«داد» اثری است که بسیار بیشتر از آنچه سازندگان آن فکر میکردند دیده شده است. همین واقعیت به احتمال زیاد سازندگان این اثر را متوجه چنین سوژههایی خواهد کرد. قابل پیشبینی است که در آینده «دادِ» 2 و 3 و 4 و غیره را داشته باشیم. مهمتر از ادامهی «داد»، اما تأثیری است که داد بر روایتِ عدالتخواهی و ژانر مستندهای عدالتخواهانه خواهد داشت. «داد» شبیه «کفشهای مکاشفه» مرحوم احمد عزیزی است؛ همانطور که مثنویهای کفشهای مکاشفه جماعتی را شاعر کرد، دادخواهیهایِ داد هم کفشهای جماعتی خواهد بود برای کشف سرزمینهایی ناشناخته و زمینههایی بدیع از امر عدالتخواهانه. از همین روی لازم است «داد» را به دقت و حتی بیرحمانه نقد کرد. پیش از این در دو نشست و یک گفتگو درباره «داد»(اینجا)، نکاتی گفتهام. نکات این سه متن اغلب بیان اهمیت و نقاط قوت «داد» بود. در این یادداشت نکاتی مطرح میشود که بیشتر در نقد «داد» است و دستکم در آثاری که در آتی در اینباره ساخته خواهد شد، میتوان مورد تأمل قرار گیرد.