طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

جنبش مشاهده در تکاپوی نظریه

دعوت به دیالکتیک مستمر میان «هنر- نظر» و «مشاهده- نظریه»

جنبش مشاهده در تکاپوی نظریه

متن زیر نکاتی است که در کنفرانس خبری جشنواره علوم انسانی عمار درباره این رویداد مطرح کردم.

سیر شکل‌‌گیری و اهداف جشنواره

می‌توان ایده و هدف جشنواره علوم انسانی عمار را در ضمن سیر شکل‌گیری آن توضیح داد. بیش از ده سال قبل وقتی جشنواره مردمی فیلم عمار شکل گرفت، یکی از ایده‌های اصلی آن پیوند میان اندیشه، هنر و رسانه بود و یکی از موقعیت‌هایی که این ایده خودش را نشان می‌داد ترکیب هیئت داوران جشنواره بود. در فرایند داوری آثار یک هم‌نشینی میان اهالی اندیشه و فرهنگ و رسانه اتفاق می‌افتاد. به عنوان نمونه آثاری در زمینه مسکن، آموزش، سلامت، فقر، مسائل کارگری و محیط زیست و نقد وضعیت اجتماعی یا تاریخ اجتماعی و فرهنگی سال‌های اخیر ارائه می‌شد. هنگامی که این آثار به داوری گذاشته می‌شد، اندیشوران بیشتر درباره آن مسئله و اهالی هنر و رسانه درباره بازنمایی آن گفتگو می‌کردند. این گفتگوها در هر دو سو حامل وجوهی از بداعت بودند: هم برای اهالی اندیشه مشاهده و بازنمایی‌ای که در آثار وجود داشت تازگی داشت؛ هم برای اهالی رسانه و هنر، تحلیل‌های اهل اندیشه نغز و جدید بود و به نوعی بداعت مواجهه مجدد با موضوع را تجربه می‌کردند. اهالی اندیشه و علوم اجتماعی، با این که قاعدتاً کارشان تحلیل جامعه و مسئله‌های اجتماعی است، ابراز می‌کردند که تا کنون با این ژرفا با مسئله‌ها، با مسئله مسکن، مسئله محیط زیست، مسائل کارگری و نابرابری مواجه نشده بودند. خود سازندگان آثار هم اغلب پس از این گفتگوها می‌گفتند با آن که ما خود اهل رسانه و هنر و بازنمایی همین مسائل عینی بوده‌ایم، کمتر از منظرهای تحلیلی به مشاهدات‌مان عمق بخشیده‌ایم. نقطه مشترک هم عبارت بود از تأکید و حتی طلبِ ادامه. مطالبه‌ای که از سوی دو سمت این گفتگو مطرح می‌شد؛ مطالبه ادامه جدی‌تر این هم‌نشینی میان علوم انسانی و اندیشه با هنر و رسانه.

در طول بیش از ده دوره عمار، این گفتگوها در بیش از 1000 ساعت در بیش صد و پنجاه جلسه داوری، همچنین در نشست‌های جانبی و نوشته‌های مختلف اندیشوران در این زمینه استمرار داشت و امروز می‌توانیم بگوییم این مسیر از یک گفتگو و دیالوگ فی‌البداهه به یک دیالکتیک واقعی و تمام عیار تبدیل شده است. یک دیالکتیک و تعاطی میان اهل نظر و هنر از یک سو و  میان اهل نظر و واقعیت عینی و جاری از سوی دیگر.

به این معنا جشنواره علوم انسانی عمار یک پروژه نیست؛ یک پروسه است. دوستان زیادی در دبیرخانه این رویداد زحمت کشیده و خواهند کشید اما وجه غالب در این رویداد، جنبه پروسه‌ای آن است. جشنواره علوم انسانی عمار پاسخی است به طلبی که از یک تعاطی و دیالکتیکی مستمر میان اصحاب نظریه با اهالی هنر و رسانه برآمده است. این پروسه ناظر به ترمیم دو فاصله و شکاف اصلی است: فاصله هنر/ نظر و شکاف مشاهده/ نظریه.

طبعاً هم اهالی پژوهش و اندیشه به ویژه پژوهشگران علوم اجتماعی دل‌مشغول پژوهش پیرامون تجربه‌ها و واقعیتها و مسئله‌های عینی هستند و هم اهالی هنر و رسانه متوجه میدان اندیشه‌اند. مزیت جشنواره عمار اما این است که طی یک دهه و در بیش از هزار ساعت، این دغدغه را محقق کرده است.

بنابراین همچنان که از روایت تولد جشنواره علوم انسانی عمار هویداست: این رویداد نه یک جشنواره یا همایش که یک جنبش‌واره‌ است برآمده از دیالکتیک میان اهالی ایده نظری و اصحاب بازنمایی واقعیت؛ و معطوف به همبستگی بیشتر نظریه و مشاهده و اندیشه و هنر- رسانه. شکل‌گیری این جشنواره بیش‌تر از آن‌که طرح و پروژه برگزارکنندگان باشد، استمرار صورت‌بندی شده‌ی یک تجربه و پاسخ به یک طلب است.

محورهای فراخوان جشنواره

در متن فراخوان این جشنواره، چهار محور عمده و کلان مطرح شد: «انسان انقلاب اسلامی» و «جامعه»، «جهان» و «آینده انقلاب اسلامی». این عناوین کلی در واقع به نوعی از تحلیل محتوا و مقوله‌بندیِ آثار ادوار و آن هزار ساعت گفتگو میان اهالی اندیشه و هنر – رسانه به دست آمده است.

آثاری که به جشنواره عمار ارائه می‌شد، حاوی روایت‌های بکر و ابتکاری از انسان‌های معمولی بود که توانسته بودند در متن زندگی یک دگرگونی متعالی ایجاد کنند یا یک چرخه‌ای ابتکار از مشارکت در حل مسئله‌های اجتماعی ایجاد کنند. آثاری که وجوه انسان‌شناختی و مردم‌شناختی قوی‌ای داشتند اما چون سازنده اثر از منظر یک غریبه و از یک موضع استعلایی، موضوع روایت خود را ابژه نکرده بود، به یک روایت خاصی دست یافته بود که می‌توانست چگونگی زندگی انسان انقلاب اسلامی را در کشاکش امر انقلابی و امر اجتماعی روایت کند. گاهی کار متفاوتی بود، مثل تجربه سازمانی که در جهادسازندگی بروز پیدا کرد یا تجربه آموزشی که در نهضت سوادآموزی شکل گرفت. گاهی هم لزوماً کار متفاوتی نبود اما کاری بود که باید. مثلا در نظریه تئاتر، یکی از وجوه ضرورت تئاتر، آموزش و پرورش است. انسان انقلاب اسلامی تئاتری را بازتولید می‌کند که گویی با فلسفه تئاتر ملاقاتی تازه کرده و به کارکرد خود بازگشته است. جشنواره علوم انسانی عمار می‌‌خواهد حرکتی باشد برای تأمل بر این تجربه‌ها.

این‌ها چیزی نیست که علوم اجتماعی ایرانی به آن بی‌توجه باشد. البته وجوهی از علوم اجتماعی ایرانی، دلمشغول ترجمه یا اسلامی‌سازی‌اند و به این واقعیت‌ها توجه نمی‌کنند یا آن‌چنان که باید توجه نمی‌کنند اما توجه واقعیت اجتماعی جوهره علوم اجتماعی است. جشنواره علوم انسانی عمار می‌خواهد تأکید و شاید بازگشتی باشد بر این جوهره. می‌خواهد فراخوانی باشد برای تأمل مجدد بر مشاهدات انباشته و ده‌ساله جشنواره عمار، که حدود 14 هزار ساعت اثر است و البته، تآکید می‌کنم و البته مشاهدات دیگر.

جشنواره و اهالی علوم اجتماعی و انسانی

در مدت پس از انتشار فراخوان تا امروز اقبال‌ها و نقدهای زیادی نسبت به این حرکت جدید انجام شد. فارغ از موارد معدود، بسیاری از این نقدها یا تقریباً اغلب نقدها، کمک به این حرکت ما بودند؛ جشنواره علوم انسانی عمار خود مولود نقد‌هایی است که وضعیت موجود داشته و نقدهای اندیشوران بیش از هر چیز کمک به رویه این رویداد است. ما در این مدت در حال گفتگوی مستمر با اصحاب اندیشه بودیم. بسیاری از کسانی که در عداد نخستین منتقدان این رویداد بودند، امروز بخشی از مجریان، همفکران و ارائه کنندگان مباحث در این جشنوارهاند.

بخش مهم دیگری از گفتگوهای مستمر با با اصحاب علوم انسانی، گفتگو با اساتید و نسل‌های فرهیخته علوم اجتماعی ایرانی است که در کوشش‌هایی در خور توجه و نظریه‌هایی در خور تأمل یا مفید برای مشاهده داشته‌اند. به این معنا، جشنواره علوم انسانی عمار، درست مثل تجربه جشنواره فیلم عمار، یک نوع پیوند یا ضد گسست نسلی است.

در میان همه اساتید و اندیشوران برجسته علوم اجتماعی، چهار تن از این بزرگواران در مقام هیئت علمی این جشنواره، با دقفت بیشتری با این رویداد در تعامل خواهد بود. این بزرگواران که به نوعی مدرسه‌های فکری مهم در علوم اجتماعی ایرانی را نمایندگی می‌کنند، به ترتیب حروف الفبا عبارتند از:

جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین حمید پارسانیا، عضو محترم هیئت علمی دانشگاه تهران و شورای عالی انقلاب فرهنگی که در این سال‌ها در کوششی مستمر، پل پیوندی بوده‌اند میان علوم حکمی و علوم اجتماعی.

جناب آقای پروفسور فرامرز رفیع‌پور که صاحب یکی از مهم‌ترین پروژه و کوشش‌ها در فهم انقلاب اسلامی و  مسئله‌های اجتماعی ایران بوده و به درستی و دو و نیم دهه پیش از حکمرانان، تضادآفرین بودن سیاست‌های توسعه را هشدار داده‌اند.

جناب آقای دکتر علی‌رضا شجاعی‌زند، عضو محترم هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس که پروژه فکری ایشان در جامعه‌شناسی دین و علاوه بر آن در درک اجتماعی انقلاب اسلامی و روندهای اجتماعی پس از ان، ارزشمندی بسیاری داشته است.

و جناب آقای دکتر حسین کچوئیان عضو محترم هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران که پروژه فکری ایشان در زمینه غرب‌شناسی، نقد تجددشناسی و فهم هویت ما در ارتباط با انقلاب اسلامی بسیار ارزشمند بوده است.

این بزرگوران، که همین جا از آنان کمال تشکر را داریم، علاوه بر بذل محبت در ارتباط با جشنواره، به رغم همه محدودیت‌هایی که دارند، زمان‌های قابل توجهی برای گفتگو با دست‌اندرکاران جشنواره مصروف داشته و ایده‌های مهمی در ایجاد یا تصحیح سیاست‌های کلان این رویداد داشته‌اند.

رویدادهای جشنواره علوم انسانی عمار

در حد فاصل آغاز جشنواره تا برگزاری اختتامیه، زیر نظر شورای علمی و با همکاری یک زنجیره از اندیشوران جوان، یک سلسله‌ای از رویدادهای برگزار خواهد شد که تفصیل ان در روزهای آتی به اطلاع علاقه‌مندان خواهد رسید. محورهای کلی این رویدادها عبارت است از:

  • انقلاب اسلامی و دگرگونی انسانی و زن و انقلاب اسلامی
  • هنر و انقلاب؛ بررسی تجربه ها و مسئله های انقلاب اسلامی در زمینه سینما، مستند، موسیقی، تئاتر و هنرهای تجسمی
  • بررسی تجربه های تربیتی و آموزشی انقلاب اسلامی
  • انقلاب اسلامی و تحول در حوزه های مدیریت، سازمان، نهاد، یاریگری و مددکاری
  • مسئله های انقلاب اسلامی در حوزه های عقب ماندگی در عدالت، آزادی و اعتراض، توسعه و پیشرفت؛ کارگران، محیط زیست
  • انقلاب و جبهه جهانی مستضعفین
  • تاملی بر تعامل فلسفه و انقلاب و روش شناسی درک و بازخوانی تجربه ها و مساله های انقلاب

 

پی‌نوشت:

متن بیانیه فراخوان نخستین دوره جشنواره علوم انسانی عمار

چرا جشنواره علوم انسانی عمار؟ «انسان ایرانی» و صورت اخیر و اتمّ آن، «انسان انقلاب اسلامی» همچنان در تفکر و آکادمی به رسمیت شناخته نمی‌شود. منورالفکران و روشنفکران این مرز و بوم همچنان تمایل دارند انسان ایرانی و مسئله‌ها و تجربه‌هایش را زیر سایه انسان غربی درک کنند. جشنواره علوم انسانی عمار بیش از هر چیز فراخوانی است برای اندیشیدن به انسان. اندیشیدن به انسان متمایزی که ماهیت خود را برخاسته از ایران می‌بیند و وجود خود را مدیون انقلاب اسلامی می‌یابد.

ما بر این باوریم که تجربه‌ها و مسئله‌های این انسان و جامعه‌ای که می‌سازد ارزش آن را دارد که بیش از وضع کنونی بدان پرداخته شود؛ بیشتر از آن‌چه اکنون نقل محافل فکری است و افزون‌تر از آن‌چه اکنون موضوع دانشکده‌های علوم انسانی است. ایران بیش از یک فلات جغرافیایی یک امر فراگیر انسانی است. همچنان که انقلاب پیش از یک دگرگونی اجتماعی، یک دگرگونی فراگیر انسانی است. بر این باوریم که غفلت همه‌جانبه از این امر انسانیِ فراگیر جز با فراخوان و جشنواره و جنبش‌واره، جبران نمی‌شود. جشنواره علوم انسانی عمار می‌‌خواهد چنین فراخونی باشد. از سوی دیگر علوم اجتماعی و انسانی در ایران، طی هشت دهه عمر خود با وجود کوشش‌های اندیشورانش، هم‌چنان نیازمند برقراری پیوند بیشتر با مسئله‌ها، تجربه‌ها و و عینیت‌های اجتماعی است. اتفاقی که نه فقط در وضع غالب علوم اجتماعی رخ نداده است؛ بلکه آن دسته از منتقدان علوم اجتماعی که در چارچوب علوم انسانی اسلامی و تعابیری مانند آن نیز فعالیت می‌کنند نیز نتوانسته‌اند از این بحران برکنار باشند.

اکنون سوژه علوم اجتماعی در ایران یا واجد ذهن اسیر است یا اسیر ذهن. یکی سرگرم نظریه است و دیگری دل‌مشغول نقد آن. مواجهه با تورم نظریه و فقدان مشاهده به مثابه ابرمسئله علوم اجتماعی‌ ایرانی و اسلامی، اما یک مواجهه ساده نیست. فراخوان جشنواره علوم انسانی عمار امیدوار است با تمهیدِ جنبشی فراگیر، اگر بتواند بندهای اسارت پیش‌گفته را بگسلد و یا دست‌کم نسبت به آن خودآگاهی بیافریند. در شرایط کنونی در مواجهه با مسئله و تجربه انسان ایرانی، گویی خیال و هنر بر عقل و تفکر پیشی گرفته و جشنواره علوم انسانی عمار امیدوار است بتواند با ارائه هزاران ساعت، روایت و سکانس از آثار خلق شده در هنر و رسانه، بستری مشاهداتی برای تأمل‌های نظری بدیع در علوم اجتماعی ایرانی و اسلامی باشد. جشنواره علوم انسانی عمار می‌خواهد دعوتی باشد به یک واقع‌گرایی انقلابی. انقلاب اسلامی به انسان ایرانی امکان کنش اجتماعی و حضور تاریخی داده و جامعه ما مملو از انسان‌هایی است که در متن امر اجتماعی و زندگی خود، خالق امکان‌ها و معانی بدیع اجتماعی هستند. نوعی ذهن‌زدگی یا عینیت‌گریزی مانع روایت این واقعیت‌ها در آینه علوم انسانی است. جشنواره عمار علوم انسانی می‌خواهد روایت‌گر آن‌گونه از علوم انسانی‌ای باشد که سوژه ایرانی را نادیده نمی‌گیرد و در نقل بنیادهای نظری و نقد کاستی‌‎های عملی متوقف نمی‌ماند.

