دهه شصت یا دست کم در حال حاضر، «جبهه انقلاب» است و تنها مشکل این جاست که نیروهای انقلاب نتوانستند مردم را اقناع کنند که راه حل مسائل در داخل است، به همین دلیل مردم فریب غرب‌گراها را خوردند و جبهه موسوم به انقلاب از رقیب، شکست گفتمانی خورد. پس بروید و بدوید از فرصت‌ها کمال استفاده را ببریم برای تبلیغ گفتمان موسوم به انقلاب و برای گفتمان سازی و تکرار کلیاتی از قبیل آن که بیانیه گام دوم خوب است و برجام خسارت محض بود و غیره.

۱ نظر ۱۸ فروردين ۰۰ ، ۱۲:۴۰
مجتبی نامخواه

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی


جناح راستِ دهه شصت که از میانه‌های دهه هفتاد با نام اصول‌گرایی بازسازی شد، دست‌کم سه دهه است که مرجعیت سیاسی یافته و بر ذهن و زبان #انسان_حزب‌اللهی تفوق یافته است.

۰ نظر ۱۸ فروردين ۰۰ ، ۱۲:۳۷
مجتبی نامخواه

مسئله «بحران نمایندگیِ» طبقات فرودست یکی از جدی‌ترین مسئله‌های زمانه و جامعه ماست. مسئله تنها این نیست که اقشار مستضعف درآمد کافی، امکانات رفاهی، مسکن و حتی در برخی مناطق آب شرب سالم ندارند. مسئله این‌جاست که  این اقشار، به مرور زمان، هر روز کمتر از گذشته امکان‌ها و کرسی‌هایی دارند که خواست‌های آن‌ها را در سطوح تصمیم‌گیری، تصمیم‌سازی، خط مشی‌گذاری و حاکمیت نمایندگی کند.

محافظه‌کارانِ ثبات‌گرا می‌کوشند با تقلیل مسئله به ابعاد معیشتی (اقتصادی) از طرح راه‌حل‌های دگرگون‌ساز جلوگیری کرده و سطح پاسخ‌ها را در حد بسته غذایی و ساخت سرویس بهداشتی در مناطق محروم نگه دارند. در حالی که «جنگ فقر و غنا»یی که امام خمینی به ما آموخت که آینده انقلاب به آن بستگی دارد، یک جنگ تمام عیار اجتماعی است که به وضوح تمامی عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی را شامل می‌شود.

۰ نظر ۲۴ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۳۲
مجتبی نامخواه