طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

۶ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است


درآمدی بر جامعه شناسی جشنواره عمار (۲): عمار و فلسفه‌ی انقلاب اسلامی

جشنواره عمار چگونه موجودی است که از هنجارهای عرضه (اکران) و مصرف (مخاطب) در سینمای ایران تبعیت نمی‌کند؟ پیش از این از اهمیت بازشناسی این موجود اجتماعی سخن گفته شد.[i]از این‌که امروز وضعیت علوم اجتماعی در ایران به گونه‌ای نیست که در این شناخت، کاری  از دستش برآید. از این که خودِ عمار، بیش از هر کس دیگر به این خودآگاهی و شناخت موجودیت اجتماعی خود نیاز دارد.

۰ نظر ۱۸ دی ۹۳ ، ۲۰:۳۰
مجتبی نامخواه

پرسش از جامعه شناسی جشنواره عمار (۱)

پایگاه علوم اجتماعی اسلامی ایرانی به مناسبت پنجمین جشنواره مردمی فیلم پرونده ای را درباره نگاه جامعه شناختی به جشنواره و آثار برگزیده این جشنواره گشوده است. عمار و امر اجتماعی، نقد فیلم های کوتاه برای هانا و ولد و مستند یاری کنندگان خدا و رسول از مطالب پیشین این پرونده بوده است. در ادامه مجتبی نامخواه به بررسی جامعه شناختی جشنواره عمار پرداخته است:

۰ نظر ۱۶ دی ۹۳ ، ۲۰:۳۰
مجتبی نامخواه

1

جشنواره‌ عمار و سرمایه‌ی اجتماعی به نام «اکران کنندگان مردمی»

عمار و امر اجتماعی

۰ نظر ۱۶ دی ۹۳ ، ۲۰:۳۰
مجتبی نامخواه
زمینه‌ی فعالیت‌های شهید جمال‌پور

پیروزی بهمن پنجاه و هفتِ انقلاب اسلامی، که خود مرهون انقلابی انسانی و پیدایش انسانی انقلابی بود، جوانان پرشور و انقلابی را در برابر یک مسئله‌ی جدی قرار داد: نیاز انقلاب اسلامی به کادرهایی برای فردای انقلاب و جمهوری اسلامی. این جوانان که خود فتح‌الفتوح انقلاب اسلامی بودند، عمق نیازِ انسان-افزارانه‌ی انقلاب اسلامی را به خوبی درک کرده و یک رشته از اقدامات را به منظور انسان‌سازی و کادرسازی برای انقلاب اسلامی سامان دادند. آنان نه مانند متجددان امر انقلاب را صرفا اجتماعی و بیرونی می‌دانستند و نه مانند متحجران به انقلاب درونی اکتفا می‌کردند. انقلاب انسانی برای بازتولید انقلاب اسلامی باعث شد تا این متفکران و روشنفکران جوان انقلاب اسلامی تراز جدیدی از تفکر انقلاب اسلامی را تفصیل تئوریک و بسط اجتماعی بدهند.

۰ نظر ۱۶ دی ۹۳ ، ۲۰:۳۰
مجتبی نامخواه

اندیش‌گویه‌هایی از درس‌گفتارهای شهید سید حسین علم‌الهدی

مقدمه

ما خیلی کم از شهید علم‌الهدی می‌دانیم، در حالی که تکرار کلیشه‌ها ما را به یک سیری کاذب رسانده است. ما فکر می‌کنیم تمام یا اغلب آنچه باید را درباره‌ی ایشان و امثال این پدیده‌های انقلاب اسلامی می‌دانیم، در حالی که ماجرا تقریبا بر عکس است.

سخن بسیار است؛ غرض این‌که یک چند مدتی است که در حال گردآوری و کار بر روی آثار و درس‌گفتارها چند متفکر جوان انقلاب اسلامی شهیدان علم‌الهدی، جمال‌پور و مجد زاده هستم که امیدوارم به توفیق الهی به زودی به سرانجام و انتشار برسد. به نظرم آمد این چند جمله از آن مجموعه را به مناسبت سالروز شهادت شهید سید حسین علم‌الهدی در اختیار قرار دهم.

هر کدام از این جملات در زمینه‌ی تاریخی، اجتماعی و در منظومه‌ی منسجم فکری ایشان، واجد معنایی خاص و نشانه‌ای از یک خط تحلیلی پردامنه است. دست کم برای من که مدتی است با آثار شهید علم‌الهدی مأنوسم؛ شاید بدون دانستن این زمینه‌ و منظومه، این جملات آن‌چنان که باید معنا و دلالت‌های خاص خود را نرساند. با این حال، از هر جهت که بنگریم این اندیش‌گویه‌ها را از طراوتِ نگرش انسان انقلاب اسلامی، سرشار می‌یابیم. فرصت بی‌بدیلی است آشنایی بی‌واسطه با نگرش یک خمینیست واقعی به انسان، جامعه، تاریخ، مذهب، قرآن، نهج البلاغه، سیاست، مستضعفین، انقلاب اسلامی، امام خمینی و معرفت.  

 


 

 

درس‌گفتارهای نهج‌البلاغه

  • زندگی علی(ع) پر از فراز و نشیب است. از دوران پیامبر گرفته تا دوران ابوبکر، دوران عمر و دوران عثمان، و امروز که خلافت به خودش رسیده هیچگاه این همه فراز و نشیب نبوده است، اما این زندگی برای یک شیعه، برای یک مسلمان، بلکه برای یک انسان پر از درس است، پر از حرف است، پر از راه است، و پر از الگو و پر از نمودهای عینی برای رهنمودهای مختلف در رابطه با چهره‌های مختلف دشمن علی(ع).
  • علی(ع) در این لحظات وصیت می‌کند، آن لحظات آخر زندگی، عصارة صحبتهایی است که انسان در طول زندگیش دارد، تمام لحظات زندگی انسان خلاصه می‌شود در آن آخرین لحظات. وقتی کسی با مرگ روبرو می‌شود و آخرین لحظات جدایی را می‌بیند، آن صحبتهای خلاصه، صحبتهایش را، خلاصه زندگیش را در چند جمله خلاصه می‌کند و به بازماندگانش ارائه می‌کند.
  • اولین نکته که در وصیتهای علی(ع) باید توجه داشت این است که این آخرین سخنان علی است از لحظه ضربت خوردن شمشیر تا لحظه‌ای که به شهادت می‌رسد، که مورخین می‌گویند در حدود دو روز طول می‌کشد. مجموعه این صحبتها از یک فضای خاص و معنای خاص برخوردار است که با کل صحبتهایی که علی(ع) در بقیه لحظات زندگیش داشته تفاوت کامل دارد. ما باید این را در یک کار تحقیقی مورد بررسی دقیق قرار بدهیم.
  • شما دیده‌اید در صحبتهای امام خمینی چقدر تأکید بر مسأله مستضعفین و محرومین هست. امام می‌گوید : اصلاً انقلاب ما مدیون اینها هست و ما باید به مستضعفین خدمت کنیم. در دستورالعمل مجلس شورای اسلامی اولین سخنی که امام دارد، [این است که] باید نمایندگان مجلس شورای اسلامی اولین مسئولیتشان در ارتباط با مستضعفین و محرومین [باشد]، و آن موقع که امام می‌خروشد و خطاب به دولتمردان اعتراض می‌کند، اعتراضش در ارتباط با مستضعفین و نرسیدن به آن‌هاست. آری امام خمینی وارث و عمل کننده اصیل و اصلی به وصیت‌های علی(ع) است.
  •  (الله الله فی بیت ربکم) : تأکید بر خانه خدا. اینجا علی نمی‌گوید بیت کعبه، خانه کعبه، می‌گوید : (بیت ربکم) و این تأیید کلام علی است در رابطه با خانه‌های خدا، مساجد خانه‌های خدا هستند.
  • شما در پیامهای اخیر امام خمینی می‌بینید که امام خمینی چقدر تأکید بر مساجد دارد. جملات امام این است: «ای مسلمین بر شما فرض و واجب است که مساجد را، این سنگرهای انقلاب را برپا بدارید، این سنگرهای انقلاب را حفظ کنید، این سنگرهای انقلاب را از جمعیت پر کنید، مبادا سنگرهای انقلاب خالی بشود، انقلاب از اینجا شروع شد، از مسجد شروع شد، و از مسجد هم ادامه پیدا خواهد کرد».
  • می‌بینیم هماهنگی میان پیام علی، وصیت علی، و پیامهای انقلابی امام امت خمینی بت‌شکن را.
  • پیامهای علی، وصیت‌های علی تنها چیزی است که از وجود علی برای ما به ارث گذاشته شده، باید دقیقاً به وصیتهای علی عمل کنیم گوش کنیم، من به عنوان راهنمایی چون درس نهج‌البلاغه هست برای شما می‌گویم. درسهای علی، وصیت‌های علی در نهج‌البلاغه علی(ع) در نامه ۴۷، نامه ۳۱، نامه ۲۳، خطبه ۱۴۹ و ۶۹ نهج‌البلاغه نهفته است. شما با مطالعه این خطبه‌ها و این نامه‌ها می‌توانید امروز که با شهادت علی روبرو هستید ببینید علی(ع) چه پیامهایی برایتان گذاشته، و دقیقاً به آن پیامها عمل کنیم.

 

درس‌گفتارهای تاریخ اسلام

  • یکی از رسالتهای بسیار مهمی است که بر دوش تک تک ما قرار گرفته این رسالت مکتبی ماست که امروز پس از گذشت قرنها مجدداً به تاریخ اسلام بازگشت می کنیم و حماسه های عظیم تاریخ صدر اسلام را بار دیگر در صحنه زمان زنده می نمائیم
  • مهمترین مسئولیتی که امروز ما بر دوش داریم پیوندی است محکم که باید با تاریخ صدر اسلام برقرار بکنیم یک پیوند عمیق و زنجیری، یک پیوند مکتبی، پیوند با رهبر، پیوند با پیامبر، پیوند با رسول خدا و با پیوند با یاران همدوش او در میدان های نبرد.
  • اگر تاریخ انقلاب‌مان را مورد مطالعه قرار بدهیم می بینیم که مهمترین، مناسبت ترین لحظاتی که امکان دارد برای ما تا بتوانیم با تاریخ صدر اسلام پیوند برقرار کنیم و خودمان را به آنها نزدیک بکنیم همین شرایط جنگی است بهمین خاطر امام خمینی در سخنرانی شان فرمودند که این جنگ رحمتهایی دارد؛ یکی از مهمترین رحمتهای الهی که درعمق این جنگ، در قلب این جنگ نهفته است این است که ما می توانیم امروز با حماسه های شگفت تاریخ بشریت که اولین بار به واسطه پیامبر، بواسطه علی، بواسطه ابوذر، بواسطه عمار و بلال حبشی و دیگر یاران سلحشور پیامبر در صحنه زمان شکل گرفت پیوند عمیق مکتبی و انسانی برقرار کنیم از آنها درس بگیریم.
  • ما بارها و بارها پیوند عمیق خودمان را بوسیله تظاهرات، بوسیله راهپیمائیها با امام امت با مکتب اسلام اعلام کردیم؛ ما بارها اعلام کردیم که به اسلام وفاداریم و شعار مرگ بر آمریکا دادیم؛ و شعار اسلام مکتب ماست؛ خمینی رهبر ماست دادیم و بارها شعار دادیم. «ما همه سرباز توایم خمینی»؛ امروز روز عمل است.
  • این نبرد ادامه پیدا می کند تا زمانی که واژه های اصلی مکتب «صبر»، «جهاد»، «قتال» در زندگی ما عمق و معنا پیدا کند؛ ما باید در این نبرد به واژه های اصلی مکتب معنا بدهیم تحقق بدهیم و با این واژه ها زندگی خودمان را یک زندگی مکتبی کنیم
  • مسئولیت بزرگی که بر دوش داریم این است که بار دیگر خداوند این موقعیت را به ما داد تا ابوذرها؛ و تا عمارها، یاسرها و بلال حبشی‌ها و این چهره های درخشان مکتب را به صحنه زمان بیاوریم تا با صبر خودمان در میدان جهاد و با مقاومت خودمان در مقابل دشمن و با یاد خدا و نیایش بدرگاه او خاطرات شگفت انگیز مسلمانان راستین صدر اسلام را زنده کنیم.
  • امام دقیق فرمودند که این جنگ رحمت است یکی از بزرگترین رحمت‌ها این است که می توانیم این جنگ را تبدیل کنیم به یک دانشگاه؛ به یک کلاس درس که این کلاس درس می تواند به راحتی و به خوبی به ما درس ایثار بدهد؛ درس شهادت بدهد؛ درس گذشت بدهد؛ درس صبر و ایمان و اطمینان به یاری الله بدهد.
  • این موقعیت، موقعیت بسیار مناسبی است که بار دیگر روح عرفان در کنار جهاد و روح نیایش در کنار پیکار و دعا در کنار شمشیر با هم جمع بشوند و با هم به عمق زندگی ما معنا بدهند.
  • چگونه می شود در شرایط رفاه و آسایش، رنج و سختیهای کسی را که در میدان پیکار و شرایط بسیار مشکر قرار گرفته است درک کرد؟
  • امروز پرده زمان، حجاب زمان دریده می شود با تاریخ پیوند برقرار می کنیم. امروز خداوند این فرصت را به ما داده که خود را به دردهای بلال حبشی و به رنج‌های ابوذر و به سلحشوری ابودجانه انصاری و به استقامت مصعب بن عمیر و به شهامت و ایثار و گذشت دیگر یاران محمد[ص]، یاران وفادار؛ نزدیک کنیم. امروز حماسه‌های حمزه بن عبدالمطلب بار دیگر تکرار می شود.
  • ما در این مطالعه و در این درس آیاتی را که قبل از جنگ‌ها بر پیامبر نازل می شد آیاتی که در خود هنگام جنگ نازل می شد و یا آیاتی را که بعد از اتمام جنگ بر پیامبر نازل شده اینها را به طور جداگانه مورد مطالعه دقیق، انشاءالله بفضل خدا قرار خواهیم داد و این درس دقیقاً در ارتباط با صحنه هائی که امروز در مقابلش قرار گرفته ایم رهنمودهای مکتبی به ما خواهد داد و اینجاست که ما می بینیم پیامبر اسلام را که هر لحظه اش و هر روزش برای امتش درسی است و هر زمانی را که پیامبر هر عملی در آن زمان انجام می دهد آن عمل برای یک مسلمان یک درس زندگی هست.
  • تنها پیروزی هنگامی نصیب ما خواهد شد که بتوانیم همان تاکتیک‌ها همان روش‌ها و همان طرح‌های پیامبر در میدان نبرد را بار دیگر در تاریخ زنده بکنیم و در صحنه زندگی پیاده بکنیم.
  • در دوران اول دوران مکی که 13 سال طول کشید دوره انقلاب فرهنگی و اعتقادی و اخلاقی تاریخ اسلام به شمار می رود اگر مطالعه بکنیم ادوار وحی را در این زمان می بینیم. آیاتی که در طول این مدت بر پیامبر نازل شد بیشتر آیاتی هستند که جنبه های اعتقادی مسلمین و جنبه های فرهنگی و اخلاقی و مسائل خانوادگی را مطرح می کنند و دوره دوم انقلاب، دوره انقلاب سیاسی، اقتصادی و نظامی تاریخ اسلام است که «دوران مدنی» باشد. آیاتی که در این زمان و در این دوره بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد بیشتر آیات جهاد، آیات قتال و آیاتی است در رابطه با یک تشکیلات حکومت اسلامی در رابطه با مسئولیت و رسالت‌های رهبری، مسئولیت‌های مردم، روابط سیاسی و مقابله با منافقین و مقابله با مشرکین و کفار.
  • آری، در حالیکه جباران و فرعونیان جان و مال مردم را به اسارت خود درآورده‌اند و با کمک پیشرفته‌ترین سلاح زمان مردم را تحت سلطه جابرانه خود درآورده‌اند چگونه پیامبر خدا می‌تواند با او مبارزه کند، مگر به کمک اسلحه؛ و چگونه می‌تواند قسط و عدالت را برپا سازد، مگر با جهاد مسلحانه؛ جهادی که هدف مقدسش تنها و تنها برقراری قسط، یعنی پیاده کردن قانون الهی است.
  • اسلام که آخرین مکتب رهایی بخش است و رسالتش برقراری قانون خدا و قسط در سراسر نقاط کره خاک است، برای انجام رسالتش، دقیق‌ترین و عمیق‌ترین دستورات نبرد را با جهت الهی و اهداف پیامبرانه متعالی مشخص و بیان فرموده است.
  • امروز رسالت سنگین مقابله با جنایتکاران و نجات مستضعفین و برپایی قسط و پیاده کردن قانون خدا بر دوش یکایک مسلمین است که باید کتاب و میزان (قرآن و روش پیامبر و ائمه) را به دقت بررسی کنند و بشناسند و سپس با انگیزه برپایی قسط در سراسر جهان، آهن (قوی‌ترین اسلحه زمان) را برگیرند و آنگونه به جهاد مسلحانه معتقدانه بپردازند که وعدة خدا تحقق و حق برپا و عدالت حاکم شود.
  • هر کس در راه خدا، یعنی برپایی قسط و عدالت توحیدی مانعی ایجاد کند، باید با او مبارزه کرد و برای هدایتش، یا برای نابودی و خنثی شدن نقشه‌های خائنانه‌اش جهاد کرد.
  • نتیجة جهاد اکبر، از بین بردن خصوصیات شیطانی و پلید حیوانی و رشد صفات اخلاقی متعالی و ملکات روحانی و یا بطور خلاصه ایمان است. و نتیجه جهاد اصغر، نابودی انسانهای شیطان صفت و ایجاد جامعة صالح براساس عدالت و قسط می‌باشد. و رابطة این دو با یکدیگر همچون رابطة ایمان و عمل صالح است که هر دو لازم و ملزوم یکدیگر بوده و اصولاً جدایی آنها امکان پذیر نیست.
  • جهاد اعتقادی، یعنی کوشش برای برقراری قانون خدا و شیوه رسول و امامان و مبارزه با قوانین طاغوت و ظلم و فسادها بر همگان واجب است.
  • جهاد اقتصادی، یعنی بخشش و انفاق مال و دسترنج مسلمین به منظور یاری به مجاهدین و کمک به فقیران بیچاره و نجات یتیمان و مستضعفان تحت ستم بر همگان واجب است.

درس‌گفتارهای تفسیر قرآن

  • آری، در حالیکه جباران و فرعونیان جان و مال مردم را به اسارت خود درآورده‌اند و با کمک پیشرفته‌ترین سلاح زمان مردم را تحت سلطه جابرانه خود درآورده‌اند چگونه پیامبر خدا می‌تواند با او مبارزه کند، مگر به کمک اسلحه؛ و چگونه می‌تواند قسط و عدالت را برپا سازد، مگر با جهاد مسلحانه؛ جهادی که هدف مقدسش تنها و تنها برقراری قسط، یعنی پیاده کردن قانون الهی است.
  • اسلام که آخرین مکتب رهایی بخش است و رسالتش برقراری قانون خدا و قسط در سراسر نقاط کره خاک است، برای انجام رسالتش، دقیق‌ترین و عمیق‌ترین دستورات نبرد را با جهت الهی و اهداف پیامبرانه متعالی مشخص و بیان فرموده است.
  • امروز رسالت سنگین مقابله با جنایتکاران و نجات مستضعفین و برپایی قسط و پیاده کردن قانون خدا بر دوش یکایک مسلمین است که باید کتاب و میزان (قرآن و روش پیامبر و ائمه) را به دقت بررسی کنند و بشناسند و سپس با انگیزه برپایی قسط در سراسر جهان، آهن (قوی‌ترین اسلحه زمان) را برگیرند و آنگونه به جهاد مسلحانه معتقدانه بپردازند که وعدة خدا تحقق و حق برپا و عدالت حاکم شود.
  • هر کس در راه خدا، یعنی برپایی قسط و عدالت توحیدی مانعی ایجاد کند، باید با او مبارزه کرد و برای هدایتش، یا برای نابودی و خنثی شدن نقشه‌های خائنانه‌اش جهاد کرد.
  • نتیجة جهاد اکبر، از بین بردن خصوصیات شیطانی و پلید حیوانی و رشد صفات اخلاقی متعالی و ملکات روحانی و یا بطور خلاصه ایمان است. و نتیجه جهاد اصغر، نابودی انسانهای شیطان صفت و ایجاد جامعة صالح براساس عدالت و قسط می‌باشد. و رابطة این دو با یکدیگر همچون رابطة ایمان و عمل صالح است که هر دو لازم و ملزوم یکدیگر بوده و اصولاً جدایی آنها امکان پذیر نیست.
  • جهاد اعتقادی، یعنی کوشش برای برقراری قانون خدا و شیوه رسول و امامان و مبارزه با قوانین طاغوت و ظلم و فسادها بر همگان واجب است.
  • جهاد اقتصادی، یعنی بخشش و انفاق مال و دسترنج مسلمین به منظور یاری به مجاهدین و کمک به فقیران بیچاره و نجات یتیمان و مستضعفان تحت ستم بر همگان واجب است.

شهید علم‌الهدی و مسئله‌ی «انسجام فکری»

  • یکی از مهمترین مسئولیتهایی که ما و تمامی مسلمانان انقلابی امروز بر دوش داریم درک سخنان امام است که سخنان امام همواره عمق و دارای گستردگی بسیار زیادی است، و ما نباید بطور سطحی فقط به شنیدن اکتفاء بکنیم؛ بلکه باید سعی بکنیم که در سخنان امام دقیقاً تفکر و اندیشه بکنیم و در جمله جمله صحبتهای امام بیندیشیم.
  • مهمترین مسأله‌ای که امروز وجود دارد و باید ما در این رابطه فکر بکنیم انسجام مکتبی و فرهنگی است که بر فرهنگ اسلام حاکم است. اگر ما دقیقاً جملات امام را مورد مطالعه قرار بدهیم می‌بینیم که بسیاری از این جملات، بلکه همه پیامهای امام برای مردم با آیات قرآن هماهنگی دارد، با اهداف ائمه اطهار هماهنگی دارد، و با سخنان علی(ع) در نهج‌البلاغه هماهنگی دارد، بلکه علاوه بر این وجود هماهنگی یک نوع رابطه خاص میان سخنان امام امت «خمینی» و آیات قرآن و احادیثی از ائمه خواهیم یافت که این سخنان همدیگر را تفسیر می‌کنند و همدیگر را توضیح می‌دهند. و بسیاری از آیات قرآن را ما از زبان امام امت با زبان ساده می‌شنویم.
  •  سخنانی که از حلقوم این ابرمرد، یعنی آیه الله العظمی امام خمینی بیرون می‌آید یک سخنان معمولی و ساده نیستند، بلکه سخنانی هستند که دارای عمق و گستردگی بسیار زیادی هستند؛ و ما انسجام مکتب‌مان را باید از ایجاد ارتباط میان سخنان امام و آیات قرآن و احادیث ائمه اطهار بیابیم؛ و این خود مسأله‌ای بسیار عمیق در رابطه با کارهای تحقیقاتی و مسئولیت‌های مکتبی و فرهنگی است.          
۰ نظر ۱۵ دی ۹۳ ، ۲۰:۳۰
مجتبی نامخواه

 

یادداشت منتشر شده در بخش دیگران سایت khamenei.ir (اینجا)

1393/10/03نسخه قابل چاپ
 
| یادداشت |

نظریه اسلام‌ ناب-اسلام آمریکایی، از امام خمینی تا رهبر انقلاب

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif«نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی» اگرچه در ابتدا از سوی امام خمینیرحمه‌اللهطرح شد، اما بعد از ایشان، توسط رهبر انقلاب نیز ادامه یافت و تعاریف و جنبه‌های بیشتری نیز به آن افزوده شد. برای مثال، رهبر انقلاب درپیام حج امسال خود، سه مسئله‌ی کلیدی جهان اسلام را «اتحاد مسلمانان»، «مسئله‌ی فلسطین» و «مسئله‌ی درک تفاوت اسلام‌ ناب-اسلام آمریکایی» معرفی کردند. در این میان، دو مسئله‌ی اتحاد جهان اسلام و مسئله‌ی فلسطین، همواره تا حدودی در ذهن و زبان نخبگان امت مطرح بوده‌، اما به نظر می‌رسد مسئله‌ی سوم آن‌چنان‌که باید، ضریب نگرفته و مورد توجه قرار نگرفته است. حال آنکه امروزه با تحولات شگرفی که در منطقه حادث شده، اهمیت پرداختن به این مسئله‌ صدچندان شده است. یادداشت زیر تلاش می‌کند تا به‌عنوان گام نخست، تکوین این نظریه و ادوار تاریخی آن را در کلام امام خمینیرحمه‌اللهو رهبر انقلاب، مورد بررسی قرار دهد.

۰ نظر ۰۴ دی ۹۳ ، ۲۰:۳۰
مجتبی نامخواه