جشنواره علوم انسانی عمار، امیدوار است علاوه بر دامن‌زدن به تکاپویی اجتماعی برای تولید فکر، دعوتی فراگیر برای توجه به تولید ذکر نیز باشد. دانش اگر بخواهد به وظایف خود از قبیل مسئولیت یادآوری روزهای حضور خداوند در جامعه و تاریخ (ذکرهم بایام الله)، مسئولیت اجتماعی حدیث نعمت(أمّا بنعمه ربّک فحدّث)، بی‌قراری بر شکم بارگی ستمگر و گرسنگی مظلومان و مستضعفان (أن لا یقارّوا على کظَّه ظالم، و لا سغب مظلوم)، عمل کند؛ نیازمند آن است که نهاد دانش در پیوند با نیروهای اجتماعی به مسئله اجتماعی بیاندیشد و جشنواره علوم انسانی عمار می‌خواهد چنین میدانی باشد.

سرفصل‌های فراخوان

انسان انقلاب اسلامی: انقلاب اسلامی بیش و پیش از دگرگونی اجتماعی، یک دگرگونی ژرف انسانی است. این انقلاب انسانی است که انقلاب اسلامی را ممکن می‌کند. انقلاب انسانی پیش از خلق انقلاب اسلامی، مولد انسان انقلابی است. پیدایی سوژه جدید در دل تاریخی ناشدنی، که با گسستن مرزهای امتناع تاریخی، امکان کنشگری اجتماعی را بستر به وجود آمدن انسانی جدید می‌سازد. روایت این انسان و تجربه‌های آن، اگر چه کما بیش مغفول بوده اما در آثاری چند بازتاب یافته است. مغفول‌تر از روایت اما تأمل پیرامون انسان انقلاب اسلامی است. انسان انقلاب طی قریب به نیم قرن حیات اجتماعی خود، تجربه‌هایی داشته؛ نهادهایی ساخته؛ کنش‌ها و اقدام‌های بدیعی را پی‌گرفته و پاسخ‌هایی گاه ابتکاری و موفق را به مسئله‌های اجتماعی داده است. با این همه کمتر روایت شده و بسیار کمتر موضوع بازاندیشی قرار گرفته است. جشنواره علوم انسانی عمار مایل است بستری باشد برای اندیشیدن به این انسان خاص؛ می‌خواهد فراخوانی باشد بر بازخوانی روحی که نیم قرن در کالبد ایرانیان حلول کرد و موجب پدیدار شدن رویدادها و نهادها و تجربه‌هایی بدیع شد.

جامعه انقلاب اسلامی: عموم ایرانیانی که متأثر از ایده انقلاب اسلامی، نظم جدیدی برای زندگی خود طلب کردند در مقوله انسان انقلاب اسلامی جای می‌گیرند. اکنون ما با جامعه‌ای مواجهیم تشکیل یافته از انسان‌هایی که در جستجوی معنویت، ازادی و عدالت هستند. آن‌گاه که به جمهوری اسلامی عشق می‌ورزند یا آن را نقد می‌کنند، در مسیر این جست‌وجو قرار دارند. آن‌گاه که داشته‌هایی چون تجربه جهاد سازندگی یا همبستگی در تشییع حاج قاسم سلیمانی را ارج می‌نهند و یا عقب‌ماندگی در عدالت را نقد می‌کنند، در تکاپو برای پاسداشت دستاوردها و بازسازی کاستی‌های جامعه‌ای در خور دگرگونی و ایده انقلاب اسلامی هستند. هنر، آن‌گونه که پس از انقلاب اسلامی امکان و وجود یافت؛ سراسر حکایت مسئله‌ها و تجربه‌های جمعی ایرانیان بود. بنابراین در این محور، بررسی هنر انقلاب اسلامی نیز اهمیت خواهد داشت.
جهان انقلاب اسلامی: انسان انقلاب اسلامی در طلب جهانی، انسانی، دگرگونیِ انقلاب اسلامی را دنبال می‌‌کند. به همین دلیل اگر چه انسان انقلاب اسلامی عمیقاً ایرانی و حامل همه داشته‌ها و امکان‌های ایران است اما به شکلی توأمان موجودی عمیقاً جهانی و جهان‌وطنی نیز هست. از سوی دیگر دگرگونی انسانی و اسلامی در ایران همراهان در جهان دارد. انسان‌هایی که در جغرافیایی جز ایران زندگی می‌کنند اما در ارزش‌های انسانی با ایرانیان و انقلاب‌شان همراه هستند.

