طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

ارزیابی‌های شتاب‌زده یک طلبه

طبقه سه

بسم الله
دوست می داشتم این وبلاگ
- این پنجره‌ی سرد و بی‌روح - جز یک صفحه نمی‌داشت
و در آن صفحه جز یک سطر نمی‌بود
و بر آن سطر جز یک کلمه نمی‌نشست
و آن کلمه «خمینی» بود و دگر هیچ نبود...
***
آن‌هایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم «طبقه سه» بود، همین فقرا.
صحیفه امام ج8 ص 293

***
طبقه سه صفحه شخصی و بایگانی کاملی از نوشته‌ها و گفته‌هایم،از سال 1389 تا کنون است. می‌کوشم جستجوها و جستارهایی در این صفحه منتشر شود که «غایت»، «موضوع» و یا «مسئله»شان «انقلاب اسلامیِ اکنون» باشد.

***
معرفی بیشتر و گزارش‌واره‌ای از برنامه پژوهشی این صفحه در قسمت "درباره طبقه سه"، در نوار بالای صفحه آمده است.

***
صفحه‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

اینستاگرام @namkhahmojtaba
توییتر @Namkhah1
تلگرام @tabagheh3_ir

***
ایمیل namkhahmojtaba@gmail.com

بایگانی
آخرین نظرات

بینوایان؛ امکان ایمان + صوت

سه شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۹:۵۲ ب.ظ

الهیات عدالت‌خواهی؛ گذری بر مضامین سوره ماعون

متن بازتنظیم شده (سایت ایام)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

خیلی خوش‌وقتم که در این شب‌های نورانی؛ شب‌های مبارک ماه میهمانی خدا؛ توفیق داریم دقایقی را با موضوع الهیات عدالتخواهی در محضر آیات قرآن وروایات اهل بیت علیهم‌السلام باشیم.

امیرالمؤمنین علیه السلام، که به نوعی این ماه منسوب و در ارتباط با ایشان هست، در روایتی به کمیل، آن یار صدیق و وفادار خودش می‌فرماید که «یا کمیل ما من حرکة الا و انت محتاج فیها الی معرفه»: ای کمیل در هر حرکتی که انسان بخواهد انجام بدهد نیازمند معرفت و اگاهی‌ای هست که  آن حرکت را بتواند سامان بدهد؛ جهت بدهد و جهت‌گیری آن حرکت را اصلاح کند و به سمت اصلاح جامعه پیش ببرد؛ حرکت‌های انسان، چه حرکت‌هایی با اهداف معنوی وانسانی باشد چه  اجتماعی، هر حرکتی محتاج به معرفت است.

امروز یکی از مهمترین نیازهای جامعه‌ی ما، که در دشواری های مختلف این نیاز به نحو بیش از پیشی خودش را نشان می دهد، مسأله عدالت و نیاز ما به عدالت است. عقب ماندگی در عدالت مسأله‌ی اساسی جامعه‌ی ماست. اصولاً در نگرش شیعی آن وقتی یک حرکت اجتماعی حرکتی رو به جلو و مترقی است؛ آن وقتی حرکتی به سمت اصلاح جامعه است که هدف و جهت‌گیری اصلی آن قسط و برپایی عدالت باشد؛ برپایی یک جامعه‌ی توحیدی و عادلانه باشد.

امروز این نیاز بیش از همیشه در جامعه ی ما احساس می‌شود و چقدر ابتکار خوبی را دوستان برگزار کننده این جلسه مجازی انجام دادند؛ اگر حرکتی رو می‌خواهند تحت عنوان عدالتخواهی دنبال کنند؛ اگر می‌خواهند تحت عنوان عدالت پرچمی را بلند کنند، این کار محتاج معرفت است. اگر چه حرکت عدالتخواهانه یک حرکت فطری است؛ یعنی انسان‌ها به خودی خود محتاج و در پی این ارزش در جامعه هستند اما سامان دادن یک حرکت اجتماعی در این بستر فطری احتیاج به معرفت دارد و یکی از مهمترین انحا معرفت معرفتی است که به واسطه‌ وحی به ما رسیده است. آموزه های وحیانی حالا یا آن آموزه‌هایی که مستقیم و از طریق آیات قرآن، و یا غیرمستقیم از طریق وجود ذی جود ائمه معصوم به ما رسیده است. ایده الهیات عدالت‌خواهی در واقع تلاش می‌کند آیات و روایاتی را به بحث بگذارد که به طور مستقیم می‌تواند حرکت ما را جهت بدهد؛ نیرو بدهد و روح ببخشد.

امشب مایلم دقایق باقی مانده بحث را درباره‌ی یکی از شگفت انگیزترین سوره‌های قرآن صحبت کنم. سوره کوچکی که ادبیات و لحن کلام آن انسان را واقعا به شگفتی وا می‌دارد و به یک معنا انسان را به هراس می اندازد. من خودم درهمین مدتی که تأمل می‌کردم برآیات کوتاه این سوره‌ی کوتاه واقعا فکر می‌کردم که ای کاش سوره و آیات دیگری رو به بحث می‌گذاشتیم. فکر می‌کنم یکی از هراس‌انگیزترین آیات قرآن را ما در این سوره داریم. می‌بینیم؛ «سوره ی ماعون»

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

أرأیت الّذی یکذّب بالدّین

سوره با این پرسش شروع می‌شود که آیا می‌خواهید کسانی که تکذیب کردند دین الهی را به شما نشان بدهیم؟ می‌خواهید کسانی را به شما نشان بدهیم که دین، گوهر و سرمایه‌ی بشر برای هدایت را؛ آموزه‌هایی که خداوند برای هدایت زمینیان فرستاده را، دروغ می‌پندارند؟ آنها انسان هایی نیستند که گاهی یا همواره خطایی در زمینه یکی از احکام یا اعتقادات دینی داشته باشند؛ انسان‌هایی هستند که همه‌ی دین را مجموعه ی دین را تکذیب می‌کنند و دروغ می‌پندارند و می‌گویند که اساساً دین ساخته‌ی اوهام بشر است؛ فرستاده شده از سمت خدا نیست؛ خدایی وجود ندارد؛ رسولی وجود ندارد. آیا می‌خواهید کسی را به شما نشان بدهم که دین خدا را تکذیب می‌کند؟

بعد در پاسخ می‌فرماید: «فذلک الّذی یدعّ الیتیم و لا یحضّ علی طعام المسکین»

ما تصورمان از ایمان و عدم ایمان به ادیان، حول محور خدا و مفاهیمی از این دست می‌چرخد. این آیه و این سوره و آیات دیگر آن به ما می‌گوید که تصویر و نگاه خودتان از ایمان را تغییر بدهید؛ محور ادیان و تکذیب ادیان، ایمان و موضوع ایمان فقط خدا نیست بلکه یتیم و مسکین، مستضعفین و محرومین، رنج دیدگان و بینوایان جامعه، آن‌ها هم موضوع ایمان هستند و اگر شما می‌خواهید ایمان بیاورید باید توجه به یتیم و توجه به مسکین ـ که حالا عرض خواهم کرد که این توجه چه ابعادی خواهد داشت ـ را در دستور کار خودتون قرار بدهید. اگر به خدا و رسول خدا ایمان داشته باشید اما این ایمان زاینده‌ی وظیفه‌ی انسانیِ توجه به رنج دیدگان جامعه نباشد؛ اگر توجهی به مظلومین و محرومین نباشد، این ایمان در واقع ایمان کاملی نیست. انسان با وجود اینکه به خدا ایمان دارد به واسطه‌ی آن‌که به یتیم و مسکین توجه نکرده، که عرض خواهم کرد چه توجهی، این ایمان درردیف تکذیب قرار می‌گیرد. تو گویی چنین مؤمنی دین را دروغ پنداشته است. حالا قبل از این، آیاتی از قرآن برای ما توضیح داده که تکذیب چه پدیده ی فکری و ذهنی وحشتناکی است. انسانی که تکذیب دین خدا می‌کند، خداوند با این انسان چه می‌کند. طبق آیه‌ای رهایش می‌کن؛د «ذرهم فی خوض یلعبون ». رها می‌کند که بازی کند؛ رها می‌کند که گمان کند که درحال انجام کارهای خیر است. اما خدا نهایتاً یقه‌ی تکذیب کننده دین را می‌گیرد؛ و دیگر آیاتی که در رابطه با تکذیب است.

این تکذیبی که نگاه ما را به ایمان عوض می‌کند؛ این ایمانی که پایه‌ای درآسمان دارد و پایه‌ای درزمین؛ این ایمانی که مستلزم توجه به خدا و توجه به خلق خداست؛ مستلزم عبادت خدا و خدمت و عدالت در میان خلق خدا است؛ این ایمانی که این چنین است که رنج دیدگان جامعه را از دایره‌ی توجهات انسان مؤمن خارج نمی‌کند. توجه ناشی از این ایمان، باید چه سطوحی داشته باشد؟

سطح اول « فذلک الّذی یدعّ الیتیم»؛ کسانی که دین را تکذیب می‌کنند نه این که اشتباه و گناه می‌کنند؛ نه یک باور اشتباه دارند؛ بلکه کسانی هستند که تمامی مجموعه آموزه‌های الهی و توحیدی که از آسمان برای بشر و تحت عنوان دین آمده را به کلی را دروغ می‌پندارند؛ کسانی هستند که یتیم را می‌رانند؛ کسانی هستند که حق یتیم را که در اموال ما قرار داده شده و در اموال همه ی آحاد جامعه هست، حق یتیم را نمی‌پردازند. در گام بعدی ممکن کسانی باشند که حق یتیم را بپردازند اما «ولا یحضّ علی طعام المسکین» باشند؛ یحضّ به معنای تشویق است، یک فضای اجتماعی درست نمی‌کنند برای توجه به مسکین، خودشان به مسکین توجه می‌کنند ولی همین و بس. توجهشان به مسکین به توجه شخصی‌شان محدود می‌شود و فضایی را در جامعه ایجاد نمی‌کنند که تشویق بکنند آحاد جامعه را به توجه به مسکین. اینجا هم یک تعبیر دقیقی وجود دارد «و لا یحضّ علی طعام المسکین»؛ علی طعام مسکین نه علی إطعام مسکین؛ اطعام مسکین نه همین کاری که خیلی از وقت‌ها ما آن را انجام می‌دهیم؛ نگران غذای مسکین هستیم اما این نگرانی‌مان را از طریق دادن صدقه و کمک به فقیر رفع می‌کنیم؛ نه می‌فرماید نگران غذای مسکین باشد که شامل اطعام می‌شود شامل بیش از آن هم می‌شود؛ فقط اطعام نیست. نگران غذای مسکین بودن یعنی تشویق آحاد جامعه به اینکه نگران حداقل‌های زندگی رنج دیدگان جامعه باشند. این شرایط دینداری هست و کسی که این کار را انجام ندهد، کسی است که تکذیب دین خدا می‌کند. آیا این آیات تکان دهنده نیست؟

بر اساس نگاهی  به ایمان که پایه ای درزمین و پایه ای در آسمان دارد، در آیه‌ی بعدی به نمازگزارانی که این ویژگی ایمان را ندارند، می‌گوید وای بر آن‌ها؛ «ویل للمصلّین». وای بر کسانی که نشانه‌ی مهم ایمان که نماز است را برپا می‌دارند اما ویژگی‌های لازم را در این برپا داشتن نماز را ندارند: یک «الذین هم عن صلاتهم ساهون»  و دو «الّذین هم یراؤون». این دو کاستی مربوط به سویه‌ی خدایی و آسمانی ایمان است. یکی کسانی که درنمازشان کاهلی می‌کنند «ساهون» هستند. آن هم نه سهو و خطای اشتباهی انسان بلکه اساساً به رابطه‌ی خودشان با خدا که در چهارچوب نماز متجلی می‌شود و درچهارچوب نیایش‌ها، اذکار و آیاتی که در نماز می‌خوانیم متجلی می‌شود، توجه ندارند و دوم کسانی که رابطه‌ی خودشان با خداوند را برای ریا و یک رابطه ی معنوی ریایی برپا می دارند نه برای رابطه‌ی با خدا؛ وای برآن‌ها هرچند آن‌ها نمازگزار باشند؛ چرا؟ چون اینها در ردیف کسانی هستند که ایمان واقعی به خداوند نیاوردند. اگر ایمان واقعی آورده باشد آن پایه‌ای که رابطه‌ی انسان مؤمن با خدا هست را محکم می‌چسبد و دست آویز خود قرار میدهد و نماز را جدی می‌گیرد و نه برای ریا می‌خواند و نه درآن بی توجهی و کاهلی راه می‌دهد.

این مربوط به پایه اول بود، اما در خصوص پایه‌ی دوم ایمان، «و یمنعون الماعون » وای بر نمازگزارانی که به رنج دیدگان و محرومین جامعه توجه نمی کند هر چند که نمازگزارند.

عبادت منهای عدالت ، عبادت منهای توجه به محرومین و مستضعفین، وای برا این عبادت و نماز و وای برآن نمازگزاران.

حقیقتاً آیات آیات عجیبی است؛ سوره سوره‌ی عجیبی است و انسان؛ من خودم را عرض می‌کنم، انسان به خودش می‌لرزد که مبادا من از مکذّبینی باشم که شاید کم کمک کردم یا کمک کردم، تشویق نکردم یا تشویق کردم اما مانع فراهم آوردن ماعون یعنی حداقل‌های زندگی برای آحاد جامعه بودم. انسان به خودش می‌لرزد و در این شب های نورانی از خدای خودش تقاضا دارد که به حق این آیات نورانی همه‌ی ما را جزء مؤمنین حقیقی قرار بدهد. از آن مؤمنینی قرار بدهد که دغدغه‌ی حداقل‌های زندگی محرومین و مستضعفین جامعه را داریم؛ دغدغه‌های مساکین را داریم و علاوه بر اطعام مسکین که لازم هم هست، به تشویق جامعه هم می‌پردازیم؛ به فکر کردن در رابطه با طعام مسکین و حداقل های زندگی مسکین هم می‌پردازیم.

إنشاءالله که همه ما مشمول دعای حضرت حجت باشیم در این شب‌ها. در این شب‌های افتتاح نیایش و عبادت و گفتگوی با خدا؛ همه‌ی ما مشمول دعای حضرت باشیم در عمل به این آیات و روایات.

 انشاءالله شب‌های آینده در خدمت بزرگوارانی خواهیم بود و آیات و روایاتی و فرازهایی از نهج البلاغه و صحیفه سجادیه را در ارتباط با الهیات عدالت‌خواهی به بحث خواهیم گذاشت به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

 

 


بحث ارائه شده در اولین جلسه از نشست‌های مجازی الهیات عدالت‌خواهی مورخ  8/2/1399؛ این سلسله نشست‌ها توسط جنبش عدالت‌خواهی دانشجویی و مجموعه انسان انقلاب اسلامی در شب‌های ماه رمضان ساعت 22 الی 22:15 برگزار و از صفحه اینستاگرام جنبش عدالت‌خواه @edalatkhahi.ir پخش می‌شود.

با تشکر از دوست فاضلی که زحمت تدوین این متن را کشید.

۹۹/۰۲/۰۹
مجتبی نامخواه

الهیات عدالتخواهی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی