درباره تولد یک جنبشواره
متنی که در ادامه میآید مقدمه کتاب تولد یک جنبشواره، تحلیلی اجتماعی بر جشنواره مردمی عمار است. (+)
به روایت قرآن توحید مستلزم «ادامه» است: پس از گفتن «ربنٌا الله» ادامه دادن و استقامت مطرح است و مسئله اکنون انقلاب اسلامی نیز مسئله ادامه است.
برای ادامه و تداوم دگرگونی و انقلاب چه باید کرد؟ پرسشی است که پاسخی به تفصیل میطلبد اما آنچه به اجمال میتوان گفت این است که انقلاب اسلامی برای ادامه باید تمامی دگرگونیهای بنیادینش را در سطح زندگی پی بگیرد. حل مسئله «ادامه» آنگاه ممکن میشود که انقلاب امر اجتماعی مختص به خود را ایجاد کند. پرسش از چگونگی ایجاد و ابداع این امر اجتماعی نیز همچون پاسخ به پرسش پیشین، نیازمند تفصیل است. آنچه به اجمال میتوان گفت این است که پاسخ را باید در حرکتهای اجتماعی و جنبشهای همبود و همبردار با انقلاب اسلامی جستجو کرد. پس مسئله انقلاب اسلامی، مسئله ادامه است و ادامه آنگاه امکان مییابد که انقلابخواهی در خانه زندگی و رو به سوی امر اجتماعی به سر برد و برای پیگیری دگرگونی در این سطح نیازمند جنبشهای همبود با انقلاب اسلامی هستیم.
ایجاد جنبشهای همبود با انقلاب اسلامی نیازمند بینشی است که بخش عمده آن از خلال بررسی تجربیات جنبشیِ انسان انقلاب اسلامی به دست میآید. انسان انقلاب اسلامی برای ایجاد حرکتها و جنبشوارههای اجتماعی نیازمند نیازمند ارتقا سواد جنبشی و دانش کنشگری خود است و این جز با بازخوانی تجربههایش ممکن نمیگردد. جشنواره عمار، فارغ از فرم رسانهای آن، یکی از تجربهها متأخر انسان انقلاب اسلامی در زمینه امر جنبشی است. رویداد عمار، آنچنان که در بخشهایی از متن کتاب توضیح داده شده، بیش از آنکه یک جشنواره باشد یک جنبشواره است. جنبشوارهای که توانسته طی سالیان، سامانهای گسترده از تولید و توزیع معنا را ایجاد کند. انباشت این تجربه طی یک دهه اخیر، این امکان را فراهم میآورد تا هر کنشگر اجتماعیِ معطوف به انقلاب اسلامی، این تجربه را به چشمِ دستمایهای بنگرد برای تلاش به منظور بازگشت به امر اجتماعی. تجربهای که همچنان جاری است و به واسطه قرابت، قرائتش چندان دشوار نیست. حاضر کوشش برای بازخوانی تجربه جشنواره عمار در چنین افقی است.
این کتابچه البته یک پژوهش مجزا و یکجا درباره جشنواره عمار نیست. بلکه مجموعهای است از نوشتهها و گفتههایی که طی سالهای اخیر گام به گام با جشنواره عمار پیش آمده؛ بر تجارب این جنبشواره تأمل کرده و همان هنگام نیز نتایج این تأملات را با کنشگران این جنبشواره به اشتراک گذاشته است. سبک و سطح نوشتهها متفاوت است و به فراخورِ انتشار در بولتنهای یا گفتارهایی در حاشیه جشنواره، اقتضائات مظروف خود را پذیرفته است. نقطه مشترک همه جستارهای این کتاب اما غایتشان است: بازخوانی تجربه عمار به مثابه یک جنبشواره و تجربه اجتماعی.
اکنون که به پیشنهاد دوستان این تأملات پراکند گرد هم آمده است، امید دارم زمینهای باشد برای دامن زدن به تجربه و تأمل کنشگران انقلاب اسلامی؛ چه آنکه گمان میکنم بازگشت به امر اجتماعی و تولد جنبشها و جنبشوارههای همبردار با انقلاب اسلامی، در زمره حیاتیترین مسائل انقلاب اسلامی اکنون باشد.
