بازاندیشی در معانی و کانونهای «جهاد تبیین»
نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاست: در یک سال اخیر، مقام معظم رهبری تاکید بسیاری بر جهاد تبیین داشتهاند. دیروز در دیدار با مداحان نیز بر این مساله تاکید کردند و فرمودند: «هیات، کانون جهاد تبیین است.» در همین راستا برای بررسی اهمیت جهاد تبیین با مجتبی نامخواه، پژوهشگر و استاد حوزه به گفتوگو پرداختیم.
او در ابتدا به چرایی اهمیت جهاد تبیین پرداخته و میگوید: «علاوهبر زمینههای کلی تعریف واقعیتها و هجمههای تبلیغاتی که طبعا در هر جامعه اقلیت یا معترض نسبت به ارزشهای نابرابر جهانی تحلیل میشود، از طرفی امپراتوریهای رسانهای، سیاسی و کارتلهای ثروت و جریانهای قدرت در جهان اجازه نمیدهند جوامع مستقل ارزشهایش را در مسیری که میخواهد دنبال بکند. این از گذشته تاکنون بوده، فرض بفرمایید سالهای منتهی به انقلاب و بعد از انقلاب همواره این تعارض با ارزشهای مدنظر سیاستمداران و قطبهای قدرت و ثروت در جهان باعث میشد که جامعه ما تحت یک آماجی از تبلیغات باشد. طبعا گسترش رسانههای عمومی همچنان که امکان ارتباط بیشتری به جامعه داده، برای جریانهای رسانهای اصلی و ثروتمند جهان امکانی را فراهم کرده که ارزشها و آرمانهای خودش را در جوامعی شبیه به جامعه ما ترویج کند. منتها آن چیزی که در یک یا دو دهه اخیر، ضرورت جهاد تبیین را افزایش داده، شاید از این جهت مدنظر رهبری است و تاکید بیشتری هم در این سالها بر این مفهوم بوده، این است که نوعی از تاخر یا عقبماندگی از عدالت باعث شده که نگاه بخشهای قابلتوجهی از جامعه به پیشرفتها، امکانهای جامعه، ارزشهای جامعه و ارزشهای انقلاب منفی بشود. وقتی در جامعهای عدالت نباشد یا عقبمانده باشد، آن جامعه پیشرفتها، ارزشها و امکانهای خودش را هم نمیبیند و لحاظ نمیکند. درواقع ارزشهای خودش را ضدارزش میبیند، پیشرفتهای خودش را ضدپیشرفت میبیند، این به این دلیل است که عدالت ارزش بنیادین جوامع انسانی است. براساس نگاه شیعی، کلامی که ما داریم، ارزشهای درونی جامعه عموما همه ارزشها نسبیاند مگر ارزش عدالت. عدالت ارزش اصلی است و بقیه ارزشها نسبیاند. وقتی یک جامعهای از عدالت عقب میافتد یعنی همه ارزشها به نسبتی از جانب عدالت پشتیبانی نمیشوند و طبعا در چنین موقعیتی جهاد تبیین ارزش بیشتری پیدا میکند.»
این پژوهشگر و استاد حوزه در ادامه با اشاره به اینکه اصلیترین نیروی ایستادگی در برابر هژمونی فرهنگی و سیاسی و اقتصادی موجود در جهان مذهب است، در اهمیت نقش هیاتها بهعنوان کانون جهاد تبیین میگوید: «طبعا کانونهای مذهبی و دینی -که هیاتها یکی از مهمترینش است- از اصلیترین کانونهای این ایستادگی هستند. اگر قرار است در مقابل تحریف جریانهای مسلط جهان ایستادگی صورت بگیرد و این ایستادگی از جانب مذهب باشد، بهطور طبیعی کانونهای مذهبی، کانونهای این ایستادگی است.»
باتوجه به اینکه این هیاتها بهعنوان کانون جهاد تبیین باید نقاط ضعف و قوت خود را بازنگری کنند و به تقویت نقاط قوت خود بپردازند، از مجتبی نامخواه در مورد اینکه هیاتها چه کارهایی باید انجام دهند، پرسیدیم و او گفت: «درباره اینکه چه کارهایی میتواند هیاتها را تواناتر بکند؛ من به جای اینکه بخواهم پاسخ بایسته و نظری بدهم که بایدهای کلی چیست، فکر میکنم به تجربه خودمان در همین 50 سال اخیر نگاه بکنیم، درست باشد. دورانهایی را داریم که محافل مذهبی، کانونهای مذهبی و حسینیهها به مراکز مقاومت و تبیین تبدیل شدهاند. نوع به نوع مفاهیم دینی را متناسب با زندگی و مرتبط باهم و منسجم به جامعه ارائه دادند. فرض بفرمایید کانون نشر حقایق اسلامی در مشهد، حسینیه ارشاد یا خود محافل مذهبیای که رهبری قبل از انقلاب داشتند و سخنرانیهایی که تحت عنوان انسان 250 ساله، همرزمان حسین یا کتابهایی شبیه به این منتشر شده، دقیقا یک مفاهیم متناسب در یک شبکه سازوار متناسب باهم و متناسب با نیاز مخاطب و وضعیت اجتماعی، متناسب با استدلالها و مضامینی که مسالههای اجتماعی را بفهمد و حل کند و پاسخ بدهد، ارائه میشده است. این تجربه نیازمند بازتکرار و بازتولید است بهطوری که معرفت دینی، مساله اجتماعی را بفهمد و متناسب با ابعاد آنها خودش را بازتولید بکند. این یک مساله است. بُعد دیگر هیاتهای مذهبی، طبعا بُعد حماسه و شور است. هیاتهای مذهبی همواره توانستند قهرمانهای دینیمحور هیات را که اهل هیات باشند، پاسخگوی نیازهای جامعه در ادوار مختلف نشان بدهند. اگر امروز جامعه ما جامعهای است که در ایستادگی خودش و در عقبماندگی اجتماعی خودش نیازمند به ابعادی از این قهرمانهاست، نیازمند مفاهیمی از زندگی این قهرمانهای دینی و مذهبی است. قاعدتا هیات ما ابعاد حماسی، آیینی، اشعار و نوحههایی در پیوند با اهل بیت(ع) دارد که باید تبیینکننده ابعاد زندگی آنها باشد. نمیشود ما در جامعهای که تاخر عدالت داریم، در روز میلاد حضرت زهرا(س)، وقتی داریم حضرت زهرا(س) را بازخوانی میکنیم، در مناسبتهای آیینیمان فقط به جنبههای شخصی یا خانوادگی و در موقعیتهایی چون ایام فاطمیه به مصائب ایشان بپردازیم. ایشان بهعنوان یکی از اصلیترین و نخستین حرکتهای ضدانقلاب ارتجاعی بعد از پیامبر آمده و فلسفه احکام دینی و فلسفه عدالت را در همبستگی جامعه توضیح داده و ما نباید در هیاتها از ابعاد دیگر آن حضرت غافل باشیم. به نظرم اگر این دو مساله در هیاتها مورد بازاندیشی قرار بگیرد، هیاتها بهتر میتوانند نقششان را در جهاد تبیین ایفا کنند.»