طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

عمار، آگاهی و «جنبش‌های اشتباهی»

يكشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۵، ۰۷:۱۸ ب.ظ

هر جامعه از دو سطح پویایی و ایستایی تشکیل شده است. پویایی بستر «گردش» قدرت در جامعه است و ایستایی بستر «انباشت». اگر در جامعه‌ای انباشت قدرت بر گردش برتری یابد، طبقه‌ای برخوردارتر (الیگارشی) شکل می‌گیرد که در دهش‌های اجتماعی همواره دست برتر را دارا خواهد بود. پیدایش انقلاب اسلامی معلول درگیری با طبقه‌ای بود که در اثر انباشت قدرت و پیامد آن ثروت، در رژیمی طاغوتی به وجود آمد. با این حال همواره این احتمال وجود داشته و دارد که همین وضعیت، یعنی برتری «انباشت» بر «گردش» در چارچوب جمهوری اسلامی بازتولید شود. احتمالی که دست‌کم تا حدودی به واقعیت تبدیل شده است.

ناکامی جنبش وال‌استریت معلول برتری مطلق بُعد انباشت(یک درصد برتر) بر امکان گردش قدرت است. در جامعه‌ی لیبرال سرمایه‌داری این برتری به گونه‌ای است که جابجایی قدرت وجود ندارد، چون هیچ جایگزینی وجود ندارد. حالا کافی است حالتی را تصور کنیم که به دلایلی بُعد انباشتی جامعه با وجود تفوقی نسبی بر امکان گردش قدرت، به طور کامل بر این فرایند چیره نشده باشد. این به این معناست که برای جامعه هنوز «امکان» انتخابی خارج از چارچوب‌های الیگارشی وجود دارد. با این حال کاست یک‌درصدی به این انتخاب واکنش سختی نشان خواهد.

رخداد یک گردش قدرت خارج از سیطره انباشت، مناصب رسمی قدرت را به طور موقت از دست الیگارشی خارج می‌سازد. «الیگارشی غیرحاکم» یک وضعیت به ظاهر متناقض است و به صاحبان قدرت انباشته که همواره در کرسی «نظام» بوده‌اند این امکان را می‌دهد که به طور موقت در وضعیت «نهضت» قرار بگیرند. الیگارشی سرمایه اجتماعی خیلی کمی دارد، آن‌ها خیلی کم هستند و چیزی حدود یک درصد جامعه را تشکیل می‌دهند. آن‌ها همواره خالق وضعیت موجود بوده‌اند اما حالا می‌کوشند به 99درصد دیگر جامعه بقبولانند که رهبران تغییر وضعیت موجود هستند. کاست یک‌درصدی برای تدارک سرمایه اجتماعی مورد نیاز برای بازگشت خود به قدرت امکانات متعددی در اختیار دارد. «الیگارشی غیر حاکم» می‌کوشد در دوره کوتاهی که از کرسی حاکمیت  دور افتاده است، از سرمایه سیاسی، اقتصادی و البته اعتبار انقلابی و سرمایه مذهبی انباشت شده‌ی خود، برای ایجاد یک سرمایه اجتماعی هزینه کند. می‌کوشد بخشی از مردم را برای بازگشت خود به قدرت، در قالب جنبش‌هایی اجتماعی بسیج کند. جنبش‌هایی که در اصل نه اجتماعی، بلکه اشتباهی هستند. «فتنه» مفهومی است که می‌کوشد این «جنبش‌های اشتباهی» را توضیح بدهد. در جامعه‌ای که هنجارهای مذهبی وجود دارد، امکانی بیشتری برای بروز فتنه وجود دارد. به تعبیر و تحلیل قرآنی ایمان مستلزم بروز فتنه است.

اگر چه جنبش‌های اشتباهی بر بستری از الیگارشی شکل می‌گیرند اما جنس آن‌ها فرهنگی- اجتماعی و ناشی از درهم آمیختگی حق و باطل است. بنابراین بهترین پاسخ به آن‌ها بازتولید آگاهی‌هایی اجتماعی است که جنبش‌های اشتباهی را متوجه دروغ الیگارشی کند. راه مقابله با  جنبش‌های اشتباهی، ایجاد جنبش‌هایی مداوم برای آگاهی است. در این جا استعاره «عمار» به مثابه عنصر آگاهی بخش معنا پیدا می‌کند. مزیت نسبی و تمایز بخش جشنواره‌ی عمار نیز این است که می‌کوشد جنبش‌واره‌ای باشد برای بسط این آگاهی.


 منتشر شده در بولتن روزانه هفتمین دوره جشنواره عمار*

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی