طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسلام طالبانی» ثبت شده است

درآمد: مردادماه گذشته، در نخستین سالگرد خروج نظامیان آمریکا از افغانستان و برپایی امارت اسلامی متنی نوشتم پیرامون مخاطره الهام‌بخشی احتمالی در ایران و دیگر جوامع اسلامی.

پس از گفت‌وگو با دوستانی به این نتیجه رسیدم که سخن آن نوشته بداعت یا هامیت خاصی ندارد و از انتشار صرف‌نظر کردم. این روزها که هم‌زمان با اعلام ممنوعیت تحصیل دختران توسط عالی‌ترین مقام امارت، جمع زیادی از مدیران رسانه‌های یک جریان سیاسی به سرزمین‌های تحت تصرف طالبان سفر کرده‌اند تا با افغانستان «واقعی» آشنا شوند، بار دیگر نگران موضوعی شدم که در نوشته مذکور بدان پرداخته بودم: الهام‌بخشی امارت طالبان. تصور می‌کنم در این فضا از نظر گذراندن آن متن بی‌فایده نباشد.

 

***

یک‌سالگی «امارت اسلامی» یک مقطع و موضوع مهم برای همه کسانی است که به آینده اسلام در سیاست و جامعه و به آینده جریان‌های اسلامی فکر می‌کنند. همچنان که اگر  در ۲۰۱۴ «خلافت اسلامی» در غرب ایران امکان حکمرانی می‌یافت، این تجربه بر سرنوشت جریان‌های اسلامی اثر می‌گذاشت، حکمرانی یک‌ساله  «امارت اسلامی» در شرق نیز واجد تأثیرات در خور توجه بر جریان‌های اسلامی است. روشن است که نمی‌باید و نمی‌توان تفاوت‌های بنیادین میان گروه‌های تکفیری و افراطی را نادیده گرفت. مشکله تکفیر و افراط واجد صورت‌های متکثری است. طالبان همان داعش نیست و از قضا خطر اصلی همین جاست: طالبان با ارایه رویه‌هایی ملایم‌تر نسبت به داعش و نسبت به گذشته کریه خود، به گروه‌های اسلامی حاضر در میدان سیاست و جامعه پیام «امکان» می‌دهد: امکان این که مسئله جمهوری را به جای الگوی برآمده از مدنیت و از طریق اقتدار برآمده از بدویت حل کنید. لازم نیست مانند انقلاب اسلامی در ایران، در برابر چیستی نظام سیاسی، بر ضرورت «جمهوری» اسلامی تأکید کنید. «حکومت» اسلامی اصل است و منهای جمهوری نیز امکان دارد. نفی و اثبات این امکان‌ها و ضرورت‌ها اگر چه از عینیت بر می‌خیزد اما می‌تواند بنیان‌های ذهنی و فلسفه سیاسی گروه‌های اسلامی را دستخوش دگرگونی کند. بنابراین ما فارغ از مسئله‌های جاری پیرامون طالبان، با مسئله جدیدی تحت عنوان الهام بخشی طالبا مواجه هستیم.

۰ نظر ۰۳ دی ۰۱ ، ۱۶:۱۶
مجتبی نامخواه