جانان من اندوه خوزستان کُشت ما را
روایتی از مصائب این روزهای خوزستان
گزیده:
جمعبندیام از تحلیل وضعیت، بسط ایدهی یکی از مردمانی بود که با او گفتگو کردم: میخواهند شهر را ویران کنند تا جامعهای نباشد که هر روز از کارتل(های) نفتی مطالبه کند که چرا هوالعظیم را خشک کردی؟ مسئولیت اجتماعی تو چه شد؟ و غیره. میگفتند خوزستان در چشماندازی نزدیک برای #نفت است نه برای #انسان.
بایگانی نوشتههایم در شبکههای اجتماعی
هفته گذشته و برای مراسم تشییع و ختم مادربزرگم، بعد از مدتها به اهواز رفتم. از آغاز این بیماری همهگیر نرفته بودم. شرایط شهر واقعاً برایم بهتآور بود. وضعیت فاضلاب، آب، برق و محیط زیست و ...
شهری که خیابانهای خاکآلودش و گل و لایی که با فاضلاب رها شده در خیابانها درست شده بود، رها شدگی را فریاد میزد.
باور کردنی نیست ولی عصر که میزبانمان خواب بود، خواستم دوش بگیرم. شیرِ آب را که باز کردم بوی فاضلاب مشامم را سخت آزار داد. اول فکر کردم از راهآب حمام است. آب را بیشتر کردم که بو را بکُشد، نتیجه اما نگرفتم. بو لحظه به لحظه بیشتر میشد. میزبان را صدا زدم، گفت: در روز چند ساعت و گاهی نصف روز آب شهری فاضلاب میشود؛ آب شفاف بود ولی بوی تُند فاضلاب میداد. رها کردم. معذرت میخواهم ولی تا یک ساعت عووووق میزدم از آن بو. تا آخر شب هم آب همانطور بود.
وقتهایی هم که آب عادی بود، اصلاً عادی نبود. یکی دو بار حواسم نبود و با آب شهری مسواک زدم، واقعا طعم آب اجازه این کار را نمیداد و آدم از لحظهای غرغره آب شهری هم عووق میزد.
من ۲۵سال در این شهر زندگی کردهام اما هیچ وقت اهواز را این گونه ندیده بودم.
شروع کردم به صحبت کردن با مردم شهر که مشکل چیست و وضعیت را چگونه میبینید؟ جالب و عجیب بود که مثل گذشته نمیگفتند آب نداریم، برق نداریم و فاضلاب و مدیر لایق نداریم؛ یک نفر مرد میانسال حرف جالبی زد: اینجا «شهریت» ندارد.
جمعبندیام از تحلیل وضعیت، بسط ایدهی یکی از مردمانی بود که با او گفتگو کردم: میخواهند شهر را ویران کنند تا جامعهای نباشد که هر روز از کارتل(های) نفتی مطالبه کند که چرا هوالعظیم را خشک کردی؟ مسئولیت اجتماعی تو چه شد؟ و غیره. میگفتند خوزستان در چشماندازی نزدیک برای #نفت است نه برای #انسان.
چه باید کرد؟ گاهی برای حل یک کلاف سر در گم، کشیدن یک نخ راهگشاست. یک پیشنهاد میتواند این باشد: ایفای مسئولیت اجتماعی شرکتهای نفتی و صنعتی از وضعیت کنونی که بیشتر خیرات و مبرات است خارج شود و با طراحی و تقنین یک سیاست اجتماعی مؤثر، شکاف نفت-انسان و صنعت-انسان در استان خوزستان ترمیم شود.
وجود و بسط این شکاف اکنون به ضرر جامعه است اما به زودی و به نحو غیر قابل بازگشتی یقه نظام را خواهد گرفت؛ در حالی که منافع این شکاف همواره به حساب کسی/ طبقه دیگری است.
پ.ن:
عنوان یادداشت وام گرفته از بیتی است از مرحوم استاد حمید سبزواری.
#خوزستان #کارون
#گزارشی_از_یک_سفر
https://www.instagram.com/p/CRZGIoQodmu/?utm_medium=share_sheet