تلاش تولد یک جنبشواره برای بازخوانی تجربه در سه فصل سامان مییابد. «عمار و امر اجتماعی» کوششهای جشنوارهی عمار برای نزدیک شدن به امر اجتماعی و شکلدهی یک جنبشوارهی معطوف به انقلاب اسلامی را روایت میکند. فصل دوم به بررسی نتایج این تلاش برای قرابت عمار به امر اجتماعی میپردازد. این فصل در کلیت خود سعی میکند به این پرسش پاسخ بدهد که: کوششهای جشنواره عمار برای احیای امر اجتماعی، چه آوردههایی را در اختیار کنشگران اجتماعی انقلاب اسلامی قرار داده و میدهد؟ فصل سوم به صورتی انضمامی، بر سه اثر از میان صدها اثر برگزیده جشنواره مردمی عمار متمرکز شده و آنچه درباره جنبشوارگی عمار و توجه امر اجتماعی مطرح شد را در متن و نقد این سه اثر پی میگیرد.
هر سه فصل این کتابچه در این مشترکند که تنها طرح بحثهایی هستند برای بررسی بیشتر. تلاش برای درک و آنگاه بازگشت به امر اجتماعی، به مثابه یک ضرورت فوری امروز ما، به کاوشهای نظری بیشتری نیازمند است. احیای امر اجتماعی، کنشِ جنبشی و ساماندهی جنبشوارهها و جنبشهای معطوف به انقلاب اسلامی مسئلهای نیست که با پاسخهای طرح شده در فصل اول حل شود. همچنان که آوردههای عمار، برای تبدیل به الگوی کنشگری معطوف به انقلاب اسلامی بیش از آنچه در فصل دوم آمده در شایسته تدقیق است و البته این رویداد آثار برگزیده بیشتری برای بررسی دارد. «تولد» یک جنبشواره، تنها تولدِ تأمل درباره مسئلههایی است که مطرح میکند و نه بیشتر.
تولد یک جنبشواره با همه کوچکی و کمحجمی خود وامدار دیگرانِ بزرگی است. اول از همه مخاطبانی که در هنگام انتشار یا ارائه این یادداشتها و گفتارها، با نقد و نظرشان به تکامل بحث کمک کردند؛ همین طور دوستانی که این جستارها را از پس از بارگذاری در وبلاگم مطالعه کردند و دیدگاهشان را هدیه دادند. تشکر دیگرم را از برادرانم مسعود ملکی و سپس مجید مالکی دارم که همواره پیگیر نگاشتن یادداشتها و تکههای کتاب بودند. بخشی از کتاب متن نشستهایی است که برگزارکنندگان جشنواره عمار در اهواز ترتیب داده بودند و بابت این نشستها از همه برادرانم در اهواز به ویژه عبدالرضا و شهرام رستمیفر، سید محمد آلعمران و هادی سلامات ممنونم. دو دوست و برادر دیگرم، معین عارفی از دبیرخانه جشنواره عمار و یاسر عسگری مدیر انتشارات راهیار، زحمت تدوین یادداشتها و انتشار کتاب را بر عهده گرفتند؛ از آنها بینهایت سپاسگزارم. در نهایت بیشترین سپاس خودم را تقدیم برادر بزرگترم وحید جلیلی میکنم؛ همو که هم تولد یک جنبشواره و هم تولد خودِ جنبشواره عمار، به معلمی او مدیون است.
امیدوارم درروزگاری که چگونگیهای بینشیِ حاکم بر ذهن و زبانِ انسان انقلاب اسلامی، اجازه درنگ باریکبینانه بر مسئلهها و تجربههایش را سلب کرده است، کنجکاویهای این کتاب در برهم زدن این وضعیت نقشی داشته باشد؛ هر چند نقشی خُرد و کوچک.