طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جامعه‌شناسی محیط زیست» ثبت شده است

تلاشی برای طرح یک پاسخ درباره خوزستان، به مثابه یک مسئله اجتماعی

گزیده یادداشت:

  • همان طور که می‌دانیم در وضع کنونی ما و در برابر مسائلی مشابه خوزستان، سه رویکرد/پاسخ‌ کلی برجسته است: «باتوم» و بالاتر؛ «بطری آب معدنی» و «تانکر» که استعاره‌هایی هستند از رویکرد امنیتی، خیریه‌ای و جهادی-حاکمیتی. می‌خواهم در این ادامه توضیح بدهم که می‌توان و می‌باید به رویکرد چهارمی فکر کنیم؛ به رویکرد اجتماعی و اعتراضی.
  • نقطه مشترک سه رویکرد فوق (باتوم، بطری، تانکر) این است که می‌خواهند به صدای اعتراض «پاسخ» بدهند. در حالی که صدای اعتراض بیش و پیش از پاسخ، نیازمند شنیدن است. صدای اعتراض به ما امکان شناخت جامعه را می‌دهد. صدای اعتراض به ما می‌گوید چند دهه قبل در بالادست تصورشان این بود که بخشی از طبقه محروم زیر چرخ‌های توسعه له می‌شوند، اما خوزستان نشانه‌ روشنی است از این که به ما می‌گوید همه جامعه و اصل ایران در خطر است. این حرفی است که اعتراض به ما می‌گوید و جز اعتراض کسی به ما این را نمی‌گوید. اعتراض امکان قدسی شدن جامعه است.
  • آیا تفاوت نمی‌کند با باتوم  به اعتراض پاسخ بدهی یا با بطری و تانکر؟ بله خودِ پاسخ‌ها تفاوت دارند اما آیا غایت پاسخ‌ها هم تفاوت دارد؟ آیا در نتیجه که شنیده نشدن اعتراض است، تفاوتی وجود دارد؟ صدای اعتراض است که می‌تواند به ما امکان اندیشیدن به چگونگی توسعه را بدهد.
۰ نظر ۳۱ تیر ۰۰ ، ۱۴:۳۹
مجتبی نامخواه

مشکلات «این روزهای خوزستان» از زاویه‌ای دیگر

خاک و خوزستان

«مسائل این روزهای خوزستان»، وضعیت «بسیار سخت» و «دلخراش» مردم آن استان، و در پی آن هم‌رسانی همدردی‌های مختلف در فضای مجازی و آن‌گاه فضای عمومی، زمینه‌ای به دست می‌دهد تا یک‌بار دیگر بر روی مسئله‌ی محیط زیست و چالش‌های آن تأمل کنیم. چالش‌هایی که حالا بیشتر از همیشه به ما نزدیک شده‌اند، در برخی مناطق به سر حد بحران رسیده‌ و در کل با سرعتی حیرت‌آور در حال سایه انداختن بر زندگی روزمره‌ی ما هستند. سؤال آن است که «چالش‌های زیست‌محیطی چه ماهیت و خاستگاهی دارند؟» این یادداشت می‌کوشد با فراهم آوردن چارچوبی مفهومی بر اساس «نظریه» ی انقلاب اسلامی، به «مشاهده» و تحلیل موردِ خاص استان خوزستان بپردازد.

* یادداشت منتشر شده در KHAMENEI.IR (+)

قبل تر در زمینه جامعه شناسی محیط زیست از منظر انقلاب اسلامی یادداشتی نوشته بودم با عنوان: «حق محیط زیست، آگاهی و قضاوت‌های مردم‌». (اینجا)


۰ نظر ۲۱ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۲۸
مجتبی نامخواه
تحلیلی اجتماعی بر چالش‌های زیست محیطی امروز ماتحلیلی اجتماعی بر چالش‌های زیست محیطی امروز ما
1393/12/20نسخه قابل چاپ
 یادداشت منتشر شده در سایت KHAMENEI.IR (اینجا)
| یادداشت |

حق محیط زیست، آگاهی و قضاوت‌های مردم‬‌


انقلاب اسلامی ایران براساس نگره‌ای مشخص به جامعه‌ و تحولات آن شکل گرفته و به پیروزی رسیده است. هرچند این نگاه تا حدودی غیرمدون است، اما با تمام تنوع و تکثری که دارد، در شرح‌های مختلف متفکرین انقلاب بازتاب یافته و از وحدتی انگاره‌ای برخوردار است. این اندیشه که می‌توان از آن به «نظریه‌ی اجتماعی انقلاب اسلامی» یاد کرد، کم‌وبیش مهم‌ترین مسائل حیات اجتماعی را مورد بررسی قرار داده است. یکی از مهم‌ترین مسائلی که از منظر این تفکر و متفکرینش تبیین و تشریح خاصی یافته، مسئله‌ی «محیط‌زیست» و چالش‌های این حوزه است.

انقلاب اسلامی فرزند زمانه‌ی مدرن نیست و اساساً آمده تا زاینده‌ی زمانه‌ی دیگری باشد. با این همه، خود در زمانه‌ای متولد شده که محیط‌زیست یکی از بحران‌های اساس آن است. پیوند محیط‌زیست و زیست اجتماعی انسان‌ها، زمینه‌ها و پیامدهای چالش‌های محیط‌زیست را به مسئله‌ا‌ی اجتماعی تبدیل کرده است. نظریه‌‌ی اجتماعی‌ای که انقلاب اسلامی پیش می‌کشد، در این‌باره‌ حرف‌هایی جدی، اما همچنان ناشنیده دارد. این یادداشت می‌کوشد در حد توان، این حرف‌ها را پژواک دهد.
۰ نظر ۱۹ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۳۰
مجتبی نامخواه