امروزه اغلب مطالعات اسلامی دربارهی موسیقی و یا مطالعه دربارهی نسبت دین و موسیقی، فارغ از یک تجربهی موسیقایی مهم و متفاوت، دنبال میشود: تجربهی موسیقایی انقلاب اسلامی تجربهای اجتماعی و به نسبت همگانی است. تجربهای که در آن انسان جامعهی ایرانی، نسبت متمایزی با موسیقی بر قرار میکند. مراد از این تمایز فارغ از داوری و ارزشگذاری، در انداختن طرح این پرسش است که آیا این تمایز و تجربهی متمایز نمی تواند در شکلدهی به موضوع مطالعات دینی موسیقی یک متغیر اثر گذار باشد؟
* یادداشت منتشر شده در شماره سوم مجله رسائل