درآمدی بر تاریخ عقلانیتِ پیشرفت در جمهوری اسلامی(3)؛
يكشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۳۰ ب.ظ
طبقه سه - درآمدی بر تاریخ عقلانیتِ پیشرفت در جمهوری اسلامی(3)؛
فلسفهی نهادهای انقلاب اسلامی
اینکه
ماهیت نهادهای انقلاب دقیقاً چیست، پرسشی است که نباید انتظار داشت به
سادگی پاسخ آن روشن شود، چرا که نهادهای انقلاب هم مانند خود انقلاب، یک
پدیدهی استثنائی هستند: «بعد از انقلاب یک گروههایی پیدا شدند و یک
جمعیتهایی که نظیر اینها در تاریخ گمان ندارم سابقه داشته باشد.»(ج 17، ص 428)
اما
همین قدر باید دانست که تشکیل نهادهای انقلاب، حل پارادوکسیکالیتهی نهضت
و نظام، از طریق «تبدیل جهاد به نهاد» است. این نهادها همگی در چارچوبهی
امت و امامت تشکیل میشوند. به این صورت که ابتدا امام خطوط کلی انقلاب
را در دورهها و حوزههای مختلف مطرح میکنند، مثلاً سازندگی و بعد از
مردم میخواهند که در این حوزهها وارد میدان جهاد شوند. سپس به وسیلهی
جمعی از انسانهای انقلاب، در راستای این خطوط، طرحی برای سازماندهی
نیروی اجتماعی انقلاب تدوین میشود و این طرح به عنوان اعلام آمادگی به
امام (رحمت الله علیه) ارائه میشود و امام هم که آمادگی عمومی برای جهاد
در آن حوزه را میبینند، پیام و فرمان تشکیل عمومی یک نهاد انقلابی برای
شکلدهی به جبههی مبارزات انقلاب در آن حوزه را میدهند. نهادهای انقلاب
یکی پس از دیگری ایجاد میشوند: جهاد سازندگی، سپاه پاسداران، بنیاد
مستضعفان، کمیتهی امداد، بسیج مستضعفین، بنیاد مسکن، بنیاد شهید، بنیاد 15
خرداد، نهضت سوادآموزی، دادگاههای انقلاب و دهها نهاد دیگر.
شاید
برای مخاطب امروز اهمیت این نهادها چندان روشن نباشد؛ چرا که این اهمیت را
با کارکرد و کارآمدی امروز این نهادها قیاس میکند (در حالی که در ادامه
توضیح داده خواهد شد که این وضع حاصل مواجههی دوم تکنوکراتها با نهادهای
انقلاب است)؛ اما آیا میتوان سالهای جنگ را بدون سپاه پاسداران انقلاب
اسلامی تصور کرد؟ آیا میتوان تاریخ انقلاب را بدون بسیج نوشت و تصور
کرد؟ باقی نهادهای انقلاب هم در حوزهی کاری خودشان کموبیش چنین کارکردی
داشتهاند. نهضت امام خمینی (رحمت الله علیه) در نهادهای انقلاب تداوم
پیدا میکند و مردم با سازمان و سامانی که در این نهادها مییابند،
همچنان در مسیر مبارزه باقی میمانند.
این مطلب در برهان
این مطلب در برهان
۹۲/۰۲/۱۵