قراردادهای نفتی به مثابه چارچوب تعین بخش فرایند استحصال نفت، در واقع گرانیگاهی است که نفت را به زندگی اجتماعی ما متصل میکند. نفت تا پیش از استحصال یک ماده در دل طبیعت است اما پس از آن وارد مناسبات سیاسی اجتماعی ما میشود. تجربه تاریخی یک صد ساله اخیرمان نشان داده نفت نه فقط «یک» عامل تعیین کنندهای در شکلدهی به دولت و چگونگی حکمرانی یا نهضتهای اجتماعی بوده بلکه در قلب در در عداد نقاط کانونی و تعیین کنندهی این مناسبات نیز قرار داشته است. قراردادهای نفتی همان قرار و نسبتی است که در لحظهی ورود نفت از جهان طبیعی به جهان اجتماعی میان ما و نفت برقرار میشود. قرارداد به ما میگوید چه نسبتی با این ماده داشته باشید و چگونه از آن استفاده کنید.
میدانیم در زندگی اجتماعی امروز ما نفت حضور پررنگی دارد. در مناسبات اجتماعی ما از کلانترین سطح تا سطوح خُرد و سبک زندگیمان، نفت مؤثر است. نفت در مناسبات سیاسی ما دخالت میکند و در چرخش قدرت، در میزان و چگونی پاسخ دولتها و در موارد دیگر مؤثر است. در مناسبات اقتصادی که به یک معنا عاملیت مطلق با نفت است؛ به گونهای که در کل و در یک جمعبندی میتوانیم بگوییم جهان اجتماعی ایرانی، طی صد سال اخیر بر ساحلی از دریای نفت بناشده است.
نفت
یک مادهی درون اعماق زمین، چه دخلی دارد به جهان اجتماعی ما؟ چگونه نفت نهفته در
لایههای زمینشناختی، بر زیست جهان اجتماعی ما اثر میگذارد و بلکه بالاتر از
اثرگذاری، از عمیقترین لایههای زمین، به عمیقترین لایه جامعه میرود و قاعدهی
مناسبات اجتماعی متعددی را در جامعهی ما تغییر میدهد؟ این چگونگی به نسبتی بستگی
دارد که انسان و جامعه با نفت بر قرار می کند. «قراردادهای نفتی» از مهمترین
چارچوبهایی است که در اثر نسبتی که یک جامعه با نفت برقرار میکند شکل میگیرد و
خود نیز بر نسبت نفت و جامعه اثر میگذارد.
*تلخیص و تحریر بحث ارائه شده در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در تاریخ 26 بهمن 1394. مباحث به اقتضای رفت و برگشتهای گعده دانشجویی حول محورهای مختلف اما مرتبط مطرح شده است.(+)