«امکان بیان» و بازیابی هویتی «طلاب جوان»
گزیده:
دیدار 1396/6/6 تحقق یکی از آرزوهای دیرین طلاب جوان بود. دیداری که سخنرانانش یکسره از طلاب جوان بودند؛ این دیدار اولین گام در مسیری است که به میانه نرسیده، مبدأ تحولهایی چشمگیر خواهد بود. فرامتن دیدار 6 شهریور، از متن آن مهمتر بود، چه رسد به حاشیهها. حالا دیگر دیدار طلاب جوان با رهبری نه یک آرزو که یک خاطره است، خاطرهای که در حافظهی جمعی طلاب جوان مؤثر باقی خواهد ماند. کوششِ فردای شش شهریور عبارت است از تبدیل «دیدار طلاب جوان با رهبر انقلاب» به یک سنت ثابت. سنتی که بسیاری از استلزامات مبارزه را برای طلاب جوان فراهم خواهد آورد.
اگر چه در سالهای رهبریِ حضرت آیت الله خامنهای، یکی از پر تکرارترین دیدارهای ایشان با حوزویان انجام گرفته است اما دیدار اخیر واجد ویژگیای بود که آن را از تمامی نزدیک به هفتاد دیدار دیگر متمایز میکند. ویژگیای که به مثابه یک زمینه، معنا و اهمیت خاصی به متن دیدار میبخشد و به سان حاشیه و مقدمهای است که اگر اهمیتش بیشتر از متن نباشد، کمتر نیست. برای توضیح این زمینهی بدیع لازم است به کمی عقبتر برگردیم.
آیتالله خامنهای نزدیک صد روز پس از صدور منشور روحانیت، آخرین پیام امام خمینی به طلاب و روحانیون، رهبر انقلاب شدند. اگر چه از اولین روزهای دوران رهبری جلسات مختلف گفت و شنودشان با حوزویان برقرار بود اما این دیدارها کمتر در فضای عمومی برگزار میشد. پس از چندی با آنکه در طرحی ابتکاری برخی جلسات معمول سخنرانی به جلسات رسمی و علنی گفت و شنود تبدیل شده بود، اما حوزویان این بخت را نیافته بودند که دیدگاههای خودشان با رهبر انقلاب را در جلسهای عمومی مطرح و منتشر کنند. رهبر انقلاب به وضوح میکوشیدند در جلساتی که به منظور سخنرانی ایشان تشکیل میشد تریبون را با مخاطب تقسیم کنند. در دیدارهای حوزوی اما این تریبون بیشتر در اختیار مسئولین یا بزرگان حوزه قرار میگرفت که سخنان و یا گزارشی از کار خود را در آغاز جلسه مطرح سازند. دیدارها هفت سال قبل اما وقتی رهبر انقلاب به شهر قم سفر کردند، اتفاقی مهم روی داد. ایشان جلسهای مفصل را به دیدار با جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم اختصاص دادند. دیداری که بیش از چهار ساعت به طول انجامید و در ابتدای آن 12 نفر از اساتید و فضلای حوزوی به بیان دیدگاههای خود پرداختند. یکی از این 12 نفر طلبهی جوانی بود که در آن هنگام فقط سی سال سن داشت. به جز او البته میانگین سنی مابقی شرکت کنندگان در هنگام سخنرانی 64 سال بوده و اغلب اساتید سطوح عالی و خارج یا متصدیهای مسئولیتهای مهم مدیریتی و سیاسی بودند. با این حال تجربهی ارائهی بحث از سوی یک طلبه سی سااله به آن اندازه بدیع و مهم بود که سویههای امید را در دل طلاب جواب روشن سازد. (تصویر شماره یک). طلاب جوانی که همواره میپرسیدند چرا در تقویم دیدارهای رهبر انقلاب صاحب یک دیدار اختصاصی سالانه با ایشان نیستند(تصویر شماره دو و سه). این پرسش البته برای کسانی که با فضای حوزه علمیه و اقتضائات آن آشنا هستند پاسخهایی روشن داشت، در دیدارها اگرچه بنابر بنای تریبونهای مردمی بود اما این کار نمیتوانست فارغ از بازتاب مناسبات اجتماعی گروه ههای هدف باشد. هر چه بود کوشش برای تحقق یک دیدار اختصاصی در صدر امیدها و آرزوهای طلاب جوان قرار داشت.
تصویر شماره یک. این تصاویر بخشهایی از چهارمین شماره نشریه حوزوی خط هستند که به مناسبت اولین
سالگرد سفر رهبر انقلاب به شهر مقدس قم و در سال 1390 منتشر شده است.
طلاب جوان کم و بیش و به طور ضمنی پذیرفته بودند که اگر چه
از حوزهی علمیه برمیخیزند اما میدان عمل اجتماعیشان را باید خارج از آن تعریف
کنند؛ طلاب جوان پذیرفته بودند کنشگری درون حوزه را باید در توافقی ضمنی به اساتید
و نخبگانی بسپارند که دست کم شصت سالی از عمرشان گذشته باشد. طلاب جوان بیشتر در
فعالیتهای تبلیغی، جهادی و پژوهشی در حاشیه کشور و در حاشیه بوده و هستند و متن
حوزه بیشتر در اختیار-انحصار نخبگانی است که به کهنسالی رسیده باشند یا دستکم
سنین میانسالی را طی کرده و به سنین بازنشستگی رسیده باشند. اگر چه تحول و
تغییرگرایی بیشتر مقولهای ایدئولوژیک است تا فیزیولوژیک اما آنچه هست این که تحدید
سن کنشگری رسمی و جدی حوزوی به سنین بالا، میتواند زمینه کاهش نشاط را فراهم
آورد.
تصویر شماره دو
حالا از آخرین باری که یک طلبه جوان تریبون یافت تا در یک دیدار رسمی با رهبر انقلاب سخن بگوید، هفت سال میگذرد و طلاب جوان صاحب یک دیدار اختصاصی شدند. دیداری که فارغ از متن و حتی محتوایش میتواند زمینهی فراهمی باشد برای هویتیابی هر چه بیشتر طلاب جوان. تحجر و ثباتگراییِ انکارناپذیری که طی سالهای متمادی حوزههای علمیه را در نوردیده باعث شده تا برخی نیمهسوادها مدعی تحول شوند و از سر ناتوانی و بیسوادی برای ایجاد تغییر، در عوض تمنای تحول، به تولید تهوع روی آورند. کسانی که با «زندهباد، مردهباد» بیشتر از آنکه به امکانهای تحول بیاندیشند، این امکانها را مسدود میکنند.
دیدار 1396/6/6 تحقق یکی از آرزوهای دیرین طلاب جوان بود. دیداری که سخنرانانش یکسره از طلاب جوان بودند؛ این دیدار اولین گام در مسیری است که به میانه نرسیده، مبدأ تحولهایی چشمگیر خواهد بود. فرامتن دیدار 6 شهریور، از متن آن مهمتر بود، چه رسد به حاشیهها. حالا دیگر دیدار طلاب جوان با رهبری نه یک آرزو که یک خاطره است، خاطرهای که در حافظهی جمعی طلاب جوان مؤثر باقی خواهد ماند. کوششِ فردای شش شهریور عبارت است از تبدیل «دیدار طلاب جوان با رهبر انقلاب» به یک سنت ثابت. سنتی که بسیاری از استلزامات مبارزه را برای طلاب جوان فراهم خواهد آورد.