آینده انقلاب اسلامی: یکی از مهم‌ترین وجوه پژوهش پیرامون انقلاب اسلامی پرسش از آینده بود: ایرانیان چه رؤیایی در سر دارند؟ پرسش از رؤیایی ایرانی در بحبوحه نهضت، یک پرسش مهم است. پرسشی مهم که چهار دهه پس از تشکیل نظام، به یک ضرورت انکار ناپذیر تبدیل شده است. پرسش از رؤیایی ایرانی، مفصل‌بندی آن با امکان‌های کنونی و در انداختن طرحی ممکن و مطلوب از آینده، کاری است که کمتر در ساحت عقلی و علمی دنبال شده اما هنر انقلاب اسلامی کم و بیش تجسم و تخیل این آینده پرداخته است. جشنواره علوم انسانی عمار می‌خواهد دعوتی باشد به انتقال تجسم و تخیل آینده به ساحت اندیشه و علم انسانی.

نحوه شرکت:

آثار ارائه شده به این جشنواره می‌بایست واجد وجوهی از تأمل نظری بر روی یک پدیده، تجربه و مسئله عینی باشد. کلیه آثاری که روایتی مشاهداتی از انسان، جامعه، جهان و آینده انقلاب اسلامی به دست می‌دهند می‌توانند دست‌مایه تأمل نظری پژوهشگران باشند. بخش قابل توجهی از آثاری با این ویژگی، در قالب‌ فیلم مستند و دیگر قالب‌های مرتبط، طی ده دوره جشنواره عمار به بخش رقابتی این جشنواره راه یافته و یا برگزیده شده‌اند. با این حال چارچوب مشاهداتی آثار جشنواره علوم انسانی عمار محدود به آثار ارائه شده به جشنواره فیلم عمار نیست. همچنان که به غیر از قالب مستند، روایت‌هایی که در چارچوب عکس، هنرهای تجسمی، ادبیات، درام و دیگر قالب‌های هنری انجام شده نیز می‌تواند دست‌مایه آثار نظری‌ای باشد که به جشنواره علوم انسانی عمار ارائه می‌شود. تاریخ مردمی و روایت اجتماعی و فرهنگی از تجربه تاریخی معاصر نیز، گونه‌ای دیگر از روایت است که می‌تواند زمینه‌های لازم برای تأمل پیرامون انسان، جامعه، جهان و آینده انقلاب اسلامی را به دست بدهد. ما می‌خواهیم اندیشوران علوم انسانی را دعوت کنیم تا دیدنِ چند مستند پرتره درباره انسان انقلاب اسلامی را دست‌مایه‌ی مشاهداتی برای تأمل نظری پیرامون انسان انقلاب قرار بدهند. با تأمل بر چند اثر درباره جهادسازندگی، نهضت سوادآموزی، در جشنواره علوم انسانی عمار، درباره نهادسازی انقلاب اسلامی و الگوی مدنی کنش انسان انقلابی حرف بزنند و یا در حاشیه مشاهده‌ مستند یا هر اثر مشاهداتی دیگر از مسائل زیست محیطی، کارگری و زنان و اعتراضات اجتماعی حرف‌های نظری پیرامون این مسائل مطرح کنند.

قالب‌های ارائه:

۱.  مقاله علمی

 ارائه بحث در این قالب از الگوهای مرسوم مقاله نویسی پیروی می‌کند. مهم‌ترین مسئله در پژوهش‌هایی که در این چارچوب ارائه می‌‎شود، این است که مقالات حاوی تأملاتی نظری پیرامون مشاهداتی در محورهای مشخص شده باشد.

۲.  یادداشت

حجم یادداشت‌ کم‌‎تر از مقالات است و نیازی نیست از کلیه موارد مندرج در شیوه‌نامه تدوین مقالات پیروی کند. برای تدوین یادداشت مبنا قراردادن یک روایت عینی و سپس صورت‌بندی آن روایت در چارچوب یک تأمل نظری کفایت می‌کند.

۳.  گفتار علمی

سنت شفاهی همواره در تاریخ علم اهمیت به سزایی داشته است. تفکر با گفتگوها و گفتارهای شفاهی آغاز شده و حتی مهم‌ترین متون فلسفه کلاسیک، همچون آثار فارابی، صورت مکتوب گفتگوهای شفاهی نمادین بوده است. این در حالی است که امروزه و به طور ویژه در علوم اجتماعی ایرانی، سنت شفاهی  تحت تفوق تام آثار مکتوب قرار دارد؛ اگر نگوییم امر شفاهی به محاق امر مکتوب رفته و به کلی از میان برداشته شده است.

در طول تاریخ مدرن و هم‌اکنون، هم در علوم اجتماعی قاره‌ای و هم در علوم اجتماعی تحلیلی، سنت شفاهی به دو شکل متفاوت، نقشی تأثیرگذاری در ایجاد متون علمی داشته است. فارغ از علوم اجتماعی معاصر، در علوم اجتماعی مسلمین در دوره کلاسیک و در سنت معارفی و تاریخی خودمان نیز نقش سنت شفاهی محوری بوده است. در مواردی این سنت شفاهی بوده که متون اصلی را شکل می‌داده و متونی که تحت عنوان امالی مطرح شده‌اند، جملگی از این جمله‌اند.

ما در جشنواره علوم انسانی عمار در پی توجه به اهمیت سنت شفاهی هستیم. این سنت بیشتر از این جهت برای ما اهمیت دارد که به مراتب بیشتر از سنت مکتوب، امکان «گفتگو» و تعامل با مخاطبان را فراهم می‌کند. به ویژه آن‌که بر این باوریم بخش مهمی از چشم‌انداز و آینده علوم اجتماعی ایرانی، همچون بخش مهمی از گذشته آن، در محیط غیر رسمی، در حوزه عمومی و خارج از متن‌های بسته و تخصصی آکادمیک تکیون و تکون می‌یابد. به همین دلیل ما در جشنواره علوم انسانی عمار، این امکان را فراهم می‌آوریم تا اندیشوران بتوانند تأملات خود را در قالب گفتارهایی بیست دقیقه‌ای ارائه بدهند.

۴.  تقریر

علوم اجتماعی ایرانی، چه در وجه آکادمیک خود و چه در میان منتقدان آن و معتقدان به علوم اجتماعی اسلامی، با وجود فاصله از مشاهده‌ی عینیت اجتماعی، حامل ایده‌های بسیاری است که یا در تعامل با برخی تجربه‌های وجودی اندیشوران شکل‌ گرفته و یا امکان‌های قابل توجه اما رهاشده‌ و معطل مانده‌ای برای کشف مشاهداتی انسان و جامعه به دست می‌دهد. تقریر شامل یادداشت‌هایی است که می‌تواند مشاهداتی را بر اساس ایده‌های برآمده از علوم اجتماعی و تفکر اجتماعی ایرانی شرح دهد.

۵.  حاشیه‌نویسی

پیش از این و طی سده‌های متمادی، سنت نوشتن حاشیه، برای فرار از نادیده انگاشتن امکان‌های حداقلی تولید دانش فعال بوده است. اکنون بسیاری از تأملات نظریِ مبتنی بر مشاهده وجود دارد، که برای تکامل، نیازمند حاشیه‌نویسی است. موضوع این بخش نگارش یادداشت‌هایی در حاشیه تأملات نظریِ مبتنی بر مشاهداتی است که در محورهای این فراخوان شرح داده شده است.

 

۰۰/۱۰/۱۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی