درباره بازخوانی حکمت عملی
مطلب منتشر شده در دیباچه پرونده حکمت عملی، مجله علوم انسانی اسلامی صدرا، بهار 1396، شماره 21
مشهور است که حکمت عملی پس از فارابی ادامه نیافته و رو به افول گذاشته است. این یک احتمال درخور تأمل و مطالعه است. فارغ از پذیرفتن و یا نپذیرفتن آن، که به نظر وجه دوم به واقع نزدیکتر است، این رأیِ مشهور بهصورت یک پیشفرض و بلکه پیشداوری درآمده و گویی راه را بر این پرسش بسته که چرا همین میزان از میراث اسلامیِ موجود در زمینه حکمت عملی نیز از کانون توجه خارج است؟
احیا و حتی بازخوانی میراث حکمی در وضعیت کنونی، دو دسته از مخالفان را در برابر خود میبیند: مخالفانی سنتی که بر اساس درک تقابلی خود از نسبت عقل و نقل، با جنبه حکمی این میراث مخالفاند؛ و مخالفان مدرنی که بر بنیادی مشابه و درکی تقابلی از نسبت عقل و دین، با میراثبودگی آن بر سرِ ستیزند.
اما بیش و پیش از این پیشداوریها و مخالفتها، گویی روزمرگی است که میراث ارزشمند حکمت عملی را از دسترس خارج ساخته و بیرون از حلقههای آموزش و گفتوگو نگاه داشته است. بهراستی چرا خوانش حکمت عملی، حتی در میان انبوهی از حلقههایی که بر گرد میراث حکمی اسلامی شکل میگیرد، رایج نیست؟
این پرسشها زمینهای شد تا پروندهای مختصر را به موضوع حکمت عملی اختصاص دهیم. اگر بخواهیم دقیقتر اشاره کنیم، میتوان گفت که موضوع پرونده نه درباره حکمت عملی، که بر گرد تجربهای در خوانش این میراث شکل گرفته است. بهانه شکلگیری این پرونده، حلقهای بود که در میانه سال گذشته در قم، برای بازخوانی حکمت عملی شکل گرفت. استاد پارسانیا، متفکری مؤلف و معلم و در پی تداوم حکمت صدرایی است که در طول این سالها و در دغدغههای آموزشی و پژوهشی خود، نشان داده فراتر از صدرا، به تمامی میراث عقلی عالم اسلام تعلق خاطر دارد. همین تعلق خاطر موجب شد حلقه بازخوانی حکمت عملی در قم، در نخستین گام، خوانش الحروف حکیم فارابی را در دستور کار خود قرار دهد. فیلسوف نوصدرایی در خوانش باب «حدوث الألفاظ والفلسفۀ والملة» از کتاب الحروف، دغدغههای خود را درباره انتقال فرهنگ، ترجمه و نسبت زبان، دین و جامعه دنبال میکرد و الحروف دیروز را به پرسشهای امروز پیوند میزد.
***
در پرونده پیشِرو ابتدا تقریر جلسات اول و دوم درسگفتارهای الحروف استاد پارسانیا را از نظر میگذرانیم. این تقریرات پس از تنظیم به رؤیت استاد پارسانیا رسیده است.
در کنار این درسگفتار، درآمدی خواهیم داشت بر بازخوانی میراث حکمت عملی مسلمین، که بر سه اندیشمند متمرکز شده است. تمرکز بر این سه اندیشمند، حامل این نشانه ضمنی است که سنت حکمت عملی در فارابی متوقف نشده و بازخوانی و بازیابی حکمت عملی در صورت تداوم، افقهای متفاوتی را فراروی ما خواهد گشود. در ادامه، تدقیقاتی را درباره یکی از مهمترین مفاهیم موردبحث در جلسات ابتدایی درسگفتار الحروف پی خواهیم گرفت. روشن ساختن مفهوم «الملة»، ما را به بازنشر مقالهای قدیمی از استاد پارسانیا واداشته است. این مقاله به ما کمک میکند تا بتوانیم به تمایزات مفهوم «ملت» با مفهوم بهظاهر مشابهِ «ناسیونالیسم» پی ببریم. پس از تفکیک میان الملة و مفهوم مشابهش در دنیای مدرن، بهسراغ تفکیک میان این مفهوم و دیگر مفاهیم مشابهش در جهان سنت میرویم و نسبت ملت را با دین و شریعت در ترازوی بررسی قرار میدهیم.
در ادامه پرونده نیز کوشیدهایم سه مدخل به سنتهای مختلف در تفسیر حکمت عملی فارابی بگشاییم. مدخل اول، حول مفسران فارابی در جهان اسلام شکل میگیرد. در این زمینه و در این شماره بر کار جابری در بازخوانی حکمت عملی فارابی و نقد آن متمرکز شدهایم. مدخل دیگر، اشترواس است که خارج از جهان اسلام به فارابی و تفسیر آن علاقه نشان داده است. درنهایت نیز مطالعهای تطبیقی خواهیم داشت میان «اعتباریات بهمثابه یکی از مفاهیم رایج در فضای کنونی فلسفه اسلامی» و «اعتباریات بهمنزله میراث حکمت عملی فارابی».
***
«حکمت عملی» اگر از طاق نسیان به درآید، و موضوع بازخوانی و بازیابی قرار گیرد، ظرفیت بیبدیلی به دست خواهد داد تا با آن به بازاندیشی مسائل اکنونیِ خود و بازتولید علوم انسانی اسلامی بپردازیم. اکنون این میراث از حاشیه کتابخانهها و مراکز پژوهشی بیرون آمده و خود را به میانه حلقات آموزشی در حوزه علمیه قم رسانده است. آیا این نشانهای نیست از آغاز مرحلهای جدید در توجه به میراث اسلامی در زمینه حکمت عملی؟