طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

۱ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

جنبش مشاهده در تکاپوی نظریه

دعوت به دیالکتیک مستمر میان «هنر- نظر» و «مشاهده- نظریه»

جنبش مشاهده در تکاپوی نظریه

متن زیر نکاتی است که در کنفرانس خبری جشنواره علوم انسانی عمار درباره این رویداد مطرح کردم.

سیر شکل‌‌گیری و اهداف جشنواره

می‌توان ایده و هدف جشنواره علوم انسانی عمار را در ضمن سیر شکل‌گیری آن توضیح داد. بیش از ده سال قبل وقتی جشنواره مردمی فیلم عمار شکل گرفت، یکی از ایده‌های اصلی آن پیوند میان اندیشه، هنر و رسانه بود و یکی از موقعیت‌هایی که این ایده خودش را نشان می‌داد ترکیب هیئت داوران جشنواره بود. در فرایند داوری آثار یک هم‌نشینی میان اهالی اندیشه و فرهنگ و رسانه اتفاق می‌افتاد. به عنوان نمونه آثاری در زمینه مسکن، آموزش، سلامت، فقر، مسائل کارگری و محیط زیست و نقد وضعیت اجتماعی یا تاریخ اجتماعی و فرهنگی سال‌های اخیر ارائه می‌شد. هنگامی که این آثار به داوری گذاشته می‌شد، اندیشوران بیشتر درباره آن مسئله و اهالی هنر و رسانه درباره بازنمایی آن گفتگو می‌کردند. این گفتگوها در هر دو سو حامل وجوهی از بداعت بودند: هم برای اهالی اندیشه مشاهده و بازنمایی‌ای که در آثار وجود داشت تازگی داشت؛ هم برای اهالی رسانه و هنر، تحلیل‌های اهل اندیشه نغز و جدید بود و به نوعی بداعت مواجهه مجدد با موضوع را تجربه می‌کردند. اهالی اندیشه و علوم اجتماعی، با این که قاعدتاً کارشان تحلیل جامعه و مسئله‌های اجتماعی است، ابراز می‌کردند که تا کنون با این ژرفا با مسئله‌ها، با مسئله مسکن، مسئله محیط زیست، مسائل کارگری و نابرابری مواجه نشده بودند. خود سازندگان آثار هم اغلب پس از این گفتگوها می‌گفتند با آن که ما خود اهل رسانه و هنر و بازنمایی همین مسائل عینی بوده‌ایم، کمتر از منظرهای تحلیلی به مشاهدات‌مان عمق بخشیده‌ایم. نقطه مشترک هم عبارت بود از تأکید و حتی طلبِ ادامه. مطالبه‌ای که از سوی دو سمت این گفتگو مطرح می‌شد؛ مطالبه ادامه جدی‌تر این هم‌نشینی میان علوم انسانی و اندیشه با هنر و رسانه.

۰ نظر ۱۹ دی ۰۰ ، ۱۱:۲۰
مجتبی نامخواه