طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

صداو سیما و نقش زینبی؟!

چهارشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۷، ۰۲:۵۹ ب.ظ

تأملی درباب نتیجه معکوس کنش امنیتی و محافظه‌کارانه در ساحت رسانه و جامعه


سال 1388 حکم انتصاب مجدد مهندس عزت‌الله ضرغامی به ریاست سازمان صدا وسیما حاوی یک بخش غیرمعمول بود. فقدان تحولات مد نظر در پنج ساله اول باعث شد تا رهبر انقلاب در پایان حکم مجدد، برای تحول در ابتدای دوره دوم، با لحنی غیرمتداول و انتقادی، یک اولتیماتوم یک‌ساله را تعیین کنند. بنابود در این یک سال ریاست سازمان روحیه‌ی غیرتحول‌خواهانه و محافظه‌کارانه خود را کنار گذاشته و دست به کار انجام تحولاتی قابل «اندازه‌گیری» بشوند. امری که اگر چه هیچ‌گاه در احکام مجدد از سوی رهبری سابقه نداشت اما رویه ثبات‌گرای ریاست وقت سازمان این خلاف‌آمد عاد را اقتضا می‌کرد. در آن زمان هیچگاه این تصور وجود نداشت روزگاری فرا برسد که سازمان صداوسیما وضع موجودی غیرقابل قبول‌تر از این را تجربه کند. حتی وقتی اندکی پس از انتصاب ریاست بعدی سازمان، مناسباتی باعث استعفای او شد، گمان نمی‌شد آن سازمان به چنین روزگار و وضعی برسد. 

***

حالا اما سازمان صداوسیما به رسانه‌ای به مراتب محافظه‌کارتر و مهوع‌تر از گذشته تبدیل شده است: صدها تجمع کارگران معترض ایرانی را به حساب نمی‌آورد اما اگر در کوچه پس‌کوچه‌ای در شهری در دیار غرب، چند نفر تجمع کنند، پوشش ویژه می‌دهد؛ با  جنبش جلیقه‌زردها که رسماً مدهوش می‌شود!

آنتن‌فروشی به شبه‌اقتصادی‌ها که مدت‌هاست در آن سازمان رویه شده امروز ارتقا (قهقرا) یافته و بدل به آنتن‌فروشی شبه‌فرهنگی شده است: آنتن شبکه‌های صداوسیما به جولانگاه چندش‌آور سلبریتی‌هایی تبدیل شده که هر چند بسترساز و مدافع پروپا قرص ابتذال(سطحی‌بودن) سینمایی هستند اما چون با سیاست‌های سیاسی سازمان کاری ندارند، مجری خوب شبکه‌ها هستند.

از یک‌سو در برابر بازنشتگی مدیرانش بیشترین مقاومت‌ها را دارد و از سوی دیگر با پخش مکرر نمایشی به نام مدیریت دهه شصتی‌ها، جوان‌گرایی را از معنا تهی ساخته و آن را از مفهومی ایدئولوژیک، به مفهومی فیزیولوژیک فرو می‌کاهد.

درباره ناکارآمدی این سازمان در ترسیم مختصات جبهه مقاومت که جای آن است که خون موج زند در دل لعل. فتح‌های بزرگ انقلاب اسلامی  از جمله در نابودی یک دولت فراملی به نام داعش، به دلیل فقدان ادبیات اقناعی و ضعف سازوکارهای تبلیغاتی بازتاب‌های کافی را در داخل پیدا نکرده و حتی تبدیل ضد خود و به سوژه شعارهای اعتراضی تجمع‌های گوناگون تبدیل می‌شود؛ در این شرایط حداکثر ابتکار سازمان چیست؟ این که در یک شبکه‌ی انقلابی (اصواگرا) این سازمان یک برنامه آشپزی پخش کند که در آن خانواده محترم شهدای مدافع حرم غذای مورد علاقه شهید را طبخ می‌کنند! و این بشود برنامه‌ی خوبِ شبکه گفتمان انقلاب اسلامی!

***

مختصات نقد صداوسیمای امروز، با نقد یک دهه پیش صداوسیما حتماً متفاوت است. صداوسیما امروز را نمی‌توان در چارچوب انقلابی/ غیرانقلابی نقد نمود. خرمشهرِ صداو سیما را نواصولگرایانی فتح کرده‌اند که از رسانه جز سیاست و از سیاست جز قدرت و از قدرت جز امنیت نمی‌شناسند. در چنین میدانی چه امیدی است به نقد و نقد را چه حاصل؟ نقد نهادی که عالی‌ترین مدیرانش به صراحت اعلام می‌کند هدف‌شان «امیدوارسازی علی‌رغم نارضایتی» و طبعا بازتولید محافظه‌کاری است، آب در هاون و مشت بر سندان کوفتن است. گاهی اما جز نقد، پرسشی مطرح است: مدیران این سازمان چه تصویر و تصوری از خودشان دارند که این چنین می‌تازند؟

***

چندی پیش در راستای فراخوان رهبری مبنی بر حضور مسئولان در میان دانشجویان، به مناسبت روز دانشجو (روز مسئولین و سیاسیون بهتر نیست؟) دانشجویان به حضور مسئول صدا و سیما فراخوانده شدند. از آن جلسه روایتی منتشر شده که کم و بیش آن را در شبکه‌های اجتماعی دیده‌ایم. حالا یک «رسانه» که تربیون سیاسیون نواصولگرا است بر علیه آن توئیت، گزارشی مفصل منتشر کرده است.(+) گزارشگر این روزنامه که اغلب رپورتاژ نهادهای در اختیار نواصولگرایان همچون قوه قضاییه و صداوسیما را پوشش می‌دهد، در آغاز معترض شده که چرا سازمان صداوسیما و روابط عمومی آن به روایت‌های توئیتری یک دانشجو از آن جلسه، «واکنش» نشان نداده است؟ باید امیدوار باشیم مطالبه‌ی این روزنامه مبنی بر نشان دادن «واکنش»، محدود به سازمان صداوسیما باشد و به دیگر سازمان‌ها منتهی نشود. باید امیدوار بود برای دانشجوی مذکور مشکلی پیش نیاید. باید گزارش بولتن‌وار این روزنامه را دید و خواند. خواندنی است.

خواندنی‌تر اما جوابی است که این گزارش به پرسش فوق می‌دهد: «مدیران این سازمان چه تصویر و تصوری از خودشان دارند که این چنین می‌تازند؟» دو جمله از ریاست سازمان کافی است تا پاسخ این پرسش دست پیدا کنیم: یکی همان جمله‌ای که متأسفانه صحت روایت توئیتری را تأیید می‌کند «شهیدحججی را اصلاً ما شهید حججی کردیم» و دیگری این که از نظر ایشان وضع موجود رسانه ملی نه فقط دانشگاه عمومی است بلکه معتقدند، پناه می‌بریم بر خدا، «رسانه ملی نقش زینبی دارد».

***

امنیت و نظم البته مهم هستند اما اگر بر تغییر و عدالت تفوق یابند، جز محافظه‌کاری و نتیجه‌ی عکس حاصلی ندارد. برای به مسلخ برند انقلاب راه‌های بسیاری وجود دارد که محافظه‌کاری یکی از آن‌هاست. مراد از نواصولگرایی و اصولگرایی امنیتی، مراد از امنیتی‌بودن در این یادداشت یک برچسب نیست. مراد اشاره به رسانه‌ای است که معطوف به امنیت بوده و ابزار برقراری آن باشد. حال آن که امنیت متخصصان خود را دارد و رسانه و هر پدیده‌ی اجتماعی دیگری قاعدتاً باید معطوف به جامعه و تغییرات اجتماعی باشد. اگر رسانه از پدیده‌ای اجتماعی به پدیده‌ای امنیتی بدل شود، به ضد خود تبدیل می‌شود. گزارشی که این روزنامه به نیت حمایت از ریاست سازمان صداوسیما منتشر کرده است را عیناً می‌شد در رسانه‌ای بیگانه و به نیت تخریب آن سازمان منتشر کرد. چه نیازی بود بگویند که در آن جلسه از نقش زینبی رسانه ملی سخن گفته شده است؟ همگان در حال لذت بردن از ایفای نقش‌های ایران‌خودروطور و سایپاگونه‌ی صداوسیما هستیم!

***

ای‌کاش رسانه‌ ناشناسی‌شان را زیر مفاهیم مقدس مخفی نمی‌کردند. ای‌کاش این قدر واضح تجسم تلفیق ناکارآمدی‌ و هزینه‌کردن از مفاهیم مذهبی نبودند. ای کاش به جای پذیرش و جبران کوتاهی‌ها و نقدها در انتقال حقیقت‌ها و واقعیت‌های جبهه مقاومت و شهدای آن، سعی نمی‌کردند طوری سخن بگویند که گویی شهید حججی یک برساخته‌ی رسانه‌ای، آن هم رسانه‌ای ضعیف در قد و قواره‌ی صداوسیما است. ای کاش متوجه بودند که این حرف، این که «قهرمانانی چون حججی نه واقعی، که محصول عملکرد صداوسیما هستند» تا چه میزان می‌تواند  حرف و خط تبلیغاتی ضدانقلاب باشد و هست. ای کاش می‌پذیرفتند که کنش امنیتی و نظامی، سازمان و اقتضائات و قواعد و سرهنگ‌های خاص خود را دارد و رویکرد امنیتی در رسانه و جامعه نتیجه عکس می‌دهد. این ای کاش‌های بزرگ و دست‌نیافتنی به کنار، ای کاش نواصولگرایان مطالبه‌گری خود در زمینه «واکنش»نشان دادن سازمان‌ها به نوشته‌های دیگران را به سازمان صداوسیما و گزارش‌های مطبوعاتی و علنی‌شان محدود کنند و به حکم صورتی در زیر دارد آن‌چه در بالاستی، پیگیر واکنش دیگر سازمان‌ها نباشند.

۹۷/۰۹/۲۱
مجتبی نامخواه

انقلابیگری

محافظه‌کاری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی