طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

«توسعه و تضاد» و تمرکز بر مسائل خود

يكشنبه, ۱۷ بهمن ۱۴۰۰، ۱۰:۴۲ ب.ظ
متن زیر پرسشی است درباره پروژه فکری استاد فرامرز رفیع‌پور که در دیدار جمعی از همراهان جشنواره علوم انسانی عمار با ایشان، مطرح کردیم.

استاد رفیع‌پور به‌رغم تصمیم‌شان بر کناره‌گیری و انزوا، از همراهان و راه‌یاران جشنواره علوم انسانی عمار است و این از موهبت‌های این حرکت تازه آغاز شده است. ما در جشنواره علوم انسانی عمار همزمان که چشم امید به رویش ایده‌های نو داریم آرزومند بازخوانی پروژه‌های فکری مؤثر گذشته نیز هستیم. آرزو داریم نسل‌های جدیدتر، مشاهده‌های اندیش‌وران گذشته را بازیابند و نظریه‌هاشان را چارچوب مشاهده‌های تازه گردانند.

این ناسازگاری‌های زمانه ماست که شاید به علت فقدان ژورنالیسم اندیشه یا ضعف فراوان آن، کم‌مایه‌هایی پروژه‌باز، صاحب پروژه فکری شمرده می‌شوند و این سو و آن‌سو حرف از اندیشه‌هاشان در میان است اما امثال فرامرز رفیع‌پور، با این همه اثر مؤثر، بر کنجی افتاده و از برنامه فکری مهم و آثار به نسبت منسجم او سخنی به میان نیست.

سخن درباره پروژه فکری استاد رفیع‌پور البته مجال و بسط بیشتری می‌طلبد. متن زیر طرح تنها یک پرسش از این پروژه است. این پرسش در حاشیه کتاب توسعه و تضاد پرورانده شده و در دیداری پرسیده شده که در آغازین روزهای دی‌ماه، در کنار جمعی از همراهان جشنواره علوم انسانی عمار با ایشان داشتیم:

«در زمان کنونی عقل و علم ایجاب می‌کند که ما روی مسائل خود متمرکز شویم». این پایان‌بندی کتاب مهمی است که دو و نیم دهه قبل منتشر شد: «توسعه و تضاد».

چه چیز باعث می‌شود این تمرکز بر مسائل خود را از دست بدهیم؟ در فصل آخر کتاب به مسائل بیرونی و دشمن اشاره شده، بخش دیگر این است که ما در کوشش‌هایی که در علوم اجتماعی داریم اصلاً متوجه مسأله‌های خود نباشیم، بلکه متوجه ترجمه نظریه باشیم یا به عنوان جایگزینی برای اندیشیدن به مسأله، به نقد نظریه‌های ترجمه شده و اصطلاحاً اسلامیزه کردن علوم اجتماعی بیندیشیم.

در سال‌های پس از «توسعه و تضاد» هر سه عامل ادامه پیدا کرد: هم دشمن، هم ترجمه به معنای تکرار و هم متأثر از مجادلات کلامی نیمه دوم دهه هفتاد، مقولات مرتبط با علوم انسانی اسلامی.در نتیجه تمرکز بر مسأله، یعنی آنچه عقل و علم ایجاب می‌کرد به محاق رفت، نامسأله‌گرایی تفوق یافت و با رشد نهادهای علمی و شبهه علمی، علوم اجتماعی و علوم اجتماعی اسلامی صورتی بوروکراتیک پیدا کرد.

به موازات این وضعیت در علوم اجتماعی، توسعه هم ادامه پیدا کرد و به شکلی مستمر تضاد زایید. آش آن‌قدر شور و تضاد آنقدر آشکار شد که بانیان و مدیران عالی‌رتبه توسعه که به قول خودشان عمری بر توسعه گذاشته بودند نیز از تبعیض‌ها و ناعدالتی‌های توسعه‌ سخن گفتند. این مدیران از تبعیض‌ها و تضادهایی سخن گفتند که در اثر توسعه‌ای به وجود آمده بود که خود اجرا کرده بودند. مدیران توسعه و عاملان تضاد، دو نیم دهه پس از توسعه و تضاد با لحن آن سخن گفتند.

اکنون دوونیم دهه از دوره توسعه و تضاد گذشته است، اما هم تضادها باقی مانده و هم ضرورت تمرکز بر مسأله‌ها.

ما در جشنواره عمار طی بیش از ده سال و با بیش از هزار ساعت، روایت‌هایی مستند از مسأله‌های خودمان داریم؛ همان‌هایی که عقل و علم ایجاب می‌کند بر آن متمرکز باشیم. اما این تمرکز، در حد توان یک نفر و یک مجموعه نیست بلکه نیازمند یک فراخوان و دعوت علمی و فکری است. برای برخی از جوانانِ علوم اجتماعی اهمیت تمرکز بر مسأله روشن نیست. برای برخی دیگر چگونگی این کار معلوم نیست. توسعه و تضاد فراتر از یک کتاب و در مقام یک ایده، آیا می‌تواند بر سر تمرکز بر مسأله با نسل‌های بعدی علوم اجتماعی گفت‌وگو کند؟ آیا می‌تواند چگونگی تمرکز بر مسأله‌های ناشی از تضاد را برجسته کند؟

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی