طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

چرا باید متون کهن ادب پارسی را به دقت بخوانیم

سه شنبه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۵۵ ق.ظ

[پیشنهاد به دانشجویان دانش اجتماعی مسلمین و دیگر علاقه‌مندان]

بایگانی نوشته‌هایم در شبکه‌های اجتماعی

بازخوانی متون کهن ادب پارسی، نه یک مطالعه تفننی یا تاریخی، که رجوع به یکی از ضروری‌ترین و مهم‌ترین منابع معرفتی ما و یکی از فوری‌ترین نیازها و مطالعات فکری ماست.

تصویر رایج ما از نظم دانش‌ و طبقه‌بندی علوم، تصویری اکنون‌زده است که بیش از اندازه و بی‌حاصل، جزئی‌نگرانه و وهمانی شده است. در این انگاره، ادبیات کهن امری ماقبلِ علم و شاخه‌ای باستانی از هنر مکتوب است. یک‌جور عتیقه زبانی است که لابد اهالی و علاقه‌مندان خود را دارد. واقعیت اما چیز دیگری است و بر اساس این واقعیت ما نه فقط نیازمند که ناگزیر از خواندن متون کهن ادبی خود هستیم.

در ادامه به اختصار مروری خواهم داشت بر  چهار وجه این واقعیت؛ وجوه و واقعیتی که ما را به خواندن متون کهن ادب پارسی فرا می‌خواند و چه بسا بهتر است بگوییم وادار می‌کند:

نخست آن‌که ادبیات کلاسیک پارسی، به رغم نزاع دیرین عقل و عشق، حامل وجوهی متکاملی از خِرَد ایرانی و اسلامی و هم‌زمان در بر دارنده  مبالغی متعالی از میراث عرفانی ماست.

ما اگر در موانستی مستمر با متون فلسفی و عرفانی باشیم، باز هم بی‌نیاز از متون کهن ادب نیستیم. چه آن‌که طرایفی بدیع از خرمن عشق و خرد هست که جز در این متون در جایی دیگر از جمله در متون حکمی منعکس نشده است. طرفه آن‌که انس با نوشتجات فلسفی و عرفانی نیز برای اغلب ما ناممکن یا بسیار دشوار است. از این رو اگر در جستجوی حکمتیم، ناچار از خوشه‌چینی متون ادبِ کهنیم.

علاوه بر آنچه گفته شد، صورت غالب اندیشه اجتماعی کلاسیک، دست‌کم در حوزه تمدنی ایران، در محمل ادبیات منثور و منظوم ما پدیدار شده است. اگر از یک سده اخیر و فروبستگیِ نسبیِ اندیشه اجتماعی، فراتر رویم، انسان ایرانی آن‌گاه که به جامعه انسانی و صیرورت اجتماعی می‌اندیشیده، نتایج این تأمل را اغلب به صورتِ منظوم و منثور طرح می‌کرده است. کافی است اندکی از ارزش‌داوری‌های اکنون‌باره فاصله بگیریم. در زمانه ما اندیشیدن و سخن گفتن درباره جامعه را جز با منطق پوزتیویستی و ذیل امر محصّل خوش نمی‌دارند اما متون کهن مملو از اندیشیدن به جامعه و انسان، در بستر ادب مجمل و منظوم و یا ادب منثور و مفصل است و ما برای اندیشیدنِ غیرِ اکنون‌زده به اکنون‌مان نیازمند این رجوع به این متونیم.

دیگر آن‌که ادب، تا ادوار نزدیک به معاصر، مهم‌ترین صورت حوزه عمومی ما بوده؛ خِرَد ایرانی آن‌گاه که چاره‌جویِ پاسخ به مشکلی بوده، یا به طرح نقدی اجتماعی و یا اخلاقی میل داشته و یا در صدد بیان پند و عبرت و نکته نغزی بوده، هیچ شالوده‌ای بهتر از ادب و ادبیاتی که اکنون کهن می‌خوانیمش، نمی‌یافته است. صور کهن حوزه عمومی ما، اغلب ماده‌ای از جنس ادب داشته است.

در آخر آن‌که در عصر هجوم مجاز به حقیقت به سر می‌بریم و مخاطبِ ناگزیرِ انبوهی از متونی هستیم که فارغ از محتوا، از نظر زبان نیز مبتذل و چه بسا بسیار مبتذلند. گویا چاره‌ای نداریم یا دست‌کم اکنون چاره‌ای نداریم جز آن‌که نویشته‌های صفر و یکی را از نظر بگذرانیم. نانویسه‌هایی که بیش از هر چیز فاقد امر زبانی هستند. زبان، خانه خِرَد است؛ در هنگامه‌ی چیرگیِ ویرانگری بر این خانه چه باید کرد؟ آن‌قدر هست که بتوان گفت در عصرِ حضیضِ نخواندن، برای بازیافتن کلمه و زبان، چاره‌ای جز بازخوانی متون کهن ادب پارسی وجود ندارد و اگر جز این گمان کنیم، بسیار اشتباه می‌کنیم.

منبع: کانال جامعه‌گردی در پیام رسان ایتا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی