باید شکست این هاونها را!
هر طور حساب کنیم نسبت به گذشته، مناسبات سرمایهداری در ایران بسط بیشتری پیدا کرده است اما ما حداکثر آب در هاون میکوبیم؛ باید شکست این هاونها را!
هر طور حساب کنیم نسبت به گذشته، مناسبات سرمایهداری در ایران بسط بیشتری پیدا کرده است. کافی است تنها به دو قلم بانک خصوصی و خصوصیسازی نگاهی بیاندازیم.
(در «درباره مصافِ انقلاب اسلامی با سرمایهداری ایرانی» درباره «هفت شهر سرمایهداری در ایران» کمی بیشتر نوشتهام http://tabagheh3.ir/1397/12/24)
بانکهای خصوصی با انبوهی از تبعیضهای عجیب، مانندِ پدیده بانک بیمجوز، آنهم در جامعهای که تأسیس بقالی در آن نیازمند مجوزهاست، از جیب ملت خلق اعتبار میکند؛ با ابزار تسهیلات طبقهسازی میکند و اگر جایی کم آورد، هزاران میلیارد از جیب دولت، نقدینگی روی دست جامعه میگذارد.
قصه فرایند موسوم به خصوصیسازی که یکی داستانست پر آب چشم. واگذاریهایی که نتایج آن یکسره ضد تولید بوده و اسیرکننده انبوهی از کارگران. نیمچه سرمایهدارانی که با سرمایهای یک چندم ارزش واقعی، بنگاهی را میخرند تا نشان دهند در معادلات عینی کار، عنصر سرمایه به چه میزان بر سهم کارگر تفوق دارد.
کار از کار گذشته و سرمایهداری ایرانی، بانک خصوصی باشد یا غیر آن، دهها گام بل بیشتر در جامعهسازی به پیش آمده: فیلم و سریال میسازد، جشنواره دارد و به سبک زندگیها و نیز مصوبات مجلس و تصمیمات دولت و اقدامات و عدم اقدامهای قضایی جهت میدهد.
هر طور حساب کنیم مناسبات سرمایهداری در ایران ما، نسبت به پیشتر بسط بیشتری پیدا کرده است ... چرا؟ حرف بسیار است اما یکی از این دلایل این است که در تمام این سالها با زیرساختهای فکریِ یک اسلامِ ظاهراً همراه با امام و انقلاب اما تهی از معنا، گمان کردیم سرمایهداری مسئله نیست و با نصیحت میشود.
هم الآن از هر کدام از آحاد حزبالله (نیروی اجتماعی انقلاب اسلامی) که بپرسی با سرمایهداری مخالف است اما وقتی میپرسی «چه باید کرد؟»؛ اینجاست که سر و کله استدلالهای اصولگرایانه با پس زمینهای از باورهای این اسلامِ ظاهراً همراه با انقلاب ولی تهی از معنا، ظاهر میشود. آنقدر اما و اگر و شاید میچینند که اصلا فراموش کنیم اماممان برایمان نوشته بود: «آنهایی هم که تصور میکنند سرمایهداران و مرفهان بیدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک میکنند آب در هاون میکوبند.»؛ اصلاً فراموش میکردهایم یکی از مصادیق اتم اسلام آمریکاییای که امام میگفت، اسلام سرمایهداری (صحیفه امام، ج 21: 240،145،11) بود.
هر طور حساب کنیم مناسبات سرمایهداری در ایران ما، نسبت به پیشتر بسط بیشتری پیدا کرده است؛ چرا؟ چون نیروی اجتماعی انقلاب اسلامی(حزبالله)، با دست فرمان قبیلهی موسوم اصولگرایی و مستظهر به برداشتهای فوقالذکر از اسلام، در همه اینسالها در برابر سرمایهداری آب در هاون میکوفته است.
فرمودهاند: «سرمایه گذاران[داران] پول را در کشور خرج کنند. امام عصر می بیند و برایشان ثواب دنیا و آخرت دارد.». نه این که این رویه فقط مربوط به ایشان باشد؛ حضرت ایشان فقط کمی تیپ ایدهآل نصیحت سرمایهداران هستند.
«آب در هاون کوفتن» یا ناکنشگری در مسائل اصلی، کنشگریِ غیرمؤثر و تزیینی و نیز کنشگری در مسائل فرعی و پیرامونی، ارمغانی است که سالهاست محافظهکاری از سفر به دیار تحجر و تقدسمآبی، برای نیروی اجتماعی انقلاب به ارمغان آورده است؛ آب در هاون کوفتنی که امروز به آن دچاریم؛ چه در برابر سرمایهداری و چه در برابر دیگر غیرهای انقلاب اسلامی محصول این وضعیت فکری و اجتماعی است. «محافظهکاری قتلگاه انقلاب است».